پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


جوان امروز و ازدواج


جوان امروز و ازدواج
جامعه‌ای را تصور کنید که در آن یک سازمان دولتی برای ازدواج جوانان سیاستگذاری و برنامه‌ریزی می‌کند!
نمی‌دانم شما در هنگام تجسم چنین جامعه‌ای به چه مسائلی توجه می‌کنید ولی آنچه ذهن من را به‌خود مشغول کرده این است که مشکل جوانان این جامعه حتما باید فقط انتخاب شریک آینده زندگی باشد که سازمان‌های دولتی برای کمک به آنها وارد عمل شده‌اند. این موضوع وقتی تامل‌‌برانگیزتر می‌شود که بدانید جوانانی که سازمان‌های دولتی قرار است به آنها در ازدواج‌شان کمک کنند، جوانان ایرانی هستند!
جوانانی که مشکل آنها در عصر حاضر نه پیدا کردن یک شریک زندگی بلکه بیکاری، ناتوانی در تهیه مسکن و تورم فزاینده‌ای است که روزبه‌روز موانع بیشتری بر سر راه آنها در تشکیل خانواده به‌وجود می‌آورد. مشکلاتی که اگر جوانانی بتوانند آنها را برای شروع زندگی مشترکشان پشت‌سر بگذارند هیچ تضمینی وجود ندارد که بتوانند در آینده نیز بر آنها غلبه کرده و در نهایت ممکن است زندگی‌شان قربانی همین مشکلات شود. در این میان فقط مسئله زمان مطرح است!
● آنچه جوان ایرانی از آن می‌ترسد
می‌گویند ازدواج یک قرارداد شخصی است که بین افراد مستقل در جامعه برقرار می‌شود؛ قراردادی که بیشتر در مرزهای خصوصی افراد خلاصه می‌شود و ارتباط زیادی با حوزه‌های عمومی که دولت در آن ایفای نقش می‌کند ندارد. در جامعه‌ای مثل ایران که جوانان آن نگاهی خاص به مسئله ازدواج دارند اگر دستگاه‌های اجرایی به وظایف خود در زمینه‌هایی مانند اشتغال‌زایی، تامین مسکن، فراهم کردن شرایطی برای ادامه تحصیل حین ازدواج و... عمل کنند، جوانان خودبه‌خود وارد این جریان می‌شوند و اقدام به تشکیل خانواده‌ای برای خود می‌کنند ولی هنگامی که تمام شرایط برای جوان ایرانی علیه ازدواج است، این موضوع رنگ و بوی متفاوتی پیدا می‌کند.
در چنین شرایطی اگر قرار باشد یک سازمان خاص (سازمان ملی جوانان) عهده‌دار تعیین خط‌مشی در این زمینه باشد، جوانان ممکن است احساس کنند که دولت به جای اینکه سعی در برطرف کردن مشکلات آنها داشته باشد می‌خواهد مطالبات او را به‌خودش بازگرداند و در ضمن او را مسئول چیزی کند که درصورت محقق بودن زمینه‌های آن خودش به‌طور طبیعی انجام خواهد داد.
در واقع مشکل امروز جوان ایرانی نه ناتوانی در پیدا کردن یک شریک مناسب برای زندگی، بلکه مشکل او ناشی از عدم‌برنامه‌ریزی‌های مناسب دولتی و اجتماعی برای فراهم ساختن زیربناهایی مانند، اشتغال، مسکن و... سایر مسائلی است که هر کدام از آنها ستونی هستند که بنیان خانواده روی آنها شکل می‌گیرد.
برای مثال جوانی که این روزها می‌خواهد ازدواج کند وقتی که می‌بیند پدرش از خود خانه‌ای ندارد که بتواند حتی درصورت رضایت همسرش با او در اتاقی در خانه پدری‌اش زندگی کند یا جوان دیگری که وقتی سری به بنگاه‌های مسکن می‌زند و خبری از قیمت‌ها می‌گیرد می‌بیند که پول لازم را برای تامین یک منزل مستقل ندارد، چرا باید انگیزه‌ای برای ازدواج داشته باشد؟ جوان دیگری را در نظر بگیرید که در سن مناسب ازدواج است ولی کارخانه یا اداره‌ای که او در آنجا مشغول است با وی قراردادی منعقد نمی‌کند که او بتواند برای تامین زندگی‌اش روی آن حساب کند.
او که هر روز شاهد تعدیل نیرو در ادارات و کارخانه‌هاست، چطور می‌تواند برای آغاز یک زندگی مشترک که اولین شرط آن تامین هزینه است، روی شغلی حساب کند که ممکن است فردا روزی دیگر برای او وجود نداشته باشد.
جوان ایرانی وقتی چنین شرایطی را کنار یکدیگر قرار می‌دهد چگونه می‌تواند به برنامه‌های یک سازمان دولتی برای آغاز یک زندگی حساب کند؟ سازمانی که معلوم نیست چقدر برای عملی کردن برنامه‌های خود بودجه در اختیار دارد؛ سازمانی که معلوم نیست آیا در برنامه‌ریزی‌های آن برای ترغیب جوانان به ازدواج مولفه‌هایی نظیر شغل، مسکن و... در نظر گرفته شده‌اند یا خیر؟ و در نهایت سازمانی که حتی درصورت تاسیس آن معلوم نیست با چه معیارهایی قرار است عملکرد آن را در زمینه ازدواج جوانان مورد ارزیابی قرار گیرد؟
چگونه می‌توان در این شرایط از جوانی انتظار داشت که شاهد نابسامانی‌ها و مشکلات بسیاری بر سر راه ازدواج باشد، ولی بدون اینکه قدرت بر طرف کردن آنها را داشته باشد (تنها به امید بهبود شرایط و وعده‌هایی که یک سازمان دولتی می‌دهد آن هم وقتی هزاران متقاضی برای استفاده از آنها در نوبت هستند) باز تصمیم به ازدواج بگیرد؟ چگونه می‌توان از جوان امروزی انتظار داشت وقتی که می‌بیند از هر ۵ ازدواج یکی به‌دلیل مشکلات معیشتی به طلاق منجر می‌شود، باز تصمیم به ازدواج بگیرد.
چه تضمینی برای او وجود دارد که او در آینده‌ای نه چندان دور یکی از همان افرادی نباشد که قرعه به نام او می‌افتد؟ چنین جوانی وقتی می‌شنود که مدیرکل پیگیری و هماهنگی امور استان‌ها و سازمان‌های قوه قضائیه ترک نفقه را علت ۶۷ درصد طلاق‌ها در کشور عنوان کرده، چطور می‌تواند به‌خود در تامین هزینه‌های زندگی همسرش اطمینان پیدا کند؟ وقتی به چنین موضوعاتی می‌اندیشیم، می‌بینیم معاون رئیس‌جمهور و رئیس سازمان ملی جوانان راست گفته که اگر سازمان مستقلی تنها برای ازدواج جوانان ایجاد شود، باز هم کم است.
دکتر عباس محمدی‌اصل
مدرس دانشگاه علامه طباطبایی
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید