شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


خانواده در جامعه سنتی چین


خانواده در جامعه سنتی چین
کنفوسیوس که مهمترین شخصیت تأثیر‌گذار بر فرهنگ چین به‌شمار می‌آید و اندیشه‌هایش در زمینه ایجاد جامعه هماهنگ، بر تبیین روابط اجتماعی در سطوح مختلف متمرکز است، به کانون خانواده و چگونگی تنظیم روابط در آن، توجه خاصی نموده است. او هماهنگی ارتباط میان شوهر، زن و فرزندان را مانند هماهنگی تارهای موسیقی می‌دانست و ارتباطی مستقیم میان خانواده باثبات و دولت باثبات قائل بود. کنفوسیوس سه موضوع را در مورد خانواده توصیه می‌کرد:
۱) خانواده گسترده باشد (کامل‌ترین خانواده در نظر چینی‌ها، خانواده‌ای بود که پنج نسل کنار هم در یک مجموعه زندگی کنند.)
۲) فرزندان از پدر و مادر اطاعت کنند
۳) برادر کوچکتر از برادر بزرگتر اطاعت کند.
الگویی که کنفوسیوس ارائه کرد در طول تاریخ، راهنمای چینی‌ها در اداره امور خانوادگی بوده است. در کنار آموزه‌های کنفوسیوس، عوامل دیگری در چگونگی ساختار خانواده در چین مؤثر بوده‌اند ازجمله نظام دیرپای فئودالی در آن کشور، جایگاه مهم زمین در آن سیستم اجتماعی و اهمیت خانواده در تداوم آن سیستم.
رمان «زمین خوب» شاید یکی از بهترین کتاب‌هایی است که سیستم سنتی خانواده در چین و موقعیت زنان را به تصویر کشیده است.نویسنده رمان، خانم «پرل اس. باک» (Pearl S.Buck ) متولد سال ۱۸۹۲ میلادی است. پدر و مادر او میسیونرهای مذهبی‌ای بودند که برای تبلیغ مسیحیت به چین رفتند و دختر سه ماهه خود را همراه بردند.آنها چهل‌ سال در چین اقامت داشتند. خانم پرل در میان کودکان چینی و هم‌زبان با آنها بزرگ شد. او از طریق مشاهده و مطالعه، آشنایی خوبی با فرهنگ چین پیدا کرد.بعدها نویسنده‌ای توانا شد.رمان «زمین خوب» او در سال ۱۹۳۱ منتشر شد. او در سال ۱۹۳۸ جایزه ادبی نوبل را ـ بیشتر به‌خاطر این رمان ـ دریافت کرد. این رمان حاصل اطلاعات دست اولی است که خانم پرل باک به‌خاطر زندگی در محیط آن روز چین کسب کرده است و در آن ابعاد مختلف فرهنگ و جامعه چین را مورد کنکاش قرار داده است. زوایای زندگی خانوادگی در لابه‌لای حوادث رمان قابل درک است. یکی از نکاتی که در سیستم خانوادگی سنتی چین به‌خوبی مورد توجه پرل باک ـ همانند دیگر محققان تاریخ و فرهنگ چین ـ قرار گرفته، مظلومیت زن در جامعه سنتی چین است که در «بستن پای دختران» به‌خوبی قابل لمس است. رمان «زمین خوب» به تمایل مردان چینی به چند همسری و ارتباطات خارج از چارچوب خانوادگی نیز پرداخته است. بستن پای دختران، رفتار غیرانسانی رقت‌باری بود که برای هزار سال در چین رواج داشت. مردم چین گمان می‌کردند که پای کوچک، زن را زیبا و جذاب می‌کند. مادران، پای دخترانشان را وقتی به سنین ۵ تا ۷ سالگی می‌رسیدند، با باند محکم می‌بستند، به‌جز انگشت بزرگ، همه پا تا زیر زانو با پارچه و باند محکم بسته می‌شد تا از رشدونمو آن جلوگیری کند. بسته ماندن طولانی پا، باعث کوچک ماندن استخوان می‌شد، اما ناهنجاری‌هایی نیز به‌دنبال داشت. زن‌ها عموماً از پاهای ضعیف و بیمار، بخصوص در سنین کهولت رنج می‌بردند.
