پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا
حضرت زهرا (س) در کلام اندیشمندان
● بیان ابن داود صاحب سنن ابن داود :
ابوداود، سلیمان بن طیالسی سنن معروف خود می گوید :
«علی بن ابی طالب فرمودند : آیا نمی خواهی که از خودم و از فاطمه دختر پیامبر اسلام بگویم ؟
او با آنکه عزیزترین فرد در نزد پیامبر اسلام بود ، در منزل من از فرط دستاس کشیدن (چرخاندن آسیاب دستی) دستش زخمی شد، و از فـــرط حمل آب با کوزه شانه اش متألم گردید، و از جارو کشیدن و نظافت خانه لباسهایش کهنه شد. شنیدیــم کــه خدمتگزارانی پیـش رســول خـــدا هستند. فاطمه به سراغ پدر رفت تا کمکی از او دریافت کند و یکی از ان خدمتگزاران را برای کمک در کارهای خانه از پدر بخواهد. ولی وقتی کـه به حضور پدر رسیده بود ، با جوانانی در آنجا برخورد کرده و از فرط حجب و حیا خجالت کشیده بود درخواست خــود را بــازگو کند ، و بــدون ابـراز مطلب بازگشته بود.» (۱)
▪ بیان بخاری در کتاب صحیح :
بخاری، ابوعبداللَّه محمد بن اسماعیل در صحیح معروف خود، جزء پنجم، ص ۱۷ باب فضائل صحابه (چاپ مکه به سال ۱۳۷۶) با سندهای خاص خود نقل می کند که پیامبر اسلام فرمودند :
«فاطمه پاره ی تن من است ؛ هر آن کس که او را به غضب وادارد مرا خشمناک ساخته است.»
بخاری در موارد متعددی از کتاب خود ، از جمله در ج ۳ ص ۱۴۶ و در جزء چهارم ص ۲۰۳ نقل می کند که پیامبر اسلام فرمود :
فاطمه پاره ی تن من است ، هر آن کس که او را به غضب وادارد مرا ناخشنود کرده است.»
و در جزء پنجم ص ۲۰ می گوید : «فاطمه بانوی زنان بهشتی است.»
▪ بیان ترمذی در کتاب صحیح :
ترمذی، یکی دیگر از ارباب سنن در صحیح خود در این باره می گوید :
«از عایشه سؤال شد کدام یک از مردم ، محبوبترین افراد در نزد رسول خدا بودند ؟
گفت : فاطمه، پرسیده شد : از مردان ؟ گفت: همسرش علی.»
الاسلام والشیعة محمود شهابی.
▪ بیان مسلم در کتاب صحیح :
مسلم بن حجاج قشیری (م ۲۶۱ ه) یکی از ارباب صحاح ششگانه در صحیح معروف خود می گوید : «فاطمه پاره ی تن پیامبر است. پـیـامـبـر را می رنجاند کسی که او را رنجانده باشد و پیامبر را خوشحال می سازد کسی که زهرا را خوشحال کرده باشد.»
▪ بیان احمد بن حنبل :
احمد بن حنبل امام و پیشوای فقه اهل سنت ، در جزء سوم مسند خود ، با اسناد خاص خویش از مالک بن انس نقل کرده است :
«شش ماه بود که پیامبر اسلام ، هر روز هنگامی که به نماز صبح می رفتند ، از درب خانه ی فاطمه عبور می کردند و می فرمودند :
«نماز! نماز! ای اهلبیت» ... و آنگاه آیه ی «انما یرید اللَّه لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا» را تلاوت می فرمودند.»
● بانوی اسلام از دیدگاه سلیمان کتانی اندیشمند مسیحی :
دربـــاره ی شخصیت ممتاز زهرای اطهر (ع) ، گفتارها و نوشتارها و اظهارنظر ها، چه از دوست و چه از دشمن- به ویژه دشمن دانا و با انصاف - بسیار فراوان است. در جهان اندیشه و علم و پژوهش، وجود ذیجود فاطمه (ع)، محور برخورد آراء و افکار گوناگون گردیده و میدانهای گستردهای را برای قلمفرسایی های پرشور ایجاد کرده است.
