جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

اما نوشته هایمان باید معجزه کند!


اما نوشته هایمان باید معجزه کند!
۱) ویژه برنامه «المپیک» که در ایام برگزاری این مسابقات همه روزه از سیما به روی آنتن می رود جمعه گذشته به نقد عملکرد رشته های دو و میدانی، جودو، ژیمناستیک، کشتی و... اختصاص داشت. مسئولان امر در هر رشته و کارشناسان مقابل یکدیگر نشستند تا نور را بر زوایای تاریک شکست ها و نتایج فاجعه بار کاروان اعزامی بتابانند! بتابانند تا عیان گردد که مشکل ورزش ما بی تدبیری و بی سیاستی و نا آشنایی مدیران ورزش ماست... مدیرانی که از مدیریت، وعده و وعید و سخنرانی را یاد گرفته اند و اینکه چگونه پتانسیل ورزشکاران را به قوه بالفعل برسانند رابطه ای است که معادله آن برای مدیران ورزش ما چند مجهولی است.
۲) از نقد دو و میدانی که ورزشکار ما با صلاحدید (!) مربی اش از حضور در مسابقه طفره رفت، از جودو که گل سرسبد آن «معلومات» و «رودکی» بودند که با سلام و صلوات پنجم شدند گذر می کنیم تا بپردازیم به کشتی. کشتی که از ادوار گذشته، ورزش سنتی ایرانیان بوده و همیشه از آن با نام ورزش اول ما یاد کرده ایم. همواره قرار بر این بوده که در کشتی سالار دنیا باشیم اما بی کفایتی این سالاری و این سروری را به زیر کشیده تا قهرمان ۳ دوره کشتی فرنگی جهانی در وزن ۵۵ کیلوگرم(حمید سوریان) از رقبای المپیکی- به زعم عارف ربطی، دبیر فدراسیون کشتی- بترسد و مدال ارزشمند المپیک را از کف بدهد!
۳) عارف ربطی دبیر فدراسیون کشتی درباره شکست سوریان دست به دامان طناب توجیه شد تا خودش را از چاه بیرون بکشد اما جواب های تند و تیز جواد خیابانی گزارشگر برنامه همگام با المپیک چاره ای جز «ضربه شدن» ربطی پیش پای دبیر فدراسیون کشتی نگذاشت.
ربطی بر این عقیده بود که سوریان از نظر روحی شرایط مناسبی نداشت واین موضوع را به کناره گیری حسین رضازاده از کاروان المپیک ایران ربط داد اما جواد خیابانی و مهدی رستم پور(کارشناس کشتی) حرف بی منطق «ربطی» را آویزه گوش نکردند و بحق درباره حذف سوریان این گونه واگویه کردند: «اگر قرار بر استرس بود و اگر ایجاب می کرد که کشتی گیری در وزن ۵۵ کیلوگرم فرنگی دچار افت روحیه شود، این رقیبان سوریان بودند که می بایست شانه خالی می کردند. سوریان قهرمان ۳ دوره پیاپی مدال طلایی جهانی بود. کسی که پهلوان ایران بود چه استرسی می توانست داشته باشد؟ اگر در فرنگی حسرت مدالمان در المپیک ۴۰ساله شد به خاطر نحوه غلط برخورد در اردو با ورزشکاران، برخورد ضعیف مربیان و بی کفایتی مدیران بوده است و بس.»
۴) ربطی چاره ای جز قبول و پذیرش واقعیت نداشت. واقعیتی که مثل خوره، روح و جسم ورزش ما را می بلعد و ما را آزار می دهد اما مسئولان ورزش ما عین خیالشان نیست. دل خوش کرده اند به افتتاح فلان ورزشگاه و بهمان ورزشگاه در فلان منطقه محروم تا خبرنگار سیما به استقبالشان بیاید و کلنگ زنی و جملات کلیشه ای آن را به خورد مخاطب بدهد.
ورزشگاه تاسیس می کنند که چه بشود؟ مایی که حالا برای بالیدن به خودمان در کشتی فرنگی باید صفحات گرد و خاک گرفته تاریخ را آن قدر ورق بزنیم تا به ۴ دهه قبل برگردیم و نقره رحیم علی آبادی را بر سینه بکوبیم. در سایر رشته ها هم برای ما همین تراژدی در حال طی طریق است.
۵) این خسران را چه کسی باید تاوان بدهد؟ وقتی مایکل فلپس آمریکایی یک تنه ۸ مدال طلا را به گردن می آویزد غمباد می گیریم. کاروان ۵۵ نفره ما تا به امروز عاجز بوده از کسب حتی یک مدال نقره ، آن وقت یک ورزشکار خارجی ۸ مدال طلا را برگردن می آویزد تا گردن ستبرش زیر بار سنگین این طلاها خم شود.
۶) حالا که ارمغانی جز شکست نداریم، انگار سکوت و سکوت چاره کار است. باید طرفی بست. باید اندیشه ای کرد. باید کار را دست کاردان سپرد تا بیش از این هزینه های گزاف نشود. آیا کسی هست که صدای قلم ما را بشنود؟
قلممان بی صداست و کاغذمان از خاک اما قرار است که نوشته هایمان معجزه کند و به داد ورزش بیمار ما برسد. غیر از این رسالتی نداریم.
منبع : روزنامه ابرار ورزشی


همچنین مشاهده کنید