جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

افسون سحرآمیز نسل جدید میانجی گران بین المللی


افسون سحرآمیز نسل جدید میانجی گران بین المللی
«در حالی که دو جناح سیاسی درگیر در کنیا به دنبال برگزاری انتخابات جنجال برانگیز در اواخر سال ۲۰۰۷ در حال دریدن کشورشان بودند، این سرزمین به عنوان آبادترین و از قرار معلوم با ثبات ترین کشور در شرق آفریقا دو ماه تمام میان بقا و نابودی خویش دست و پا می زد. در آن برهه از کوفی عنان، دبیرکل سابق سازمان ملل درخواست شده بود تا به منظور تلاش برای حل مناقشه ایجاد شده میان حزب حاکم ـ که به کسب پیروزی با تقلب در انتخابات ریاست جمهوری متهم شده بود ـ و حزب اپوزیسیون جنبش دموکراتیک نارنجی (ODM) میانجی گری کند. در حالی که خشونت های قومی و فرقه ای در کنیا سر به طغیان می گذاشت و کوفی عنان می کوشید تا زمینه های مشترکی را میان طرفین پیدا کند مذاکره کنندگانی از هر دو جناح گاهی اوقات خودشان دست به گریبان هم می شدند. اما هنگامی که بن بست در این مذاکرات پدیدار شد تیم های مذاکره کننده به مدت دو روز به طور کاملا محرمانه به محلی سری انتقال پیدا کردند به طوری که فقط آقای عنان و اعضای دبیر خانه اش از جمله تیمی از یک گروه نه چندان سرشناس و مطرح به نام مرکز گفتگوهای بشردوستانه (CHD) در این دور از مذاکرات حضور داشتند. در همین جا و بدون حضور رسانه ها و فارغ از هر گونه دخالت و جریان سیاسی بود که پیشرفتی حیاتی و سرنوشت ساز در نایروبی حاصل شد.
طرح کلی توافق صورت گرفته میان دو جناح درگیر در فضایی آرام مورد بحث و موشکافی قرار گرفت که در ادامه چند هفته بعد یک دولت وحدت ملی جدید متشکل از اعضای حزب حاکم و همین طور حزب اپوزیسیون روی کار آمد.» به گزارش ایسنا هفته نامه اکونومیست طی گزارشی در خصوص ظهور فلسفه جدیدی از میانجی گری در جهان می نویسد: «کوفی عنان در بدو امر تنها به همراه دو تن از اعضای مرکز گفتگوهای بشردوستانه (سازمان متشکل از میانجی گران بین المللی مستقر در سوئیس) به مأموریت در نایروبی اعزام شد. وی طی شش هفته و اندی مذاکره و میانجی گری از امکانات و منابع قابل توجهی که سازمان ملل در اختیار داشت بهره گرفت اما در عین حال از حمایت و پشتوانه گروه خود یعنی CHD نیز به طور مداوم استفاده کرد. این مرکز درخصوص روند میانجی گری و نکاتی از قبیل زمان مناسب برای عقب نشینی مذاکره کنندگان و چگونگی درگیر کردن رسانه ها در بطن مذاکرات نصایح و راهنمایی های فنی خوبی را به عنان ارائه کرد. مرکز CHD همچنین به موازات گفتگوی طرفین در مذکرات صلح به تهیه پیش نویس توافقات مبادرت ورزید تا در نتیجه این تلاش ها و در پایان روز بیانیه ای مرضی الطرفین وجود داشته باشد که فورا به رسانه ها ابلاغ گردد. این تلاش ها روند میانجی گری را از همان سرعت و شتاب حیاتی که خواسته عنان بود برخوردار ساخت. مذاکرات صلح در کنیا در واقع نمونه و سرمشق خوبی از انواع مهارت ها و امکاناتی بود که یک میانجی گر بین المللی حاذق قادر به تزریق آن در کالبد پیر و خسته نظام حل مناقشات است. اساسا نظر به اینکه ماهیت کشمکش ها و مناقشات در عرصه بین المللی طی یک دهه گذشته دستخوش دگرگونی شده لذا نیاز به ایجاد یک روند میانجی گری بی بدیل و نوین کاملا احساس می شود. به طور مثال مرکز گفتگوهای بشردوستانه که تنها ۹ سال پیش توسط ۴ تن بنیانگذاری شد اکنون دارای بیش از ۷۰ کارمند و عضو است. سازمان ملل طبق عادت و رسم خود تریبونی برای بحث و مذاکره و تصمیم گیری در خصوص مناقشات بین المللی فراهم کرده است. این در حالیست که مؤسسه کردها (Kreddha) به عنوان گروهی میانجی گر در هلند معتقد است: به رغم آنکه بسیاری از خشونت آمیزترین کشمکش ها و جدال های سیاسی امروز جهان بین المللی نبوده و ماهیت آنها در سطح بین کشورها مطرح بوده اند هیچ گونه مکانیسم هم تراز و متوازنی برای تصمیم گیری در خصوص مناقشات میان کشوری وجود ندارد.» اکونومیست در این باره نوشته است: «میانجی گران جدید ارائه کننده ساز و کارهای نوینی هستند. در غالب کشمکش های عصر ما ردپای شبه نظامیان جدایی طلبان و یا حتی آنچه جنگجویان منابع خوانده شده دیده می شود درست مانند مبارزانی که در منطقه نفت خیز نیجر دلتا واقع در نیجریه قرار دارند و با دولت خود دائما درگیر هستند ولی نکته اینجاست که سیاستمداران رقیب را می توان با برپایی انتخابات به صحنه نبردی بی حد و مرز و واقعی کشاند و مصداق این کار را می توان در کنیا و اکنون در زیمبابوه عیناً مشاهده کرد.
از سوی دیگر شاهدیم که رویارویی گروه ها و احزاب غیر سنتی نظیر کمپانی های بین المللی نفت و معدن با ساکنین بومی و نیز دولت های محلی که به جنگ با گروه های تروریستی مشغولند انواع مناقشات نوین را می سازند. طبق تحقیقات صورت گرفته توفیقات نظامی در طول ۱۵ سال گذشته تنها توانسته به حل ۵/۷ درصد مناقشات کمک کند حال آنکه مذاکرات و گفتمان در ۹۲ درصد موارد نتایج موفقت آمیزی را به همراه داشته است لذا امروزه چالش فرا رو دیگر این نیست که جنگجویی ماهر باشی بلکه باید به مذاکره کننده ای ماهر و زبردست تبدیل شوی. سازمان ملل در بهترین شرایط خود ارائه گر نفوذی سیاسی و بوروکراتیک است اما این سلطه در عین حال بزرگ، دردسرساز و متزلزل به شمار می رود. مذاکره کنندگان جدید سازمان ملل در این جایگاه در مقیاسی بسیار کوچکتر عمل می کنند و انعطاف و احتیاط و پنهان کاری از خود نشان می دهند.» اکونومیست در ادامه می نویسد: «کوفی عنان در مناقشه کنیا به این دلیل از نفوذ و کمک مرکز CHD استفاده کرد که این نهاد عاری از هرگونه طرح و برنامه سیاسی بود و به همین خاطر این مرکز قابل اتکا بود چون برای تأثیر گذاشتن بر مذاکرات به هیچ وجه مجبور نبود از اهداف و برنامه های سیاسی خود به عنوان دستمایه ای جهت ایجاد تحول بهره بگیرد. به راستی این مذاکره کنندگان به منظور به خدمت گرفته شدن در حل و فصل مناقشات بسیار جدی و پر التهاب و پر تنش میان دولت ها ایده آل هستند.
این مذاکره کنندگان قادرند همان کانال های مخفی را پایه ریزی کنند که حقانیت و درستی خود را در ایجاد صلح پایدار میان دولت انگلیس و ارتش جمهوری خواه ایرلند به اثبات رساند. مرکز CHD به همین شیوه بود که به عنوان نخستین کانال ارتباطی میان شورشیان جنبش آزاد آ چه اندونزی و دولت این کشور به ایفای نقش پرداخت آن هم در برهه زمانی که اندونزیایی ها به دلیل عصبانیت از نقش ایفا شده سازمان ملل در بحران تیمور شرقی با حضور این سازمان در حل و فصل مناقشات مخالفت کرده بودند. مرکز گفتگوهای بشردوستانه در نپال نیز نخستین کانال ارتباطی را میان دولت و شورشیان مائوئیست در سال ۲۰۰۰ ایجاد کرد. آندرو مارشال از مذاکره کنندگان مائوئیست اظهار می دارد هیچ یک از طرفین نمی خواست که اعضا و نمایندگانی از خود نسبت به مسائل مورد بحث با طرف دیگر آگاهی داشته باشند لذا رهبران هر دو جناح یعنی دولت و شورشیان به گروه سوم اعتماد کردند یعنی مرکز CHD چرا که به سری ماندن مذاکرات تمایل داشتند. مرکز CHD همچنین میان دولت اسپانیا و جنبش جدایی طلبان باسک به عنوان یک کانال سری عمل کرد که این تلاش ها نهایتاً در سال ۲۰۰۶ به عقد قرارداد آتش بس منجر شد. این مؤسسه میانجی گر اکنون درصدد است تا به عنوان تنها یک نهاد میانجی گر جناح های درگیر در دارفور سودان را با یکدیگر آشتی دهد. مؤسسه Kreddha نیز در تلاش های میانجی گرانه در نیجر دلتا میان کمپانی های استخراج معدن درگیر بوده است. با این تفاسیر برخی از میانجی گری ها می تواند چشمگیر و فوق العاده موفقیت آمیز نشان دهند مثل اقداماتی که در کنیا صورت گرفت اما غالب این تلاش ها فرساینده و در اغلب موارد کاملا ملال آور و کسل کننده است.
برخی مذاکرات می تواند به مدت چهار سال به طور بیانجامد اما مذاکره کنندگان کوچک قادرند به مذاکرات ارزشی افزون تر ببخشند به طول مثال سیاستمداران کشورهای خارجی نظیر آمریکا و بریتانیا چه بسا برای مدت کوتاهی فشار سنگینی را در حل یک مناقشه خاص اعمال کنند اما این میانجی گران بر اساس خواسته ها و امیال سیاستمداران داخل کشورهای مورد بحث می آیند و می روند. میانجی گران حرفه ای اما برای سالهای متمادی به یک مناقشه و کشمکش معطوف و متمرکز می شوند و در نتیجه سطحی از اعتماد و آگاهی را بنا می کنند که به سادگی نمی توان نمونه آن را ایجاد کرد.» اکونومیست در پایان آورده است: «متوسل شدن به منطق و عقلانیت طرفین مذاکره و اعتماد سازی و تدارک و هماهنگی جهت برگزاری نشست ها بخش اعظمی از کار میانجی گران است. گروه CHD حتی می تواند برای «تروریستهایی» که در مذاکرات در سوئیس و نروژ ـ به عنوان کشورهای بی طرف ـ حضور دارند ویزا اخذ کرده و یا امور مسافرتی آنان را تسهیل کند. سوئیس و نروژ هر دو حامیان مالی بزرگ این مرکز هستند و در اتحادیه اروپا نیز عضویت ندارند لذا در خارج از چارچوب محدودیت های مسافرتی برای افرادی که تروریست خوانده می شوند، قرار دارند. حمایت کشورهای کوچک از میانجی گران کوچک می تواند ثمرات زیادی داشته باشد. اکنون نگاه ها به عنان و تیم مذاکره کننده اش معطوف است تا موفقیت ترفندی که در مورد کنیا به کار گرفتند را این بار در زیمبابوه شاهد باشند.»
منبع : روزنامه ابرار


همچنین مشاهده کنید