فروش دختران از سوی خانواده‌ها، اجبار دختران به ازدواج، بدون آن‌که همسر خود را دیده باشند، اهمیتی که خانواده‌ها به فرزند پسر می‌دادند و بقای خود را در داشتن پسر می‌دیدند و... تصویری است که از خانواده چینی سنتی در این رمان ترسیم شده است.
● خانواده چینی پس از انقلاب کمونیستی
کمونیست‌های چین پس از پیروزی و تشکیل حکومت در سال ۱۹۴۹، پیش از آن‌که قانون‌اساسی کشور را تدوین کنند به اصلاح قانون ازدواج و خانواده پرداختند. آنها سنت بستن پای دختران، دو همسری یا چند همسری، تفاوت بین دختر و پسر و... را غیرقانونی اعلام کردند. کمونیست‌ها ماهیت جدیدی برای خانواده قائل شدند و تأکید داشتند که ساختار خانواده باید در خدمت دولت باشد.
از سال ۱۹۴۹ چین، وعده برابری به زن‌ها داد. مائو در جمله معروفی گفته بود: «زن نصف آسمان است.» (Hold Up Half the Sky) انقلاب کمونیستی، جامعه و خانواده را وارونه کرد. سرمایه خانوادگی را برچید و شغل خانوادگی با بوروکراسی سخت را جایگزین آن کرد. برچیدن سنت دیرینه «بستن پای دختران» از خدمات بزرگ مائو به زنان تلقی شد. در آن زمان کمونیسم دوست خوب دختران به‌شمار می‌آمد. قانون ازدواج سال ۱۹۵۰ زن و مرد را دست‌کم در تئوری، برابر قرار داد. این قانون، فروش دختران را ممنوع کرد.
● خانواده چینی در دوره اصلاحات
باوجود تصویب قوانین تند در جهت حمایت از حقوق زنان ازسوی دولت کمونیستی، ساختار سنتی و قدیم خانواده در چین همچنان به حیات خود ادامه داد، اما دو تحول مهم در اواخر دهه ۱۹۷۰ میلادی باعث پیدایش تغییرات اساسی در این ساختار شد:
۱) سیاست تک فرزندی
۲) اصلاحات دنگ شیائو پنگ در سال ۱۹۷۹
از آن زمان تغییرات زیادی در شئونات مختلف ازجمله دخالت دولت در امور خانواده رخ داد و دوره پدرسالاری به پایان رسید.
با گذشت ربع قرن از اصلاحات و اتخاذ سیاست تک‌فرزندی در چین و متأثر از رشد سریع اقتصادی کشور و پیشرفت حیرت‌انگیز فناوری ارتباطات، نشانه‌های تغییر در ساختار خانواده و چگونگی ارتباط اعضای خانواده آشکار شده است. کوچک‌شدن خانواده، کاهش دخالت دولت در امور خانواده، حذف پدرسالاری، آزادی بیشتر دختران در امر ازدواج و انتخاب همسر، افزایش نقش زنان در کسب درآمد و هزینه‌های خانواده، افزایش طلاق، پیدایش زندگی‌های مشترک جدید که پیشتر متعارف نبود، پیدایش نسلی از انسان‌ها که برادر و خواهر ندارند و نسل بعدی آنها که نه‌تنها برادر و خواهر، بلکه عمه، خاله، دایی و عمو هم نخواهند داشت، زندگی تنهای پدر و مادر در سنین پیری، افزایش سن متوسط جامعه ـ که ممکن است تا سال ۲۰۲۰ حدود ۴۰درصد جمعیت بیش از ۶۰ سال سن داشته باشند ـ از مهمترین تغییراتی است که در خانواده چینی رخ داده و یا خواهد داد. فرزندان در خانواده‌های تک فرزند چینی، نگران نگهداری از والدین خود در سنین پیری هستند. آنها می‌گویند که پدر و مادر، با هم از یک کودک نگهداری کرده‌اند، اما اکنون که آن کودک بزرگ شده به‌تنهایی باید از دو نفر (پدر و مادر) نگهداری کند. (قانون چین فرزند را مکلف به نگهداری از پدر و مادر در سنین پیری کرده است.)
قانون ازدواج و خانواده بارها مورد بازبینی و اصلاح قرار گرفته و در مقام حل مشکلات جدید خانواده‌ها بوده است. برای نمونه افزایش موارد روابط مردان متأهل با زنان بیگانه، باعث شده که قانون در سال ۲۰۰۱ برای زنانی که شوهری این چنین دارند حق طلاق قائل شود(اتحادیه زنان درخواست کرد این مورد برای مردان جرم تلقی شود، ولی قانون نپذیرفت و به اعطای حق طلاق به زنان در صورت اثبات چنین موضوعی بسنده نمود.) گفته می‌شود نسبت نامتوازن تعداد پسران به دختران (هر۱۱۷ تا ۱۲۰ پسر در مقابل ۱۰۰دختر) باعث خواهد شد که حدود ۴۰ میلیون مرد طی ۱۰ سال آینده بدون همسر بمانند و چین صاحب بزرگترین کلوپ مردان مجرد شود، که تبعات خاص اجتماعی خواهد داشت.
نشریه کریستین ساینس مانیتور در دسامبر سال ۲۰۰۴ در سلسله مقالاتی چگونگی بروز این تغییرات را در جامعه چین مورد تجزیه‌وتحلیل قرار داده بود. نویسنده این مجله مقالات خود را با مشاهده میدانی و گفت‌وگو با چند نفر از صاحب‌نظران علوم اجتماعی و مردم‌شناسی چین و اشاره به قوانینی که در سال‌های اخیر در رابطه با خانواده و زنان تصویب شده و آماری که در این زمینه‌ها به‌دست آورده نگاشته که تصویری از چگونگی تحول در امور خانواده در زندگی شهری چین را ارائه می‌دهد. (هر چند این تحلیل ژورنالیستی است و رواج سریع فرهنگ غربی را القا می‌کند.) آنچه در ادامه می‌آید ترجمه بخش‌هایی از آن مقالات است:
● انتخاب همسر، عشق و پول
خانواده چینی با ثبت ازدواج در یک دفتر ثبت ازدواج شکل می‌گیرد. تا سال ۲۰۰۳ زندگی مشترک بدون عقد ازدواج در چین ممنوع بود.
اکنون تشریفات قانونی ازدواج در چین بسیار آسان شده است. زوج‌ها شماره‌ای می‌گیرند، در صف می‌ایستند و ظرف یک ساعت کار انجام می‌شود. ازدواج‌نامه تنها یک‌دلار و نیم هزینه دارد. فرم‌های ازدواج در آغاز حکومت کمونیستی (تا چند سال پیش) پرسش‌های زیادی پیرامون وابستگی والدین عروس و داماد به حزب کمونیست می‌پرسیدند. زوج‌ها باید از محل کار خود رضایت‌نامه و اجازه‌نامه می‌آوردند.از سال ۲۰۰۳، ازدواج دیگر به دفتر امنیت عمومی ربطی ندارد.
امروزه خانواده چینی با دو نیروی محرکه شکل می‌گیرد: عشق و پول. در ۲۰۰ شهر چین که بیش از یک میلیون جمعیت دارند عشق و پول تغییری تاریخی به خانواده‌های سنتی تحمیل کرده است؛ خانواده‌هایی که به‌خاطر سیاست تک‌فرزندی دولت به شدت کوچک شده‌اند. قرارهای عشقی و رمانتیک رواج یافته و زندگی با پدر و مادر کم‌کم کنار گذاشته می‌شود. مجموعه‌ای از رفتارها و ارزش‌های جدید، بنای خانواده چینی را دگرگون کرده است.
دخترهای چینی می‌گویند؛ امروزه ملاقات و آشنایی آسان، اما یافتن فرد مناسب سخت شده است. در گذشته از هر ده‌جوان چینی تنها دو نفر شخصاً همسر خود را انتخاب می‌کردند، اما امروزه از هر ۱۰ نفر، ۹ نفر اذعان می‌کنند که خود شخصاً این کار را انجام داده یا می‌دهند. بیان «احساس» و «علاقه» که پیشتر تنها در لایه‌های بالای جامعه مشاهده می‌شد، امروزه عمومیت یافته است. مغازه‌ها «مدهای عشقی روز» را برای ماشین یا آشپزخانه تبلیغ می‌کنند،‌رمان‌های عشقی بسیار فراوان شده است. در گذشته زندگی زوج‌ها، در خانواده‌ای سلسله مراتبی و مبتنی بر وفاداری، محدود بود. آنها در چنان محیطی اجازه ابراز علاقه به یکدیگر را نداشتند. اگر داماد به عروس ابراز علاقه می‌کرد ممکن بود حمل بر عدم وفاداری او به پدر و مادر تلقی شود. «مارتین وایت» (Martin Whyte)، جامعه‌شناس دانشگاه هاروارد می‌گوید: در بروز مجادلات خانوادگی، پسر باید طرف بزرگترها را می‌گرفت و نه همسر خود را. پسرها به والدین وابسته بودند و با طلاق به‌شدت مخالفت می‌شد.ازدواج از خانواده یا از واحد کاری منشأ می‌گرفت. مهمترین شرط، اعتبار کمونیستی خانواده همسر بود. در واحدهای کار، ازدواج به افراد تحمیل می‌شد. درحالی‌که نسل جوان کنونی چین نخستین نسلی هستند که به عشق اهمیت می‌دهند. واقعیت آن است که آنها اولین نسلی هستند که خود باید کار کنند و درآمد کسب نمایند. دیگر به آپارتمان یارانه داده نمی‌شود و مشاغل دائمی نیستند.
