شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

رد پای صهیونیست در فوتبال


رد پای صهیونیست در فوتبال
مقام های رژیم صهیونیستی برای رسیدن به استراتژی تبیین شده اقتصادی خود در جهان، در کنار توجه به سیاست توسعه طلبی اراضی در فلسطین و سرزمین های اعراب منطقه نیم نگاهی عمیق به مباحث سود ده دنیای معاصر خصوصا ورزش دارند. آنها چشم اندازی را پیش بینی می کنند که مشخصا محور و هدایت آن توسط ساختار صهیونیست است.
پدیده سرمایه گذاری بر روی باشگاه های معتبر فوتبال اروپا و جابه جایی بازیکنان و مربیان یک استراتژی دراز مدت است که با دیگرشیوه های اقتصادی رژیم صهیونیستی همانند تبلیغات گسترده درباره مواد غذایی یا داروهای پزشکی فرق می کند. به لحاظ این تمرکز در تصمیم گیری، ملاحظات سیاسی رژیم صهیونیستی را در فوتبال انگلستان باید یک واقعیت انکار ناپذیر در نظر گرفت. اما این روش یک آسیب اجتماعی به جامعه فوتبال انگلیس وارد می کند، این یک نوع برده داری مدرن است.. اولویت اقتصادی و برنامه های رژیم صهیونیستی در این مقوله نه بر اساس منطق اقتصاد بلکه در چارچوب منطق سیاسی طرح و تدوین می شوند. یک چنین اقداماتی در کوتاه مدت کم تاثیر هستند اما در درازمدت خودنمایی می کنند، هجوم همه جانبه صهیونیست ها به فوتبال انگلیس حیات اقتصادی این رژیم را با بستر مناسبی مواجه کرده است.
اتفاقاتی که در تاتنهام می گذرد، فروش منچستریونایتد (ثروتمندترین باشگاه جهان) به خانواده متمول گلیزرها و چگونگی به دست آوردن سرمایه هنگفت رومن آبراموویچ روس و فرار وی به سوی فوتبال انگلیس و استفاده از اهرم فشار به هیات مدیره آرسنال برای واگذاری سهام به یهودیان نکات مرموزی است که ردپای صهیونیست در آن به وضوح دیده می شود و این همان حلقه مفقوده ای است که هیچ گاه به آن اشاره نشده است.
اما سؤال اینجاست آنها چرا و چگونه وارد ساختار و بدنه فوتبال انگلیس و دیگر مناطق جهان شدند
با اینکه مالیات های ورزشی در انگلستان به مراتب کمتر از اسپانیا و ایتالیا است، سهام لیگ برتر انگلیس در بورس عرضه می شود و هر تاجر خارجی می تواند یک تیم انگلیسی را خریداری کند. (به این نکته در مورد خرید تجار خارجی بیشتر توجه کنید!) اما باز هم در دل این موضوع یک سوال مطرح است که چرا سرمایه داران یهودی که پشتوانه لابی های قدرتمند صهیونیسی و آمریکایی را احساس می کنند راهی فوتبال جزیره شده اند
آیا اگر تونی بلر و میراث دار آن گوردون براون آغوش باز به صهیونیست ها نشان نمی دادند، لیگ برتر با چنین هجمه ای مواجه نمی شد، اما اگر در واقع بگوییم اصول ماهیت تصمیم گیری به ویژه در سیاست خارجی بریتانیا منبعث از ساختار سیاسی و اجتماعی این جزیره است گزاف نگفته ایم.
در طول تاریخ در بریتانیا به غیر از انقلاب صنعتی هیچ تحول اقتصادی به صورت رادیکال به وقوع نپیوسته است. و آنجایی هم که تغییراتی دیده شده در سه قرن گذشته ناشی از الزاماتی بوده که خارج از توان اقتصادی بوده اند. حال روابط اقتصادی که به ظاهر رنگ ورزشی به خود گرفته بین رژیم صهیونیستی و دولتمردان انگلیس نه تنها نتیجه سیاست خارجی این کشور نیست بلکه الزامی دو جانبه از سوی دو طرف است. با الهام از این مطلب روشن شد که چرا امثال گوردون براون مرزهای تجارت را برای صهیونیست ها باز گذاشته اند. اما مسأله مهم تر آن است که آنها چطور و به وسیله چه اشخاصی به این تجارت می پردازند. مطمئنا حضور عروسک های دست آموز در این میان لازم به نظر می رسد.
