جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا


بینش مدیریت و اسرار رهبری مدیرعامل سابق جنرال‌الکتریک


بینش مدیریت و اسرار رهبری مدیرعامل سابق جنرال‌الکتریک
هدف جک ولش، تبدیل جنرال الکتریک به رقابت‌پذیرترین شرکت در جهان بود. او خوب می‌دانست که برای تبدیل این رویا به واقعیت چیزی شبیه به یک انقلاب نیاز است. مدل تجارت در آمریکا در ۱۹۸۰ برای چندین دهه تغییر نکرده بود.
کارگران کار می‌کردند، مدیران مدیریت می‌کردند و هرکس جای خود را می‌دانست. بوروکراسی، حاکم بر نظام اداری آن دوران بود. انقلابی که ولش ادعا کرده بود، همانند اعلان جنگ به روش‌های قدیمی انجام کارها در جنرال الکتریک و در کل بازسازی شرکت از بالا تا پایین بود.
امروزه جنرال الکتریک با فرهنگ یادگیری بی‌نظیر و سازمان بدون مرز خود یکی از تحسین‌برانگیزترین شرکت‌ها در جهان است. تکنیک‌ها و ایده‌هایی که جک ولش برای حرکت رو به جلوی جنرال الکتریک به کار برده است برای تمامی سازمان‌ها در هر اندازه‌ای، کوچک، متوسط یا بزرگ، قابل استفاده است.
▪ درس یک- رهبری کنید: مدیران کارها را پیچیده‌تر می‌کنند، رهبران الهام می‌بخشند. رهبران افرادی هستند که با یک دورنمای واضح از چگونگی بهتر انجام دادن کارها الهام بخش دیگران هستند. «چیزی که ما به دنبال آن هستیم وجود رهبرانی در هر سطح از سازمان است که بتوانند به کارمندان انرژی و انگیزه لازم را بدهند، به آنها انگیزه لازم را بدهند و الهام بخش باشند تا اینکه آنها را سست کنند، افسرده سازند و مدام کنترل نمایند.»
▪ درس ۲- کمتر مدیریت کنید: ما با دیدن افرادی که کارهایشان را بدون اینکه مدیریت به آنها چیزی گفته باشد انجام می‌دهند، شگفت‌زده می‌شویم. در اقتصاد دانش‌محور، افراد باید خود تصمیماتشان را بگیرند. مدیریت کمتر، بهتر مدیریت کردن است. نظارت، کنترل و بوروکراسی شدید روح رقابت‌پذیری شرکت را می‌کشد. مدیران ضعیف قاتلان تجارت هستند،‌ آنها قاتلان مشاغل هستند شما نمی‌توانید اعتماد افراد را مدیریت کنید. کار شما این است که تصویر بزرگ (دورنما) را ببینید. سعی نکنید بر همه مدیریت کنید. گرفتار جزئیات نشوید طوری که جزئیات ذهن شما را پر کند، بلکه کاری کنید که دیگران برای تحقق دورنمای شما فعالیت کنند. اطراف خود را با انسان‌های بزرگ پرکنید و به آنها اعتماد داشته باشید تا آنها به بهترین نحو در سازمان شما تاثیر مثبت بگذارند.
▪ درس ۳- دورنمای خود را بسازید: رهبران با یک دورنمای مناسب از چگونگی انجام بهتر کارها الهام بخش دیگران هستند. رهبر خوب یک دستورالعمل قدم به قدم برای کارگران تهیه نمی‌کند. بهترین رهبران کسانی هستند که ایده‌های جدید خلق می‌نمایند و دورنمایی ایجاد می‌کنند که الهام بخش دیگران برای انجام کارها است.
▪ درس ۴- ساده‌سازی کنید:‌ ساده انگاشتن مسائل یکی از کلیدهای تجارت است. «پیام‌های ساده راحت‌تر انتقال می‌یابند، طرح‌های ساده‌تر راحت‌تر به بازار راه می‌یابند و حذف درهم‌ریختگی، تصمیم‌گیری سریع را ممکن می‌سازد.»
▪ درس ۵- کمتر رسمی باشید: شما اکنون باید درک کنید چقدر اهمیت دارد که نوعی حالت غیررسمی بودن را در سازمان حفظ کنید به طوری که مانند یک کلاس آموزشی باشد تا در آن به راحتی بتواند عقاید مورد علاقه رییس را به چالش طلبید.
