پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا


سینمای افغانستان


سینمای افغانستان
عبدالملک شفیعی، کارگرداناولین فیلم افغانی درسال ١٩٤٩ در هندوستان ساخته شد و بعد از آن مراکزی برای نمایش فیلم های هندی درشهر کابل به وجود آمد. اما با ایجاد مرکزسینمایی « افغان فلم » درسال ١٩٦٦ بود که تولید فیلم در افغانستان باهمکاری دولت آمریکا آغاز شد.
بعد از تأسیس "افغان فلم" به عنوان یک مرکز دولتی، فیلمسازان آماتور افغانستان به تولید فیلم های مستند و گزارشی روی آوردند.
سیستم فیلمبرداری، نگاتیف و اکثرا به صورت شانزده ملی متری بود و فیلم ها برای ظهور، چاپ و دیگر کارهای لابراتواری به هند، انگلستان وشوروی سابق فرستاده می شدند.
کمک های دولت آمریکا به صنعت درحال تکوین سینمای افغانستان در زمان کودتای کمونیستی سال ١٩٧٨ کاملا قطع شد. اما تجربۀ ساخت فیلم های مستند خبری، جسارت این را به جوانان فیلمساز افغان داد تا در فضای انقلابی حاکم بر افغانستان آن روز، دست به دوربین ببرند.
دراین دوران بود که کمک اتحاد شوروی جای کمک های آمریکا را گرفت و فیلمسازان افغان سعی کردند فیلم های تبلیغاتی در تبلیغ انقلاب ثور (اردیبهشت) بسازند.
کمک شوروی ها در تولید فیلم مشترک تابستان های داغ کابل نمود بیرونی به خود گرفت- فیلمی که قصۀ آن حکایت ورود تخصص و کمک از اتحاد شوروی به افغانستان بود.
قصۀ فیلم دربارۀ یک پرفسورروسی است که درجنگ جهانی دوم حضورداشته است و اکنون به همراه دو جوان آموزش دیدۀ افغان درمسکو، برای طبابت سربازان درحال جنگ با عوامل آمریکا و پاکستان یا همان مجاهدین امروز، به کابل می آیند و درشفاخانه (بیمارستان) چهارصد بستر کابل مشغول به کارمی شوند.
کمک شوروی در زیرساخت های سینمای افغانستان نیز تازه درحال شکل گیری بود که به دلیل ازدیاد جنگ به سرانجام نرسید. دراین زمینه می توان از طرح ایجاد شهرک سینمایی با ظرفیت چندین استدیو، لابراتوار، کتابخانه و بخشهای آموزشی نام برد که اکنون ماکت آن در دفتر ریاست افغان فلم موجوداست.
صحنه ای ازفیلم یلدا تب و تاب ساخت فیلم درسال های آخردهۀ هشتاد، بیشتر شد. دراین سال ها کارگردانانی مثل انجنیرلطیف، همایون مروت، صدیق برمک ، احد ژون و چند تن دیگر باساخت فیلم های متعددی به شهرت رسیدند.
فیلم کمدی طلبکار و فیلم های دیگری چون صبور سربازجنایتکاران مانند عقاب سرگردان کوچه ها پرنده های مهاجر مرزعۀ سبز بیگانه و کمی بعد حماسۀ عشق و خاکستر در همین دوره ساخته شدند و شرکت های فیلم سازی شفق فیلم وآریانا فیلم به وجود آمد.
بعد از سقوط دولت دکترنجیب الله، نیز دو فیلم به نام های گرداب و عروج به کارگردانی نورهاشم حبیب ساخته شد که غیراز تغییرمحتوایی و ستایش جهاد هیچ نوآوری خاصی نداشت.
دستاورد سینمای افغانستان تا آن زمان چند فیلمنامه نویس، چند کارگردان و البته چندین بازیگر است که بیشتر تحت تاثیر سینمای هند بودند.
به موازات این، فیلم های هندی، مانند دوران پیش از ورود صنعت فیلمسازی به افغانستان، همچنان دل مخاطبین اکثرا جوان فیلم در افغانستان را با خود داشت.
● سینمای افغانستان درخارج
در دوران بی ثباتی حاکم برافغانستان، تعدادی از کسانی که در تولید فیلم نقش داشتند درعالم مهاجرت نیز دست به ساخت فیلم زدند.
با توجه به مشکلات اقتصادی هرچند تولید این نوع فیلم ها رشد و بهره ای در پرداخت هنری برای افغانستان به ارمغان نیاورد، ولی نگذاشت که خط تولید فیلم قطع گردد که با توجه به حاکمیت طالبان درافغانستان این امر قابل توجه است.
کشورهایی که درآنها آوارگان افغان دست به تولید فیلم های ویدیویی زدند ازپاکستان شروع شده تا کانادا و آمریکا می رسد، شاید بیشترین تولید فیلم در آمریکا بوده باشد وبعد از آن درکشورهای پاکستان، ایران، فرانسه، آلمان و روسیه که هم اکنون نیز بعد از پنج سال تشکیل حکومت جدید در افغانستان تعدادی از فیلمسازان هنوز درهمین کشورها به سر می برند.
نسل جدییدی از آوراگان افغان نیز دست به کارهای هنری از جمله فیلمسازی زده اند.
از جمله فیلم هایی که افغان ها در خارج ساخته اند این ها هستند: در کشور بیگانه (آمریکا) شکست شب ( پاکستان) شکست (هندوستان) خاکسترعشق (آمریکا ) غربت (ازبکستان) وسریال شیرین گل و شیرآقا در روسیه، که تمام این فیلم ها به صورت ویدیویی تهیه شده اند.
● وضعیت فعلی سینمای افغانستان
بیست و سه سال جنگ هرچند برای افغان ها و افغانستان کمرشکن بوده اما حداقل یک دستاورد بزرگ داشت و آن تغییرنگرش میلیون ها افغان به جهان پیرامون و زندگی خصوصی بود.
تغییری که ذهن و خیال افغانی را از یک ذهن وخیال بسیط و ساده، به ذهن و سلیقۀ پیچیده ای بدل کرد. این سلیقۀ پیچیده می تواند خواست ها ومطالبات پیچیده تر و متنوع تری داشته باشد. همان مطالباتی که امروزه شعر و ادبیات ما را به پویندگی و بالندگی و تنوع آفرینی کشانیده است.
بعد ازسقوط طالبان وقتی فیلمسازان افغان از کشورهای دیگر برگشتند، هیچ چیزنبود! نه دوربین و نه وسایل لابراتواری و ادیت. همه چیز با پشتکار و تلاش از صفر شروع شد. روزهای اول فیلمسازان می آمدند و در مرکز دولتی افغان فلم می نشستند و حرف می زدند که چه کنند؟ باهیچ، چگونه داستان های خودشان را به تصویر بکشند؟
کم کم کمک ها ازسوی نهادهای غیردولتی سرازیر شد. اول از همه دوربین دیجیتال و بعد دستگاه ادیت آنلاین و بعدتر کرین یا جرثقیل خریده شد و ساخت فیلم آغاز گردید. درعین حال تعدادی از سینماگران به ایجاد موسسه های شخصی دست زدند که طبق آخرین آمار حدود ٦٣ موسسه سینمایی مجوز کار گرفته اند.
اولین فیلم بلند بعد از طالبان، اسامه بود که توسط آقای صدیق برمک و با حمایت مالی NHK ژاپن ساخته شد و بعد چندین فیلم کوتاه داستانی توسط فیلمسازان آماتور.
بعدتر آقای عتیق رحیمی ازکشور فرانسه آمد و فیلم خاک و خاکستر راساخت، من نیز درچنین شرایطی هرچند سینما را در ایران یاد گرفته بودم، ازهلند به افغانستان آمدم.
درابتدا مرکزهنر و فرهنگ افغانستان را تاسیس کردم و بعد شروع کردم به ایجاد یک تیم کاری. اول آنها را آموزش داده و بعد به تولید فیلم های مستند و داستانی پرداختم. تا کنون بیش از نه فیلم در این مرکزساخته شده است که مهم ترین آنها فیلم مستند سرزمین پامیر است که برندۀ جایزۀ بهترین فیلم غیرداستانی ازجشنوارۀ مسلمانان درشهر کازان کشور روسیه شد.
در مجموع در افغانستان هم اکنون ١٧ سالن سینما فعال است و ١١ شبکۀ تلویزیونی درحال پخش برنامه اند و قریب سی وشش شبکه مجوز فعالیت دریافت کرده اند. اما با تمام این ها، هیچ پولی برای ساخت فیلم درگردش نیست و اکثر موسسات فیلمسازی یا غیرفعال اند و یا فیلم های آموزشی و تبلیغاتی برای NGO ها می سازند.
البته در بین همین فیلم های تبلیغاتی، فیلم هایی ساخته شده است که به نمایندگی ازسینمای افغانستان درفستیوال های جهانی شرکت داشته اند و این جای امیدواری است.
شبکه های تلویزیونی هم بخش های خاصی برای تولید فیلم های مستند و یا سریال نداشته و اکثراً برنامه های استودیویی ساخته و موسیقی پخش می کنند.
با تأسیس شبکه های تلویزیونی تقریبا تمام فیلمسازان جذب کار در این شبکه ها شده اند و از این لحاظ آیندۀ سینمای مستقل افغانستان خیلی امیدوار کننده نیست.
● بعد از اسامه
با فیلم اسامه و بردن جایزه های گلدن گلوب و جشنواره کن درسال ٢٠٠٣ توقعات زیادی هم ازسینمای افغانستان می رفت وهم ازشخص آقای برمک، اما متاسفانه به دلیل وابستی سینمای افغانستان به کمکهای خارجی ونیزنبود یک تیم کاری تجربه دیده درداخل افغانستان این انتظارات به فراموشی سپرده شد.
قریب پنج سال سکوت آقای برمک درساخت فیلم شاید دلایل دیگری هم داشته باشد ولی برای سینمای افغانستان به معنی پنج سال توقف بود که امیدوارم این انتظار به زودی بعد از اتمام تدوین دومین فیلم آقای برمک به نام جنگ تریاک" برطرف گردد.
اما دجیتال وجوانان تازه کار افغان که اکثرا از مراکزآموزشی فیلم و یا دانشکده هنر دانشگاه کابل فارغ شده اند دست به دست هم داده و سینمای آماتور دجیتالی افغانستان را باقدرت به پیش بردند.
شاید این تعبیرکمی غلو آمیز به نظربرسد ولی اولین جشنوارۀ ویدیویی تلویزیون طلوع و دومین جشنوارۀ بین الملی فیلم های مستند و کوتاه داستانی کابل شاهد درستی این گفته اند.
در جشنوارۀ تلویزیون طلوع بیش از پنجاه فیلم بلند ویدیویی ازسراسرافغانستان رسیده بود که در طی چهار سال گذشته تولید شده بود و در دومین جشنوارۀ بین المللی فیلم های مستند و کوتاه داستانی کابل شصت و نه فیلم مستند و کوتاه به دفتر جشنواره رسید که تمام این فیلم ها در طی سه سال گذشته ساخته شده بود اما قطعا تولیدات سینمای آماتورافغانستان به مراتب بیش از این است.
● فرار فیلمسازان افغان
باید در پایان این نوشته یاد آور شد که متاسفانه امروزه با توجه به گسترش ناامنی در افغانستان استعدادهای نو سینمای دجیتال این کشور در حال گریز از این کشور هستند.
منبع : جدید آنلاین


همچنین مشاهده کنید