● نفوذی صهیونیست ها در فوتبال اروپا
یکی از همین عروسک های دست آموز صهیونیست کسی نیست جز پینی زهاوی. زهاوی که کار خود را به عنوان یک ژورنالیست یهودی در روزنامه «یدیعوت آهارانوت» شروع کرده بود خیلی زود از طریق لابی های سیاسی وارد تجارت بازیکن شده و در حال حاضر به عنوان یکی از بزرگترین دلالان فوتبال در جزیره فعالیت می کند.
وی با استفاده از رابطه بسیار نزدیک خود با ایهود اولمرت نخست وزیر اسرائیل و ریئون ریولین سخنگوی سابق پارلمان اسرائیل دست به تاسیس یک شبکه تلویزیونی زده و خیلی راحت حق پخش مسابقات لیگ برتر را به دست آورده است. پینی زهاوی در حال حاضر از طریق دوستان سرمایه دار خود در اسرائیل تبدیل شده به یک پل ارتباطی و یک جاده صاف کن یهودیان برای تصاحب باشگاهای بزرگ انگلیسی و این همان حلقه مفقوده ای است که به آن اشاره شد.
زهاوی از طریق دوستان سرمایه دار خود مانند (یاکو شاهار ) یکی از بزرگترین وارد کننده های خودرو و سرمایه دار اسرائیلی دست به خرید تیم (مکابی حیفا ) می زند (۱۹۹۲) و بعد از آن دیگر تیم های اسرائیلی مانند (بیتر اورشلیم ) توسط تاجر روسی - اسرائیلی به نام ( آرکادی گیداماک) خریداری می شود. آنها به این موضوع رسیده اند که می توانند بازیکنان اسرائیلی را به تیم های لیگ برتر منتقل کنند و از این طریق سود کلانی را بدون واسطه وارد چرخه اقتصادی این رژیم کنند و از سوی دیگر به عبارتی بازیکنان را صاحب می شوند!
● اولین رد پا
اولین رد پای وی و شرکایش به سال ۱۹۷۹ بر می گردد ، زمانی که قراردادی به مبلغ ۲۰۰۰۰۰ پوند برای انتقال (آوی کوهن) کاپیتان رژیم صهیونیستی به باشگاه لیورپول منعقد شد و تقریبأ یک سال بعد زهاوی خیلی راحت قراردادی را تنظیم کرد که به واسطه آن مدافع منچسترسیتی (بری سیلکمن) به صورت قرضی به تیم مکابی تل آویو برود. در سال ۲۰۰۶ در حالی که هری ردنپ مربی پورتسموث به دلیل اختلاف نظر با میلان مانداریچ رییس وقت باشگاه در آستانه ترک این تیم بود، زهاوی پسر دوست خود الکساندر گیداماک را به عنوان خریدار باشگاه معرفی کرد و به این صورت هم ردنپ ابقا شد و از آن طرف شخصی یهودی به نام ( آورام گرانت) که بعدها از آن در چلسی استفاده کرد به عنوان مدیر فنی وارد تیم شد.. (گرانت در تیم مکابی حیفا به عنوان آنالیزور مشغول به کار بود) .
‌● بزرگترین انتقال
بزرگترین انتقال در جزیره در سال۲۰۰۳ مربوط به ( رومن آبراموویچ) روس است که با استفاده از رابطه زهاوی با وی توانست مالک باشگاه چلسی شود. آبراموویچ در جایی ( مجله وورلد ساکر ) عنوان کرده بود که دو ملیت دارد و به دو ملیت عشق می ورزد ، اول به روسیه دوم به اسرائیل! به خاطر همین مسأله است که وی هر ساله مبلغ کلانی جهت برگزاری یک تورنمنت چند جانبه و دوستانه موسوم به ( Channel one) در تل آویو اختصاص می دهد و در زمان برگزاری مرحله مقدماتی جام ملت های اروپا ۲۰۰۸ به ملی پوشان اسرائیل وعده پاداش های نجومی می دهد تا بتوانند تیم انگلیس را شکست دهند!
آبراموویچ که توسط زهاوی توانست صاحب باشگاه لندنی شود تعادل را با ثروت باد آورده اش در بازار نقل و انتقالات جزیره از صورت عادی خارج می کند به طوری که از مبلغی بالغ بر ۱۱۱ میلیون پوند که باشگاه ها در مجموع می پردازند وی برای به خدمت گرفتن ستاره ها ۴۴۱ میلیون پوند را وارد بازار می کند ، رقمی که بالانس چرخه اقتصادی را نه تنها در جزیره بلکه در اروپا برهم می زند اما مضحک ترین و شاید احمقانه ترین تصمیم آبراموویچ اخراج ژوزه مورینیو مربی با دانش آن وقت چلسی و جایگزین کردن آورام گرانت بود.
گرانت یهودی که مستقیمأ از سوی زهاوی به چلسی آمد ، دودمان چلسی و صاحب ثروتمند روسی اش را به باد داد، وی که هیچ دانشی از فوتبال نداشت مربی تیمی شد که در فینال لیگ قهرمانان بازی را به منچستر واگذار کرد و بعدها کارشناسان اذعان داشتند چلسی فاقد روحیه جنگندگی و انگیزه لازم بوده که سبب شد آبراموویچ در حسرت قهرمانی بماند و این سونامی زهاوی برای آنها بود.
اما از دیگر انتقال هایی که زهاوی در آن دست داشت ، انتقال ۲۹/۱ میلیون پوندی (ریو فردیناند) از لیدزیونایتد به باشگاه بزرگ منچستریونایتد، انتقال جنجالی اشلی کول از آرسنال به چلسی، انتقال جیووانی دوس سانتوس مکزیکی به بارسلونا و انتقال سباستین ورون آرژانتینی به منچستر... جالب است بدانید که قرار بود در یک انتقال جنجالی ( رونالدینیو) مهاجم برجسته برزیلی باشگاه بارسلونا به منچستر سیتی بپیوندد، مذاکرات بین روبرتو دی آسیس ( وکیل و برادر رونالدینیو) و پینی زهاوی در تابستان امسال صورت گرفته بود که به مرحله پایانی نرسید.
زهاوی که در تمام نقاط جهان دفاتر آژانس انتقال بازیکن را دایر کرده حتی به مناطق آمریکای جنوبی و آفریقا هم چشم دارد. آفریقا منطقه ای که بزرگترین استعداد های فوتبال در آنجا وجود دارد ، آنها جوانان آفریقایی را با پاسپورت های جعلی با دستمزد پایین وارد فوتبال اروپا می کنند. حتی در مناطق آمریکای لاتین و کشورهایی نظیر آرژانتین و برزیل و مکزیک هستند بازیکنانی مانند کارلوس توس و خاویر ماسچرانو علاوه بر سباستین ورون و دوس سانتوس، همگی دستپخت زهاوی هستند. حالا با این اوصاف مگر می شود تأثیرات آنها از لحاظ اقتصادی در لیگ برتر را نادیده گرفت به طوری که حتی این تأثیرات دامنه سیاستمداران ایالات متحده را هم می گیرد و جورج ژیلت و تام هیکس که از شرکای مالی جورج بوش هستند بعد از سال ها حضور در دنیای سیاست به فوتبال علاقه مند شده و از دفتر ریاست جمهوری ایالات متحده به ریاست باشگاه لیورپول رضایت می دهند!
حسین جوادی
منابع: تایمز، آبزرور و CBB
منبع : روزنامه ایران ورزشی


همچنین مشاهده کنید