▪ درس ۶- به دیگران انرژی بدهید: رهبری واقعی از کیفیت دورنمای شما و توانایی شما در تشویق دیگران برای نمایش عملکرد خارق‌العاده سرچشمه می‌گیرد. یکی از کلیدهای تبدیل شدن به یک رهبر بزرگ در تجارت این است که بتوانیم کاری کنیم کارمندان از انجام کارشان لذت ببرند. اما اکنون می‌دانیم که بهره‌وری واقعی و نامحدود از کجا نشات می‌گیرد. سرچشمه اصلی بهره‌وری، تیمی از افراد هستند که رقابت‌پذیری، آزادی عمل دارند، پر از انگیزه‌اند و به آنها پاداش درخور تعلق می‌گیرد.
▪ درس ۷ – با واقعیت روبه‌رو شوید: با واقعیت روبه‌رو شوید و سپس با قاطعیت عمل کنید. اغلب اشتباهات رهبران از این ناشی می‌‌شود که نمی‌خواهند با واقعیت روبه‌رو گردند و سپس در مورد آن دست به اقدام ملی بزنند. روبه‌رو شدن با واقعیت اغلب به معنی گفتن و انجام دادن چیزهایی است که مورد پسند همه نیستند، اما فقط با دست و پنجه نرم کردن با واقعیت است که شرایط ممکن است بهتر شود.
▪ درس ۸ – به تغییرات به عنوان یک فرصت نگاه کنید: بزرگ‌ترین واقعیت در دنیای تجارت، تغییر است، «تمایل به تغییر یک توانایی است، حتی اگر به این معنی باشد که برای مدتی قسمتی از سازمان را در سردرگمی غوطه‌ور کنیم... آمادگی در مقابل تغییرات هم روحیه‌بخش است و هم مفرح.»
▪ درس ۹ – افکار خوب را از دیگران دریافت کنید: افکار جدید شریان حیاتی تجاری هستند. «امروزه پنداشت مفید این است که کسی، در جایی یک ایده بهتر دارد و این لازم است که بفهمیم چه کسی ایده بهتری دارد، آن را یاد بگیریم و به سرعت آن را به کار ببندیم.»
▪ درس ۱۰- پیگیری کنید: در مورد تمام کارها پیگیری باشید. پیگیری بودن یکی از معیارهای کلیدی برای موفقیت در یک تجارت است. استراتژی پیگیری کارها در تجارت راه را برای موفقیت سازمان شما هموار می‌کند.
▪ درس ۱۱ – از شر بوروکراسی خلاص شوید: راه مهار قدرت افراد این است که «آنها را آزادتر بگذارند، وظایف غیرضروری مدیریتی را از دوش آنها بردارید، قید و بندهای بوروکراسی را از پای آنها باز کنید و موانع مربوط به وظایفشان را از پیش روی آنها بردارید.»
▪ درس ۱۲ – مرزها را حذف کنید: به منظور اطمینان یافتن از اینکه افراد برای رسیدن به غیرممکن‌ها آزاد هستند، شما باید هر چیزی را که راه آنها را سد می‌کند از میان بردارید. «بی‌مرزی»، یک سازمان باز و فاقد بوروکراسی و یا هر چیز دیگری را که از جریان آزاد افکار، افراد و تصمیمات و ... جلوگیری می‌کند، در بر می‌گیرد. غیررسمی بودن، لذت بردن از انجام کار و سرعت، صفات بارزی هستند که در یک سازمان بدون مرز یافت می‌شوند.»
▪ درس ۱۳- به ارزش‌ها اولویت دهید: زیاد بر روی اعداد تمرکز نکنید. «اعداد دورنمای سازمان نیستند، اعداد محصولات سازمان هستند.» بر روی ارزش‌های زیبای ساختن یک تیم، اشتراک عقاید و انگیزه دادن به دیگران تمرکز کنید.
▪ درس ۱۴- رهبر تربیت کنید: رهبرانی تربیت کنید که چهار صفت بارز رهبری (E۴) را داشته باشند. انرژی، انرژی دادن، برش و اجرا، همچنین رهبرانی که ارزش‌های منسجم ساختن یک تیم، اشتراک عقاید و انگیزه دادن به دیگران تمرکز کنید.
▪ درس ۱۵- یک فرهنگ یادگیری را خلق کنید: شرکت خود را تبدیل به یک سازمان یادگیرنده کنید تا جریان آزاد تبادل افکار و ارتباطات آغاز گردد. «مزیت رقابتی یک شرکت این است که تمایل و توانایی یادگیری مستمر از هر منبعی و هر جایی و به‌کارگیری سریع آن را داشته باشد.»
▪ درس ۱۶ –همه را به کار بگیرید: تجارت درباره به کارگیری هوش و توانایی همه افراد است، راه انجام این کار دادن آزادی و مسوولیت بیشتر به افراد است.
▪ درس ۱۷- به هر کس در تیم یک نقش بدهید: مدیران باید یاد بگیرند تا در قالب یک تیم کار کنند. مدیران میانی مجبورند تا عضو تیم شوند و نقش مربی را بر عهده بگیرند. با مدیرانی که نمی‌خواهند در قالب تیم قرار بگیرند، برخورد کنید.
▪ درس ۱۸- گسترش دهید: اهداف را گسترش دهید. «ما دریافتیم که با رسیدن به اهدافی که غیرممکن به نظر می‌رسیدند، ما در واقع غیرممکن را انجام داده‌ایم، وقتی ما کاملا به هدفمان نرسیم، کارمان را با رسیدن به چیزی بیشتر از آنچه در غیر این صورت انجام می‌دادیم، به پایان رسانده‌ایم.»
▪ درس ۱۹- به افراد اعتماد به نفس بدهید: نیروی کاری تربیت کنید که دارای اعتماد به نفس باشد. اعتماد عنصر حیاتی هر سازمان یادگیرنده است. نسخه درمان برای پیروزی، سرعت، سادگی و اعتماد به نفس است. افرادی که اعتماد به نفس دارند آماده پذیرش عقاید خوب فارغ از منبع آن می‌باشند و تمایل دارند که آنها را با دیگران سهیم شوند. «همان‌طور که سرعت برگرفته از سادگی است، سادگی بر پایه اعتماد به نفس است.»
▪ درس ۲۰- تفریح داشته باشید: تفریح باید یک عنصر اصلی در استراتژی شما باشد. هیچ کس نباید کاری انجام دهد که از آن لذت نمی‌برد. اگر شما هر روز صبح پرانرژی از خواب برنمی‌خیزید و برای مقابله با چالش‌های پیش‌رو انگیزه ندارید می‌توان نتیجه گرفت که شما در یک مسیر و شغل اشتباه قرار دارید.
▪ درس ۲۱- شماره ۱ یا ۲ باشید: «وقتی شما در بازار شماره ۴ یا ۵ باشید، هنگامی که شماره ۱ عطسه می‌کند شما ذات‌الریه می‌گیرید. وقتی شماره یک باشید، سرنوشتتان در دست خودتان است. شماره چهار‌ها همواره در خطر نابودی‌اند. آنها اوقات سختی را می‌گذرانند. جنرال الکتریک بسیاری از این شماره یک‌ها را دارد.»
▪ درس ۲۲- کیفیت همیشگی :«ما نه تنها می‌خواهیم دورنمای رقابت را به واسطه بهتر بودن از رقبایمان دگرگون سازیم، بلکه این کار را به نوعی دیگر و با بالا بردن سطح استانداردهای کیفیت، انجام دهیم. ما می‌خواهیم کیفیتی خاص و ارزشمند برای مشتریان و پراهمیت برای موفقیتشان ارائه دهیم تا محصولاتمان تنها گزینه ارزشمند واقعی برای انتخاب باشند.»
▪ درس ۲۳- همواره بر روی نوآوری تمرکز کنید: « شما مجبورید تا بر نوآوری و ظهور رقبای جدید تمرکز کنید. شما مجبورید با هزینه کمتر محصول بیشتری توسط سرمایه‌های خود تولید کنید. از افزایش متناوب هزینه‌ها اجتناب کنید و در جستجوی یک جهش و پیشرفت سریع و بزرگ باشید.» اکنون اصول بنیادی باید شامل آموزش و اطلاعات بیشتر، سرعت‌های بالاتر و تکنولوژی پیشرفته‌تر برای تولید باشد.
▪ درس ۲۴- سرعت همیشگی: سرعت همه چیز است، سرعت عنصر ضروری برای رقابت‌پذیری است. «سرعت، سادگی و اعتماد به نفس به شدت در هم تنیده‌اند. با ساده‌سازی سازمان و تزریق روحیه، شما بنیان سازمانی را پایه‌ریزی کرده‌اید که سرعت را در تار و پود شرکت وارد کرده است»
▪ درس ۲۵- مانند یک شرکت کوچک رفتار کنید: شرکت‌های کوچک مزیت‌های رقابتی بزرگی دارند. آنها منظم، ساده و غیررسمی هستند. آنها با علاقه شدید به کارشان و به سخره گرفتن بوروکراسی پیشرفت می‌کنند. شرکت‌های کوچک به وسیله فکرهای خوب رشد می‌کنند. بدون توجه به این که آن فکر از کجا آمده، آنها به همه احساس نیاز می‌کنند، همه را به کار می‌گیرند و افراد را بر اساس تاثیرشان در کسب پیروزی ارتقا می‌دهند و یا حذف می‌کنند. شرکت‌های کوچک رؤیاهای بزرگ دارند و از شکست نمی‌هراسند.
منبع : مرکز توسعه و تبادل دانش فناوری اطلاعات


همچنین مشاهده کنید