ثروت باعث شده است تعداد زیادی از شهرنشینان چینی به‌گونه‌ای فکر و عمل نمایند که همیشه خانواده را شامل نمی‌شود. در دهه گذشته مدارس شبانه‌روزی سه‌برابر شده‌اند و روابط خارج از عقد زناشویی زیاد شده است. هر چه قیمت‌ها در مناطق شهری افزایش می‌یابند تعداد زیادی از زنان جوان که معمولاً از خارج شهر آمده‌اند از مردان، در برابر آشنایی و روابط، پول می‌گیرند.
زن‌ها در چین به‌دنبال راه میانبر برای امنیت اقتصادی و زندگی مرفه هستند. جمله‌ای در میان آنها شایع است که، «یک قرار خوب از شغل خوب بهتر است.» مقامات دولتی به‌دنبال قوانین روشنی هستند که شوهر، درآمد خانوادگی را به اطلاع همسر برساند. امروزه طلاق‌های زیادی رخ می‌دهد و همسر ناگهان خود را با یک دست مبل، رها شده می‌بیند.
● قـرار
چین بیش از سه هزار سال سابقه نظام فئودالی دارد؛ نظمی که تنها با خانواده‌های باثبات تضمین می‌شود، اما خانواده تغییر جدی می‌یابد.در این تغییر «قرار» مفهوم جدیدی است که شاید تنها ۴ یا ۵ سال سابقه دارد و پیش از آن هرگز از دوست پسر یا دختر صحبت نمی‌شد. «دوست ویژه» را شریک می‌گفتند که نشان از ازدواج در آینده می‌داد. مفهوم آمریکایی «قرار هشت دقیقه‌ای»، پکن را تسخیر کرده است. در چین با ورود کشور به «بازار آزاد» یک منبع مهم تحمیل ازدواج که «رئیس واحد کاری» بود از بین رفته است. «رئیس» برای پنجاه‌سال همه‌کاره شرکت دولتی بود و رفتار کارکنان را از زن و مرد تحت نظر داشت و مشکلات خانوادگی آنها را برطرف می‌کرد. او دخترانی را که در آستانه ۳۰ سالگی بودند به‌سوی ازدواج سوق می‌‌داد.
عروسی در چین پیش از ۱۹۸۰ ساده، کوتاه و ارزان بود. امروزه ۷۰درصد ازدواج‌ها که در «تالار ارغوانی» (یک آژانس امور ازدواج در پکن) انجام می‌شود سبک غربی دارند؛ لباس‌های سفید، پذیرایی،کلیسا و... . ازدواج که در آن روزها تنها ۴۰ دلار هزینه داشت امروزه، به آسانی از ۴۰۰۰ دلار فراتر می‌رود. امروزه ۶۰ تا ۷۰ درصد زوج‌ها با ازدواج از والدین جدا می‌شوند.
طلاق که روزی در چین پدیده‌ای «ضد اجتماعی» به‌شمار می‌آمد به‌شدت در حال افزایش است. یک سوم ازدواج‌های سال ۲۰۰۱ در شانگهای به طلاق انجامیده است.
سیاست تک‌فرزندی سال‌های گذشته، با توانایی امروزی زوج‌های جوان برای خرید آپارتمان، دست به دست هم داده تا والدین سالخورده دوره جدیدی از تنهایی را تجربه کنند.
«Dnng Zhiying»، محقق آکادمی علوم اجتماعی چین، می‌گوید: «در گذشته فرض بر این بود که فرزندان از والدین نگهداری می‌کنند، اما امروزه دیگر چنین نیست.در گذشته بزرگترها بر خانواده مسلط بودند و جوانان چاره‌ای جز احترام به آنها نداشتند. جایگاه والدین بر پول و قدرت استوار بود. اگر به آنها احترام نمی‌گذاشتید از حمایت آنها محروم می‌شدید. امروزه، به خاطر توسعه بازار، جوان‌ها به پیرها وابسته نیستند و می‌توانند روی پای خود بایستند و به دانشگاه بروند...»
در ۲۷ نوامبر سال ۲۰۰۴ یک فیلم مستند از فیلمساز ایتالیایی«میکل آنجلو آنتونیونی» (Michel Angelo Antonioni)که در سال‌های سخت انقلاب فرهنگی از پکن گرفته شده بود در چین اجازه نمایش یافت. این فیلم، پکن آن روز را با ساختمان‌های کوتاه، الاغ و خوک در خیابان و شمار زیادی کودکان متبسم با لباس‌های پاره به تصویر کشیده بود و نشان می‌داد که چین با چه سرعتی به جهان مدرن رسیده است.
همه چینی‌ها می‌پذیرند تحولی در نظام خانواده و ارزش‌ها رخ داده، اما نظر آنها در مورد این تحول متفاوت است. بعضی بی‌نظمی اجتماعی را در آینده پیش‌بینی می‌کنند، برخی دیگر پس از شوک کوتاه‌مدت، آینده را روشن می‌بینند. بسیاری در چین از فرهنگ حاکم شده «پول» ناراضی هستند، اما بازگشت به دوران دخالت دولت در زندگی خصوصی را نیز نمی‌پسندند. آنها خواستار نوع جدیدی از آموزه‌های اخلاقی هستند که با شرایط جدید مطابق باشد.
● خانواده کوچک
در چین انواع جدیدی از خانواده در حال شکل‌گیری است: «خانواده فقط با پدر یا مادر»، «خانواده با درآمد دو نفره بدون فرزند»، « مجرد»، «زندگی مشترک بدون عقد ازدواج» و «ازدواج دوم.»
خانواده‌ها کوچک شده‌اند و شامل شوهر، زن و فرزند می‌شوند و دور از بزرگترها زندگی می‌کنند. خانواده در چین پیشتر این‌گونه نبود. آن روزها خانواده وسیله‌ای برای تولید و ازدواج و تصمیمی اجتماعی بود، اما امروز تصمیمی فردی است.
سیستم خانوادگی چین سالیان درازی «پدرسالاری» بود و زن با خانواده شوهر زندگی می‌کرد و سلسله مراتب خانوادگی از آن پسران بود، اما از دوره اصلاحات تغییرات زیادی رخ داده است.
«Liyin He»، جامعه‌شناس خانواده می‌گوید که ۶۰درصد خانواده‌ها در پکن «کوچک و هسته‌ای» هستند.در گذشته بقای خانواده در چین به پسر بود. آن‌قدر فرزند متولد می‌شد تا یکی پسر شود. امروزه ۵۰ درصد خانواده‌ها پسر ندارند و اکثراً از این نظر نگران نیستند.
نزدیک به دو دهه از شروع معجزه اقتصادی چین که حاصل نیروی کار ارزان، مجموعه کارخانه‌های سواحل شرقی کشور و استعداد ملی برای سازمان‌پذیری و همچنین تطبیق با محیط بوده، می‌گذرد. خانواده‌ها در این مدت کوچک شده و دیگر عمه و خاله وجود ندارد.
در سال ۱۹۸۰ هر خانواده شامل ۲/۴نفر بود، در حالی‌که امروز به ۴/۳ در هر خانواده رسیده است. در سال ۱۹۴۹ این رقم ۳/۵ نفر در هر خانواده بوده است، یعنی خانواده امروزی عبارت است از پدر و مادر و یک فرزند. خانواده‌های شهری به آموزش یگانه فرزند خود توجه زیادی دارند. هر خانواده می‌خواهد پسری اژدها یا دختری عنقا داشته باشد. (کنایه از فرزندان موفق) خانواده‌های پولدار فرزندانشان را به خوابگاه و آنها که پول کمتری دارند نزد پدربزرگ و مادربزرگ می‌فرستند.
در سال ۲۰۰۳ هشت میلیون ازدواج رخ داده و طلاق در دو دهه گذشته سه‌برابر شده است. در سال ۲۰۰۳ حدود ۱۵۵ هزار مورد طلاق بیشتر از سال ۲۰۰۲ رخ داده است.
در سال ۲۰۰۱ حدود ۷درصد جمعیت چین بیش از ۶۵ سال سن داشتند و در سال ۲۰۲۰ حدود ۳۴ درصد جمعیت بیش از ۶۵ سال خواهند داشت. در سال ۲۰۰۰ حدود ۶۰ درصد خانواده‌های چینی دو نسلی بودند (پدر، مادر و فرزند) و ۳۰درصد جمعیت شهری سه نسلی بودند، درحالی‌که پیش از ۱۹۴۹ همه خانواده‌ها سه نسلی بودند.
هشت میلیون خانواده تک سرپرست وجود دارد. ۱۰درصد دانش‌آموزان شهری نزد پدر تنها یا مادر تنها هستند. در سال ۱۹۸۵ حدود ۵۰۵ هزار ازدواج دوم عمدتاً به‌خاطر مرگ همسر رخ داد. در سال ۱۹۹۸ نزدیک به ۹۷۷ هزار ازدواج دوم عمدتاً پس از طلاق رخ داده است. در سال ۲۰۰۲ حدود پانصدهزار نفر در پکن زندگی مجردی داشتند که ۶۰ درصد آنها دختر بوده‌اند. چین ۴۰ میلیون همجنس‌گرا دارد که ۳درصد جمعیت را تشکیل می‌دهند.۶۰۰ هزار خانواده در چین دو حقوقه و بدون فرزند هستند.
● بهبود موقعیت زن در ازدواج
ازدواج‌های امروزی در هتل صورت می‌گیرد. تالار عروسی با بادکنک‌های ارغوانی و کاغذهای رنگی تزیین می‌شود. والدین عروس و داماد به روی سن می‌روند و صحبت می‌کنند. ظاهر ازدواج مانند بسیاری امور دیگر (بخصوص برای عروس) تغییراتی کرده است. تا بیست‌سال پیش، خانواده عروس در مراسم عروسی شرکت نمی‌کردند. عروس را از خانه بیرون می‌فرستادند تا در خانه شوهر، به وظایفش عمل کند. تنها در چند سال اخیر است که خانواده عروس در مراسم شرکت و سخنرانی می‌کنند. در گذشته عروس جرأت نداشت خانواده‌اش را در مراسم دخالت دهد. با افزایش تحصیلکرده‌های شهری در چین، دختران و خانم‌ها جایگاه و قدرت جدیدی در خانواده پیدا کرده‌اند. قدرت کسب درآمد آنها زیاد شده و سخنان جدیدی از عشق و توجه دو جانبه رواج یافته است. ازسویی صداهای شکایت‌آلود بیشتری در مورد بی‌وفایی مردان و سلطه آنها در محیط‌های کاری شنیده می‌شود.
قانون ازدواج سال ۱۹۵۰ زن ومرد را برابر، فروش عروس را ممنوع و طلاق را قانونی کرد. در چین برای قرون متمادی، مردان اجازه ازدواج با سه یا چهار زن را داشتند. فیلم سینمایی «فانوس قرمز را بردار» (Raise The Red Lantern) وضع خانواده‌های چند همسری آن دوران را به‌خوبی نشان داده است. مارتین وایت می‌گوید: «تغییر در خانواده چینی به‌سرعت تحمیل شده است. این تغییرات در بیشتر جوامع، نسل‌ها طول می‌کشد. در چین دوره مائو، این تغییرات در دوران کوتاهی از زمان، دو یا سه نسل، فشرده شد. تغییر در موقعیت زنان شاید مهمتر از «جهش به جلو» یا « انقلاب فرهنگی» بود. پیشرفت در امور زنان در مراکز بین‌المللی که در آن قانون و فرهنگ مورد تأیید قرار می‌گیرند دیده می‌شد. شانگهای همیشه مورد توجه زنان بوده است.داستان رمانی که در نیمه اول قرن بیستم به قلم ایلین چانگ (Eileen Chang) نوشته شد در شانگهای اتفاق افتاده و صدای استقلال زنان به‌شمار می‌آید. این رمان میان قشر دانشجوی چینی بسیار مشهور است. در پایتخت چین در نظام خانواده تحول دائمی رخ داده است. معاشقه بین جوانان آشکارتر شده که شاید حاصل ثروت جدید، رفتار جدید و تلفن همراه باشد و باعث رشد نوع جدیدی از خانواده می‌شود، یعنی حذف نظارت والدین و پیدایش زنانی با اعتماد به نفس بیشتر و دارای مطالبات فزون‌تر.
