چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا


من یک کارگر اخراجی هستم


من یک کارگر اخراجی هستم
در فرهنگ کارگری، واژه اخراج، پتک سنگینی است که بر سر کارگر کوبیده می‌شود. آیا او مستاجر است، آیا او بدهکار است، قسط دارد، آیا همسر و فرزندانش دردی دارند، آیا او آنقدر پس انداز دارد تا در ماه‌های آینده کاری دست و پا کند، آیا پا به سن گذاشته است، آیا در سال‌های کار، به درد بی‌درمانی مثل دیسک کمر، آرتروز، افت شنوایی، گرفتگی ریه (بیماری‌های ناشی از کار) و حادثه ناشی از کار مبتلا‌ نشده است که امکان کار در جاهای دیگر برای او میسر شود.
کارگران با هزار و یک دلیل موجه و غیرموجه اخراج می‌شوند. به خاطر درخواست پرداخت به‌موقع دستمزد، اضافه‌کاری اجباری، اضافه کاری در روزهای تعطیل و جمعه، به خاطر امنیت شغلی و لغو قرارداد موقت کار، حق داشتن شورای کارگری یا نماینده قانونی، درخواست طبقه‌بندی مشاغل، درخواست بهره‌وری و افزایش تولید، اجرای آیین‌نامه کارهای سخت و زیان‌آور و بازنشستگی ۲۰ ساله، به خاطر ارتقای دستمزد، گروه، رتبه، به خاطر بیمار شدن ناشی از کار، کارفرما، حادثه‌دیده‌شده‌ها و قطع عضوشده‌ها را راضی می‌کند و اخراج می‌کند و سالی یک ماه حقوق سنوات آنها را می‌پردازد.
سال‌هاست که به بهانه خصوصی‌سازی، تغییر ساختار صنایع، گرفتن مطالبات صنفی و حق داشتن تشکل‌های کارگری و... کارگران اخراج می‌شوند ولی موج عظیم اخراج‌ها از سال ۸۵ شروع شد؛ زمانی که دولت اعلا‌م کرد جهت حمایت از کارگران قراردادی، از اول سال مبلغ ۳۰ هزار تومان علا‌وه بر حداقل دستمزد به حقوق آنان اضافه می‌کند که با مخالفت شدید کارفرمایان مواجه شد و در نهایت پس از سه ماه کش و قوس با تغییر بخشنامه (به توافق کارفرما با کارگران) باعث شد که طی همان سه ماه نزدیک به ده‌ها هزار کارگر اخراج شدند و کارگران موقت نیز هرگز آن اضافه ۳۰ هزار تومانی را دریافت نکردند (آش نخورده و دهان سوخته) به این تفاوت از آن پس قدرت کارفرمایان به قدری بر کارگران چربید که به هر بهانه‌ای کارگران در اقصی نقاط ایران در کارخانه‌های مختلف اخراج می‌شدند.
کارخانجات نورد و پروفیل ساوه که نزدیک به سی سال تاسیس شده از بدو تاسیس هیچگونه تشکل کارگری نداشته است و به علت تجمع کارگران در روز ۱۳ اسفند ۸۶ جهت انتخابات کارگری و مجمع عمومی و حق داشتن فقط یک نماینده قانونی کارگر طبق قانون کار جمهوری اسلا‌می، موج اخراج بیش از ۶۰ نفر کارگر را در پی داشت. کارفرما که قصد داشت سیصد نفر تعدیل نیرو کند تحت فشار کارگران فقط به اخراج ۶۰ نفر بسنده کرد ولی هرگز حاضر نشد تشکل کارگری را بپذیرد.
بهانه اخراج، اتمام قراردادهای کارگران موقت اعلا‌م شد. صاحب این کارخانه که در اقصی نقاط کشور کارخانه دارد و با سهیم شدن در بانک خصوصی چنان امپراتوری‌ای را به وجود آورده است که با وجود سابقه خیرخواهانه در سال‌های گذشته نزد کل جامعه کارگری منفور شده است. اخراج ۶۰ کارگر با سابقه ۲ تا ۱۵ سال موجی از خشم و انزجار در میان کارگران ساوه که بزرگ‌ترین شهر صنعتی ایران است، به راه انداخته است. کارگران پس از اخراج نزدیک به چند ماه در راهروی اداره کار محل سردرگم شده و در نهایت به علت ناتوانی مالی مجبور می‌شوند تسویه‌حساب کنند و از شکایت خود علیه کارفرما چشم بپوشند.
آنها اینقدر توان ندارند تا شکایت خود را به یکی از شعب دیوان عدالت اداری برسانند تا شاید در دیوان عدالت اداری امیدی به بازگشت به کار ایجاد شود. چون باید مراحل شکایت بازگشت به کار در دو مرحله در هیات حل اختلا‌ف و سپس در هیات ۹ نفره هیات حل اختلا‌ف بررسی شود و در نهایت پس از چندین ماه بتوانند به دیوان عدالت اداری مراجعه کنند و در آنجا هم باید وکیل بگیرند و منتظر شوند که آیا حکم به نفع آنها صادر خواهد شد یا خیر و حتی آیا پس از اینکه رای به نفع کارگر صادر شد، کارفرما این قدرت را دارد که مانع بازگشت به کار او در کارخانه شود و بدین ترتیب کارفرمایان با تولید بیکاری ضربات جبران ناپذیری به کارگران و جامعه وارد می‌کنند.
کارگران یکی از عوامل سه‌گانه تولید در کنار فناوری و سرمایه موتور محرکه صنایع هر کشور هستند. نقش کارگران در امر تولید به علت اینکه عامل اصلی تغییر مواد خام به محصولا‌ت ضروری جامعه و ارزش افزوده و در نتیجه آن تولید ثروت است همچنین وظیفه ترکیب سایر عوامل تولید (سرمایه و فناوری و منابع طبیعی) را نیز به عهده دارد، تعیین کننده است. بی‌شک سرمایه اصلی یک کشور ( نیروی انسانی) با دانش و مهارت و صاحب تفکر است و همین نیروی انسانی که تولیدکننده اصلی صنعت هستند، با جدیت و تلا‌ش خود جامعه را به رشد و شکوفایی می‌رسانند. اکثر جامعه‌شناسان بر این امر یقین دارند که عامل تعیین‌کننده روند توسعه اقتصادی - اجتماعی یک کشور <نیروی کار> می‌باشد.
‌ شناخت اقتصاد در کشورهای پیشرفته مشخص می‌سازد که بخش اصلی تولید در این جوامع مدرن، آگاهی و خلا‌قیت متبلور در نیروی کار است.
البته کارگران در این کشورها به چنان اتحاد و آگاهی‌ای رسیده‌اند که با تشکیل سندیکا و اتحادیه‌ها، حقوق و مطالبات صنفی خود را در جامعه نهادینه کرده‌اند. در کشور ما نیز کارگران خواهان حمایت جدی دولت و جامعه هستند. نرخ بیکاری شاخص اقتصادی - اجتماعی بسیار مهمی است که اگر بالا‌ باشد آن جامعه دچار بحران می‌شود. فقر و فلا‌کت کارگران، زندگی در جامعه را مختل می‌سازد و آیا واقعا نرخ بیکاری جمعیت فعال کشور زیر ۱۰ درصد است؟ ‌
بهره‌وری که متاسفانه کارگران از آن بی‌بهره‌اند به معنای استفاده مفید و موثر از نیروی کار است که کل سود و عایدات آن نصیب کارفرما می‌شود و شاید به همین دلیل است که نرخ بهره‌وری پایین می‌باشد. شاید اگر کارگران اخراجی دهان نداشتند چقدر خوب می‌شد چون هم غذا و دارو نیاز نداشتند و هم صدایشان در نمی‌آمد. شاید اگر <خانه کارگر نداشتند> چقدر خوب می‌شد، چون به این آگاهی می‌رسیدند که به خود اتکا داشته باشند و خانه خود را بر پا کنند. شاید وقتی دیگر..... ‌
شاپور احسانی‌راد
نماینده اخراجی کارگران کارخانجات نورد و پروفیل ساوه
منبع : روزنامه اعتماد ملی


همچنین مشاهده کنید