شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


نگاهی به «جوان بدون جوانی» آخرین فیلم کوپولا


نگاهی به «جوان بدون جوانی» آخرین فیلم کوپولا
فرانسیس فورد کوپولا سینماگر نامی هالیوود خالق آثار برجسته‌ای چون پدرخوانده، مکالمه و اینک آخرالزمان، پس از ده سال دوری از سینما، با فیلمی با نام «جوان بدون جوانی» به صحنه برگشته که اکران آن اکنون در آلمان آغاز شده است.
فیلم او که در جشنواره سینمایی مونیخ به روی اکران آمد، «جوان بدون جوانی» نام دارد. این فیلم در میان منتقدان و تماشاگران بحث فراوان برانگیخت و با واکنش‌های گوناگونی روبرو شد. فرانسیس فورد کوپولا فیلمی تجربی و تا حدی شخصی ساخته و بار دیگر تماشاگران سینما را غافلگیر کرده است. فیلم بر پایه داستان معروفی از میرچا الیاده پژوهشگر و اسطوره شناس معروف متولد رومانی ساخته شده است.
فیلم «جوان بدون جوانی» در بستر تاریخی معینی می‌گذرد که بار سیاسی خاصی به فیلم اضافه می‌کند: اروپای بحران زده دهه‌های ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ می‌گذرد که وقایع دهشتناک جنگ جهانی دوم در کانون آن قرار گرفته است.
فیلم «جوان بدون جوانی» روایتگر زندگی استاد زبان‌شناس سالخورده‌ای است که ناگهان بر اثر سانحه‌ای طبیعی جوانی خود را باز می‌یابد. تحول معجزه آسایی که در زندگی دانشمند زبان شناس روی داده، توجه نیروهای نازی را جلب می‌کند که قصد دارند از رمز و راز دگردیسی او باخبر شوند.
دانشمند که اهل رومانی است، در گریز از پیگرد نازی‌ها، هویت خود را تغییر می‌دهد و ناگزیر به مهاجرت می‌شود. در دوران تبعید خود در سویس به دختری جوان دل می‌بازد که یادآور دلبر روزگار جوانی استاد است، یا شاید هم در حقیقت خود اوست. استاد و دختر جوان زندگی عاشقانه ای در پیش می‌گیرند که به پیشرفت تحقیقات علمی استاد نیز کمک می‌کند.
داستان پرمغز و زیبای الیاده، از یک معضل دیرین زندگی بشر سخن می‌گوید، تناقضی دردناک که به ویژه برای اهل علم و تحقیق شناخته شده است و کسی برای آن پاسخی قانع کننده نیافته. آیا درست است که به خاطر هدفی متعالی از زندگی شخصی خود بگذریم؟ دانشمندی که خود را وقف علم و تحقیق می‌کند، آیا از نیازهای روحی و عاطفی خود غفلت نمی‌کند؟ کندوکاو علمی و فرهنگی بی تردید فضیلتی انسانی ست، اما آیا درست است که دانشمندان و پژوهشگران در پیشبرد رسالت فرهنگی که به تمام بشر تعلق دارد، از زندگی خصوصی و نیازهای شخصی خود بگذرند؟
داستان الیاده و فیلم کوپولا تلاش می‌کنند این پرسش را با دقت و صراحت بیشتری از نو مطرح کنند.
آلمانی در صحنه‌ای از فیلم «جوان بدون جوانی»نقش‌های اصلی فیلم را تیم راث و برونو گانس ایفا کرده اند. الکساندرا ماریا لارا بازیگر بااستعداد آلمانی نقش دختر جوان فیلم و دلبر استاد را برعهده دارد. او پیش از این در فیلم معروف «سقوط» که تصویرگر آخرین روزهای زندگی آدولف هیتلر است، نقش منشی مخصوص رهبر رژیم نازی را به عهده داشت.
این که فرانسیس فورد کوپولا چگونه یکی از نقش‌های اصلی فیلم خود را به الکساندرا لارا واگذار کرده، خانم بازیگر چنین توضیح می‌دهد: «کوپولا فیلم سقوط را بسیار پسندیده بود و پس از تماشای فیلم توجهش به من جلب شده بود. وقتی به من تلفن کرد غرق هیجان شدم، البته اول تعجب کردم و باورم نشد که خود کوپولا پای تلفن است. اما او واقعا خودش بود و من از آن روز با آدمی فوق العاده آشنا شدم. کار با او راحت است چون به اطرافیان و همکاران خود دل و جرأت می‌دهد.»
الکساندرا تنها ۲۹ سال دارد و امروزه از امیدهای برجسته سینمای آلمان به شمار می‌رود. او در رومانی به دنیا آمده و در برلین بزرگ شده است. درباره کار با سینماگر معروف هالیوود چنین می‌گوید: «اظهارنظر درباره کوپولا برایم راحت نیست چون هنرمند بزرگ و پیچیده ایست. او با بیانی بسیار ساده حرف می‌زند، اما در هر گفته اش هزار معنی هست. او به بازیگران آزادی زیادی می‌دهد، اما هنرپیشه باید همیشه برای الهامات و ایده‌های تازه آماده باشد.»
فیلم «جوان بدون جوانی» با مضامین گوناگون علمی و سیاسی و عشقی، فیلمی پرمحتوا و تا حدی پیچیده است. فیلم برای بسیاری از طرفداران کوپولا که منتظر داستانی پرماجرا بودند دلسردکننده بود، و بسیاری از منتقدان آن را ناموفق دانستند. برخی فیلم شناسان گفتند که خالق پدرخوانده، مضامین بسیاری را در یک فیلم سینمایی انبار کرده، در نتیجه یکدستی و صراحت فیلم او از دست رفته است.
برخی مخالفان فیلم «جوان بدون جوانی» نوشتند که کوپولا در این فیلم موفق نبوده است، اما در عین حال یادآور شدند که گاهی وقتها شکست یک سینماگر بزرگ، از موفقیت فیلمسازان متوسط جالب‌تر است.
علی امینی نجفی


همچنین مشاهده کنید