هم اکنون که نگارنده، مشغول تنظیم این بخش از گفتارهای کتاب حاضر است ، دهها کتاب مختلف ، از نویسندگــان و متفکران اطـراف و اکناف جهان را پیش روی خود دارد ، که در فصل فصل هر کدام از این کتب و رسالات، شخصیت و زندگی پربار و افتخارآمیز آن حضرت ، از ابـعـاد مختلف مورد بحث و گفتگو قرار گرفته است. از آنجا که نقل و بررسی مجموع آن گفته ها و نوشته ها ، در این مجال اندک به هیچ وجــه مـمـکن و میسر نیست ، ناگزیر سعی می شود که در این فصل کتاب ، برخی از نقطه نظر های چند تن از انبوه نویسندگان و متفکران مختلف، به اختصار نقل و بازگویی شود. با این امید که خوانندگان این نوشتار، تنها با مختصری از بازتاب عظمت روح و شموخ مقام علمی و معنوی و مـذهبی آن بــانوی بزرگ اسلام ، در جهان تحقیق و نگارش آشنا شوند و انعکاس نیمرخ آن چهره ی درخشان را در آئینه ی کتاب ها و رسالات نظاره کنند.
در ایـن بــخــش ، نــخــسـت قسمتی از آرای دانشمندان غـیـر اسلامی بــازگــو می شود و سپس آرا و نظرات مشاهیر صاحب نظران اسـلامی منعکس می گردد.
نخست از یک نویسنده و شاعر و ادیب مسیحی بــه نـــام «سلیمان کتانی» که دارای تألیفات مشهور و موفقی در چهره نگاری شخصیت های اسلامی است ، مطلب را آغاز می کنیم.
برای آشنایی با وی لازم به تذکر است که : چند سال قبل ، کتابخانه ی عربی اسلامی در نجف اشرف، مسابقه ای در میان عموم نویسندگـان عرب ترتیب داد ، تا درباره ی شخصیت والا و ممتاز مولای متقیان علی بن ابیطالب (ع) قلمفرسایی کنند.
در آن مسابقه ، نویسنده ی چیره دست لبنانی و ادیب و شاعر صاحب انصاف نصرانی ، آقای سلیمان کتانی ، بــا نــوشتـن کتابی تحت عنوان «الإمام عـلـی نبراس و متراس» شرکت جست. پس از بررسی تمام کتب و آثار شرکت داده شده در مسابقه ، کـتـاب سلـیـمـان کتانی مـقــام نخست را به دست آورد و نویسنده مزبور برنده ی جایزه ی اول شد.
بار دوم ، همان کتابخانه ، نگارش کتابی را در مورد شخصیت درخشان بانوی بزرگ اسلام، فاطمه زهرا (ع) به مسابقه گذاشت و نویسندگان و محققان و شخصیت های علمی و ادبی متعددی در این مسابقه شرکت جستند. این بار نیز نویسنده ی مسیحی نامبرده بــا نـوشـتــن کتابی تحت عنوان «فاطمة الزهرا ، وترٌ فی غمدٍ» (فاطمه زهرا ، زهی در نیام) مقام نخست را به خود اختصاص داد و برندهی جایزه شد.
گرچه در این گزینش ها، در مرحله ی اول احتمال تشویق کردن یک فرد مسیحی که در عالم مسایل اسلامی به تحقیق و نگارش پرداخته است بی وجه نیست. و بــاز گــرچــه همین امر ، در صورتی که نوشته های شرکت کنندگان در مسابقه در سطح مساوی و برابر قرار داشته باشند ، خود می تواند مجوز برنده شدن یک فرد مسیحی در مسابقه باشد ، ولی با مطالعه ی کتاب مزبور روشن میشود که این حد اطلاعات و آگاهی و این شور و حماسه قابل تحسین است که یک فرد بیگانه و خارج از اسلام ، آنچنان از غنای فرهنگی و ادبی و احساسی و عـاطـفـی ســرشار باشد که در مورد یک شخصیت اسلامی کتاب بنویسد و در جمع نویسندگان مسلمان شرکت جـویـد و عـرض وجــود کند و تا حدود زیادی هم به حقیقت مطلب برسد. لذا اگر کتاب او حائز مقام اول و برنده ی جایزه می گردد ، جای حرفی و بحثی نیست ، چــرا کــه شخصیت زهرا اطهر (ع) یک شخصیت جهانی و الهی است که عموم مردم در مورد او حق اظهار نظر و قلمفرسایی دارند ، و سخن دوست را ، از هــر زبـــان و قلمی که انسان بشنود و بخواند ، زیبا و پسندیده است و مصداق «الفضل ما شهدت به الأعداء» خواهد بود.
امروزه که شخصیت جمیله بوپاشاها ، ایندیرا گاندی ها، فلورانس ها ، الیزابت ها و بنت الهدی ها و نظایر آن در سطح وسیعی از جـهــان مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد ، آیا جا ندارد که شخصیت فوق العاده والای این بانوی بزرگ اسلامی در عرصهی جهانی مورد معرفی و شناسایی قرار گیرد ؟
نـویـسـنده ی مورد بحث ، درباره ی شخصیت زهرا ، شعر و حماس به کار می برد ، سمفونی احساساتش اوج می گیرد و بـهـتـریـن شـورهـا و عواطف شاعرانه را نثار او می کند ...
او در آغاز کتابش می نویسد :
«فاطمه ی زهرا (ع) مقامی والاتر از آن دارد که سندهای تاریخی و روایتی به سوی او اشاره کنند و گرامی تر از آن است که شرح حال گونه هـا به جانب وی راهنما باشند. فاطمه (علیهاالسلام) را همین چهارچوب کافی است که : وی دختر محمد (ص) و همسر علی (ع) و مادر حسن و حسین (ع) و بزرگ بانوی جهان است.» (۱)
و در پایان کتابش می گوید : «فاطمه ، ای دخت مصطفی ! ای روشنترین چهره ای که زمین را بر روی دو کتف خود بلند کرد ، تــو جــز دو نـوبــت برای زمین لبخند نزدی : یک بار در سیمای پدر ، آن دم که در بستر آرمیده بود و تو را مژده ی قرب وصل می داد لبخند زدی ؛ و لبخندی دیــگــر ، بدان هنگام گرداگرد لبان تو می گردید که جان بر لب داشتی و واپسین دم خویش را فرو فرستادی ... تو همیشه با محبت زیست کردی ، تـو با پاکی و پاکدامنی زیستی ، برای پاکیزه ترین مادری که دو ریحانه زادی و پروردی و بر قامت آن دو جامه ای از خز بخشندگی پوشاندی ...
تو زمین را همراه با لبخندی استهزاآمیز رهـا کردی و به ابدیت پیوستی ، ای دختر پیامبر ! ای همسر علی! ای مادر حسن و حسین و ای بزرگ بانوی بانوان همه جهانها و اعصار» (۲)
و باز در جای دیگر می نویسد : «قهرمانی نیرویی نیست که مستند به تن و بازو باشد ، یا مستند به تــاج و تخت ، بلکه قهرمانی چیزی اسـت که منطق عقل ، رشد و فهم را به کار گیرد ، آنگاه هدف ها را تعیین کند و برنامه را ترسیم نماید ؛ و قهرمانی زهرا ، چیزی جــز این معنی بزرگ نبود. از این رو از هر چه عامل روشنایی دیگران می شد بهره گرفت ، بی آنکه بازوان ناتوان و نزار و پهلوهای لاغر و نحیف وی در ایـن خواست از مؤثر باشد.» (۳)
● لوئی ماسینیون محقق فرانسوی :
مستشرق و پژوهشگر مـعروف فرانسوی ، لویی ماسینیون که مدتی از عمر خود را وقف شناخت حضرت فاطمه ی زهرا (علیهاالسلام) ساخته ، در زمینه ی شناخت آن حـضـرت ، بــا گـام های تحقیق پیش رفته و تلاش و کوشش بسیار به عمل آورده است. وی رساله ی محققانه ای در مورد مباهله ی مسیحیان «نجران» با پیامبر اسلام ، که در سال دهم هجری در مدینه صورت گرفت ، نوشته که در آن نکته هـــای جـالـب توجه فراوانی مطرح شده است. در آن رساله می گوید :
«اوراد و دعاهای ابراهیم (ع) از وجود دوازده نور که منشعب از فاطمه هستند خبر می دهد ...
تورات موسی از آمدن محمد (ص) و دختر پربرکت او ، و دو آقازاده به مانند اسماعیل و اسحق (حسن و حسین) نوید می دهد ...
و انــجــیــل هـــای عـیـسـی (ع) از آمــدن احـمـد (ص) نــوید می دهد و نیز بشارت می دهد که دختر پربرکتی خواهد داشت که دو پسر به دنیا می آورد ...» (۱)
۱ـ شخصیات قلقه عبدالرحمن بدوی و ضمیمهی آن «المباهله» تألیف لویی ماسینیون چاپ میلان به سال ۱۹۴۴، ص ۱۷
۱ـ کتاب «فاطمة الزهراء وترٌ فی غمد»، پیشگفتار، ص ۳.
۲ـ ص ۲۰۵ ترجمهی همان کتاب.
۳ـ ص ۲۱۱ همان ترجمه
۱ـ سنن ابی داود ، ج ۲، ص ۳۳۴
۲ـ ص ۲۰۵ ترجمهی همان کتاب.
۳ـ ص ۲۱۱ همان ترجمه
۱ـ سنن ابی داود ، ج ۲، ص ۳۳۴
منبع : سایت مناجات
همچنین مشاهده کنید