پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا

اوباما با کیست؟


اوباما با کیست؟
باورنکردنی به نظر می‌آید اما باید باور کنیم. در نظام ایالات متحده آمریکا، «مهد دموکراسی و جمهوری»، انتخابات دموکراتیک ریاست‌جمهوری قرار نیست منشاء هیچ تغییری، حتی کوچک‌ترین تغییر در کوچک‌ترین سیاست‌ها، باشد. باورنکردنی‌تر این است که این طرفداران وطنی و خارجی این نظام به این تغییرناپذیری نظام خود افتخار می‌کنند و آن هم چه نظام و چه شرایطی برای مردم! در این ثروتمندترین کشورها چندین و چند میلیون نفر در خیابان‌ها زندگی می‌کنند و ده‌ها میلیون نفر از ساده‌ترین بیمه‌های خدمات درمانی محرومند. آمریکا به واقع جنگل سرمایه‌داری بازار آزاد است. دست نامرئی بازار در آمریکا هر روز بیشتر گلوی مردم را می‌فشرد. پس وقتی صحبت از انتخابات آمریکاست و کسانی با ذوق و شوق از تغییرناپذیری و استحکام و انجماد نظام سیاسی این کشور می‌گویند، باید به یاد داشته باشیم راجع به چه کشوری و چه شرایطی برای مردم صحبت می‌کنیم. باید به یاد داشته باشیم که نه فقط استانداردهای اقتصادی که بسیاری استانداردهای آزادی‌های مدنی و امکان مشارکت سیاسی مردم در آمریکا با اختلاف بسیار از تمام کشورهای توسعه‌یافته پایین‌تر است.
● اوباما؛ از جذابیت تا واقعیت
با همه این اوصاف، کارزار اخیر ریاست‌جمهوری نشان از تغییرات عظیم اجتماعی در آمریکا دارد. برای اولین‌بار در تاریخ این کشور، یک سیاهپوست و یک زن توانستند امکان نامزدی حزبی بزرگ را برای خود مطرح کنند و این جرقه‌ای از امید در ذهن بسیاری از مردم است. در مقابل کلینتون که افتخارش به «بانوی اولی» اش بود، باراک اوباما درضمن چهره‌ای جدیدتر و متفاوت‌تر از خود نشان داد. مسئله فقط رنگ پوستش نیست. باراک حسین اوباما هیچ سنخیتی با اشرافیت سیاسی ندارد. پدرش بی‌خدایی مسلمان‌تبار از کنیاست و خود به واقع نردبان ترقی را طی کرده تا به اینجا برسد. دیدن جذابیت چنین نامزدی برای مردم دشوار نیست. اوباما به واقع «جنبشی» به راه انداخت و شاید بیش از هر نامزدی در تاریخ اخیر آمریکا جوانان و سیاهپوستان و محرومان را به تحرک در دفاع از خود واداشت. اوباما مدام صحبت از خوشبینی و تغییر می‌کند. او قول داده «نوع جدیدی از سیاست ایجاد کند» و «کشور را متحول کند».
اما باراک اوباما چقدر نماینده تغییری واقعی است؟ آن میلیون‌ها نفر چقدر حق دارند که امید خود را به او ببندند؟
واقعیت این است که به‌رغم تمام عظمت «جنبش اوباما» و صحبت او از «تغییر»، او حتی گرایش متفاوت یا چپ‌تر از خط حاکم بر حزب دموکرات را نمایندگی نمی‌کند. نگاهی به اظهارنظرهای او و از جمله کتاب پرفروشش، جسارت امید، این واقعیت را نمایان می‌کند. بر سر بسیاری مسائل، مثلا مسئله حاد مسکن، مواضع او حتی ناکارآمدتر (برای بی‌خانمان‌ها) از مواضع کلینتون است. در سیاست خارجی اوباما شاید مخالفتی با جنگ عراق داشته باشد اما بارها اعلام کرده و مطمئنا از او بیشتر خواهیم شنید که هدف او نیز حفظ برتری و ابرقدرتی آمریکا به هر قیمت است. او قرار است ۳۰میلیارد دلار به دولت اشغالگر اسرائیل کمک کند، حامی تحریم اقتصادی کوباست و همچنان از نظام دیکتاتوری اوریبه در کلمبیا دفاع می‌کند. صحبت فقط بر سر مواضع نیست. اوباما به جز رنگ پوست و سابقه‌اش دقیقا فرد دیگری از جنس سایر نامزدهای رنگارنگ دو حزب اصلی در انتخابات آمریکاست. اگر او توانسته در صحنه حضور داشته باشد این به مدد خرج‌های میلیون دلاری حامیانش در وال استریت است و آنها هستند که جهت سیاست او را تعیین می‌کنند و نه مردمی که به او رای می‌دهند. اوباما نماینده کوچک‌ترین تغییر در زندگی مردم نیست.
● چه کسی پیروز می‌شود؟
در شرایط کنونی و با افتضاحاتی که دولت جمهوریخواه بوش در هشت سال حکومتش به بار آورده تا منفورترین رئیس‌جمهور تاریخ آمریکا باشد، کفه ترازو بیشتر به نفع اوباماست. به‌خصوص به این خاطر که مک‌کین خیلی نتوانسته نقش جمهوریخواه خوش‌خیم و «لیبرال» را هم ادامه دهد و در اوضاع جوشان جامعه آمریکا برای حفظ رای جمهوریخواهان سنتی هر روز بیشتر و بیشتر شبیه بوش می‌شود. در بین نامزدهای سوم انتخابات، نام رالف نادر به گوش آشناست. او یک‌بار دیگر مثل سال‌های ۲۰۰۰ و ۲۰۰۴ نامزد انتخابات شده و حمایت بسیاری از سبزها و چپ‌ها و سوسیالیست‌ها را با خود دارد. نادر نماینده سیاست‌های رادیکال بسیاری است اما عدم‌تلاش برای ساختن آلترناتیوی سیاسی از پایه عظیم حمایتی‌اش باعث شده نتوانیم او را جدی بگیریم. در سال ۲۰۰۰ او ۷/۲ درصد آرا، یعنی آرای ۸/۲ میلیون نفر، را به دست آورد. او با این آرا چه کرد؟ هیچ. جوانان و کارگران رادیکال آمریکا امسال حتی کمتر از گذشته به نادر رای خواهند داد. اوباما امسال از بین این گروه مردم (و از جمله کسانی که تابه‌حال رای نداده‌اند) نیز آرایی را به خود اختصاص می‌دهد و اینها باعث می‌شود او فعلا بیشترین اقبال پیروزی را داشته باشد.
● آینده
صریح باشیم؛ آینده مردم آمریکا تا حدود بسیاری ربط چندانی به انتخابات ریاست‌جمهوری و رئیس‌جمهور انتخابی ندارد. مک‌کین و اوباما هر دو نماینده‌های طبقه حاکم در آمریکا هستند و نفس انتخاب‌شان فرق چندانی ایجاد نمی‌کند. اما تنها نامزدهای رنگارنگ نیست که سرنوشت جامعه را رقم می‌زند. چهل و چهارمین رئیس‌جمهور آمریکا هر که باشد و هر رنگ پوستی داشته باشد، دوران آسانی نخواهد داشت. جامعه آمریکا به شدت ملتهب است و کارگران و جوانان و محرومان در دوران اخیر مبارزات درخشانی به پیش برده‌اند. اعتصاب‌های درخشان کارگری مثل مورد نیویورک و تظاهرات‌های ضدنژادپرستی و به نفع حقوق مهاجرین بسیاری را شاهد بوده‌ایم. در اول ماه می امسال، روز جهانی کارگر، تمام بندرهای ساحل غربی آمریکا در اعتصاب کارگران در اعتراض به جنگ عراق، تعطیل شدند. کارگران، صاحبان واقعی ثروتمندترین جامعه جهان، دارند زورآزمایی می‌کنند و قدرت خود را نشان می‌دهند و در دوره آتی نیروی کلیدی سیاسی خواهند بود.
آرش عزیزی
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید