چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا


محوطه تاریخی بیستون کتیبه داریوش


محوطه تاریخی بیستون کتیبه داریوش
در ۳۰ کیلومتری شرق کرمانشاه و در ارتفاع صدمتری روی صخره‌ای داریوش کتیبه مشهور خود را حک کرده است که تا سال ۱۸۳۵ کسی از راز آن آگاه نبود. چشمه بیستون محل اطراق کاروان‌ها در دوران‌های مختلف بوده است برای همین کسان زیادی کتیبه داریوش را دیده‌اند و شرحی از آن را در سفرنامه‌ها یا خاطراتشان گفته‌اند. خطر صعود از کوه مانع از آن می‌شد که کسی به کتیبه نزدیک شود. پورتر تا نیمه راه صعود کرد و طرحی از پیکره‌ها کشید. او درباره خطر بالا رفتن از کوه می‌گوید «هیچ زمانی بدون بیم مرگ از آنجا نمی‌توان بالا رفت». بالاخره در سال ۱۸۳۵ اولین کسی که این صخره را در نوردید راولینسون انگلیسی بود که از ستون اول متن فارسی باستان نسخه‌برداری کرد.
کار راولینسون سبب شد تا این کتیبه مورد توجه دانشمندان زیادی قرار گیرد از جمله پروفسور ویلیام جکسن از دانشگاه کلمبیا که در سال ۱۹۰۳ از آنجا دیدن کرد و مطالعاتی روی کتیبه انجام داد که بیشتر تصحیح کار راولینسون بود. در سال ۱۹۰۴ اولین عکس‌ها توسط لینگ و تامپسون برای موزه بریتانیا گرفته شد و مطالعات مفصل‌تری در ادامه کار راولینسون انجام شد. سپس در سال ۱۹۴۹-۱۹۴۸ ژرژکامرون کتیبه را مجددا و به طور کامل مورد مطالعه قرار داد. کامرون راه کوچکی را که سابقا برای رسیدن به نقوش و کتیبه‌ها در سنگ تراشیده بودند پیدا کرد و کتیبه دیگری را که در طرف راست واقع است و تا آن زمان نسخه‌برداری نشده بود نسخه‌برداری کرد که معلوم شد ادامه کتیبه ایلامی است ضمنا کامرون یک قالب تهیه کرد که هم‌اکنون در دانشگاه میشیگان است. نتیجه مطالعات این دانشمند در مورد کتیبه بیستون این بود که دارای سه نوع خط فارسی باستان، ایلامی نو، بابلی نو یا اکدی می‌باشد و پس از رمزگشایی فارسی باستان فهمیده شد که تصاویر به داریوش و دو سردارش و ۱۰ شورشگر که در اوایل سلطنت او قیام کرده بودند تعلق دارد و شرح سرکوب این یاغیان می‌باشد.
● فرهاد تراش:
در جهت جنوبی حجاری داریوش بزرگ، بر سینه کوه بیستون دیواره حجاری شده عظیمی است این دیواره در بین مردم به فراتاش یا فرهاد تراش معروف است. درازای فراتاش ۱۸۰ متر و بلندی آن ۳۳ متر است. اهالی این منطقه، حجاری فراتاش را کار فرهاد کوه‌کن می‌دانند و معتقدند که فرهاد به خاطر عشق به شیرین ـ زن عیسوی خسروپرویز بدین کار سنگین تن در داد. پروفسور لوشای عقیده دارد که این حجاری به دوره هخامنشی تعلق نداشته بلکه در حدود هزار سال بعد از داریوش به فرمان خسرو دوم ساسانی آن را در کوه بیستون تراشیده‌اند. وجود دیوار محافظ، فنون خاصی که در کندن کوه به‌کار گرفته شده و از همه مهم‌تر علائمی که از حجاران به‌جای مانده است همگی تعلق این اثر را بر دوره ساسانی تایید می‌کند. بلندی این دیوار از پی ۴۵۰ سانتی‌متر و قطر آن ۱/۵ متر است. این دیوار که سنگ چین شده است، در مقابل فراتاش بنا شده است.
● کاخ نیمه‌تمام ساسانی و بقایای کاروانسرای ایلخانی:
در منطقه تاریخی بیستون در حد فاصل کاروانسرای صفوی و حاشیه چشمه آب سراب بیستون بنایی کاوش شده است که به بنای ساسانی و ایلخانی نسبت داده شده است. شیوه ساخت و نوع مصالح به کار رفته در بنای نیمه‌تمام و با توجه به آثاری از فرهاد تراش که آن هم نیمه‌تمام رها شده و وجود پل خسرو و سرستون‌ها یافته شده در کنار چشمه بیستون که نقش خسروپرویز و آناهیتا دارند، این بنای نیمه‌تمام را به دوره ساسانی نسبت می‌دهند.
این بنا با استفاده از دیوارهای سنگی بنای ساسانی و با استفاده از آجر و چیدن آنها روی سنگ‌های ساسانی در دوره ایلخانی تبدیل به یک کاروانسرا شده و این بنا در این دوره تکمیل شده است. به علت ریختن سقف‌های آجری اتاق‌ها گمان می‌رود واقعه غیر مترقبه‌ای از جمله زلزله در آن زمان اتفاق افتاده است. بعد از ریختن سقف‌های آجری اتاق‌ها در دوره ایلخانی ساخت و سازهای ضعیفی که پی‌ها و دیوار‌های آنها با سنگ‌های لاشه و ملات گل و چینه ساخته شده‌اند تنور‌های متعددی در عمق‌های مختلف به چشم می‌خورند. این تنورها احتمالا مربوط به دوره تیموری می‌باشد. بعد از خرابی کاروانسرای ایلخانی ساخت و سازهایی سنگ‌های لاشه و ملات گل به صورتی غیرماهرانه در دوره تیموری انجام گرفته است و سازه‌هایی در دوره قاجار و پهلوی از قبیل چاه و راه آب و ساخت دهکده‌ای روی بنا در آن محل انجام گرفته است.
● سنگ بلاش:
در دامنه کوه بیستون، در حدود ۴۰۰ متری شرق گودرز، تخته سنگ بزرگی هست که بر آن نقش‌هایی کنده شده است. تخته سنگ چهار ضلعی نامنظمی است به بلندی ۲۵۰ سانتی‌متر که گرداگرد آن به شش متر می‌رسد. در سه جانب آن نقش‌هایی با برجستگی کم حجاری شده است. نقش وسط مردی است به بلندی ۱۸۰ سانتی‌متر با ریش توپی و سبیلی تاب داده و گیسوانی بلند که به خوبی نشان داده است. سربندی موهای بلندش را تزیین کرده است. نیم‌تنه‌ای ساده که از کمر به بالا چسبان است، و دامنی گشاد بر تن دارد. گردنبندی به گردن به آویخته و کمربندی بر میان بسته است. پنج حلقه کمربند به خوبی دیده می‌شود. از حلقه میانی، دو رشته روبان آویزان است. در دست چپ جامی به بلندی ۱۳ و دهانه ۱۷ سانتی‌متر دارد و دست راست را بر فراز آتشدانی دراز کرده است و چیزی را که در میان انگشتان گرفته است در حال رها کردن در میان آتش نشان می‌دهد. شلواری گشاد با مچ‌های بسته به پا دارد آتشدان استوانه پایه‌داری است به بلندی ۷۲ سانتی‌متر بر بدنه آتشدان کتیبه‌ای پارتی کنده شده است.
● مجسمه هرکول:
در بهمن‌ماه سال ۱۳۳۷ هنگامی که کارگران شرکت شوسه برای احداث راه جدید همدان به کرمانشاه در دامنه کوه بیستون مشغول خاکبرداری و خروج سنگ از پای کوه و تسطیح جاده بودند. در حین کار به مجسمه نسبتا بزرگی برخورد می‌نمایند که قسمتی از شانه آن از زیر خاک نمایان است. در دوران پارتی ورثرغنه یکی از محبوب‌ترین خدایان بود که اغلب به صورت پیکره‌های گلی و سنگی نشان داده شده است. خدا (هرکول ) به صورت شخصی نیرومند کاملا عریانی با موی و ریش مجعد در حال استراحت روی پوست شیری نشان می‌دهد که بر سکویی به طول ۲۰/۲ متر به پهلوی چپ به طور نیم‌خیز به آرنج تکیه نموده و در دست چپ پیاله‌ای دارد که تا نزدیک صورت نگه داشته است و نیز دست راستش روی پای راست قرار گرفته و پای چپ را تکیه‌گاه پای دیگر نموده است. طول مجسمه ۴۷/۱ متر که به طور برجسته از سنگ کوه تراشیده شده و از طرف پشت به کوه متصل است. در عقب مجسمه نقوش و کتیبه‌ای به زبان یونانی قدیم روی سنگ نقش شده است نقوش آن شامل درخت زیتونی است که از شاخه آن کماندان و تیردانی آویزان شده است. در کنار این درخت گرز مخروطی شکل گره داری حجاری شده که برجستگی آن نسبت به سایر نقوش بیشتراست.
