پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


بتمن در بغداد


بتمن در بغداد
تازه‌ترین فیلم بتمن «شوالیه سیاه» از آن دسته فیلم‌های ۱۸۰ میلیون دلاری هالیوودی نیست که این روزها براساس کتاب‌های کمیک ساخته می‌شود و سکانس‌های آن در نقاط مختلف جهان از لندن تا هنگ‌کنگ می‌گذرد.
در فیلم‌هایی از این دست اکثر کارگردان‌ها ترجیح می‌دهند تا در فضای بسته فیلمبرداری کنند و حتی الامکان از جلوه‌های ویژه تصویری استفاده کنند و یا اینکه به هنگام فیلمبرداری در فضای آزاد از آسمان صاف و هوای مطلوب بهره بگیرند.
اما کریستوفر نولان که سازنده فیلم قبلی بتمن هم بوده، با شرایط جوی کنار آمده و تاکید دارد گرفتگی هوا چیزی نیست که شما بتوانید آن را به شیوه‌ای تقلبی به خورد تماشاگر بدهید.شاید اگر کارگردان دیگری بود این چنین سکانس‌هایی را به یک تیم فیلمبردار درجه دو می‌داد تا خود را درگیر این صحنه‌ها نکند اما نولان همراه فیلمبردار همیشگی‌اش والی فیستر همواره در سر صحنه آماده است و هنر پیشه‌ها هم از اینکه مدت‌ها منتظر نقش‌آفرینی بمانند ابایی ندارند حتی اگر این هنر پیشه کسی مثل گری اولدمن باشد.
نولان ۳۷ ساله از سال ۲۰۰۰ و زمانی که فیلم «یادگاری» را ساخت کمتر شیوه فیلمسازی‌اش را تغییر داده است. او این فیلم نوار را براساس فیلمنامه‌ای از برادرش با بودجه‌ای ۵ میلیون دلاری ساخت و خودش آن را «فیلمی درون فیلم دیگر» توصیف می‌کند. او هنوز هم به شیوه آن روزها در سر صحنه، دیالوگ‌ها را تغییر می‌دهد و حرکات بداهه دوربین را برای کار در نظر می‌گیرد و حتی به بازیگرانش اجازه می‌دهد تا در مقاطعی در مورد زمان شروع کار تصمیم بگیرند.
همین ویژگی‌ها بود که باعث شد تا استودیو وارنر در سال ۲۰۰۳ او را برای ساخت فیلم‌های جدید بتمن به کار بگیرد و نولان از آن پس وظیفه پیدا کرد تا شخصیتی که تقریبا با فیلم بتمن و رابین ساخته جوئل شوماخر در سال ۱۹۹۷ مرده بود را روی پرده سینما زنده کند.
خود نولان در مورد فیلم سال ۱۹۹۷ گفته بود: اگر خود کسانی که فیلم را ساخته‌اند آن را جدی نگرفته‌اند چرا ما علاقه‌مندان بتمن باید آن را جدی بگیریم ؟ این اظهار نظر نشان می‌داد که نولان معتقد است برای بازیابی جایگاه بتمن در بین هواداران بایستی تا جایی که ممکن است از جنبه‌های تجاری فاصله گرفت و جانی تازه به این شخصیت داد.
اما حالا با فیلم شوالیه سیاه نولان نه تنها موفق شده است که به این هدف دست پیدا کند و منتقدان را هم راضی از سالن‌های سینما به خانه بفرستد بلکه می‌تواند با حضور هیث لجر بازیگرمتوفی نقش جوکرکه بازی فوق‌العاده‌ای در این فیلم داشته، روی جنبه‌های تجاری فیلم نیز حساب کند.
با این همه موفقیت‌های غیرمنتظره‌ای از این دست برای نولان تازگی ندارد. او اولین فیلم خود را با یک دوربین ساده و با بودجه ۶۰۰۰ دلاری در سال ۱۹۹۸ ساخت و ساخت این فیلم که در نهایت تعقیب نام گرفت حدود یک سال به طول انجامید. این فیلم در سال ۱۹۹۹ اکران شد و یکی از فیلم‌‌های محبوب تمامی منتقدان در سطح جهان بود. استیون سودربرگ پس از اینکه از سینمای محل نمایش فیلم خارج شد با نولان تماس گرفت و از او خواست تا فیلم بی‌خوابی را براساس یک فیلم نروژی با بازی هیلاری سوانک و ال پاچینو‌ برای استودیو فیلمسازی‌اش بسازد.
چند سال قبل پس از اینکه در رقابت با مارتین اسکورسیزی از ساخت فیلمی درباره هاوارد هیوز بازماند، از سوی استودیو وارنر برای ساخت فیلمی جدید درباره بتمن دعوت به کار شد. او فیلمی ۴۵ دقیقه‌ای درباره ایده‌ای که برای این شخصیت درنظر داشت، مهیا کرد و الن هورن مدیر وارنر آن را پذیرفت.
جف روبینوف مرد شماره دو استودیو وارنر که قبل از بتمن سعی کرد تا به هر ترتیب که شده نولان را به ساخت فیلم «تروا» ترغیب کند، در مورد این فیلم می‌گوید: «او هیجان خاصی برای روایت این داستان داشت و اعتباری جدید به شخصیت بتمن داد.»
