جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

دلال مغربی


دلال مغربی
روی یکی از تابوت هایی که در عملیات تبادل اسرا به مقاومت اسلامی لبنان تحویل داده شد، نام آشنایی دیده می شد که خصوصا برای فلسطینیان بسیار خاطره انگیزبود: «دلال مغربی». بسیاری از فلسطینیان به مجرد شنیدن نام این دختر فلسطینی در لیست عملیات تبادل، گریستند.
روز ۲۶ تیرماه سال ۱۳۸۷، در مقابل چشمان حیرت زده جهانیان و به خصوص متحدان متعصب «رژیم صهیونیستی» «عملیات تبادل اسرا» میان «جنبش حزب الله لبنان» و «رژیم صهیونیستی» آغاز شد.
در جریان این عملیات، جسد دوسرباز صهیونیست با پنج اسیر لبنانی مبادله شد و در چارچوب همین عملیات که «رضوان» نامیده شد، پیکر بیش از ۲۰۰ شهید مقاومت ضدصهیونیستی با ملیت های مختلف عربی نیز تحویل داده شد. روی چند تابوتی که در همان مرحله اول بر دوش چریک های مقاومت اسلامی لبنان قرار گرفت چند اسم آشنا دیده می شد که برای فلسطینیان بسیار خاطره انگیز بود:
«دلال مغربی».
بسیاری از فلسطینیان به مجرد شنیدن نام این دختر فلسطینی در لیست عملیات تبادل، گریستند.
«دلال مغربی» که بود؟
روز ۱۹ نوامبر سال ۱۹۷۷ با سفر غیر مترقبه «انورسادات» رئیس جمهور مصر به «فلسطین اشغالی» برگ جدیدی از تاریخ فلسطین ورق خورد. رئیس حکومت کشوری که تا چند روز پیش، مرزهایش به عنوان خط مقدم جبهه نبرد با «رژیم صهیونیستی» به شمار می رفت، در حالی از هواپیمای خطوط هوایی مصر پیاده می شد که پای پلکان هواپیما، «رئیس جمهور» و «نخست وزیر» اسرائیلی با نیش های تا بنا گوش باز و آغوش گشوده انتظارش را می کشیدند. آن روزها علاوه بر مسلمانان جهان اسلام که حیرت زده از تلویزیون های خود شاهد این مراسم عجیب بودند، فلسطینیان هم با چشمانی اشکبار به آینده ای می اندیشیدند که با این سفر شوم انتظارشان را می کشید. آن روزها پرچم فعالیت های ضدصهیونیستی بر دوش «یاسرعرفات» رئیس سازمان آزادی بخش فلسطین و فرمانده شاخه نظامی این سازمان قرار داشت. عرفات به خوبی می دانست که این سفر سادات، روزهای سیاهی را برای «نهضت مقاومت فلسطین» به دنبال خواهد آورد. خروج مصر از جبهه نبرد با رژیم صهیونیستی عملا به معنای تنها ماندن فلسطینیان در مواجهه با اشغالگران بود چرا که هیچ کدام از کشورهای عربی دیگر به تنهایی و بدون همراهی مصر یارای نبرد با ارتش صهیونیستی را نداشت و همین نکته باعث می شد که تمایل به کنارآمدن با رژیم صهیونیستی در آنان نیز تقویت شود. تقویت چنین فضایی بهترین فرصت را به صهیونیست ها می داد تا فارغ از عکس العمل شدید کشورهای عربی، حساب های خود را با فلسطینیان و در راس آنان «سازمان آزادی بخش فلسطین» تسویه کند. پس «عرفات» باید پیش از غافلگیری به دست صهیونیست ها، کاری صورت می داد.
در شب یازدهم مارس سال ۱۹۷۸، دوقایق لاستیکی از یک کشتی باری کوچک که در نزدیکی آب های ساحلی فلسطین اشغالی توقف کرده بود بر آب های مدیترانه قرار گرفت. تمامی مسافران قایق ها، لباس فرم ارتش صهیونیستی را بر تن داشتند. اینان گروهی از فدائیان فلسطینی و هدف آنان رسیدن به ساحل پایتخت رژیم صهیونیستی بود. این فدائیان وظیفه داشتند عملیات ضدصهیونیستی بزرگی را در «تل آویو» به اجرا درآورند که اشغالگران را به تلافی جویی وادار کند.
تحلیل رهبران «فتح» این بود که واکنش «تل آویو» اگر منجر به توقف مسیر مذاکرات صلح مصر و اسراییل نشود، لااقل سرعت آن را کاهش می دهد و اگر این هدف هم محقق نمی شد، این عملیات می توانست هشداری باشد به مقامات صهیونیست و سران کشورهای عرب مبنی بر این که نادیده گرفتن «ساف» برای تمامی منطقه خطرناک باشد. فدائیان فلسطینی با این عملیات قصد داشتند یک بار دیگر موجودیت خود را به شکل دردناکی به همه طرف های درگیر یادآوری کنند.
«ابوجهاد» مرد شماره دوی «فتح» تقریبا از اوایل سال مراحل عملی کردن طرح عملیات را آغاز کرد. ۱۳نفر از مجرب ترین و توانمندترین فدائیان عضو «فتح» برای اجرای این عملیات که بازگشتی برایش وجود نداشت انتخاب شدند. فرماندهی این تیم ویژه برعهده دختری جوان و باانگیزه به نام «دلال مغربی» قرار داشت.
«دلال» متولد ۱۹۵۸ در فلسطین اشغالی بود و عبری را به خوبی عربی صحبت می کرد. تیم ۱۳نفره ای که او فرماندهی اش می کرد، «دسته دیریاسین» نام گرفت. این نامگذاری نمادین پیامی آشکار به «دولت یهود» داشت چرا که در آن زمان پست نخست وزیری رژیم صهیونیستی برعهده «مناخیم بگین» بود. ۳۰سال پیش از آن دار و دسته تروریستی که تحت فرماندهی همین «مناخیم بگین» قرار داشت به روستایی به نام «دیر یاسین» حمله برد و صدها زن و کودک فلسطینی را قصابی کرد. خود عملیات نیز به یاد سخنگوی «ساف» که در سال ۱۹۷۳ در بیروت به دست کماندوهای صهیونیست ترور شد، «کمال عدوان» نامگذاری شد.
قایق های لاستیکی حامل فدائیان فلسطینی تحت امر «دلال مغربی» در ۵۰ کیلومتری ساحل «تل آویو» روی آب رها شدند.
یکی از قایق های لاستیکی، در طول مسیر واژگون شد و دو فدایی به دلیل سنگینی تجهیزات خود غرق شدند. ۱۱فدایی دیگر پس از یک ساعت و نیم موفق شدند خود را به ساحلی در نزدیکی بزرگراه «حیفا تل آویو» برسانند. آنان به سمت بزرگراه حرکت کرده و در راه یک صهیونیست را که متوجه هویت آنان شده بود به قتل رساندند.
با رسیدن به بزرگراه مزبور، «دلال مغربی» دستور داد فدائیان دو اتوبوس را متوقف کنند. فدائیان، مسافران یکی از این اتوبوس ها را به اتوبوس دیگر منتقل کردند و یک اتوبوس با حدود ۱۰۰ گروگان و ۱۱فدایی فلسطینی به سمت «تل آویو» به حرکت درآمد. به «دلال» مأموریت داده شده بود که حتی الامکان خود را به یک هتل شلوغ در حومه جنوبی «تل آویو» برساند و مهمانان هتل را برابر آزادی چند تن از زندانیان فلسطینی به گروگان بگیرد.
هم «دلال» و هم «ابوجهاد» می دانستند که تحقق چنین تبادلی بسیار دور از ذهن است زیرا اساسا «مناخیم بگین» و «موشه دایان» وزیر جنگ در موارد مشابه قبلی نشان داده بودند که به هیچ وجه برای نجات گروگان های صهیونیست تمایلی نشان نمی دهند. اما «دلال» تمام سعی خود را به کار برد تا مطابق برنامه عملیاتی عمل کند و در حقیقت این عملیات با رویکردی استشهادی طراحی شده بود.
«دلال» احتمال می داد بتواند با گروگان های خود راهش را به سمت هدف از پیش تعیین شده باز کند. اما واحد ویژه ای از ارتش صهیونیستی در معیت تانک و نفربرهای زرهی، در دو راهی «جلیلات» (که در میان صهیونیست ها به دو راهی «کانتری کلاب» نامیده می شود) واقع در چند کیلومتری شمال «تل آویو» (نزدیکی شهرک صهیونیست نشین «هرتسلیا») موضع گرفت و بزرگراه را مسدود کرد.
با نزدیک شدن اتوبوس حامل فداییان و گروگان ها به نظامیان صهیونیست، پیش از آن که فرصتی برای ایجاد ارتباط و مذاکره با فدائیان پیش بیاید، چرخ های اتوبوس به گلوله بسته شد و پس از توقف آن، تبادل آتش وسیعی میان فلسطینی ها و صهیونیست ها در گرفت و در کمتر از ۱۵ دقیقه، اتوبوس به گلوله ای از آتش تبدیل شد. پس از ساعاتی درگیری رو در رو میان فداییان فلسطینی و نظامیان صهیونیست که تحت فرماندهی «سروان ایهود باراک» قرار داشتند، سرانجام «دلال مغربی» بر اثر اصابت گلوله ای به سرش به شهادت رسید و ۸ تن از فدائیان نیز در کنارش بر خاک افتادند. ۲فدایی دیگر به چنگ صهیونیست ها اسیر شدند. با خاموش شدن آتشبارها صهیونیست ها به جمع آوری مصدومین پرداختند. آماری که در نهایت از کشته شدگان صهیونیست به دست آمد هولناک بود: ۳۷کشته و ۸۰زخمی.
به این ترتیب «عملیات کمال عدوان» ساعات هولناکی را برای اهالی «تل آویو» به ارمغان آورد که هنوز هم در میان رژیم صهیونیستی و حتی صاحب نظران صهیونیست یکی از بدترین حوادث تلخ این رژیم به شمار می آید. این عملیات تاکنون بزرگ ترین عملیات فدایی فلسطینیان علیه اشغالگران به شمار می رود و به اعتراف تحلیل گران نظامی «دولت یهود»، اتباع اسراییل دیگر تا زمان جنگ ۳۳روزه لبنان چنین ساعات پروحشت و هراسی را تجربه نکردند.
اجساد «دلال مغربی» و سایر فداییانی که در این عملیات به شهادت رسیده بودند در محلی موسوم به «گورستان اعداد» به خاک سپرده شدند و سرانجام پس از ۳۰ سال، در جریان «عملیات تبادل اسرا» میان حزب الله لبنان و رژیم صهیونیستی، از آرامگاه های موقتی شان خارج شده و به مقاومت اسلامی لبنان تحویل داده شدند.
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید