جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

بررسی ارتباط فعالیت مارکرهای پرولیفراسیون سلولی PCNA و ki۶۷ با اجزای هیستولوژیک تومور ویلمز مرکز طبی کودکان، ۷۸-۱۳۶۹


بررسی ارتباط فعالیت مارکرهای پرولیفراسیون سلولی PCNA و ki۶۷ با اجزای هیستولوژیک تومور ویلمز مرکز طبی کودکان، ۷۸-۱۳۶۹
● مقدمه:
تومور ویلمز وافرترین تومور اولیه کلیه در اطفال می باشد و از سه جز هیستولوژیک بلاستمال، اپی تلیال و استرومال تشکیل شده است. فاکتورهای متعددی در پیش آگهی تومور دخیل هستند. اخیرا تعیین فعالیت پرولیفراسیون سلولی اطلاعات بیشتری در مورد رفتار بیولوژیک نئوپلاسم های مختلف ارائه شده است. هدف از این مطالعه تعیین فعالیت پرولیفراسیون سلولی در بین اجزای مختلف هیستولوژیک تومور ویلمز و ارتباط آنها با یکدیگر و همچنین ارتباط آنها با میزان و زمان عود می باشد.
● مواد و روشها:
بدین منظور ۲۲ مورد تومور ویلمز که از پیگیری مناسبی برخوردار بودند انتخاب شدند. بلوک های پارافینه مناسب انتخاب شده پس از برش تحت رنگ آمیزی با Proliferating cell nuclear antigen (PCNA) و ki۶۷ قرار گرفتند سپس درصد رنگ آمیزیPCNA و ki۶۷ برای هر یک از اجزای بلاستمال، اپی تلیال و استرومال تعیین شد و با یکدیگر مقایسه شد.
● یافته ها:
نتیجه اینکه فعالیت پرولیفراتیو برای اجزای بلاستمال و اپی تلیال به میزان قابل ملاحظه ای بیشتر از جزء استرومال بود (P<۰.۰۰۰۲). سپس بیماران براساس وضعیت عود به دو گروه عود کرده و بدون عود تقسیم شدند و میزان پرولیفراسیون سلولی بین این دو گروه مقایسه شد. نتیجه اینکه نمونهه های با پرولیفراسیون سلولی بالا به میزان بیشتر در گروه عود کرده نسبت به گروه بدون عود مشاهده شدند PCNA= ۹۲.۳%) در مقابل (P<۰.۰۰۱۵, ۲۲.۳%
● نتیجه گیری و توصیه ها:
نتیجه کلی اینکه استفاده از مارکرهای پرولیفراسیون سلولی در تومور ویلمز می تواند به عنوان یک فاکتور در پیش آگهی تومور ویلمز مطرح باشد.
فاطمه محجوب
محمود یاوری
عیسی جهان زاد
منبع : پایگاه اطلاعات علمی


همچنین مشاهده کنید