نولان با پذیرش پیشنهاد استودیو وارنر به جمع فیلمسازان جریان اصلی سینما وارد شد و فیلم «آغاز بتمن» را با بودجه‌ای سه برابر فیلم «بی‌خوابی» ساخت و منتقدان گرچه فیلم او را ستودند اما می‌شد شماتت‌های آنها را به خاطر ترک دنیای فیلم مستقل از سوی نولان، به خوبی در بین نقدهایشان دید.
فیلم در اکران جهانی حدود ۴۰۰ میلیون دلار فروخت و تمامی علاقه‌مندان این شخصیت را امیدوار کرد که همچنان شاهد حیات او روی پرده سینما خواهند بود و استودیو وارنرهم از این موضوع خوشحال بود که ابرقهرمان کم جان آنها اکنون رقیب جدی برای «اسپایدر من» استودیو سونی و یا «انسان‌های مجهول» استودیو فاکس است.کریستین بیل قهرمان فیلم که در «پرستیژ» - فیلم دیگرنولان –هم نقش‌آفرینی کرده است به خاطر می‌آورد که همه اطرافیان و حتی نزدیکترین دوستان او زمانی که شنیده بودند او و نولان روی فیلم جدید بتمن کار می‌کنند، به آنها خندیده بودند و اصلا کارشان را جدی نگرفته بودند اما وقتی فیلم را دیده بودند« آن را بزرگترین سورپرایز زندگی شان می‌دانستند.»
بیل در مورد انگیزه‌اش برای بازی در این فیلم می‌گوید: من برای مدت‌ها معتقد بودم که حتی پاپ کورنی‌ترین فیلم‌ها هم می‌توانند فیلم های ارزشمندی باشند ولی باید ایده و انگیزه خوبی در آنها به کار گرفته شود و خود من که تابه‌حال چنین چیزی را ندیده بودم و دلیل عدم‌انجام آن را هم نمی‌دانستم، با این هدف در فیلم آغاز بتمن بازی کردم.
داستان فیلم تازه نولان از جایی آغاز می‌شود که فیلم اول به پایان رسیده بود و در فیلم تازه شاهد تولد شخصیت منفی جذاب داستان بتمن – جوکر- خواهیم بود، شخصیتی که در واقع به‌دلیل اعمال افراطی بتمن خلق می‌شود و به مبارزه با او می‌پردازد. این پس زمینه سیاسی باعث شده است تا برخی هم اکنون گاتهام –شهر محل سکونت بتمن – را استعاره‌ای از بغداد بدانند، شهری که حمله آمریکا به آنجا باعث حضور گروه‌های تروریستی شد که اکنون بزرگترین مشکل نیروهای آمریکایی و مردم عراق برای ایجاد امنیت به شمار می‌آیند.
نولان بر خلاف سایر فیلمسازان این برداشت از فیلم را رد نمی‌کند و می‌گوید: اگر ما در داستانی که در کتاب‌های کمیک روایت شده دقت کنیم، در می‌یابیم که اصولا حضور بتمن در گاتهام باعث شد تا تبهکاران به این شهر بیایند و در ادامه شما با افرادی در این شهر روبه‌رو می‌شوید که قصد دارند قانون را خود اجراکنند و البته بتمن هم از این قاعده مستثنی نیست و همین مسئله فضای فیلم را تیره می‌کند چرا که دور باطل انتقام مجالی را برای
مثبت اندیشی باقی نمی‌گذارد.
در همین حال کریستین بیل - هنرپیشه نقش- معتقد است که در فیلم تازه، بتمن بیش از هرزمان دیگری احساس تنهایی می‌کند در حالی که زمانی مبارزه او به تبهکاران او را بدل به قهرمانی در بین مردم کرده بود.
او ادامه می‌دهد:« بتمن مبارزه با آنها را وظیفه خود می‌داند و دیگر او را نباید جوانی بدانیم که در جست‌وجوی پاسخ بوده بلکه حالا کسی است که صاحب قدرت شده واین قدرت او را شیفته خود کرده وحتی شایدهم او را وادار کرده تا برای حفظ آن دست به هر کاری بزند، حتی اگر که این اعمال افراط گرایانه باعث افزایش تعداد دشمنان او شود.»
اما یکی از مسائلی که نولان و استودیو وارنر بایستی پیش از اکران تدبیری برای آن اتخاذ می‌کردند، مرگ هیث لجر هنرپیشه ۲۸ ساله فیلم در ۲۲ ژانویه بود.این اتفاق دقیقا در خلال تدوین رخ داد واستودیو تا قبل از آن تبلیغات زیادی را روی شخصیت جوکر انجام داده بود. لجر کار خود را در فیلم شوالیه سیاه در ماه اکتبر به پایان رسانده بود و به هنگام مرگ در سر صحنه فیلم دیگری حضور داشت.
شرایط برای استودیو وارنر زمانی بدتر شد که برخی از علاقه‌مندان مرگ او را -که به‌دلیل مصرف بی‌رویه داروهای مسکن و خواب‌آور گزارش شده بود- تحت‌تأثیر بازی در این نقش می‌دانستند که از روی نقش مالکوم مک داول در فیلم پرتقال کوکی الگو برداری شده بود.لجر خود این نقش را شادترین نقشی خوانده بود که در عمرش بازی کرده است اما مایکل کین همبازی او در این فیلم معتقد است که لجر در سر صحنه کاملا آشفته بود و بازی در این نقش انرژی زیادی را از او گرفته بود و شاید خود من هم زمانی که به سن او بودم انرژی و توان بازی در این نقش را نداشتم.
ترجمه - امیر نوری‌زاده
نیویورک تایمز
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید