چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا


انتقاد یا انتقام؟


انتقاد یا انتقام؟
انتقاد اگر حرف زدن یا نوشتن چیزی باشد نوعی راحت طلبی است و انجام دادن کار به نحو احسن دشوار است و کسی که بتواند کاری بکند می کند و آن که نمی تواند می نشیند انتقاد می کند . بسیارند کسانی که هیچ کار شایسته ای نمی کنند یا بلد نیستند یا جرات و جسارت و اندیشه و همت کارهای تازه و گام های بلند را ندارند ولی هر کس هر کار سازنده ای بکند یا سنگ می اندازند و نمی گذارند و یا وی را به باد انتقاد میگیرند . و به سخن علی (‌ع) : الحق اوصف الاشیا فی التواصف و اضیقها فی التناصف ( نهج البلاغه ؛ خطبه ۲۱۶) ؛ هنگام توصیف انتقادات و پیشنهادات زبان بسیار باز و گشاد و دایره خیلی وسیع و عریض است .
برخی هر چه کنید و هر طور باشید از شما انتقاد خواهند کرد . چپ بروید راست بروید به آسمان بپرید یا زیر زمین بروید ؛ خوب باشید یا بد فرقی نمی کند ؛ چون در هر صورت نقد و رد خواهید شد . این انتقاد نیست یک بیماری روانی است . چون به هیچ صراطی مستقیم نیست و هیچ شرط و شروطی ندارد .
بهتر است قبل از انتقاد رفت و دلسوزانه مشکل را با تمام وجود از نزدیک درک و حس کرد و کمک کرد تا حل شود .و شاید مشکلی وجود نداشته باشد و یا ماجرا به گونه دیگری باشد . نمی شود کنار میدان ایستاد و گفت : لنگش کن ! منتقد خودش باید با ماجرا درگیر باشد و دردها و مشکلات و تنگناها و امکانات و وضعیت موجود را از نزدیک حس کند نه آن که از دور دستی بر آتش داشته باشد.
می گویند : انتقاد در دنیای امروز یک فن تخصصی بسیار مهم است و منتقدان جایگاه بزرگی در جوامع مترقی دارند . انتقاد برای هر برنامه و کار و شخص و تشکیلاتی یک امر ضروری و حیاتی و درس آموز است . حتی اگر خصمانه باشد . آن که نیاز به انتقاد دارد خود حساب کار را می کند و چه بسا باید از دشمنان درس آموخت . چون دوستان از ما حساب می برند و برای این که ما را ناراحت نکنند انتقاد قابل توجهی نخواهند کرد.
می گویند : انتقاد لازم نیست حتما با پیشنهاد و ذکر محاسن همراه باشد بلکه مثل شوک یا نفس مصنوعی است . ممکن است قفسه سینه حریف عیب کند ولی به زنده ماندنش کمک می کند ، وقتی خانه کسی آتش گرفته ما باید فورا اطلاع دهیم . چند ساعت به ذکر محاسن و مزایای خانه مزبور پرداختن سبب نابودی کل خانه می شود . انتقاد هم اغلب همین طور است .
می گویند : افراد منزوی و ناتوان و ورشکسته معمولا منتقدان خوبی ازآب در می آیند.
می گویند : منتقد سیاسی حتما باید پشتش به جای خیلی محکمی بند باشد وگرنه بندش را آب خواهند داد و یا به منتقد ادبی تبدیل خواهد شد و اشکالات نقطه ویرگولی مطرح خواهد کرد که جایی خطری ندارد . منتقد مستقل در کره زمین وجود ندارد . چون عصر ارتباطات و احزاب و گروههای اجتماعی است . کسی که گنده گنده حرف می زند و مشکلی نمی یابد حتما صدایش از جای گرمی در می آید .