● غار شکارچیان:
بر دامنه کوه بیستون، بالای سر مجسمه هرکول، غاری که به «غار شکارچیان» معروف است. غار بیستون غار کوچکی است که بیش از شش نفر نمی‌تواند به راحتی در آن جای گیرند. بدون تردید شکارچیان می‌توانستند برای مدتی طولانی به راحتی در این غار زندگی کنند. چنین به نظر می‌رسد که این غار پیش از اینکه یک پناهگاه باشد، یک مخفی‌گاه برای زندگانی شکارچیان بوده است، چون موقعیت مکانی غار طوری است که تا به آن نزدیک نشویم دیده نمی‌شود. پروفسور کارلتون‌کون معتقد است که جلگه بیستون در گذشته دور پر آب‌تر و حاصلخیز‌تر بوده و به همین دلیل چراگاه وسیعی برای حیوانات بوده است. اقوامی که در این جلگه وسیع به شکار می‌پرداختند از غار بیستون به عنوان پناهگاه استفاده کرده‌اند.
● کاروانسرای شاه عباسی در دهکده بیستون:
بر سر راه قدیمی همدان به کرمانشاه، در جنوب غربی دهکده بیستون کاروانسرایی قدیمی است که ظاهرا به امر شاه عباس اول صفوی ( ۱۰۳۸-۹۹۶ ه. ق ) ساخته شده است. کتیبه‌ای که بانی اولیه کاروانسرا را بشناساند وجود ندارد ولی در کنار کتیبه شاه سلیمان صفوی قاب کتیبه‌ای به ابعاد ۳۱×۴۴ سانتی‌متر دیده می‌شود. احتمالا کتیبه‌ای آجری یا سنگی که سال بنای کاروانسرا و نام بانی آن در آن آورده شده بود در این قاب بوده که شکسته و از بین رفته است.
● پل دوره ساسانی - پل خسرو:
پل خسرو بر سر راه قدیمی که از بیستون به سرماج می‌رود در نزدیکی جاده آسفالته کرمانشاه همدان پایه‌های پل عظیمی وجود دارد که به نام خسرو معروف است بنای پل را به خسرو شاهنشاه ساسانی نسبت می‌دهند. درازای پل خسرو ۸۰/۱۵۲ متر و پهنای آن ۴۲۰ سانتی‌متر است. در طول پل هشت چشمه است، نه پایه پل روی سنگ‌فرش که تمام کف رودخانه را بر پهنای تقریبی ۵۰ متر پوشانده بنا شده است. پل خسرو تنها پلی بوده است که اعراب از آن گذشته و پس از عبور از تخت شیرین و سرماج به نهاوند رفته و یزدگرد سوم آخرین شهریار ساسانی را در آن شهر مغلوب کردند.
● سد ساسانی:
سنگ‌های پراکنده‌ای که در کنار رودخانه گاماسیاب واقع‌اند به نظر می‌رسد که همان سد ساسانی است که هیات مشترک آلمانی و ایرانی در سال ۱۳۵۰ – ۱۳۳۹ از آن یاد کرده‌اند. برخی از این سنگ‌ها تراش خورده و به صورت مکعب و مستطیل می‌باشند. این پل ساسانی جزئی از تاسیسات مستطیل شکل به طول ۱۱۰۰ متر و به عرض ۵۳۰ متر می‌باشد که قسمتی از آن حصارها و قسمتی دیگر از تخته سنگ‌های عظیم ساحل رودخانه تشکیل می‌شده است. قسمت جنوبی این پل به طوری‌که بقایای کوچکی از آن نشان می‌دهد، وظیفه یک سد را انجام می‌داده است. آب رودخانه گاماسیاب که از میان این تاسیسات مستطیل شکل عبور می‌کرده بر اثر ساختمان‌های فوق‌الذکر تا یک ارتفاع مورد نظر جمع می‌شده و بالا می‌آمده و تشکیل یک مرداب را می‌داده که برای شکار گراز مناسب بوده است.
منبع: گیگاپارس
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید