جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

نگاهی به مطبوعات جهان-۱۹ آگوست ۲۰۰۸


نگاهی به مطبوعات جهان-۱۹ آگوست ۲۰۰۸
ـ نیویورک تایمز: آزمایش موشک در ایران؛ گامی چشمگیر یا دردسر ساز
رسانه های خبری ایران روز یکشنبه گزارش دادند، ایران موشک جدیدی را با قابلیت حمل ماهواره به فضا آزمایش ‏کرد. به گفتۀ کارشناسان غربی، پرتاب این موشک نشان دهندۀ یک قدم چشمگیر، گرچه بسیار دیر، از تلاش های ایران ‏برای پیوستن به باشگاه فضایی بین المللی است.‏گزارش پرتاب آزمایشی این موشک در میان نگرانی روزافزون غرب در خصوص برنامۀ هسته ای ایران صورت می ‏گیرد. نگرانی های دیگر حاکی از آن است که ایران می تواند روزی از تخصص موشکی خود در کنار کلاهک های ‏اتمی برای تهدید و نابودی دشمنان استفاده کند. ‏کاخ سفید خبر پرتاب موشک توسط ‏ایران را "دردسرساز" خواند و آن را بخشی از الگوی فعالیت ایران برای ساخت برنامۀ هسته ای و روشی برای پرتاب ‏سلاح قلمداد کرد.‏گوردون جاندرو سخنگوی کاخ سفید در همین راستا خاطر نشان کرد،"پیشرفت ایران و آزمایش موشک ها دردسرساز ‏است و سؤالات بیشتری را دربارۀ اهداف ایرانیان برمی انگیزد. این اقدام و احتمالات استفادۀ دوگانه از برنامۀ موشک ‏بالیستیک با تعهدات ایرانیان در قبال شورای امنیت سازمان ملل همخوانی ندارند." احمدی نژاد رئیس جمهوری ایران که در هنگام پرتاب این موشک در مرکز فضایی ایران بود، این دستاورد بزرگ را ‏به ملت ایران تبریک گفت. مدت هاست که ایجاد برنامۀ فضایی از جمله اهداف ایران است. این کشور در سال ۲۰۰۵ ‏در پروژه ای مشترک با مسکو، اولین ماهوارۀ تجاری خود را سوار بر موشک روسیه به فضا فرستاد. گفته می شود، ‏روسیه شریک اصلی ایران در انتقال فناوری فضایی به ایران است. ‏اما ایران اعلام کرده است که می خواهد به منظور کنترل بلایای طبیعی در این کشور زلزله خیز و نیز پیشرفت ‏مخابرات، ماهوارۀ خود را وارد مدار کند. مقامات ایران همچنین به استفادۀ آمریکا از ماهواره برای زیر نظر گرفتن ‏عراق و افغانستان اشاره کرده اند و می گویند که آنها نیز به توانایی های مشابه برای امنیت خود نیاز دارند.‏به گفتۀ دولت ایران، این کشور امیدوار است تا سال ۲۰۱۰ چهار ماهوارۀ دیگر نیز به فضا بفرستد. این در حالی است ‏که کارشناسان غربی این هدف ایران را بلندپروازانه و دستیابی به آن را کاملا ً دشوار می دانند.‏
ـ فیگارو: آیا تحریم های اعمال شده علیه ایران مؤثرند؟
به دنبال پاسخ مبهم تهران به پیشنهاد همکاری گروه شش کشور و امکان تشدید تحریم ها، یک سؤال همچنان مطرح ‏است: آیا این تدابیر بازدارنده نتیجه ای خواهند داشت؟باید خاطرنشان کرد که درحال حاضر دو، بلکه سه تحریم از نوع فشارهای اقتصادی، بر تهران اعمال شده:‏
‏۱) تحریم های اعمال شده از سوی سازمان ملل. از دسامبر ۲۰۰۶ تاکنون سه قطعنامه در شورای امنیت به تصویب ‏رسیده و هدف آنها ممنوع کردن هرگونه معامله بازرگانی یا مبادله مالی در ارتباط با برنامه هسته ای ایران است.‏
‏۲) تحریم های موازی. به خواست واشنگتن، یک خفقان بانکی در دستور کار قرار گرفته. خزانه داری امریکا هرگونه ‏رابطه بین سیستم مالی امریکا و بانک های ایرانی صادرات و سپه را ممنوع اعلام کرده است.‏‏
۳) امریکا همچنین با اعمال فشار بر چندین بانک اروپایی، آنها را از همکاری با ایران بر حذر داشته. برخی از شرکت ‏ها که دارای منافع مهمی در ایالات متحده هستند، در ادامه فعالیت های خود یا آغاز پروژه های جدید در ایران مرددند.‏ولی همان گونه که تیری کوویل، اقتصاددان فرانسوی و کارشناس امور ایران، در تحلیل خود در روزنامه اکو نوشته، ‏این تحریم ها هیچ تأثیری بر پیشرفت ایران نداشته اند. قسمت اعظم موفقیت ایران به دلیل افزایش درآمدهای دولت و ‏جبران فشارهای خارجی از طریق فروش نفت بوده. به این مسأله می توان "شگرد"های ایرانیان را نیز اضافه کرد که ‏چگونه تاکنون توانسته اند تحریم ها را دور بزنند: پرداخت های غیررسمی مانند "حواله"، شراکت با شرکت های مستقر ‏در دوبی و... اینها شگردهایی است که ژاک مانله، رییس سابق شرکت پژو در تهران، به خوبی از نزدیک مشاهده ‏کرده است.‏این تحریم ها در میان مدت و دراز مدت می توانند سرعت توسعه و گسترش حوزه های گازی و نفتی را کاهش دهند، ‏زیرا امروز مسأله وارد کردن تجهیزات مورد نیاز و سرمایه گذاری های کلان در این بخش بیش از هر زمان دیگری ‏احساس می شود و این درحالی است که ایران به شدت برای اقتصاد خود نیازمند منابعی است که دراختیار دارد.‏البته در اینجا نیز ایران راه حل بهینه را یافته است. دولت تهران بیش از پیش به سوی کشورهای شرقی روی ‏آورده و به عنوان مثال، چینی ها به شدت به همکاری با ایران در زمینه نفت اظهار علاقه می کنند. برعکس، سهم ‏اروپایی ها از بازار ایران بسیار کاهش یافته و همچنان رو به کاهش است. ‏
ـ لوتان:دعوت ایران به گفتگو
دیدار دو روزه رییس جمهور محمود احمدی نژاد از ترکیه، حتی قبل از انجام، باعث ایراد انتقاداتی در ترکیه گردید. رییس ‏جمهور ایران ساعت ها با عبدالله گل، همتای ترکی خود، درحال مذاکره بود و سپس با اردوغان، نخست وزیر این کشور، ‏دیدن کرد... و تمامی این دیدارها در استانبول بود. و این دقیقاً اولین موج از این انتقادات است. رییس جمهور ایران به ‏آنکارا، و به ویژه به آرامگاه نمادین مصطفی کمال آتاتورک، مؤسس جمهوری لائیک این کشور نرفت. به گفته منابع ترک، ‏این دیدار به اصرار بیش از حد محمود احمدی نژاد، در استانبول انجام شد تا هیچ گونه "نگرانی" در معبد لائیسیته ترکیه ‏روی ندهد.‏حضور رییس جمهور ایران در ترکیه موجب نارضایتی اسراییل، به عنوان یکی از متحدان آنکارا در منطقه شده است. به ‏گفته تل آویو، این دیدار به عملکرد حکومتی که از نابودی اسراییل استقبال می کند "مشروعیت" می بخشد. البته مقامات ‏ترک برداشت متفاوتی از این مسأله دارند. همان طور که علی باباجان، وزیر خارجه ترکیه، تأکید کرده، ترکیه امیدوار است ‏بتواند در حل و فصل پرونده هسته ای نقش یک "تسریع کننده" را ایفا کند. این دعوت در چارچوب سیاستی انجام می شود ‏که قصد نشان دادن نفوذ آنکارا در منطقه را دارد؛ نفوذ و تأثیری که با دوره ریاست جمهوری گل آغاز گردید. نکته دیگری ‏که در این دعوت نهفته است، خواست ترکیه برای نشان دادن نقش میانجی خود بین سوریه و اسراییل است.‏با این حال، حتی اگر پس از این دیدار هیچ پیشرفتی در روند پرونده هسته ای حاصل نشده، ولی عبدالله گل به موضع ‏کشورش در این خصوص اشارات خوبی کرده. آنکارا خواست ایران برای تولید انرژی صلح آمیز هسته ای را مشروع می ‏داند، ولی با وجود سلاح اتمی در منطقه مخالف است. بدین ترتیب، عبدالله گل ایران را به ادامه گفتگوهای آغاز شده با گروه ‏شش کشور تشویق کرده و آن را "فرصتی" برای ایجاد صلح دانسته است. ‏باید اذعان داشت که دقیقاً به دلیل انتقال همین پیام ها از سوی آنکاراست که واشنگتن از بازدید رییس جمهور ایران از ترکیه ‏استقبال کرده. حتی اسراییل نیز در این خصوص کاملاً از خود خویشتن