می گویند : کی تراشد تیغ دسته خویش را ؟ منتقدان هیچ وقت از خود و دوستان خود انتقاد نمی کنند و انتقاد برای آنان سلاحی برای مبارزه است نه وسیله ای برای سازندگی و گره گشایی .
کسی که تنها به مخالفان خود نظر انتقادی دارد و همان موارد انتقادی را هیچ گاه در میان دوستان و همفکران خود نمی بیند ، معلوم می شود انتقاد متعصبانه اش به عنوان ابزار مطرح است و برایش شغل و یا سرگرمی نان و آب داری است . همان طور که برخی از انتقادها سفارشی و فرمایشی است. مثل انتقادات برخی از روشنفکران که شب با شاه چایی می خوردند و صبح در روزنامه های دولتی از حکومت انتقادات ملیحی به عمل می آوردند .
لحن و بیان و هدف و غرض انتقاد با انتقام تفاوت کاملا" محسوسی دارد. انتقاد دلسوزانه با انتقاد بیمار گونه بنی اسرائیلی فرق می کند.
انتقاد خیلی فرق می کند با تصفیه حساب و مچ گیری و حال گیری و معرکه آفرینی و مشتری زیاد کردن و تیراژ فروش روزنامه یا بازدید کنندگان سایت را افزایش دادن .
منتقدان مامور و معذور هم داریم . گاهی منتقدی با یک فرد قدرتمند دوست می شوند و مخالفانش را مورد نقد تند قرار می دهند و پس فردا معامله شان به هم می خورد و پته طرف را روی آب می ریزند و با دیگران قرارداد می بندند .یا از کسی نقد می کنند و بعد معلوم می شود که بند را به آب داده اند و نان خود را آجر کرده اند فی الفور حرفهای قبل را پس می گیرند و ۱۸۰ درجه تغییر نظر می دهند و این است که نان به نرخ روز می خورند .
انتقاد علاوه بر داشتن اطلاعات کافی دست اول و مستند و یقین آور و درک کامل چند و چون ماجرا، صداقت و شجاعت و انسانیت و مروت می طلبد .
بعضی از منتقدان با تیپ و قیافه یا گروه و جناح شخص مشکل دارند ( مقصود تویی ، کعبه و بتخانه بهانه است ) و اتفاقا همان کارها یا شبیه آنها یا بدتر از آنها را شخصیت های مورد علاقه شان انجام داده ، و هیچ ایرادی نگرفته اند بلکه در این موارد از ماست مالیزاسیون بهره گرفته اند. در این موارد انتقاد از اعمال و رفتارها و اندیشه ها و گفتارهای به خصوص نیست ؛ بلکه هدف اساسی نفی و تخریب جایگاه اجتماعی شخصیت مورد نظر است و بس ! مشکل این است که تو نباشی من باشم ! و الباقی قضایا قصه های حسین کرد شبستری است./بناب نت
همه مدعی اند نقدشان بی طرفانه و علمی و منصفانه و دارای جامعیت است ولی در کمتر نقدی می توان لحن خیرخواهی و دلسوزی و مشکل گشایی را حس کرد .
جز اهل عصمت و سفرای الهی کیست که بی اشکال باشد و از نقد مبرا ؟ ولی کجاست آن قهرمان فهیم و صبوری که از سخن حق و انتقادهای کاملا منطقی و به جا نرنجد و عصبانی نگردد و تلافی نکند و دست به دفاع کورکورانه و توجیه خطاها نزند ؟ این است که انتقاد شنیدن و پذیرفتن خیلی تلخ و سخت و اصلاح کردن خویشتن و نقص ها دشوارتراست و مردم از نادانی و کم ظرفیتی و به انگیزه راحت طلبی و خودپرستی کاذب شخص منتقد را به هزار شکل مورد حمله قرار می دهند تا صد سال دیگر جرات کوچک ترین انتقاد را به خود ندهد . مخصوصا اگر نقد به منافع و هوس هایشان آسیب بزند .
منبع : صنایع نیوز


همچنین مشاهده کنید