جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

۲۸ مرداد در حافظه تاریخی ما ...


۲۸ مرداد در حافظه تاریخی ما ...
غروب روز ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ با اشغال رادیو و غارت خانه ی دکتر مصدق که از در وپنجره های آن هم نگذشتند، یکبار دیگر کار جنبش آزادیخواهی مردم کشور ما و تلاش برای حفظ استقلال ملی، به شکست کشیده شد. از شب ۲۸ مرداد و در روزهای بعد دستگیری آزادیخواهان شروع شد و داغ و درفش در زندانهای تهران و شهرستانها بار دیگر به کار افتاد و شکنجه و اعدام و بگیر وببند ...
بیان جزئیات تاریخ آن سالها در یک نوشته ی وبلاگی به خواننده کمک زیادی نمی کند. چه بهتر که در کتابهای تاریخ به مرور آن سالها و آن روزها بنشینیم.
اما آنچه این روزها به آن فکر می کردم این بود که هر جنبش اجتماعی خواه ناخواه بدون اشتباه نیست. در یک جنبش اجتماعی گروههای مختلف اجتماعی شرکت می کنند با دیدگاههای متفاوت و روشهای متفاوت. فعالیت سیاسی و اجتماعی هم در کشورهایی مثل ما آنقدر پیچیده است که اشتباه نکردن، نشدنی است.
آنچه که بیشتر از همه به ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ ویژگی می بخشد نه این اشتباهات و کمی و کاستی ها، که دخالت مستقیم دو سازمان جاسوسی خارجی برای سرنگون کردن دولت قانونی یک کشور است.
طبق مدارک رسمی سازمان سیا اولین ملاقات های مقدماتی برای اجرای طرح کودتا در آبان و آذر ۱۳۳۱ یعنی حدود ۹ ماه پیش از کودتا شروع شد. کارهای تشکیلاتی کودتاگران بدون همکاری مستقیم و فعال دربار ممکن نبود. هم شاه و هم خواهر او اشرف پهلوی در جریان جزئیات کارها قرار داشتند. به نوشته ی محقق آمریکایی مارک گازیوروفسکی ستاد کودتا هم با نظامیان و اوباش در ارتباط بود و هم اینکه از مدتها پیش از ۲۸ مرداد با کمک عوامل شان در روزنامه ها جنگ روانی به راه انداخته بودند. طبق گزارش رسمی سازمان سیا، عوامل مستقیم که خریداری شده بودند در روزنامه ها و اعلامیه های جعلی وانمود می کردند که مصدق دست در دست حزب توده در کار برانداختن دین مردم است و حتی بمبی هم در خانه ی یکی از روحانیون انداخته بودند. جزئیات این عملیات در کتاب «اسرار کودتا (اسناد سیا منتشره در نیویورک تایمز)» ترجمه ی دکتر حمید احمدی آمده است. البته مطالب این کتاب هم چیز عجیبی نیست و از مدتها پیش در بررسی اسناد داخلی و خارجی آشکار شده بود.
بعضی فکر می کنند که می توان با بیان اشتباهات افرادی مثل دکتر مصدق و یا گروههایی مثل جبهه ملی و حزب توده، اصل ماجرا یعنی کودتا با کمک مستقیم سازمانهای جاسوسی خارجی را کمرنگ تر کرد. واقعیت اینست که پس از ۳۰ تیر ۱۳۳۱ دولت مصدق به اقدامات و رفرم های اساسی دست زده بود و ماجراجویی های اولیه ی حزب توده هم سمت و سویی دیگر گرفته بود و آنها هم فهمیده بودند که مصدق نه "عامل امپریالیسم" که شخصیتی ملی ست که صادقانه برای مردم وطنش کار می کند
فراموش نکنیم که ۲۰ سال بعد در سال ۱۹۷۳ سیا با روش تفریبا مشابهی تصمیم به سرنگونی سلوادور آلنده در شیلی گرفت. جنبش اجتماعی مردم شیلی هم از اشتباهات خالی نبود. فراموش نکنیم که کسانی مثل ژنرال پینوشه در مقام فرماندهی ارتش شیلی نشسته بودند.
در تهران نظامیان و اوباش خانه ی مصدق را ویران کردند و در هفته ها و ماههای بعد به بیدادگاه کشیدند. ۲۰ سال بعد در شیلی نظامیان آمریکایی آلنده را در خانه اش در درگیری نظامی از پای در آوردند.
چگونه می توان همکاری مستقیم با سازمانهای جاسوسی خارجی را برای برانداختن دولت قانونی و ملی کشور توجیه کرد؟
هم جنبش مردمی ملی شدن نفت و هم آنچه که در ۲۸ مرداد گذشت چه بخواهیم و چه نه، در حافظه تاریخی مردم نشسته است.
از وبلاگ پویا:
http://www.pouyashome.com/weblog/archives/۰۰۰۳۶۹.html
منبع : پایگاه اطلاع‌رسانی فرهنگ توسعه


همچنین مشاهده کنید