محققان می‌گویند پدرسالاری چین نتیجه سیستم فئودالی بوده است؛ جایی‌که زمین مساوی قدرت بود. فرزندان ذکور زمین را به ارث می‌بردند. در فرهنگ شهری که ارزش از آن تحرک و جنبش است و زمین موضوعیت ندارد، استعداد خانم‌ها بیشتر مورد توجه قرار می‌گیرد.
یک محقق می‌گوید: «در شهرها دختران سود اقتصادی هستند. شهر جایی است که کار فکری از کار بدنی با اهمیت‌تر است. زنان در کار فکری از مردان جلوترند. امروز یک چیز روشن است؛ مردان احساس می‌کنند که زنان قدرت بیشتری از گذشته دارند.»
امروزه در چین دختر و پسر در جایی مانند محل کار آشنا می‌شوند.گفته می‌شود پسر، دختر را انتخاب و دختر همه‌چیز دیگر را انتخاب می‌کند. امروزه بیشتر دختران به نامزدهایشان می‌گویند که اگر خیال می‌کنی با پدر و مادر تو زندگی می‌کنم بهتر است در فکر نامزد دیگری باشی؛ با این اوصاف یک فرهنگ شهری معشوقه‌داری در چین رو به رشد است.
فمینیست‌های چینی از این‌که زنان مورد سوء استفاده قرار می‌گیرند شکایت می‌کنند؛جسم زنان، بیشتر در معرض تماشا قرار گرفته است، درحالی‌که در گذشته این‌گونه نبوده. مجموعه‌ای از زنان، صنعت لذت‌دادن به مردان را تشکیل داده‌اند.
در سال ۱۹۸۰ قانون برای طلاق پروسه‌ای شش‌ماهه در نظر گرفت. پیشتر طلاق دو سال طول می‌کشید و در قانون جدید، طلاق پذیرفته شده بود.
قانون جدید به زوج‌هایی که به زور به عقد هم درآمده بودند اجازه می‌داد جدا شوند. این قانون برای بسیاری از خانم‌ها که شوهرانی هوسباز داشتند مفید واقع شد، اما کمک اصلی این قانون به مردانی بود که در طول انقلاب فرهنگی به اجبار به مزارع فرستاده شده بودند، همان‌جا ازدواج کرده و اکنون پس از انقلاب فرهنگی همسر روستایی خود را نمی‌توانستند به شهر بیاورند.
با رواج اقتصاد بازاری در چین، قانون ۱۹۸۰ توسط مردان، برای طلاق سریع زنان مورد استفاده واقع شد. قانون خانواده با قانون ازدواج متناسب نبود. قانون جدیدی در سال ۲۰۰۱ برای ازدواج تصویب شد که طبق آن داشتن معشوقه یکی از مجوزهای گرفتن طلاق ازسوی زن‌ها تلقی شد و ثبات اقتصادی پس از طلاق را مد نظر قرار داد.
آمار طلاق در شهرهای چین در حال افزایش است که به‌عنوان تطبیق طبیعی شرایط ازدواج توجیه شده است؛ ازدواجی که تصنعی و غیرقابل تحمل بود. امروزه زن‌ها استقلال اقتصادی پیدا کرده‌اند و تحمل رفتار خشن شوهر را ندارند.
در سال ۱۹۵۰ تنها ۲۰درصد درآمد خانواده را زنان کسب می‌کردند. امروزه این رقم به۴۰ درصد رسیده است. در چین مانند بسیاری از کشورهای آسیایی، نمره دختران در کلاس درس از پسرها بیشتر و تعداد دختران دانشگاهی بیش از پسران است.
تحقیقی که در استان گوان دونگ شده، نشان می‌دهد طلاق سه برابر شده و ۷۴ درصد طلاق‌ها از سوی زنانی با تحصیلات دانشگاهی آغاز شده است.
گردآوری و برگردان: احترام دهنوی
منبع: نشریه زنان(Women) و نشریه رایزنی فرهنگی
منبع : ماهنامه چشم انداز ایران


همچنین مشاهده کنید