سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

زیر سایه سکوت و سایپا!


زیر سایه سکوت و سایپا!
مسابقات قهرمانی غرب آسیا، دقیقا به همان شکل که تصور می شد، در تهران جریان یافته است و همان دیدگاه ها و حرف و حدیث هایی که درخصوص آن پیش بینی می شد، به گوش ها خورده است.
انتخاب نفرات تیم ملی برای حضور در رقابت های فوق به گونه ای که دو دیدار از هفته دوم لیگ دیروز برگزار نشد و به سبب وجود ملی پوشانی بیش از حد نصاب در اردوی سایپا و سپاهان به آینده موکول شد، از مسائلی بوده که اسباب تعجب ناظران شده است. علی دایی به عنوان سرمربی تیم ملی می توانست نفرات را طوری انتخاب کند که به هیچ باشگاهی فشار وارد نشو و بیش از دو نماینده در اردوی ملی نداشته باشد و هیچ یک صلاحیت و شرایط حضور در دیدارهای لیگ را از دست ندهند. اما عدم توجه به این مسئله و فراخوانی نفراتی بیشتر از حد نصاب از تیم های نامبرده لغو بازی های دیروز سپاهان- پیام خراسان و فولاد- ساپیا را موجب شد.
از آن جا که مسابقات قهرمانی غرب آسیا در نهایت اهمیت فوق العاده ای ندارد و به هر حال میدانی است که در چهار دوره گذشته ۳ بار با قهرمانی ما پایان گرفته و این بار مزایای میزبانی هم شامل حال ما بوده است. دایی می توانست انتخاب نفرات مورد نظرش را به گونه ای دیگر صورت دهد و باعث تعویق تعدادی از بازی های لیگ نشود، هر چند این مسئله یک حکم قطعی نیست و تعویق مسابقات لیگ مسئله ای آن قدرها هم عظیم نیست (و نحوه گزینش نفرات تیم ملی اصولا نباید بر اساس ملاحظات فوق و تعطیل شدن یا نشدن لیگ باشد) اما این سوال مهم نیز به قوت خود باقی است که چرا سایپا این همه نماینده در تیم ملی دارد. حضور دایی در بالاترین مراتب سلسله مدیریت سایپا و تصمیم ها و نظرات قابل تکیه وی در امور فوتبالی این باشگاه در ایجاد ابهاماتی در زمینه فوق سهم داشته است و این تصور به وجود آمده که سرمربی تیم ملی که تا ابتدای خردادماه سال جاری و در واقع پایان فصل گذشته سرمربی سایپا بود و قاعدتا در نقل و انتقال های «پیش فصل» نیز بیشترین سهم را در شکل گیری ترکیب این تیم و رفت و آمدها به این باشگاه داشته است، انتخاب نفرات مورد نظرش برای تیم ملی از بین بازیکنان سایپا را هم به گونه ای هدایت و اجرا می کند که مطابق با روال دلخواهش در ارتباط با هر دو تیم باشد. هر چند این مسئله فقط یک تصور کلی و طرز نگرش خاص است اما این مسئله به خودی خود بسیار تعجب برانگیز است که چطور تیمی که فصل پیش فقط حائز رتبه یازدهم لیگ برتر ایران شد و فصل جدید را هم با شکستی تازه شروع کرده است باید این همه نفر و نماینده در تیم ملی داشته باشد و همانطور که پیشتر نوشتیم اگر این تیم این قدر خوب وقوی است چرا در لیگ به جایی نرسیده و چنانچه واقعا نفراتش قدرتمند هستند، چگونه می توان نزول تیم در جدول رده بندی لیگ را در حضور این همه ملی پوش محصول و نتیجه مربیگری دایی ندانست و عنصر مهم هدایت تیم توسط وی را نادیده گرفت.
● ورزشگاهی تقریبا خالی
نکات دیگر گفتنی درباره دیدارهای غرب آسیا، برگزاری آن در سکوت نسبی و کم رونقی در ورزشگاه تختی تهران است.درست است که از مدتی پیش در این خصوص اتخاذ تصمیم و اقدام شده و برگزاری رقابت ها در ورزشگاه تختی قطعیت یافته بود، اما همین مسئله نیز در دوری بیشتر تماشاگران از مسابقات غرب آسیا بی تاثیر نبوده است و به دلیل دو سه سال عدم استفاده از آن و انجام کارهای بازسازی و ترمیمی بر روی آن، ورزشگاه تختی آن طور که باید در مسیر و روال توجه فوتبالدوستان نبوده است و به همین سبب بازی نخست ایران در برابر فلسطین کمترین تماشاگر را داشت و دیدار دوم نیز از این حد فراتر نرفته و حتی برگزاری مسابقه فینال در روز ۲۵ مرداد در ورزشگاه آزادی هم شاید نتواند موج اشتیاق عظیمی را نزد تماشاگران ایجاد کند و تعداد زیادی را به استادیوم بکشاند.به جز محل برگزاری مسابقات، مسئله کیفیت و کلاس کار رقبا نیز مطرح است که به سطح بالایی نمی رسد.یعنی وقتی سطح یک دوره مسابقه و رقابت نتواند چیزی باشد که ورزشدوستان می خواهند، بدیهی است که دلسردی ایجاد شود و استقبالی از آن صورت نگیرد. و توضیحات غفاری درباره بازی های غرب آسیا که اواخر هفته پیش از رادیو پخش شد، شاید به لحاظ آن چه در ماه های اخیر در فوتبال آسیا روی داده، مقارن با حقیقت باشد، اما این تصور و برداشت که چون قطر به دور پایانی رقابتهای انتخابی جام جهانی در قاره آسیا رسیده و سوریه فقط با تفاضل گل این نعمت را از دست داده است (بنابراین بازی های غرب آسیا با حضور آنان رقابتی معمولی و سطح پایین نیست)،استدلالی قوی به شمار نمی آید. در واقع اکثر دیدارهای این دوره سرد و فاقد کشش لازم بوده است و این توقع که مردم برای تماشای آن با حجم و وسعت و تعداد زیاد به ورزشگاه بروند، باور و انتظار غیر منصفانه ای است.
● دور از انتظار
وقتی تعدادی از تیم های مطرح غرب آسیا مانند عربستان و بحرین به این رقابت ها روی خوش نشان نمی دهند و در این دوره عراق و کویت نیز به جمع غایبان پیوسته اند بدیهی است که این پیکارها نتواند چیزی باشد که از آن انتظار می رود و مسائل جنبی فوق الذکر و آن چه شرحش را آوردیم، مزید بر علت شده است. این که موارد فوق را نپذیریم و در پی توجیه باشیم، بهره ای به فوتبال ما نخواهد رساند. پس از لغو شماری از بازی های تدارکاتی اخیر تیم ملی عنوان شده بود که دیدارهای غرب آسیا می تواند رل مسابقاتی خودشناسی و دستگرمی را برای تیم ملی ایفا کرده و تا حدی همچون بازیهای لغو شده باشد و به همین سبب بود که تیم ملی با ترکیبی تقریبا کامل پای به این رقابتها گذاشته است، اما آن طور که ظواهر امر نشان می دهد، حتی این بهره نیز چندان حاصل نیامده است، زیرا برگزاری بازی ها در سکوت نسبی و در فضایی دور از غوغا و هیجان و در برابر رقبایی که به هر حال قوی نیستند، حتی حالت دیدارهای تدارکاتی را نیز از این بازیها تا حدی گرفته است.
منبع : روزنامه جوان


همچنین مشاهده کنید