جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

راه انتخاب همسر


راه انتخاب همسر
ناقص از رحمت حق محروم است
در یک روایت بسیار مهم از ناحیه رسول باکرامت اسلام آمده:
النّاقِصُ مَلْعُونٌ.
ناقص رانده شده از رحمت حق است.
بدون تردید، ناقص کسی نیست که بدون چشم، یا دست و پا، یا نقص دیگر جسمی از مادر به دنیا آمده باشد، ناقص کسی است که به کسب معرفت، و متخلّق شدن به اخلاق حسنه، و آراسته شدن به اعمال صالحه اقدام ننماید، و جز از راه خورد و خواب و لذت و شهوت به خود نرسد.
آری انسان زمینه رسیدن به تمام کمالات و حقایق و واقعیّات را دارد، و باید در این زمینه بکوشد، و جنب و جوش از خود نشان دهد، و تا زنده است به رفع نقایص فکری و روحی و باطنی خود برخیزد، و از توقف و سکون، و تعطیل حرکت و خیزش بپرهیزد، که اگر در مقام رفع نقص برنیاید، و چون آب راکد که عاقبت بدبو و فاسد می شود، معطل بماند ملعون و از رحمت حضرت محبوب رانده می شود.
متأسفانه عده ای عمر خود را در سنین هفتاد و هشتاد می گذرانند ولی هنوز از نظر عقلی و فکری کودک یک ساله، و از نظر عمل و اخلاق همچون طفل پنج ساله اند. اینان در گذرگاه حیات، از مواهب معنوی حق همچون کتب آسمانی نبوت انبیاء امامت امامان و عرفان عارفان واقعی و حکمت حکیمان الهی استفاده نکردند، و چون حیوانات به فربهی خود، و اضافه کردن طول و عرض و حجم بدن پرداختند، و نطفه چند گرمی وجود خود را با خورد و خوراک باد کرده، به وزن هشتاد، نود کیلو رسانده اند!!
اینان می توانستند نهال وجود خود را، تبدیل به شجره طیبه کنند، و از خویشتن خویش منبعی از کمالات و حقایق بسازند، ولی به امور مادی محض مغرور شده جز به ساختن بدن حیوانی به کار دیگر مشغول نشدند، و همچون روز اول ناقص و ندار و فقیر ماندند.
کسب و تجارت مادی دارند، شاغل میز و صندلی هستند، دارای مال و منال و زن و فرزند ولی ناقص اند.
به علت ناقص ماندن، مضرّند، اهل هر نوع گناه و معصیت هستند، به حقوق دیگران تجاوز می کنند، از ظلم و ستم پرهیز ندارند، با کمال بی شرمی از سفره گسترده نعمت حق بهره می برند، ولی با دشمنان خدا یعنی شیاطین جنّی و انسی در تمام زمینه ها همکاری می نمایند.
در روایت دیگری از قول امام هفتم حضرت موسی بن جعفر(علیه السلام) می خوانیم:
مَنِ اسْتَوی یَوْماهُ فَهُوَ مَغْبُونٌ، وَ مَنْ کانَ آخِرُ یَوْمَیْهِ شَرَّهُما فَهُوَ مَلْعُونٌ، وَ مَنْ لَمْ یَعْرِفِ الزِّیادَةَ فی نَفْسِهِ فَهُوَ فی نُقْصان، وَ مَنْ کانَ اِلَی النُّقْصانِ فَالْمَوْتُ خَیْرٌ لَهُ مِنَ الْحَیاةِ.[۱۵۷]
آن که دو روزش مساوی باشد، دچار غبن و خسارت شده، و کسی که پایان دو روزش بدترین زمان آن دو روزش باشد ملعون است، و آن کسی که در وجود خود اضافه ای از واقعیات و کمالات در گذر عمر نبیند ناقص است، و آن که بسوی نقصان روی دارد، مرگ برای او از زندگی بهتر است!!
روایتی نزدیک به همین مضمون نیز از امام به حق ناطق، حضرت صادق(علیه السلام) در کتب پرقیمت شیعه نقل شده.[۱۵۸]
در روایت دیگری از رسول باکرامت اسلام می خوانیم:
اَلْکاسِبُ حَبیبُ اللّهِ.
آنکه در مقام کسب است، حبیب خدا است.
بدون شک بالاترین کسب و برترین تجارت، کسب فضائل، و حقایق، و اقدام برای به دست آوردن معارف، و کمالات و حسنات اخلاقی و انسانی است.
چنین کاسبی همچون رسول خدا، محبوب خدا، و وجودی پرارزش، و موجودی وزین است.
بیائیم از ناقص ماندن بپرهیزیم، از اینکه دو روز ما مساوی باشد، دوری بجوئیم، و از این که دست خود را از کسب کمالات کوتاه نگاه داریم بپرهیزیم، که هرکس در قیامت از امور معنوی و رشد عقلی، و کمالات اخلاقی و عملی کم داشته باشد ملعون و مطرود و مغبون و در ترازوی قیامت سبک وزن، و در نتیجه مستحق عذاب، و آنکه دارای وزن معنوی و به عبارت دیگر سنگینی ایمان و اخلاق و عمل باشد اهل فلاح و نجات و رستگاری و پیروزی است، در این زمینه به دو آیه بسیار مهم از قرآن مجید عنایت کنید:
وَ الْوَزْنُ یَوْمَئِذ الْحَقُّ فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوازینُهُ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ.[۱۵۹]
وَ مَنْ خَفَّتْ مَوازینُهُ فَأُولئِکَ الَّذینَ خَسِرُوا اَنْفُسَهُمْ بِما کانُوا بِآیاتِنا یَظْلِمُونَ.[۱۶۰]
ترازو در روز قیامت حق است، آنان که در آن میزان، ایمان و عمل و اخلاقشان سنگین است اهل فلاح و رستگاری اند.
و آنان که در آن میزان از نظر واقعیات سبک وزنند، وجودشان مبتلای به خسارت است، چرا که متجاوز از حدود خداوند بودند.
● راه کمال
خداوند مهربان در قرآن مجید برای پیمودن راه کمال، به همه انسانها به دست آوردن دو واقعیت را، با لحاظ کردن شرایط الهی و انسانی سفارش می نماید:
پیمودن راه حیات مادی، پیمودن راه حیات معنوی، این دو معنا در چهار آیه از سوره مبارکه آل عمران بیان شده است:
زیّن للنّاس حبّ الشّهوات من النّساء و البنین و القناطیر المقنطرة من الذّهب و الفضة و الخیل المسوّمة و الانعام و الحرث ذلک متاع الحیوة الدّنیا و الله عنده حسن المآب.
قل اَؤنبّئکم بخیر من ذلکم للّذین اتّقوا عند ربّهم جنّات تجری من تحتها الانهار خالدین فیها و ازواج مطهّرة و رضوان من الله و الله بصیر بالعباد.
الّذین یقولون ربّنا انّنا آمنّا فاغفر لنا ذنوبنا و قنا عذاب النّار.
الصّابرین و الصّادقین و القانتین و المنفقین والمستغفرین بالاسحار.[۱۶۱]
زینت داده شد برای همه انسانها، دوست داشتن خواسته ها و امیال، که عبارت است از میل به زنان و فرزندان، و ثروت فراوان از طلا و نقره، و اسبهای
نشاندار، و چهارپایان و زراعت و کشاورزی، این است آنچه موجب بهرهوری انسانها در چهارچوب حیات دنیائی است، و نزد خداوند بازگشتگاه نیکوست، که عبارت است از جنّت لقاء و نعمت ابد و جاوید حق در بهشت عنبر سرشت. بگو ای رسول من، شما انسانها را به بهتر از اینها خبر دهم ؟ برای آنان که در تمام برنامه های زندگی، از تشکیل خانواده و زن و فرزندداری، و کسب مال و بدست آوردن احشام و زراعت، و رابطه بین خود و تمام مردم تقوای الهی پیشه کردند، و در انجام هر برنامه ای از دستورات حق پیروی نموده، و از هوای نفس و شهوات حرام و خواسته های شیاطین خود را حفظ کردند و راه پرهیزکاری پیش گرفتند، بهشت هائی نزد پروردگارشان دارند که نهرها از زیر آن جاری است، و برای آنان ازواج پاک و رضوان الهی است، و خداوند آگاه به وضع بندگان است، آنان که می گویند : پروردگارا ایمان آوردیم، پس گناهان ما را مورد مغفرت قرار بده، و ما را از عذاب روز قیامت در پناهت نگهدار.
عباد خدا آنان هستند که علاوه بر این واقعیات، در تمام حوادث اهل صبر و استقامت، و صدق و راستی، و بندگی و عبادت، و انفاق و استغفار در وقت سحرند.
فعل « زیّن » در آیه شریفه از نظر ادبی مجهول آمده، مجهول آورده شدن فعل، شاید برای نشان دادن ارزش و عظمت برنامه باشد، بدین جهت باید گفت فاعل فعل حضرت حق است، اوست که آن واقعیات را برای تمام انسانها آراسته، تا نسبت به میل خود در برابر آنها شائق و راغب و عاشق و دلباخته باشند، و از طریق این عشق و رغبت به تشکیل زندگی از طریق ازدواج و کسب مال و منال و تسخیر کردن حیوانات، و آباد کردن زمین برخیزند، و از این راه به بهرهوری از حیات مادی برسند، و از جهت دیگر آراسته به تقوا، ایمان، دعا، ترس از عذاب آخرت شده، و به کسب صبر و صدق و عبادت و انفاق و استغفار برخیزند، تا به بهشت حق و رضای دوست و همسران پاکیزه آخرتی برسند.
