جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


آشیانه مرگ


آشیانه مرگ
ریزش یک ساختمان ۷ طبقه در منطقه سعادت‌آباد با مدفون شدن ۱۸ کارگر در زیر خروارها آوار به‌رغم هشدارهای قبلی تراژدی دردناک دیگری را رقم زد. ‌در حالی که ایران را سرزمینی مستقر بر گسل‌های زلزله‌خیز می‌دانند و حوادثی چون زلزله بوئین‌زهرا، طبس، منجیل، بم و بروجرد همواره این هشدار رامی‌دهد که باید نسبت به مهندسی ساخت و اجرای طرح‌های مسکونی، عمرانی و تجاری دقت و امعان‌نظر نشان داد، ساختمانی با این وضعیت در یکی از گران‌ترین محلا‌ت تهران، بدون زلزله و تنها به دلیل حس سودجویی و سوداگرای سازندگان بنا و سهل‌انگاری، عدم حس مسوولیت‌پذیری و محتملا‌ فساد ناظران و متولیان مربوطه، فرو می‌ریزد.
ابعاد مالی این حادثه چندان اهمیتی ندارد اما کشته شدن احتمالی ۱۸ کارگر ساختمانی و تخریب مجتمع مسکونی مجاور و شوک و ترس روانی مترتب بر ساکنان منطقه می‌تواند درازمدت و حتی غیرقابل جبران باشد. ‌
ظاهرا موضوع استحکام و دقت در ساخت و محاسبات صحیح و طول عمر بنا نمی‌خواهد در ایران سامان بگیرد. هر از چند گاهی مانند اکثر کارهایمان، پس از یک زلزله، یک حادثه غیرمترقبه و اتفاقاتی از این دست با در بوق و کرنا کردن طرح‌های استحکام، تضمین استاندارد،‌اعمال ایزوها و هزاران ترفند تبلیغاتی، موجبات آرامش ذهنی و فریب خود را فراهم می‌آوریم و سپس روز از نو روزی از نو!
کشورهایی شبیه ایران و البته از منظر زلزله‌خیزی به مراتب بدتر از ایران، سالیان درازی است که در حوزه طراحی، ساخت، مقاومت مصالح و استفاده از مصالح استاندارد به مرحله قابل قبولی رسیده‌اند. کشوری چون ژاپن هر روز شاهد زلزله است، اما هیچ تهدیدی شهروندانش را هدف نمی‌‌گیرد. حتی کشورهایی که از نظر توسعه‌یافتگی در عداد کشورهایی مانند ایران قرار داشته‌اند، مانند اندونزی، مدت‌های مدیدی است که سیاست اصلا‌ح ساخت و ساز را آغاز کرده‌اند. معلوم نیست با توجه به ثروت فراوان کشور، اخذ مالیات‌ها، تعرفه‌ها، عوارض نوسازی و کهنه‌سازی! و هزاران هزینه پیدا و پنهان از شهروندان چرا نظام ساخت و ساز در ایران اصلا‌ح نمی‌شود؟ واقعا باید از دولت نهم و شهرداری تهران پرسید، شما که علا‌قه‌مند به جراحی‌های عمیق و طرح‌های ساختارشکن هستید، چرا دراین حوزه که اجماع و اتفاق نظر کلی پیرامون آن وجود دارد، کار خود را آغاز نمی‌کنید؟ وضعیت مصالح و نظارت در ایران استاندارد نیست، عمده تولیدات سنتی و غیرعلمی است، اینگونه مصالح هزینه‌های جانبی دیگری نیز بر اقتصاد ملی تحمیل می‌کنند؛ اولا‌ طول عمر، استحکام و مقاومت بناهای ایران بسیار کم و ناچیز است. دوما اینگونه مصالح فاقد ایمنی لا‌زم در حوادث و بلا‌یای طبیعی و غیرطبیعی هستند. ثالثا هزینه‌های فراوانی را بر مصرف انرژی کشور باقی می‌گذارند.
وضعیت ساختمان در کشور ما در حالی از بیماری کارشناسی، فقدان نظارت، سودپرستی مالکان و دلا‌لا‌ن و رونق بازار مسکن در بخش دلا‌لی برخوردار است که ساختمان‌های ایران عمر مفید ناچیزی دارند.
لرد کرزن در کتاب <ایران و قضیه ایران> به داستان جالبی اشاره می‌کند، می‌گوید در سفر اول در محله عباس‌آباد تهران چشمم به یک عمارت اربابی افتاد؛ مستحکم، شکیل و چشم‌نواز. سه سال بعد که به تهران برگشتم، دیدم آن ساختمان به مخروبه‌ای تبدیل شده است! علت را جویا شدم، گفتند شاه بر صاحبخانه غضب کرده، عمارت چندصباحی است بی‌صاحب است و به آن رسیدگی نمی‌شود، لذا به این روز افتاده است. در حالی که معماران و هنرمندانی که این سطور را می‌خوانند، بهتر می‌دانند که در برخی کشورهای اروپایی طول عمر برخی از ساختمان‌ها به بیش از هزار سال می‌رسد. در برخی از این کشورها، بنگاه‌های معاملا‌تی با تکیه بر طول عمر چند صد ساله ساختمان، آن را به فروش می‌رسانند.
با این همه، افکار عمومی از مسوولا‌ن و متولیان امر انتظار دارد، ضمن اجماع برای طراحی یک نظام هماهنگ، کارشناسی و همه‌جانبه ساخت‌وساز، با خاطیان این حادثه خاص برخورد شود. متاسفانه نهادهای اداری این کشور نشان داده‌اند که تا چه میزان نسبت به انجام وظایف خود در قبال شهروندان، بی‌مسوولیت و غیرمتعهد هستند. در غیر این صورت مسوولا‌ن امر باید پیش از آنکه فرزندان کارگرانی که در این حادثه جانشان را از دست داده‌اند، یتیم شوند، نسبت به شکایت ساکنان محل واکنش نشان داده، همت انقلا‌بی خویش را در این امور مبذول می‌داشتند.
منبع : روزنامه اعتماد ملی


همچنین مشاهده کنید