جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


اهمیت زمان در برنامه‌ریزی خانواده


اهمیت زمان در برنامه‌ریزی خانواده
● انواع برنامه‌ریزی در خانواده
۱) برنامه‌ریزی بلند مدت:
در این نوع برنامه‌ریزی، خانواده با توجه به منابعی که در اختیار دارد، هدف‌های بلند مدت خود را تعیین می‌کند. از این رو، یک‌ شبه نمی‌توان به هدف‌ها و برنامه‌ریزی‌های بلند مدت در خانواده دست یافت و باید برای نتیجه بهتر، برنامه‌ریزی میان مدت و کوتاه مدت را نیز در نظر گرفت.
۲) برنامه‌ریزی میان مدت:
برنامه‌ریزی میان مدت خانواده باید در راستای برنامه‌ریزی بلند مدت تنظیم گردد. به‌عبارت دیگر، برای رسیدن به برنامه‌ریزی بنلد مدت باید پله‌پله پیش رفت. در هر برنامه باید نیازها و امکانات خانواده، شناسائی و بهترین انتخاب صورت پذیرد.
۳) برنامه‌ریزی کوتاه مدت:
برای دستیابی به اهداف و برنامه میان مدت، باید روی چند برنامه کوتاه مدت مرکز کرد و در هر دوره، نیازها و منابع، زمان و درآمد خانواده نیز مشخص شود.
در پایان هر دوره برنامه کوتاه مدت ضروری است افراد خانواده، باید اوضاع و شرایط را کنترل و بررسی کنند و بسنجند که آیا به هد کوتاه مدت و بلند مدت دست یافته‌اند یا خیر؟ اگر مشکلی در یک دروه ایجاد شود، باید در اصلاح آن بکوشند.
۴) برنامه‌ریزی اضطراری:
در طول زندگی، خانواده ممکن است با مسایل خاص و غیر مترقبه مواجه شود. در صورت بروز این گونه مسایل، یک برنامه‌ریزی اضطراری نیاز است. ابتدا افراد خانواده باید متحد شده و با گذشت و فداکاری لازم، خواسته‌های خود را به حداقل برسانند و تلاش کنند که به این مشکل به بهترین نحو ممکن پاسخ دهند، سپس، وقتی اوضاع عادی شد، برنامه قبلی خود را پیش بگیرند.
در بعضی مواقع، مسایل غیر مترقبه در حدی است که خانواده باید در اهداف و برنامه‌های خود تجدید نظر کرده یا خود را با وضعیت جدید پیش آمده انطباق دهد.
● پویائی در برنامه‌ریزی
هر خانواده باید با توجه به اهداف، منابع، نیازهای خود، برنامه خاص خود را داشته باشد. الگوبرداری نادرست از برنامه خانواده یا همان ”چشم و هم چشمی“ نادرست باعث کندی و گاهی ناکامی در رسیدن به اهداف خانواده می‌شود.
در داخل یک خانواده، موقعیت افراد در طول زمان از جنبه‌های مختلف نظیر تعداد افراد، درآمد و گروه سنی در حال تغییر است و از این رو، یک برنامه واحد برای کل دوران زندگی نمی‌توان ارایه کرد. برنامه‌ریزی پویا، برنامه‌ریزی است که در طول زمان با توجه به تغییرات، تغییر کند.
● عوامل مؤثر در موفقیت برنامه‌ریزی
۱) مدیریت صحیح زمان
وقت، کمیاب‌ترین و گران‌بهاترین منبع در اختیار انسان است. خانواده‌ای موفق است که قدر وقت را بداند و از زمان، در راه رسیدن به اهداف خود، درست بهره‌برداری کند. بنابراین، با برنامه‌ریزی صحیح در زمان‌های مناسب، درصد موفقیت در رسیدن، به اهداف به‌طور چشمگیری بالا می‌رود.
۲) تقسیم کار در خانواده
در جوامع سنتی، تمامنیازهای خانواده در خود خانواده برآورده می‌شد ولی به مرور زمان و با پیشرفت دنیا در زمینه‌های متفاوت، بسیاری از نیازهای خانواده در بازار برآورده می‌شود، به این ترتیب، در بیشتر جوامع، خانواده به دو صورت با بازار مرتبط است، یکی برای کسب درآمد و دیگری برای خرید کالا و خدمات.
● ضرورت بازنگری آموزش دختران در خانواده
در جوامع سنتی، از آن‌جا که قسمت عمده نیازهای و تولید در خانه صورت می‌گرفت، زن فقط برای کار در خانه و به‌عنوان نقش مادر و همسر تربیت می‌شد. در چنین فضایی، افزایش تعداد فرزند به منزله افزایش نیروی کار در خانه بود. اما امروزه در اثر تحولات قرن بیستم، بخش اعضم تولید خانگی به بازار منتقل شده به‌طوری که بسیاری از کالاهای مورد نیاز خانواده به نحو بهتر و کاراتر در بازار تولید می‌شود، لذا افزایش تعداد فرزند تنها به مفهوم افزایش هزینه است.
● عوامل مؤثر در تقسیم بهینه کار
برای بهره‌برداری صحیح از زمان و دستیابی به اهداف خانواده، باید کار بین اعضای خانواده تقسیم شود تا هر کس وظایف خود را بداند. از عوامل مهم تقسیم بهینه کار این است که چه کسی، چه کاری را بهتر انجام می‌دهد؟ در جوامع سنتی با توجه به طبیعت زن، دختر فقط برای احراز نقش مادی و همسری و ژسر برای احراز شغل درآمدزا تربیت می‌شوند. برعکس، در جوامع صنعتی که مشارکت زنان در مشاغل افزایش و تولید خانگی به بیرون از خانه منتقل شده، تقسیم کار بین زن و مرد نسبتاً تغییر یافته است. بنابراین، در تمامی دنیا، نرخ مشارکت زنان ازدواج کرده پائین‌تر از زنان مجرد است و با تولد فرزند، این نرخ به شدت کاهش می‌یابد. تقسیم کار به روش سنتی و دادن نقش تنها خانه‌داری به زن، معایبی نیز دارد:
۱) وابستگی اقتصادی خانواده تنها به یک نفر است که در صورت وقوع حوادث غیر مترقبه مثل فوت و... آسیب‌پذیری خانواده بسیار زیاد می‌شود.
۲) آسیب‌پذیری زن در حوادثی مثل طلاق به شدت افزایش می‌یابد.
۳) قدرت زن در تصمیم‌گیری‌های خانوادگی کاهش می‌یابد.
بنابراین، کاهش کار خانگی و نیز افزایش ساعت فراغت زن و از سوی دیگر، عدم وجود حمایت‌های قانونی از حقوق زنان، آسیب‌پذیری این قشر جامعه را افزایش می‌دهد. لذا در حال حاضر، بیشتر زنان ترجیح می‌دهند وارد بازا رکار شده و کار خانگی و کار بازاری را به‌طور مشترک انجام دهند.
● مزیت‌های مشارکت زنان در بازار کار:
۱) کسب درآمد توسط دو نفر از اعضای خانواده که موجب می‌شود، آسیب‌پذیری خانواده در مقابل حوادث غیر مترقبه کاهش یابد.
۲) اشتغال زن و شوهر موجب می‌شود خانواده از منافع کالاهای عمومی بیشتر استفاده کند.
یک مسأله مهم، تقسیم کار بین فرزندان یک خانواده است. تقسیم کار باید به‌گونه‌ای باشد که تمام اعضای خانواده در امور خانه مشارکت داشته باشند تا در آینده بتوانند از عهده مسؤولیت‌ها برآیند. لذا خانواده باید تقسیم کاری را انتخاب کند که با توانمندی هر یک از اعضای خانواده، فرهنگ حاکم و شرایط جامعه متناسب باشد تا حداکثر مطلوبیت را به دست آورد و در کوتاه‌ترین زمان به بهترین وجه به اهداف خود دست یابد.
● از کجا بفهمیم که تقسیم کار در خانواده درست است؟
۱) کارها به خوبی و مطابق با برنامه پیش برود و شاهد موفقیت اعضای خانواده باشیم.
۲) همه افراد خانواده احساس رضایت و خشنودی کنند.
۳) همه افراد خانواده دارای سلامتی روحی و جسمی باشند.
۴) مشاجره و بدخلقی به حداقل برسد.
۵) آسیب‌پذیری خانواده در برابر حوادث کاهش یابد.
دکتر زهرا افشاری عضو هیأت علمی دانشگاه الزهراء
منبع : ماهنامه اقتصاد خانواده


همچنین مشاهده کنید