در هر صورت بر اساس آیات کریمه قرآنیه، ظرافت خلقت زن، چهره زیبای وی، وقار و حیای ذاتی او، صدای لطیف و جاذب این موجود، راه رسم طنّازی و عشوه گری این مخلوق فوق العاده، همه و همه از موجبات آراستگی و زینت اوست، که باعث دلربائی، و دلبری و جذب میل و شهوت مرد، و علّت بسیار مهم علاقه او و عشق وی به انتخاب زن و تشکیل زندگی و فرزنددار شدن، و فعالیت و کوشش کسبی و تجارتی و زراعتی برای تأمین حیات مادی، و تداوم حیات خانه و خانواده است، و این راهی است که اگر توأم با تقوا و دوری از گناه و معصیت، و همراه با ایمان و مناجات و صبر و صدق و عبادت و انفاق و استغفار در سحر گردد، سعادت دنیا و آخرت، و خیر مادی و معنوی تأمین می شود، و انسان از امور لذت بخش دنیا، و منافع سرشار و ابدی آخرت و از همه مهمتر رضوان و رضایت حضرت محبوب برای ابد بهره مند می گردد.
● راه انتخاب همسر در اسلام
راه انتخاب همسر در ادیان و مکاتبی که رنگ و بوی وحی را از دست داده اند، یا از ابتدا از ویژگی آسمانی بودن محروم بودند، با راه انتخاب همسر در فضای ملکوتی اسلام فرق می کند.
اسلام به مرد مسلمان و انسان مؤمن اجازه انتخاب هر زنی را که بخواهد نمی دهد، چنانکه به زن مسلمان و بانوی مؤمنه اجازه اختیار هر شوهری که بخواهد نمی دهد، چرا که در انتخاب و اختیار همسر باید خیر دنیا و آخرت، و سعادت امروز و فردای انسان ملاحظه شود، و پاک ماندن انسان از آلودگیها و پاکیزه ماندن زندگی از برنامه های شیطانی لحاظ گردد، زیرا در بنای ازدواج در اسلام فقط شهوت و تمتع و لذت بدنی و مادی منظور نیست، بلکه هدف اسلام از مسئله ازدواج حفظ دین زنان و مردان، و ساخته شدن خانه ای الهی، و بوجود آمدن فرزندانی شایسته، و تأمین رضایت حق است، به همین خاطر در چنین چهارچوبی اصل ازدواج، آئین همسرداری، عشقورزی به زن شرعی، تأمین نیاز جنسی به هر اندازه ای که مزاج مرد و زن اقتضا کند، رعایت حقوق، فرزنددار شدن، تربیت اولاد، و به عهده داشتن وظایف لازم، و کار و کوشش و کسب برای تأمین مسکن و لباس و تغذیه زن و بچه به عنوان عبادت خدا شناخته شده، و برای هر قدمی که انسان در این زمینه برمی دارد اجر عظیم و ثواب زیاد منظور شده است.
اینجاست که معجزه اسلام در اصرار به مسئله کفویّت روشن می شود، و انسان در برابر شرایط الهی ازدواج که در اسلام مطرح است با تمام وجود به خضوع وادار می شود، که اگر آن شرایط الهی و معنوی لحاظ نشود، از سر و روی زندگی شرّ و فتنه برخواهد خاست، و فضای خانه به فضائی پر از عذاب و رنج، و درد و محنت، و تأسف و غصّه تبدیل خواهد شد، و کار به طلاق و جدائی یا تلخی همیشگی و یا اگر ظرفیتی در کار نباشد به جنون و دیوانگی و یا خودکشی یکی از طرفین منجرّ
خواهد گشت.
از زنی که به رشد عقل و فکر خود با کسب معرفت، و به کمال خود با کسب ایمان و اخلاق و تقوا کمک نکرده باید پرهیز کنید، و از ازدواج با چنین زنی خودداری نمائید، زنی که در خانواده ای به دور از خداپرستی، و اخلاق و تقوا، و توحید و عبادت بار آمده و برای مرد جز فتنه و فساد، و هلاکت و تباهی
چیزی ندارد.
روایت بسیار مهم و فوق العاده ای در این زمینه از حضرت باقر (علیه السلام) بدین صورت نقل شده :
مَرَّ رَسُولُ اللّهِ عَلی نِسْوَة فَوَقَفَ عَلَیْهِنَّ ثُمَّ قالَ: مَا رَأَیْتُ نَواقِصَ عُقُول وَ دین اَذْهَبَ بِعُقُولِ ذَوِی الاَْلْبابِ مِنْکُنَّ، اِنّی قَدْ رَأَیْتُ اَنَّکُنَّ اَکْثَرُ اَهْلِ النّارِ عَذاباً فَتَقَرَّبْنَ اِلَی اللّهِ مَا اسْتَطَعْنَ...[۱۶۲]
رسول خدا به عده ای از زنان گذشت، ناگهان ایستاد و به آنان خطاب کرد، چون شما جمعیتی با نقصان عقل و دین ندیدم که عقل خردمندان را از دست آنان بگیرد، من چنین دیدم که عذاب شما از تمام دوزخیان بیشتر است، من به شما سفارش اکید می کنم که به حضرت حق، با تکمیل ایمان و کسب معرفت، و آراسته شدن به حسنات تقرب جوئید.
امام صادق (علیه السلام) فرمود :
اَغْلَبُ الاَْعْداءِ لِلْمُؤَمِنِ زَوْجَةُ السُّوءِ.[۱۶۳]
کوبنده ترین دشمن مؤمن همسر بد است.
در روایت دیگری آمده :
اَوَّلُ ما عُصِیَ اللّهُ عَزَّ وَجَلَّ بِسِتِّ خِصال: حُبُّ الدُّنْیا، وَ حُبُّ الرِّئاسَةِ، وَ حُبُّ النَّوْمِ، وَ حُبُّ النِّساءِ وَ حُبُّ الطَّعامِ، وَ حُبُّ الرّاحَةِ.[۱۶۴]
نخستین مایه گناه، که نسبت به آن عصیان و معصیت حق صورت گرفت شش چیز است :
دنیاپرستی، ریاست پرستی، عشق به خواب، زن پرستی، شکم پرستی، راحت طلبی.
بنابراین خود را در انتخاب همسر، به شرایطی که اسلام اعلام فرموده، و اینجانب آن شرایط را از طریق روایات بیان خواهم کرد، مقید نمائید، و سعی کنید زیبائی تنها، و عشق به زن گرفتن، و چشم دوختن به مال و ثروت زن، برای شما موجب انتخاب همسر نشود.
رسول حق فرمود :
زن را برای مال و جمالش انتخاب نکنید، مالش موجب طغیان و جمالش
مایه تباهی است، در ازدواج دین و ایمان زن را لحاظ کنید.[۱۶۵]
رسول خدا در روایتی فرمود :
اِنْ کانَ الشُّؤْمُ فی شَیْء فَفِی النِّساءِ.[۱۶۶]
اگر شومی در چیزی باشد، در زنان است.
آری زنی که از معرفت و ایمان و اخلاق و خوشرفتاری، و وقار و کرامت برخوردار نباشد، شوم و موجب تباهی زندگی و هلاکت شوهر است.
و نیز آن حضرت فرمود :
شَرُّ الاَْشْیاءِ الْمَرْأَةُ السُّوءُ.[۱۶۷]
بدترین اشیاء زن بد است.
●داستانی حیرت آور
در تفسیر ابوالفتوح رازی آمده : جوانی در اوقات نماز بالای مأذنه مسجد اذان می گفت، یک روز در حال اذان گفتن به خانه های اطراف مسجد نظر انداخت، نظری که اسلام از بابت مصلحت انسان و حفظ وی از فتنه ها حرام کرده است .
ناگهان دیده اش در خانه ای به دختری نیکو منظر و صاحب جمال افتاد، دل به او داد، پس از اذان در آن خانه را کوبید، صاحب خانه در را باز کرد، جوان به او گفت اگر دختر به شوهر می دهید، من به او مایلم، صاحبخانه گفت ما « آسوری » مذهبیم، اگر مذهب ما را انتخاب کنی من از اینکه دخترم را به تو تزویج کنم منعی نمی بینم .
جوان که دل به زیبائی و جمال دوخته بود، و از انتخاب هم کفو روی گردانده بود، و دلاّلِ خود را در ازدواج چشم و شهوت و جمال و زیبائی قرار داده بود، از پذیرش شرط پدر دختر استقبال کرد، از اسلام دست برداشت، به شرک روی آورد، به روز عقد دختر ازبالای پله های خانه با سر به زمین آمد وبه هلاکت ابدی دچارشد!
● شرایط اسلامی و انسانی در انتخاب همسر
لازم است خانواده های عزیز قبل از ازدواج دختر و پسر، زمینه دیدار آن دو را با هم فراهم نمایند، در این زمینه خواندن عقد و ایجاد محرمیّت لازم نیست، این واقعیتی است که اسلام آن را اجازه می دهد، و فقه اسلامی آن را بی مانع می داند، این دیدار برای هر دو ضروری است، تا با دیدن یکدیگر کمالات و عیوب ظاهری را بفهمند، و سپس در تصمیم گیری اقدام نمایند، علاوه راه ردّ و ایراد و اشکال تراشی را برای بعد از ازدواج ببندند، البته در این دیدار باید قصد و نیت ازدواج، و پسند و عدم پسند مطرح باشد، تا فضای برنامه از معصیت حق پاک بماند، به روایاتی که در این زمینه وارد شده عنایت کنید :
قالَ النَّبِیُّ لِلْمُغیرَةِ بْنِ شُعْبَةَ وَ قَدْ خَطَبَ إِمْرَأَةً لَوْ نَظَرْتَ اِلَیْها فَإِنَّهُ اَحْری اَنْ یَدُومَ بَیْنَکُما.[۱۶۸]
رسول حق به مغیرة بن شعبه که با زنی ازدواج کرده بود فرمود : اگر قبلاً او را می دیدی امید توافق و سازش در بین شما بیشتر بود.
محمد بن مسلم می گوید از حضرت باقر (علیه السلام) پرسیدم :
عَنِ الرَّجُلِ یُریدُ اَنْ یَتَزَوَّجَ الْمَرْأَةَ أَیَنْظُرُ اِلَیْها ؟ قالَ نَعَمْ اِنَّما یَشْتَریها بِاَغْلَی الثَّمَنِ.[۱۶۹]
مردی که می خواهد ازدواج کند، حق دارد زن مورد نظر برای ازدواج را ببیند ؟ فرمود : آری به گران ترین قیمت می خرد، چرا حقّ دیدن نداشته باشد ؟
حسن سری گوید :
قُلْتُ لاَِبی عَبْدِاللّهِ الرَّجُلُ یُریدُ اَنْ یَتَزَوَّجَ الْمَرْأَةَ یَتَأَمَّلُها وَ یَنْظُرُ اِلی خَلْفِها وَ اِلی وَجْهِها ؟ قالَ نَعَمْ لا بَأْسَ اَنْ یَنْظُرَ الرَّجُلُ اِلَی الْمَرْأَةِ اِذا اَرادَ اَنْ یَتَزَوَّجَها یَنْظُرُ اِلی خَلْفِها وَ اِلی وَجْهِها.[۱۷۰]
به حضرت صادق(علیه السلام) عرضه داشتم برای مرد جایز است پیش از ازدواج در وجود زن دقت کند، پشت سر و صورتش را ببیند ؟ فرمود : آری مانعی ندارد که زن مورد نظر را از پشت سر یا جلوی رو ببیند.
و مردی به امام ششم گفت :
اَیَنْظُرُ الرَّجُلُ اِلَی الْمَرْأَةِ یُریدُ تَزْویجَها فَیَنْظُرُ اِلی شَعْرِها وَ مَحاسِنِها قالَ لا بَأْسَ بِذلِکَ اِذا لَمْ یَکُنْ مُتَلَذِّذاً ـ وَ فی خَبَر : وَ تَقُومُ حَتّی یَنْظُرَ اِلَیْها ؟ قالَ نَعَمْ وَ تُرَقِّقُ لَهُ الثِّیابَ.[۱۷۱]
جائز است مرد موی سر و زیبائیهای زنی را که می خواهد بگیرد، ببیند ؟ فرمود : اگر منظور آگاهی از خصوصیات اوست اشکال ندارد، در خبر دیگری آمده که از حضرت سئوال شد، جایز است زن بایستد تا مرد او را نظر کند، فرمود : آری، بلکه پوشیدن لباس نازک هم در آن وقت مانعی ندارد.
وَ قالَ (صلی الله علیه وآله وسلم) لِصَحابِیٍّ خَطَبَ إِمْرَأَةً : أُنْظُرْ اِلی وَجْهِها وَ کَفَّیْها.[۱۷۲]
رسول خدا به مردی از صحابه که زنی را خواستگاری کرده بود فرمود : صورت و دستهای او را ببین.
امثال این روایات می خواهد بگوید اگر کسی زنی را برای همسری انتخاب کرد پس از بررسیهای لازم در رابطه با خانواده و اخلاق و ایمان او، مانعی ندارد برای آگاهی از خصوصیات بدنی او نظیر مو، قیافه، زیبائی، قد و قامت، اندام، وی را ببیند، مبادا نقص و عیبی در وجود او باشد، یا موردی در او ببیند که باعث دلسردی، یا موجب تفرقه شود، نه اینکه حق دارد خانه به خانه برود، و ناموس اسلام را یک به یک از نظر بگذراند، و سراپای همه را دقت نماید تا اگر خواست یکی را از آن میان انتخاب کند .[۱۷۳]
چون زن را پسندید، و مایل به ازدواج با او شد در عین زیبائی زن، و آراسته بودنش به جمال و کمال، و دلبری و طنازی وی، نیت خود را در ازدواج با او برای خدا قرار دهد، و به عنوان عمل به دستور و فرمان حضرت حق و اجرای سنت انبیاء الهی، بخصوص رسول باکرامت اسلام قدم بردارد.
در این زمینه یعنی اقدام برای ازدواج به قصد قربت و به نیت جلب خوشنودی حق روایت بسیار مهمی از رسول خدا نقل شده :
مَنْ نَکَحَ لِلّهِ وَ أَنْکَحَ لِلّهِ اِسْتَحَقَّ وِلایَةَ اللّهِ.[۱۷۴]
آنکه برای خدا ازدواج می کند، و برای فراهم کردن وسیله ازدواج دیگران محض خدا قدم برمی دارد استحقاق قرار گرفتن در ولایت خدا را پیدا می کند .
آری چنین انسانهای بافضیلتی مشمول این آیه شریفه می گردند :
الله ولیّ الّذین آمنوا یخرجهم من الظّلمات الی النّور.[۱۷۵]
خداوند سرپرست کسانی است که ایمان آوردند، آنان را از ظلمت جهل، ظلم، ضعف روحی، بداخلاقی، سستی در عمل به نورانیت فهم و بصیرت، عدالت، قوت قلب خوش خلقی و قدرت در عمل می برد.
خداوند داشتن زن و فرزند را دوست دارد، به همین خاطر در سن پیری به زکریا، یحیی و به ابراهیم، اسماعیل را عنایت فرمود، و در آیه ای از کتابش به رسول مطهّرش فرمود :
و لقد ارسلنا رسلاً من قبلک و جعلنا لهم ازواجاً و ذریّة.[۱۷۶]
و به تحقیق رسولانی برای هدایت مردم، پیش از تو فرستادیم و برای آنان زنان و فرزندان قرار دادیم.
عجله در ازدواج کار صحیحی نیست، در معارف اسلامی آمده که : عجله کار شیطان است، انتخاب همسر باید بادقت و وقت گذاری و مشورت، و شناخت لازم از او و خانواده اش صورت بگیرد، مبادا که در این زمینه خسارتی به طرفین وارد شود، و ضربه روحی و روانی ببار آید.
حضرت صادق (علیه السلام) در این زمینه فرموده :
اِنَّما الْمَرْأَةُ قِلادَةٌ فَانْظُرْ ما تَتَقَلَّدُ...[۱۷۷]
همانا زن گردن بند است، دقت کن چه گردن بندی بر گردن زندگی و حیات خود می افکنی.
در روایاتی که از رسول حق و اهل بیت طاهرین آن حضرت در کتابهای پرارزش شیعه آمده خصوصیات زنی که لایق همسری مرد مؤمن و جوان مسلمان است و با ظرافت و دقت کامل بیان شده :
رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود :
اِذا اَرادَ اَحَدَکُمْ اَنْ یَتَزَوَّجَ الْمَرْأَةَ فَلْیَسْأَلْ عَنْ شَعْرِها کَما یَسْأَلُ عَنْ وَجْهِها فَاِنَّ الشَّعْرَ اَحَدُ الْجَمالَیْنِ.[۱۷۸]
به هنگامی که یکی از شما قصد ازدواج با زنی را داشت، ( در صورت پیش آمدن مانع از دیدن او ) از مویش تحقیق کند، چنانکه از رویش، چه مو هم یکی از مایه های زیبائیست.
جابر بن عبد اللّه انصاری گوید : با رسول خدا نشسته بودیم، سخن از زنان، و برتری بعضی از آنان بر بعض دیگر به میان آمد، رسول الهی فرمود، من در این زمینه با شما سخن بگویم ؟ عرضه داشتم آری.
فرمود : بهترین زنان شما زنی است که فرزند آورد، مهربان باشد، از پاکدامنی نصیب داشته، نزد فامیل خود عزیز و محترم، و در برابر شوهر متواضع و فروتن باشد.
برای شوهر زینت کند، و نسبت به دیگران باوقار و بی اعتنا دیده شود، سخن شوهر را بشنود، و از وی فرمان ببرد، در خلوت در اختیار او باشد، ولی مانند مردان مبتذل نباشد .[۱۷۹]
ـ امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود :
خَیْرُ نِسائِکُمْ اَلْخَمْسُ فَقیلَ مَا الْخَمْسُ قالَ : اَلْهَیِّنَةُ اللَّیِّنَةُ الْمُواتِیَةُ الَّتی اِذا غَضِبَ زَوْجُها لَمْ تَکْتَحِلْ بِغُمْض حَتّی یَرْضی، وَ الَّتی اِذا غابَ زَوْجُها حَفِظَتْهُ فی غَیْبَتِهِ فَتِلْکَ عامِلَةٌ مِنْ عُمّالِ اللّهِ لا تَخیبُ.[۱۸۰]
بهترین زنان شما پنج گونه اند، گفته شد پنج گونه کدام است ؟ فرمود : آسان گیر، نرم خو، بساز، چون شوهر به خشم آید نیارامد تا خوشنودی او را فراهم آورد، در غیاب شوهر حیثیت او را حفظ کند، این زن از عمّال حق است و از لطف پروردگار ناامید نشود.
حضرت باقر (علیه السلام) فرمود :
أَتی رَجُلٌ رَسُولَ اللّهِ (صلی الله علیه وآله وسلم) یَسْتَأْمِرُهُ فِی النِّکاحِ فَقالَ : نَعَمْ اِنْکِحْ وَ عَلَیْکَ بِذَواتِ الدّینِ تَرِبَتْ یَداکَ وَ قالَ اِنَّما مَثَلُ الْمَرْأَةِ الصّالِحِةِ مَثَلُ الْغُرابِ الاَْعْصَمِ الَّذی لا یَکادُ یُقْدَرُ عَلَیْهِ قالَ : وَ مَا الْغُرابُ الاَْعْصَمُ ؟ قالَ اَلاَْبْیَضُ اِحْدی رِجْلَیْهِ.[۱۸۱]
مردی با رسول خدا در مسئله ازدواج مشورت کرد، حضرت فرمود : ازدواج کن، ولی با زن دیندار، خدایت خیر دهد، زن شایسته مانند کلاغ اعصم است که دسترسی به او آسان نیست، عرضه داشت کلاغ اعصم کدام است ؟ فرمود کلاغی که یک پایش سپید است.
ابراهیم کرخی گوید به حضرت صادق (علیه السلام) گفتم : همسرم از دنیا رفت ، زنی همدم و همساز بود، اینک به فکر ازدواج هستم، حضرت فرمود
أُنْظُرْ أَیْنَ تَضَعُ نَفْسَکَ وَ مَنْ تُشْرِکُهُ فی مالِکَ وَ تُطْلِعُهُ عَلی دینِکَ وَ سِرِّکَ وَ اَمانَتِکَ فَإِنْ کُنْتَ لابُدَّ فاعِلاً فَبِکْراً تُنْسَبُ اِلَی الْخَیْرِ وَ اِلی حُسْنِ الْخُلُقِ.[۱۸۲]
کمال دقت را به خرج بده که وجودت را کجا قرار می دهی و چه کسی را شریک مال و آگاه بر دین و بر اسرار و امانت خود می نمائی، اگر از ازدواج چاره ای نداری، دوشیزه ای پیدا کن نیک رفتار و خوش اخلاق.
رسول حق (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود :
إِنَّ مِنَ الَقِسَمِ الْمُصْلِحِ لِلْمَرْءِ الْمُسْلِمِ اَنْ تَکُونَ لَهُ اِمْرَأَةٌ اِذا نَظَرَ اِلَیْها سَرَّتْهُ، وَ اِنْ غَابَ حَفِظَتْهُ، وَ اِنْ اَمَرَها أَطاعَتْهُ.[۱۸۳]
از مقدرات الهی برای مرد مسلمان که وضع او را اصلاح می کند، زنی است که چون شوهر بر وی نظر کند خرسند شود، در غیاب او آبرویش را حفظ کند، و در حضور وی فرمانش را اطاعت نماید.
رسول خدا (علیه السلام) فرمود :اَفْضَلُ نِساءِ أُمَّتی أَصْبَحُهُنَّ وَجْهاً وَ أَقَلُّهُنَّ مَهْراً.[۱۸۴]
برترین زنان امّتم زیباترین آنان و کم مهریه ترینشان هستند.
عَنْ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ (علیه السلام) أَنَّ رَسُولَ اللّهِ (صلی الله علیه وآله وسلم) قالَ : أَخْبِرُونی أَیُّ شَیْء خَیْرٌ لِلنِّساءِ ؟ فَقالَتْ فاطِمَةُ (علیها السلام) أَنْ لا یَرَیْنَ الرِّجالَ وَ لا یَراهُنَّ الرِّجالُ فَأَعْجَبَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه وآله وسلم) وَ قالَ إِنَّ فاطِمَةَ بَضْعَةٌ مِنّی.[۱۸۵]
امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود: رسول خدا به مردم گفت: به من خبر دهید چه چیزی برای زنان بهتر است ؟ فاطمه(علیها السلام) پاسخ داد مردان را نبینند، و مردان هم آنها را نبینند « هرزه و بی بند و بار غیر مقید به مسائل شرعی و اخلاقی نباشد » رسول حق از این جواب شگفت زده شد و فرمود: فاطمه پاره تن من است!!
قالَ الصّادِقُ (علیه السلام) :خَیْرُ نِسائِکُمُ الَّتی اِنْ أُعْطِیَتْ شَکَرَتْ وَ اِنْ مُنِعَتْ رَضِیَتْ.[۱۸۶]
امام صادق(علیه السلام)فرمود: بهترین زنان شما زنی است که اگر مال دراختیارش گذاشتی سپاسگزاری کند، و اگر به مصلحتی از وی منع نمودی خوشنود و راضی باشد.
ـ امام ششم(علیه السلام) فرمود:
خَیْرُ نِسائِکُمُ الطَّیِّبَةُ الرّیحِ، الطَّیِّبَةُ الطَّبیخِ الَّتی اِذا أَنْفَقَتْ، أَنْفَقَتْ بِمَعْرُوف وَ اِذا أَمْسَکَتْ، أَمْسَکَتْ بِمَعْرُوف فَتِلْکَ عامِلٌ مِنْ عُمّالِ اللّهِ وَ عامِلُ اللّهِ لا یَخیبُ وَ لا یَنْدَمُ.[۱۸۷]
بهترین زنان شما زنی است که خوشبو و خوش پخت و پز باشد، بجا خرج کند، و بجا امساک نماید، چنین زنی از کارکنان حق است، و عامل حق را ناامیدی و پشیمانی نیست.
رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود :
أَعْظَمُ النِّساءِ بَرَکَةً أَیْسَرُهُنَّ مَؤُونَةً.[۱۸۸]
پربرکت ترین همسر، زنی است که برای شوهر هزینه اش کمتر باشد.
ـ امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود :
خَیارُ خِصالِ النِّساءِ شِرارُ خِصالِ الرِّجالِ: الزَّهْوُ وَ الْجُبْنُ وَ الْبُخْلُ فَإِذا کانَتِ الْمَرْأَةُ ذاتَ زَهْو لَمْ تُمَکِّنْ مِنْ نَفْسِها، وَ اِذا کانَتْ بَخیلَةً حَفِظَتْ مالَها وَ مالَ بَعْلِها وَ اِذا کانَتْ جَبانَةً فَرِقَتْ مِنْ کُلِّ شَیْء یُعْرَضُ لَها.[۱۸۹]
بهترین ویژگیهای زن در فضای زناشوئی و شوهرداری بدترین صفات مرد است: کبر، ترس، بخل، اگر زن متکبر باشد تسلیم غیرشوهر نمی شود، اگر بخیل باشد مال خود و شوهر را حفظ می کند، و اگر ترسو باشد از هر پیش آمدی بیمناک می شود و در صدد حفظ خود بر می آید، و در نتیجه به دام دیگران نمی افتد.
رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود :
تَزَوَّجُوا الاَْبْکارَ فَإِنَّهُنَّ أَعْذَبُ أَفْواهاً، وَ اَرْتَقُ أَرْحاماً، وَ أَسْرَعُ تَعَلُّماً، وَ أَثْبَتُ لِلْمَوَدَّةِ.[۱۹۰]
با دختران بکر و دست نخورده ازدواج کنید که دهانهای گواراتر، و رحِم های جمع تر دارند، یادگیری آنان سریع تر، و عشق و علاقه آنان به شوهر و زندگی پایدارتر است.
ـ امام صادق (علیه السلام) فرمود :
خَیْرُ نِسائِکُمُ الَّتی اِذا خَلَتْ مَعَ زَوْجِها خَلَعَتْ لَهُ دِرْعَ الْحَیاءِ وَ اِذا لَبِسَتْ لَبِسَتْ دِرْعَ الْحَیاءِ.[۱۹۱]
بهترین زنان شما زنی است که چون با شوهر خلوت کند و جامه از تن برگیرد پرده حیا را نسبت به شوهر خود به دور افکند « همه گونه و به هر شکل در اختیار شوهر باشد » و چون جامه بر تن پوشد، لباس حیا را نیز همراه آن بپوشد.
این است خصوصیاتی که باید در زن مسلمان و دوشیزه مؤمنه باشد، و بر
جوانان عزیز مؤمن و مسلمان فرض است که به هنگام آماده شدن برای ازدواج از این خصوصیات که با حذف مکررات آن در روایات حدود چهل ویژگی است جستجو کنند، چنانچه در حد قابل قبول در دوشیزه ای یافتند او را برای همسری خود و مادری فرزندانشان انتخاب کنند، و بر این معنی سعی داشته باشند که در این زمینه دچار سخت گیری بیجا و وسواس در انتخاب نگردند، که وسواس و دقت زیاد کار را سخت و زمینه ازدواج را به بن بست دچار می کند.
منبع : آتی بان


همچنین مشاهده کنید