جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

پلورالیزم دینی


پلورالیزم دینی
بی گمان پلورالیزم به معنای تکثرگرایی و فراوانی ادیان حق به هیچ روی نمی تواند مورد تائید اسلام باشد; زیرا چنانکه بسیاری بر این نکته تاکید کرده اند : دین حق همواره یکی بیش نمی تواند باشد.
شهید مرتضی مطهری بااشاره به این که چنین اندیشه و نگرشی ریشه در غرب دارد و در بین روشنفکران رواج یافته است می نویسد :
« این اندیشه که میان برخی از مدعیان روشنفکری اخیرا رایج شده است که می گویند : همه ادیان آسمانی از لحاظ اعتبار در همه وقت یکسانند اندیشه نادرستی است .
البته صحیح است که میان پیامبران خدا اختلاف و نزاعی وجود ندارد پیامبران خدا همگی به سوی یک هدف و یک خدا دعوت می کنند. آنان نیامده اند که در میان بشر فرقه ها و گروههای متناقضی بوجود آورند ولی این سخن به این معنی نیست که در هر زمانی چندین دین حق وجود دارد و طبعا انسان می تواند در هر زمانی هر دینی را که می خواهد بپذیرد.
برعکس معنای این سخن این است که انسان باید همه پیامبران را قبول داشته باشد و بداند که پیامبران سابق مبشر پیامبران لاحق خصوصا خاتم و افضلشان بوده اند و پیامبران لاحق مصدق پیامبران سابق بوده اند.
پس لازمه ایمان به همه پیامبران این است که در هر زمانی تسلیم شریعت همان پیامبری باشیم که دوره ختمیه به آخرین دستورهایی که از جانب خدا به وسیله آخرین پیامبر رسیده است عمل کنیم و این لازمه اسلام یعنی تسلیم شدن به خدا و پذیرفتن رسالت های فرستادگان اوست » (۱ )
از این سخن استاد شهید مطهری چند نکته استفاده می شود :
۱) خاستگاه اندیشه و نگرش پلورالیستی غرب است و مدعیان روشنفکری که یا از اسلام و بنیانهای دینی اسلام اطلاع ندارند و یا آگاهیهای آنها کم ژرفا و سست است به گمان این که به جستار مهمی دست یافته اند به تدریج و تبلیغ آن دامن می زنند و حتی تلاش می کنند چنین تفکری را با میزانها و معیارهای اسلامی هماهنگ سازند.
در حالی که ریشه اندیشه و نگرش تکثرگرایی را باید در اختلاف کلیسا با دیدگاههای علمی جست وجو کرد. وقتی کلیسای کاتولیک و آیین مسیحیت در برابر یافته های علمی دانشمندانی همانند : گالیله و کپرنیک به ناسازگاری برخاست و آنان را تکفیر کرد و اندیشه های آنها را ناسازگار با مسیحیت و خداشناسی دانست به طور طبیعی مساله ناسازگاری بین علم و دین در اروپا به گونه ای جدی مطرح شد و بانیان مذهب کاتولیک که دیدند قافیه را باخته اند درصدد برآمدند که راه حلی برای آن بیابند. و نتیجه آن شد که متکلمان مسیحی اندیشه پلورالیزم را مطرح و تلاش کردند به این گونه به ناسازگاری بین علم و دین پایان دهند و مسیحیت را از این گرداب نجات دهند.
آنان اعلام کردند : در اصل همه معرفتهای دینی دارای اعتبارند با این حال برتری یکی بر دیگری هم وجود ندارد و هیچ یک از آنها هم یقین آور نیست .
مدعیان روشنفکری در کشورهای اسلامی نیز در حقیقت به دنبال چنین هدفی هستند در حالی که ناسازگاری بین علم و دین در اسلام جایی ندارد و با توجه دقیق و همه سویه اسلام به علم و فراگیری آن و مترقی بودن احکام آن هیچ نیازی به طرح این مباحث نیست و در اسلام علم و دین کامل کننده یکدیگرند و هر دوی آنها به منزله دو بال برای رسیدن به کمال و رسیدن به سعادت هستند.
۲) برخلاف پندار شماری از مدعیان روشنفکری لازمه بسیاری پیامبران الهی و هماهنگی آنان در دعوت به حق و پرستش خداوند این نیست که همه دینهای الهی حق باشند و پیروی از هر یک از آنها برای رسیدن به سعادت کافی باشد. بسیاربودن پیامبران الهی و هماهنگی آنان در دعوت به سوی خدا به معنای آن است که انسان باید همه آنان را قبول داشته باشد و بداند که پیامبران گذشته هر یک مبشر و نویددهنده پیامبر بعدی بوده اند و براساس همین بشارتها پیغمبر اسلام خاتم و برتر از همه پیامبران است و دین اسلام نیز کامل ترین و جامع ترین ادیان الهی است .
بر این اساس لازمه ایمان به پیامبران آن است که در آخرین مرحله و دوره خاتمیت رسالت تنها تسلیم و پیرو اسلام باشیم و تنها آن را دین حق بدانیم و باور داشته باشیم که تنها در پرتو اسلام است که انسان سعادت دنیا و آخرت را به دست می آورد و به کمال و قرب الهی نزدیک می گردد.
۳) دین و شریعت هر پیغمبری تنها در ظرف زمانی خود وی حق است و مردم باید به پیروی از آن بپردازند و آن شریعت دیگر در روزگار پیامبر بعدی که براساس رهنمود و بشارت پیامبران پیشین برانگیخته شده و رسالت و شریعت کامل تری را بر بشر عرضه کرده است اعتباری ندارد.
تنها دین اسلام و شریعت محمدی (ص ) است که حلقه پایانی سلسله نبوت و جامع ترین و کامل ترین همه شرایع است و همگان باید به آن ایمان آورند و با پیروی از آن راه رستگاری و سعادت را بپیمایند. بر این اساس در یک زمان چندین دین حق نمی تواند وجود داشته باشد و انسان نمی تواند هر دینی را که می خواهد برگزیند و پیروی کند دین حق یکی بیش نیست و آن هم اسلام است (۲ )
پاورقی :
۱ ـ عدل الهی استاد شهید مرتضی مطهری ص ۲۹۷ انتشارات صدرا
۲ ـ طلایه دار صبح دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم ص ۳۱۴ ـ۳۱۶
پلورالیزم به معنای تکثرگرایی و فراوانی ادیان حق به هیچ روی نمی تواند مورد تایید اسلام باشد زیرا « دین حق » همواره یکی بیش نمی تواند باشد
دین و شریعت هر پیغمبری تنها در ظرف زمانی خود وی حق است و مردم باید به پیروی از آن بپردازند و آن شریعت در روزگار پیامبر بعدی که براساس رهنمود و بشارت پیامبران پیشین برانگیخته شده و رسالت و شریعت کامل تری را بر بشر عرضه کرده است اعتباری ندارد
در یک زمان چندین دین حق نمی تواند وجود داشته باشد و انسان نمی تواند هر دینی را که می خواهد برگزیند و پیروی کند. براین مبنا دین حق یکی بیش نیست و آن هم « اسلام » است
ناسازگاری بین علم و دین در اسلام جایی ندارد و با توجه دقیق و همه سویه اسلام به علم و فراگیری آن و مترقی بودن احکام آن هیچ نیازی به طرح این مباحث نیست
منبع : روزنامه جمهوری اسلامی


همچنین مشاهده کنید