داری نشان داده و روزنامه اسراییلی هاآرتص نیز ‏این مسأله را اعتراف کرده است: اسراییل به خوبی می داند که دیپلماسی می تواند بسیار کارآمد باشد، به ویژه زمانی که ‏ترکیه نقش یک داور را بین اسراییل و سوریه بازی می کند. ‏ترکیه که از نظر انرژی کشور بسیار وابسته ای است، تاکنون از مشارکت در اعمال تحریم ها علیه حکومت ایران خودداری ‏ورزیده. سال گذشته، آنکارا حتی به منظور بهره برداری از منابع گازی ایران توافق نامه ای با تهران به امضاء رساند و در ‏این دیدار نیز مایل بود تا قراردادی در خصوص اتصال یک خط لوله گاز بین دو کشور امضاء کند، ولی این طور نشد. هیچ ‏یک از دو رییس جمهور توضیحاتی در این رابطه ارائه نکردند، ولی گفته می شود که شرایط جدیدی از سوی تهران معین ‏شده است. ولی با این حال، ترکیه به منظور حفظ وجهه "تسهیل کننده" خود، پیام روز چهارشنبه واشنگتن را نشنیده است. از ‏نظر ایالات متحده، "اکنون زمان مناسبی برای داد و ستد با ایران نبود".‏
ـ لس آنجلس تایمز: مناقشه‌ روسیه-گرجستان، ضربه‌ای مهلک به سیاست خارجی بوش
جورج بوش، رییس جمهور آمریکا از اوایل دوران فعالیتش در این سمت اعلام کرده بود که گسترش دموکراسی در کانون سیاست خارجی‌اش قرار دارد. در همان زمان وی هم چنین تلاش کرد تا یک رابطه سازنده و نزدیک با روسیه برقرار کند. بوش تلاش کرد تا در اموری مانند جنگ علیه تروریسم، مناقشه هسته‌یی ایران و تامین جهانی امور انرژی مسکو را با خود همراه کند. در کنار دنبال کردن این دو سیاست مهم، بوش به شدت بر توسعه سیاستی که آن را رابطه قوی شخصی با رهبران جهان توصیف کرد، تاکید داشت. شکست‌های اخیر این نگرش بوش همگی نگران کننده شده‌اند چون به نظر می‌رسید گرجستان یکی از دست آوردهای دولت واشنگتن در اقداماتش برای ایجاد دموکراسی‌های جدید که برای آمریکا منافعی دارد، باشد. اقدامات برای ایجاد رژیم‌های چند قومی و دموکراتیک در عراق و افغانستان با مشکلات مکرری روبرو بوده است. تلاش واشنگتن برای برگزاری انتخابات در فلسطین نیز در نهایت به پیروزی گروه حماس منجر شد که این موضوع شکستی دیگر برای سیاست خارجی بوش محسوب می‌شود. از زمان آغاز مناقشه اخیر در قفقاز، بوش بارها تصریح کرد که آمریکا از گرجستان حمایت می‌کند چون در این کشور پیشرفت‌های امور دموکراتیک دیده می‌شود. بوش گفت: مردم گرجستان برای ایجاد دموکراسی در کشورشان بهای زیادی را پرداخته‌اند بنابراین ما آنها را تنها نمی‌گذاریم. با این حال آمریکا که هجوم نظامی گسترده روسیه را به گرجستان می‌دید فقط به محکوم کردن اقدام نظامی مسکو اکتفا کرد و خواستار انعقاد آتش بس میان دو کشور شد. دیوید ای فیلیپس، یک استاد دانشگاه برجسته این سوال را مطرح می‌کند که استراتژی آزادی مورد نظر آمریکا چیست؟ آیا این استراتژی همان آزادی است که آمریکا در افغانستان، عراق یا گرجستان می‌خواهد؟ یعنی آزادی که مربوط به منافع آمریکا باشد؟ آمریکا به شدت تلاش تلاش می‌کند تا گرجستان و اوکراین که به نوعی با روسیه در تقابل قرار دارند به پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) بپیوندد. اما روس‌ها به شدت با این طرح مخالفت کرده‌اند. آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان نیز اخیرا اعلام کرده که مسیر برای پیوستن گرجستان در ناتو هم چنان باز است. استفان فلاناگان، از مرکز مطالعات بین‌المللی و استراتژیک می‌گوید: این اقدام یک چالش واقعی مقابل ایده ایجاد یک اروپای آزاد و باثبات محسوب می‌شود. لسلی اچ هلب، رییس سابق شورای روابط خارجی آمریکا نیز معتقد است که تهاجم خشونت آمیز مسکو در گرجستان ممکن است جنبش‌های دموکراتیک در اوکراین و دیگر کشورهای همسایه را در معرض خطر قرار بدهد. هلب می‌گوید: دولت بوش نباید به این دموکراسی‌های نوپا اجازه بدهد تا فکر کنند آنها نیز می‌توانند همانند گرجستان در این شرایط قرار بگیرند و از این شرایط جان سالم به در ببرند و بدین طریق این دموکراسی را در معرض خطر قرار بدهند. بوش با این سیاست خارجی فقط دموکراسی‌ را در گرجستان به خطر نمی‌اندازد بلکه تمامی جنبش‌های دموکراتیک را با خطر روبرو می‌کند." اگرچه مقامات آمریکا بارها به گرجستان هشدار داده بودند که به روسیه برای حمله به گرجستان بهانه ندهد، اما اکثر ناظران بین‌المللی معتقدند که حمایت‌های بیش از حد دولت بوش از دولت ساکاشویلی باعث می‌شود گرجستان قدرت مقابله با روس‌ها را داشته باشد و یا اینکه به خاطر رابطه نزدیک بوش و پوتین از حمله‌ی روسیه به خاک گرجستان جلوگیری شود. اکثر کارشناسان معتقدند کشورهایی که هم پیمان آمریکا هستند فکر می‌کنند دیگر دشمن بزرگی در دنیا نخواهند داشت و اگر هم کشوری به آنها حمله کند آمریکا از آنها حمایت خواهد کرد اما حمله اخیر روسیه به گرجستان و عدم کمک آمریکا به گرجستان نشان می‌دهد که مقامات ارشد تفلیس خیال‌های پوچی را در مورد کمک‌های نظامی آمریکا داشته‌اند. به گفته کارشناسان اقدام اولیه آمریکا برای تشویق ظهور جنبش‌های دموکراتیک در گرجستان و دیگر کشورها اشتباه نبوده است اما به نظر می‌رسد دولت بوش این موضوع را فراموش کرده که در کنار این اقدام باید موضوع ثبات و هم پیمانی نظامی با این کشورها را هرچه بیشتر تقویت کند. هلب در ادامه می‌گوید: هر رییس جمهوری از گسترش دموکراسی حمایت می‌کند. اما طرح ایجاد کردن دموکراسی به زور در جوامعی که هرگز در آن تجربه نشده، یک اشتباه است و در اکثر این موضوع‌ها بهای زیادی پرداخته‌ایم. بوش این نگرش تکاملی را رد کرده است و امیدوار است که دولت‌های دموکراتیکی که قبلا وجود نداشته‌اند ایجاد شوند. وی بر رهبرانی تکیه کرده که در ظاهر شخصیتی کاریزماتیک داشته‌اند، اگرچه اکثر این رهبران با مناقشات جدی روبرو شده‌اند. ایاد علاوی، نخست وزیر سابق عراق و محمود عباس، رییس تشکیلات خودگردان فلسطین از این نوع رهبران هستند. حامد کرزای، رییس جمهور افغانستان نیز جزو این رهبران محسوب می‌شود که تاکنون نتوانسته دولت کارآمدی در این کشور ایجاد کند. پرویز مشرف، رییس جمهور پاکستان نیز که از سمتش استعفا کرده نیز با ناکامی‌های بزرگی روبرو بوده است و ساکاشویلی نیز در مورد حد تحمل روسیه دچار ارزیابی‌های اشتباهی شده بود." سیاست‌های بوش در مورد این رهبران ناکام از آب در آمده است. سیاست رییس جمهور آمریکا در مورد ایجاد روابط نزدیک با پوتین نیز شکست خورده است. بوش قصد داشت با ایجاد این رابطه نزدیک از نگرانی‌های روسیه در مورد یکسری اقدامات واشنگتن از جمله طرح سپر دفاع موشکی آمریکا در اروپا بکاهد اما بوش به این نتیجه رسیده که این سیاستش ناکام بوده است و تعاملات دیپلماتیک نمی‌تواند فقط در روابط نزدیک خلاصه شود. با توجه به ناکامی‌های آمریکا در تعامل با روسیه کارشناسان معتقدند که واشنگتن باید با روسیه در مورد یکسری از مسایل با جدیت وارد مذاکره شود. یکی از کارشناسان سیاسی می‌گوید: اگر روسیه احساس خطر کنند مطمئنا عامل خطرناکی خواهد بود.
منبع : دیپلماسی ایرانی


همچنین مشاهده کنید