پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

محاکمه جنجالی راننده بن لادن


محاکمه جنجالی راننده بن لادن
مدتی است که در رسانه‌های خبری جهان خبری از القاعده دیده و شنیده و خوانده نمی‌شود. به همین دلیل ممکن است این نام به‌زودی در حافظه مردم جهان کمرنگ شود.
اما همچنان نام این گروه و رهبر آن اسامه بن‌لادن همچون افسانه‌ای در اذهان باقی می‌ماند. در آمریکا اما مردی از این گروه، به چهره‌ای خبرساز و جریان‌ساز با حاشیه‌های فراوان، نظام قضائی و حقوقی این کشور را با چالش جدی رو‌به‌رو کرده‌است. این چهره سلیم‌حمدان است که گفته می‌شود راننده شخصی بن‌لادن بوده است.
ماجرای حمدان مطمئنا از جذابیتی داستانی برخوردار است؛ حکایت مردی که در بین سال‌های ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ همراه بن لادن بوده؛ دوره‌ای که نه تنها حملات ۱۱ سپتامبر بلکه حملات القاعده را علیه ۲ سفارتخانه آمریکا در شرق آفریقا در سال ۱۹۹۸ و حمله به ناو هواپیمابر یو اس‌اس کول در سال ۲۰۰۰ در یمن دربرمی‌گیرد.
بخشی از محاکمه او انجام شده اما هنوز ادامه دارد و حمدان را به مردی خبرساز در کانون نظام قضائی آمریکا تبدیل کرده‌است. دادگاه نظامی متشکل از قضات پنتاگون روز پنجشنبه گذشته سلیم حمدان را به ۵ سال و نیم حبس محکوم کرد.در حقیقت حمدان با این حکم تنها به خاطر حمایت از سازمان القاعده مجازات شده و از اتهام دیگر یعنی شرکت داشتن در حملات ۱۱ سپتامبر تبرئه شده است. او تاکنون ۵ سال از محکومیت خود را گذرانده و به این ترتیب تا پایان سال جاری میلادی باید آزاد شود.
هنگامی که سلیم حمدان با چارلز سوئیفت، افسر فرماندهی ارتش ایالات متحده و وکیل تسخیری خود که پنتاگون برای او در نظر گرفته بود دیدار کرد، ۲ سال از حضور او در زندان خلیج گوانتانامو می‌گذشت. در نخستین دیدار، سوئیفت به وی پیشنهاد کرد که از طرف او، علیه جورج بوش رئیس‌جمهور آمریکا، اقامه دعوی کند.
حمدان پس از مکثی طولانی از سوئیفت پرسید: «آیا این کار، تو را ثروتمند خواهد کرد؟» سوئیفت در پاسخ گفت: «نه، اما باعث مشهور شدنم می‌شود. این کار ممکن است باعث مشهور شدن تو نیز بشود.»
حمدان پاسخ داد: «من نمی‌خواهم مشهور شوم. فقط می‌خواهم از اینجا بیرون بروم.»
۴ سال و نیم بعد از این دیدار، حمدان هنوز در گوانتانامو به سر می‌برد، اما پیش‌بینی سوئیفت در باره او، درست از آب در آمده‌است؛ حمدان اینک مشهور شده است. در حال حاضر، این شهروند یمنی – و راننده سابق اسامه بن لادن که تا کلاس چهارم ابتدایی درس خوانده است – علاوه بر اینکه در محور شاید مهم‌ترین تصمیم‌گیری تاریخ دادگاه عالی ایالات متحده درباره قدرت ریاست‌جمهوری قرار دارد، نخستین متهم دادگاه رسیدگی به جنایات جنگی در آمریکا پس از جنگ جهانی دوم نیز محسوب می‌شود. حمدان که سال‌های پایانی چهارمین دهه زندگی خود را پشت سر می‌گذارد، به «حمایت مادی از تروریسم و توطئه» متهم است. درصورت احراز جرم، وی ممکن است به حبس ابد محکوم شود.
حمدان با وجود قرار داشتن در کانون یک درام حقوقی-تاریخی، هنوز نزد افکار عمومی آمریکا تا حد زیادی ناشناخته مانده و داستان زندگی او در لفافه‌ای از اسرار و رمز و راز پیچیده شده‌است. آشکار نیست که آیا او از دستیاران متعهد اسامه بن لادن بوده ( یکی از وکلای دولت فدرال او را محافظ بن لادن توصیف کرده است ) یا آنگونه که وکلای حمدان مدعی‌اند، در حد یک سرباز دون پایه القاعده محسوب می‌شده است.
بعضی از نویسندگان مطبوعاتی، داستان زندگی حمدان را از اوایل سال ۲۰۰۴ پیگیری کرده‌اند. بعضی از همان زمان درباره پرونده او کتاب نوشته‌اند و با وکلا، اعضای خانواده، مربی‌اش در تشکیلات القاعده و بازجویش صد‌ها ساعت مصاحبه کرده‌اند. در خلال این پیگیری‌ها و گفت‌وگو‌ها، تصویری از سفر شگفت انگیز حمدان، از بیابان‌های یمن تا اردوگاه القاعده در افغانستان و تا دادگاه نظامی ایالات متحده در روزهای اخیر، مجسم شده‌است. مانند سایر پرونده‌ها، داستان وی نشان می‌دهد که دولت بوش چگونه جنگ علیه تروریسم را بعد از ۱۱ سپتامبر پیگیری کرده و تا به اینجا رسانده است.
سفر شگفت آور حمدان از سال ۱۹۹۶ شروع شد، هنگامی که وی برای نخستین بار با ناصرالبحری در بیرون از مسجدی در صنعا، پایتخت یمن، روبه‌رو شد. در آن زمان البحری – یک سعودی تحصیل‌کرده و مبارز کهنه کار جهاد علیه شوروی در افغانستان – در حال جمع‌آوری ارتش کوچکی از مجاهدان بود تا در جریان یک شورش کوچک در تاجیکستان علیه دولت تحت حمایت روسیه در این کشور بجنگند.
البحری در نهایت موفق به جذب ۳۵ نفر شد که مانند حمدان، اهل یمن بودند، هرچند آنها پیش از رسیدن به تاجیکستان در افغانستان توقف کردند. آنچه در افغانستان روی داد، مسیر زندگی حمدان را برای همیشه عوض کرد. اعضای گروه در ادامه راه خود، دچار تردید‌های بسیاری بودند و نیاز به آرمان و هدفی والا داشتند. در چنین وضعیتی، یک مجاهد پیشنهاد داد تا به دیدن فردی به نام اسامه بن لادن بروند. آنها به‌زودی اسامه را در غار‌های توره بوره و در آستانه ماه رمضان یافتند.
طی سه روز آنها به سخنان و موعظه‌های بن لادن درباره ضرورت پایان دادن به حضور آمریکا در خلیج‌فارس و تغییر نحوه جنگیدن با دشمنان اسلام گوش فرا دادند.
البحری در این باره در مصاحبه‌ای گفت: «بن‌لادن می‌گفت که ما باید حملات سختی را علیه آمریکا پی‌ریزی کنیم تا مانند گاو خشمگینی به خروش آید و کنترل خود را از دست بدهد. وقتی که این گاو خشمگین به منطقه بیاید، با این سرزمین ناآشناست حال آنکه ما سرزمین خود را به خوبی می‌شناسیم.»
۱۷ نفر از ۳۵ نفر اعضای گروه تصمیم گرفتند تا با اسامه بمانند. حمدان یکی از آنها بود. او با وجود سواد اندک خود (چهارم ابتدایی)، به خوبی توانست به‌عنوان مکانیک و راننده جای خود را در اردوگاه القاعده باز کند. وی در نهایت و هنگامی که به دلایل امنیتی مجبور به ترک مزارع تارناک- یک اردوگاه محصور القاعده در نزدیکی قندهار- شد، نقش راننده شخصی و محافظ اسامه را بر عهده گرفت.
به گفته البحری و نیز علی صوفان – بازپرس پلیس فدرال آمریکا (اف بی‌آی)- حمدان اگرچه جزو اطرافیان و محفل داخلی اسامه نبود، موفق شده بود که اعتماد او را به‌خود جلب کند. البحری و صوفان هر دو، حمدان را فردی مودب و مشتاق برای کمک به دیگران توصیف می‌کنند؛ گرچه هنگامی که بحث میزان مشارکت حمدان در فعالیت‌های القاعده مطرح می‌شود، بین آنها اختلاف نظر پیش می‌آید.
البحری او را فردی عادی در جمع نیروهای القاعده توصیف می‌کند؛ فردی که حق انتخاب محدودی در زندگی داشت و صرفا به‌دنبال به دست آوردن شغلی بود، حال آنکه صوفان می‌گوید حمدان قطعا بخشی از برنامه‌ها و توطئه‌های القاعده بوده است و اشاره می‌کند که وی با اسامه بن لادن، بیعت کرده بود.طی روزهای منتهی به ۱۱ سپتامبر، حمدان به کاروان خودروهای رهبران القاعده- شامل بن لادن و قائم مقام سرشناس وی، ایمن الظواهری- پیوست که عازم مناطق کوهستانی شمال استان خوست بودند تا صحنه برخورد هواپیماهای ربوده شده را با برج‌های دوقلوی مرکز تجارت جهانی، از طریق تلویزیون ماهواره‌ای تماشا کنند.
طی هفته‌های بعد که کاروان رهبران القاعده با هدف آماده کردن نیروهای خود برای مقابله با اشغال قریب‌الوقوع افغانستان توسط آمریکا، از نقطه‌ای به نقطه دیگر می‌رفتند، حمدان به‌عنوان راننده همچنان در کنار بن لادن بود.
در اواخر ماه نوامبر و با هجوم گسترده نیروهای آمریکایی به سراسر افغانستان، حمدان به خانه‌اش در قندهار- یکی از آخرین دژ‌های طالبان- بازگشت تا دختر خردسال و همسر باردارش را به پاکستان ببرد. آنچه پس از رفتن حمدان روی داد، محل مناقشه بین حمدان و دولت آمریکاست. به گفته وکلای مدافع حمدان، وی در نزدیکی مرز پاکستان دریافت که درصورت عبور از مرز، دستگیر خواهد شد و از این‌رو خانواده‌اش را رها کرد و به سوی خودرویی که آن را قرض گرفته بود، بازگشت تا راه دیگری را به سوی پاکستان بیابد.
اما صوفان و دادستان‌های دولتی می‌گویند که حمدان در افغانستان ماند تا در کنار سایر نیروهای القاعده و طالبان بجنگد. آنها برای تایید ادعای خود به این نکته استناد می‌کنند که نیرو‌های ائتلاف شمال، حمدان را در خاک افغانستان و چند ساعت پس از آنکه خانواده‌اش را ترک کرده بود، در حالی دستگیر کردند که در صندوق عقب خودروی وی، ۲ فروند راکت زمین به هوا قرار داشت.
در ماه می سال ۲۰۰۲، حمدان از افغانستان به زندان خلیج گوانتانامو در آمریکا انتقال داده شد. مدتی بعد علی صوفان، کارشناس ارشد پلیس فدرال آمریکا (اف بی‌آی) در امور القاعده، کار بازجویی حمدان را آغاز کرد که تا دسامبر سال ۲۰۰۳ ادامه یافت. در این زمان جورج بوش او را از میان هزاران زندانی تحت نظر آمریکا به‌عنوان نخستین متهمی که باید در دادگاه‌های نظامی حاضر شود، انتخاب کرد.
حمدان با توجه به نقش و حضورش در شبکه القاعده، یک انتخاب آگاهانه و بجا برای حضور در دادگاه نظامی محسوب نمی‌شود. وی نه یک مامور عالی‌رتبه القاعده به شمار می‌آید و نه در هیچ عملیات تروریستی مشخصی علیه ایالات متحده شرکت کرده است. اما از نظر دادستان‌ها وی مرتکب اعمالی شده است که تحت تعقیب قرار دادن او را الزامی می‌کند.
از آن جا که سیستم دادگاه‌های نظامی رسیدگی‌کننده به تروریسم، جدید محسوب می‌شود، دولت به این نتیجه رسید که برای جلوگیری از هر گونه اشتباه و نارسایی در محاکمه رهبران القاعده، ابتدا از عوامل رده پایین شروع کند. حمدان پس از دستگیری در افغانستان، در بازداشت ایالات متحده قرار داشته شد و برای بازجویی به هیچ کشور دیگری منتقل نشده است.
این موضوع ممکن است کار وکلای او را برای مورد تردید قرار دادن نحوه برخورد با وی هموار کند. ماجرای حمدان مطمئنا از جذابیتی داستانی برخوردار است؛ حکایت مردی که در حد فاصل سال‌های ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ همراه بن لادن بوده؛ دوره‌ای که نه تنها حملات ۱۱ سپتامبر بلکه حملات القاعده را علیه ۲ سفارتخانه آمریکا در شرق آفریقا در سال ۱۹۹۸ و حمله به ناو هواپیمابر یو اس‌اس کول در سال ۲۰۰۰ در یمن در بر می‌گیرد.
در سال ۲۰۰۴ چارلز سوئیفت وکیل مدافع نظامی حمدان موفق شد موکل خود را به رد پیشنهاد غیرقطعی دولت( تحمل ۲۰ سال زندان در قبال همکاری کامل و شهادت علیه سایر متهمان در کمیسیون‌های نظامی) راضی کند. سوئیفت با کمک یک استاد جوان قانون اساسی به نام نیل کاتیال، دفاعیه‌ای را تنظیم کرد که محاکمه حمدان را چند سال به تاخیر انداخت و به تدریج راه طی شدن مراحل قانونی پرونده وی را در دادگاه‌ها گشود. پشتکار و ثبات قدم وکلای مدافع حمدان، برای او چندان اهمیتی نداشته‌است.
مقامات زندان گوانتانامو، حمدان را فردی دردسرساز و جنجال‌آفرین توصیف می‌کنند که درباره هر دستوری که به وی داده می‌شود، با ماموران بحث می‌کند و از سایر زندانیان می‌خواهد که مانند او مقاومت کنند. به این خاطر وی بیشتر دوران حبس خود را تقریبا به‌صورت انفرادی گذرانده است. حمدان وکیل خود، سوئیفت را متهم می‌کند که نتوانسته است شرایط زندگی او را در گوانتانامو بهبود بخشد. او غالبا از دیدار با سوئیفت خودداری می‌کند و حتی یک بار او را از وکالت خود بر کنار کرده است. حمدان همچنین بارها دست به اعتصاب غذا زده که در یک مورد آن، به وی در حالی که با زنجیر بسته شده بود، به زور مواد تقویتی خورانده شد .در بهار سال ۲۰۰۶، شکایت حمدان علیه دونالد رامسفلد، وزیر سابق دفاع آمریکا به دادگاه عالی این کشور رسید.
نتیجه دادرسی، پیروزی مهمی برای حمدان بود. اکثر قضات به این نتیجه رسیدند که دادگاه‌های نظامی رئیس‌جمهوری، غیرقانونی است. اما سفر ادیسه‌وار حمدان به پایان نرسید و دولت به جای پیشنهاد قبلی خود برای کاهش دوره محکومیت وی، با شدت بخشیدن به تلاش‌های خود، کنگره را برای تایید دادگاه‌های نظامی تحت فشار قرار داد. جمهوریخواهان کنگره نیز پیش از آنکه در پاییز همان سال، اکثریت خود را در مجلس نمایندگان ایالات متحده از دست بدهند، با تایید دادگاه‌های نظامی، «قانون کمیسیون‌های نظامی» را تصویب کردند.
براساس این قانون حمدان دوباره متهم و به یک زندان به شدت حفاظت شده، منتقل شد. در آن جا به وی اجازه داده شد تا تنها طی یک ساعت فرصت هواخوری روزانه خود، به‌صورت غیرمستقیم با سایر زندانیان ارتباط بر قرار کند. او در آنجا مجبور بود به تنهایی نرمش کند.
به گفته وکلای حمدان، ۶ سال حبس در زندان گوانتانامو، او را به پوست و استخوان و یک شبح تبدیل کرده است. قوای ذهنی او تا حدی تحلیل رفته که دیگر نمی‌تواند در روند دادرسی خود در محاکمات حضور فعال داشته باشد. به گفته آنان، حمدان مستعد خودکشی است و در ذهن خود صداهایی را می‌شنود و با خود صحبت می‌کند.
با این حال محاکمه او که در سالن کوچکی در گوانتانامو برگزار می‌شود، همچنان بر آینده دادگاه‌های نظامی اثر‌گذار است. براساس ضوابط این دادگاه‌ها، حمدان با هیأت منصفه‌ای از افسران نظامی روبه‌رو است که مجرم یا بی‌گناه بودن او را تعیین خواهند کرد. اگر در دوران حکومت رئیس‌جمهوری آینده آمریکا که فرمانده کل قوای ایالات متحده محسوب می‌شود، دادگاه‌های نظامی فعلی- که پس از ۱۱سپتامبر و توسط جورج بوش راه‌اندازی شدند- همچنان به فعالیت خود ادامه دهند، سال‌ها باید بگذرد تا عادلانه بودن یا نبودن رای نهایی هیأت منصفه درباره حمدان آشکار شود. در آن صورت، شهرت سلیم حمدان ممکن است تا سال‌ها ادامه یابد.
هفته نامه تایم
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید