پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024
مجله ویستا


آیین همسرداری


آیین همسرداری
بسم الله الرحمن الرحیم
هر پسر و دختری که به سن رشد و بلوغ می رسند بزرگترین آرزویشان اینست که ازدواج کنند،با تاسیس زندگی مشترک زناشویی،استقلال و آزادی بیشتری بدست آورند،یار و مونس مهربان و محرم رازی داشته باشند.آغاز زندگی سعادتمندانه خویش را از زمان ازدواج حساب می کنند و برایش جشن می گیرند.زن برای مرد آفریده شده و مرد برای زن،و مانند مغناطیسی یکدیگر را جذب می کنند.زناشویی و تاسیس زندگی مشترک خانوادگی یک خواسته طبیعی است که غرائزش در وجود انسانهانهاده شده است.و این خود یکی از نعمتهای بزرگ الهی است.راستی به غیر از کانون گرم خانوادگی کجا را سراغ دارید که برای جوانان پناهگاه مطمئنی باشد؟علاقه به خانواده است که جوانان را از افکار پراکنده واضطرابهای درونی نجات می دهد.در آنجاست که می توانند یار و مونس با وفا و مهربانی پیدا کنند که در شدائد و گرفتاریها یار و غمگسارشان باشد.پیمان مقدس زناشویی رشته ای است آسمانی که دلها را بهم پیوندمی زند،دلهای پریشان را آرامش می دهد افکار پراکنده را به یک هدف متوجه می سازد.خانه،جایگاه عشق و محبت،کانون انس و مودت وبهترین آسایشگاه است.
خداوند بزرگ در قرآن مجید از این نعمت بزرگ یاد کرده می فرماید:
یکی از آیات خدا اینست که از خود شما برایتان همسران آفرید تابا آنها انس بگیرید و آرامش خاطر پیدا کنید،و در میانتان دوستی ومهربانی افکند.و در این موضوع برای اندیشمندان آیات و نشانه هایی است. (۱)
پیغمبر اسلام فرمود:مردی که زن نداشته باشد مسکین و بیچاره است،گر چه ثروتمند باشد. و زنی که شوهر نداشته باشد مسکین و بیچاره است گر چه ثروتمند باشد. (۲)
حضرت صادق علیه السلام از مردی پرسید:همسر داری؟عرض کرد:نه.فرمود:
دوست ندارم یک شب بی همسر بمانم گر چه مالک تمام دنیا باشم. (۳)
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:بنائی در اسلام پایه گذاری نشده که نزد خدا محبوبتر و عزیزتر از ازدواج باشد. (۴)
آری خدای مهربان یک چنین نعمت گرانبهایی را به بشر عطا کرده است لیکن افسوس و صد افسوس که از این نعمت بزرگ قدردانی نمی کند و چه بسا،بواسطه نادانی و خودخواهی، همین کانون مهر و مودت را به صورت یک زندان تاریک بلکه جهنم سوزانی تبدیل می سازد. در اثرجهالت و نادانی بشر است که محیط نورانی و با صفای خانواده به صورت زندان دردناکی تبدیل می شود که اعضاء خانواده ناچارند تا آخر عمر در آن زندان تاریک بسر برند یا پیمان مقدس زناشویی را متلاشی سازند.
آری اگر زن و شوهر به وظیفه خویش آشنا باشند و عمل کنندمحیط خانه مانند بهشت برین با صفا و نورانی می گردد.و اگر اختلاف وکشمکشهای خانوادگی به میان آمد محیط خانه به صورت یک زندان حقیقی تبدیل خواهد شد.
اختلافات خانوادگی علل و عوامل مختلفی دارد.از قبیل عوامل اقتصادی،تربیت خانوادگی زن یا شوهر،محیط زندگی،دخالتهای بیجای پدر و مادر زن و شوهر یا سایر بستگان آنها.و دهها چیز دیگر.
لیکن به عقیده نگارنده،مهمترین عامل ناسازگاری و اختلافات داخلی،آشنا نبودن زن و شوهر به وظائف زناشویی و عدم آمادگی برای زندگی مشترک خانوادگی است،برای تصدی هر مقام و انجام هر کاری،تخصص و آمادگی یک شرط اساسی محسوب می شود.و کسی که اطلاعات کافی و آمادگی قبلی نداشته باشد نمی تواند کاری را بخوبی انجام دهد.بهمین جهت،برای تصدی هر مقامی کلاسهای کارآموزی تاسیس می شود.
برای ازدواج و تاسیس زندگی مشترک خانوادگی نیز تخصص وآمادگی و اطلاعات کافی لازم است.پسر باید از طرز تفکر همسرش وخواسته های درونی او و مشکلات زناشوئی و راه علاج آنها و آداب معاشرت اطلاعات کافی داشته باشد.باید توجه داشته باشد که زن گرفتن به معنای جنس خریدن یا کلفت گرفتن نیست،بلکه به معنای پیمان وفا وصداقت و محبت و همکاری و شرکت در زندگی مشترک خانوادگی است.
زن نیز باید به طرز تفکر شوهرش و خواسته های درونی او توجه داشته باشد و بداند که شوهر کردن به معنای نوکر گرفتن و تامین بدون قیدو شرط خواسته ها و آرزوهای درونی نیست. بلکه پیمان همکاری وتشریک مساعی است.و برای رسیدن به این هدف مقدس،گذشت وفداکاری و همکاری و تفاهم لازم است.
با اینکه سرنوشت پسر و دختر با ازدواج روشن می شود واطلاعات لازم و آمادگی اخلاقی برایش ضروری است متاسفانه اجتماع مانسبت به این موضوع حیاتی غفلت دارد.
نسبت به جهاز و مهر و زیبائی و شخصیت پدر و مادر کاملا عنایت دارند.لیکن آمادگی برای زنداری و شوهرداری و تاسیس زندگی مشترک خانوادگی را اصلا شرط نمی دانند.
دختر را به خانه بخت می فرستند با اینکه شوهرداری و کدبانوگری را نیاموخته است.پسر را زن می دهند با اینکه از زنداری و سرپرستی خانواده اطلاع ندارد.
دو نوجوان بی اطلاع و کم تجربه وارد زندگی نوین می شوند.بدین جهت صدها مشکل بوجود می آید.اختلافات و ناسازگاریها و قهر ودعواها شروع می شود.دخالت پدر و مادرها هم چون از روی عقل و تدبیرنیست،نه تنها مشکلی را حل نمی کند بلکه اختلافات را عمیق تر وریشه دارتر می سازد.دوران اول ازدواج یک دوران پر آشوب و بحرانی است.بسیاری از زندگیها در همین دوران بواسطه طلاق متلاشی می گردد.
بعضی از آنها هم با حفظ ازدواج،تا آخر عمر به کشمکش و زورآزمایی ادامه می دهند و عذاب در این زندان اختیاری را بر طلاق مقدم می دارند.
بعضی از خانواده ها هم پس از مدتی،کوتاه یا دراز،با اخلاق و رفتاریکدیگر آشنا می شوند و آسایش و آرامش نسبی پیدا می کنند.
ای کاش برای پسران و دخترانی که در صدد ازدواج بودندکلاسهایی به عنوان «آموزش ازدواج »تاسیس می شد و بعد از اینکه یک دوره راهنمایی می دیدند و برای زندگی مشترک خانوادگی آماده می شدند وبرگ صلاحیت برایشان صادر می شد اقدام به ازدواج می کردند. (به امیدآن روز انشاء اله) .
نگارنده چون بدین نیاز اجتماعی توجه داشته و ضرورت آن رااحساس نموده کتاب حاضر را نگاشته است.در این کتاب مشکلات زناشویی مورد بررسی قرار گرفته و با استفاده از قرآن شریف و احادیث پیغمبر و ائمه علیهم السلام و گاهی با استفاده از آمار عمومی و تجربه های شخصی،تذکراتی داده شده و راهنماییهای لازم بعمل آمده است.
نگارنده مدعی نیست که با خواندن این کتاب تمام مشکلات خانوادگی حل و فصل خواهد شد.زیرا عوامل دیگری نیز بدون شک دخالت دارند.لیکن امیدوار است که خواندن این کتاب و بکار بستن آن،در حل بسیاری از مشکلات به خانواده ها کمک کند.از دانشمندان وخیرخواهان ملت انتظار می رود که ضرورت این موضوع را دریابند و بااقدامات جدی و مؤثر خانواده ها را از پریشانی و بدبختی نجات دهند (به امید آن روز) . در این کتاب وظائف هر یک از زن و مرد بطور جداگانه موردبررسی قرار گرفته و کتاب به دو بخش تقسیم شده است: بخش اول،وظیفه زن نسبت به شوهرش.بخش دوم،وظیفه مرد نسبت به همسرش.لیکن لازم است که زن و شوهر هر دو بخش را بخوانند تا به وظائف مشترک آشناشوند و بینایی بهتری پیدا کنند.وقتی یکی از دو بخش کتاب را می خوانیدممکن است خیال کنید که از یک طرف جانبداری شده و وظیفه دیگری مورد غفلت واقع شده است،لیکن چنین نیست،وقتی بخش دیگر رابخوانید تصدیق خواهید کرد که تعصبی در کار نبوده و بیطرفانه قضاوت شده است.
● هدف ازدواج
ازدواج برای انسان یک نیاز طبیعی است و فوائد مهمی را در بردارد که اهم آنها عبارت است از:
۱) نجات از سرگردانی و بی پناهی و تشکیل خانواده.دختر وپسری که ازدواج نکرده اند بمنزله کبوترانی بی آشیانه هستند،که بوسیله ازدواج خانه و آشیانه و پناهگاه می یابند.شریک در زندگی و مونس ومحرم راز و غمخوار و مدافع و کمک بدست می آورند.
۲) ارضای غریزه جنسی،غریزه جنسی در وجود انسان غریزه بسیار نیرومند و ارزنده ای است. و بهمین جهت نیاز دارد به وجود همسری که در یک محیط امن و آرامش،در مواقع احتیاج،از وجودش بهره بگیردو لذت ببرد.تامین صحیح خواسته های غریزه جنسی یک نیاز طبیعی است که باید اجابت شود و الا ممکن است پی آمدهای بد روانی و جسمانی واجتماعی داشته باشد.کسانیکه از ازدواج امتناع می ورزند غالبا به بیماریهای روانی و جسمانی مبتلا می گردند.
۳ تولید و تکثیر نسل،بوسیله ازدواج انسان فرزند پیدا میکند.
وجود فرزند ثمره ازدواج و باعث تحکیم بنیاد خانواده و آرامش و دلگرمی زن و شوهر میباشد. و بهمین جهت در قرآن و احادیث نسبت به ازدواج تاکیدات فراوانی بعمل آمده است.از باب نمونه:خدا در قرآن می فرماید:و از آیات خدا اینست که برای شما همسرانی را آفرید تا با آنها انس بگیرید (۵) رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:در اسلام بنائی بر پا نشده که بهتر از تزویج باشد. (۶)
امیر المؤمنین علیه السلام فرمود:تزویج کنید که سنت رسول خداست.پیامبر صلی الله علیه و آله می فرمود:هر کسی می خواهد از سنت من پیروی کند باید ازدواج نماید.بوسیله ازدواج فرزند بیاورید (و تعدادمسلمانها را زیاده گردانید) که من در قیامت با کثرت شما به امتهای دیگرمباهات و افتخار می کنم. (۷)
امام رضا علیه السلام فرمود:هیچکس فائده ای بدست نیاورد که بهتر از همسر شایسته باشد. همسری که وقتی به او نگاه می کند شادمانش میگرداند و در غیاب او نفس خودش و مال او را نگهداری مینماید. (۸)
مطالب مذکور آثار و منافع دنیوی و حیوانی ازدواج بود،که حیوانات نیز برخی از آنها را دارند این قبیل امور را نمی توان هدف اصلی ازدواج انسان باعتبار اینکه انسان است،محسوب داشت. انسان در این جهان نیامده تا مدتی بخورد و بیاشامد و بخوابد و شهوترانی و لذتجوئی کند آنگاه بمیرد و نابود شود.مقام انسان عالی تر از اینهاست.انسان آمده تا با علم و عمل و اخلاق نیک نفس خویش را پرورش دهد و در راه کمال وصراط مستقیم انسانیت سیر و صعود کند تا به مقام خوب پروردگار جهان نائل گردد.انسان موجودی است عالی که با تهذیب و تزکیه نفس و اجتناب از بدیها و پرورش فضائل و مکارم اخلاق و انجام کارهای نیک،می تواندبه مقام شامخی نائل گردد که فرشتگان بدان مقام راه ندارند.انسان موجودی است جاودانه و در این جهان آمده تا با راهنمائیهای پیامبران وبکار بستن قوانین و برنامه های دین،سعادت دنیا و آخرت خویش را تامین کند و در جهان آخرت،در جوار حق،در خوشی و آسایش تا ابد زندگی کند.
بنابراین هدف اصلی ازدواج انسان را در این برنامه باید جستجوکرد.هدف ازدواج یک انسان دیندار باید این باشد که با تعاون و همکاری همسرش بتواند نفس خویش را از گناهان و بدیها و اخلاق زشت تهذیب نماید و با عمل صالح و اخلاق نیک پرورش دهد تا به مقام شامخ انسانیت و تقرب به خدا نائل گردد.و همسر شایسته و خوب و موافق برای رسیدن به چنین هدف مهمی ضرورت دارد.
دو انسان مؤمن که با ازدواج تشکیل خانواده میدهند،از انس ومحبت و آرامش و کامیابیهای مشروع جنسی برخوردار میشوند،و درنتیجه از انحراف و تمتعات غیر مشروع و راه یافتن به مراکز فساد واعتیادهای خطرناک و ولگردیها و شب نشینیهای خانمانسوز محفوظ و درامان خواهند بود.و بهمین جهت پیامبر اکرم و ائمه اطهار علیهم السلام نسبت به ازدواج بسیار تاکید نموده اند.رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:هر کس که ازدواج کند نصف دینش را حفظ نموده است. (۹)
امام صادق علیه السلام فرمود:دو رکعت نمازی را که افراد متاهل بخوانند،از هفتاد رکعت نمازی که افراد غیر متاهل بخوانند افضل میباشد. (۱۰)
وجود همسر دیندار و موافق (چه زن چه مرد) در امکان انجام وظیفه و عمل به واجبات و مستحبات و ترک محرمات و مکروهات،وتخلق به اخلاق نیک و اجتناب از اخلاق زشت،نقش بسیار مهمی را ایفامیکند.اگر زن و شوهر هر دو دیندار و در طریق پرورش و تزکیه نفس باشند،در پیمودن این راه دشوار نه تنها مانع نخواهند بود بلکه تعاون وتشویق خواهند داشت.مگر یک نفر مجاهد فی سبیل الله بدون تایید وتوافق همسرش می تواند در میدان جهاد خوب بجنگد و حماسه آفرینی کند؟
مگر انسان،بدون توافق همسرش می تواند در کسب و کار و تحصیل اموال همه جهات شرعی و اخلاقی را رعایت کند،حقوق واجب مالی را بپردازد،از اسراف و تبذیر اجتناب نماید،و مازاد مخارج ضروری خویش را درامور خیریه انفاق کند؟
همسر دیندار و مؤمن همسرش را بخوبی و صلاح دعوت میکند وهمسر لاابالی و بد اخلاق همسرش را به فساد و بد اخلاقی میکشد و ازهدف مقدس انسانیت دور میگرداند.و بهمین جهت به مرد و زن سفارش شده که بهنگام ازدواج موضوع ایمان و دینداری و اخلاق را شرط اساسی محسوب بدارند.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:خداوند عز و جل فرموده است وقتی اراده کنم که تمام خوبیهای دنیا و آخرت را برای شخص مسلمانی جمع کنم به او قلبی خاشع و زبانی ذاکر و بدنی که بر بلاها صابرباشد عطا میکنم.و همسر مؤمنی به او میدهم که هر گاه باو نگاه کندخوشنودش سازد و در غیاب،حافظ نفس خویش و مال او باشد. (۱۱)
شخصی خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله عرض کرد:
همسری دارم که بهنگام ورود به خانه باستقبالم می آید و بهنگام خروج بدرقه ام میکند. هنگامی که مرا اندوهناک یافت در تسلیت من میگوید:اگردرباره رزق و روزی می اندیشی غصه نخور که خدا ضامن روزی است.واگر در امور آخرت می اندیشی خدا اندیشه و اهتمام ترا زیاده گرداند.پس رسول خدا فرمود:خدای را در این جهان عمال و کارگزارانی است و این زن از عمال خدا میباشد.چنین همسری نصف اجر یک شهید را خواهدداشت. (۱۲)
امیر المؤمنین علیه السلام نیز چنین هدف بزرگی را در نظر داشته که درباره حضرت زهرا علیها السلام فرمود:بهترین کمک است در راه اطاعت خدا.در تاریخ چنین آمده که رسول خدا صلی الله علیه و آله روزبعد از عروسی حضرت علی و حضرت زهرا برای تبریک و احوالپرسی، به منزل آنها تشریف فرما شد.از حضرت علی علیه السلام پرسید:همسرت را چگونه یافتی؟ گفت:زهرا را بهترین کمک برای اطاعت خدا یافتم.
آنگاه از حضرت زهرا پرسید:شوهرت را چگونه یافتی؟گفت:بهترین شوهر است. (۱۳)
امیر المؤمنین علیه السلام در این جمله کوتاه هم بانوی شایسته ونمونه اسلام را معرفی نمود،هم هدف اساسی و اصلی ازدواج را بیان کرد.
● وظائف بانوان
▪ شوهرداری
شوهرداری یعنی مواظبت و نگهداری شوهر.شوهرداری کار سهل و آسانی نیست که از هر زن بی لیاقت و نادانی ساخته باشد،بلکه کاردانی وذوق و سلیقه و زیرکی مخصوص لازم دارد، زنیکه بخواهد شوهرداری کندباید دل او را بدست آورد،اسباب رضایت خاطرش را فراهم سازد.مواظب اخلاق و رفتارش باشد،به کارهای نیک تشویقش کند،از کارهای بدنگهداریش کند،مواظب بهداشت و حفظ الصحه و تغذیه او باشد.سعی کنداو را به صورت یک شوهر آبرومند و محبوب و مهربان در آورد تا برای خانواده اش بهترین سرپرست و برای فرزندانش بهترین پدر و مربی باشد.
خداوند حکیم قدرت فوق العاده ای به زن عطا فرموده است.
سعادت و خوشبختی خانواده در دست اوست،بدبختی خانواده نیزدر دست اوست.
زن میتواند خانه را به صورت بهشت برین در آورد،و میتواند به صورت جهنم سوزانی تبدیلش سازد،میتواند شوهرش را به اوج ترقی برساند و میتواند به خاک سیاهش بنشاند.زن اگر به فن شوهرداری آشناباشد و وظائفی را که خدا برایش مقرر فرموده انجام دهد میتواند از یک مرد عادی بلکه از یک مرد بی عرضه و بی لیاقت یک شوهر لائق و آبرومندبسازد. یکی از دانشمندان مینویسد:زن قدرت عجیبی دارد،مثل قضا وقدر است،هر چه بخواهد همانست. (۱۴)
اسمایلز میگوید:اگر زن با تقوی و خوش خلق و کدبانویی در خانه محقر و فقیری باشد آن خانه را محل آسایش و فضیلت و خوشبختی میسازد.
ناپلئون میگوید:اگر میخواهید اندازه تمدن و پیشرفت ملتی رابدانید به زنان آن ملت بنگرید.
بالزاک میگوید:خانه بی زن عفیف،قبرستان است.
شوهرداری به قدری در نظر اسلام اهمیت داشته که آنرا در ردیف جهاد در راه خدا قرار داده، حضرت علی (ع) میفرماید:جهاد زن باین است که خوب شوهرداری کند. (۱۵) با توجه باینکه جهاد در راه خدا برای ترقی و عظمت اسلام و دفاع از کشورهای اسلامی و اجرای عدالت اجتماعی بزرگترین عبادت است ارزش شوهرداری معلوم میشود.
رسول خدا (ص) فرمود:هر زنیکه بمیرد در حالیکه شوهرش راضی باشد داخل بهشت میشود. (۱۶)
رسول خدا (ص) فرمود:زن نمیتواند حق خدا را ادا کند مگر اینکه حق شوهرش را ادا کند (۱۷) .
محمد رضا نصرتی
http://tebb.blogfa.com
۱-سوره روم آیه ۲۱
۲-مجمع الزوائد ج ۴ ص ۲۵۲.
۳-بحار الانوار ج ۱۰۳ ص ۲۱۷.
۴-بحار ج ۱۰۳ ص ۲۲۲.
۵-سوره روم آیه ۲۱.
۶-وسائل الشیعه ج ۱۴ ص ۳.
۷- وسائل الشیعه ج ۱۴ ص ۳.
۸- وسائل الشیعه ج ۱۴ ص ۲۳
۹- وسائل الشیعة ج ۱۴ ص ۵
۱۰-وسائل الشیعة ج ۱۴ ص ۶
۱۱-وسائل الشیعة ج ۱۴ ص ۲۳
۱۲-وسائل الشیعة ج ۱۴ ص ۱۷
۱۳-بحار الانوار ج ۴۳ ص ۱۱۷
۱۴-در آغوش خوشبختی ص ۱۴۲.
۱۵-بحار الانوار ج ۱۰۳ ص ۲۵۲.
۱۶-محجة البیضاء ج ۲ ص ۷۰.
۱۷-مستدرک ج ۲ ص ۵۵۲.


همچنین مشاهده کنید