جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا


نفسگیر و بی‌رحمانه


نفسگیر و بی‌رحمانه
«تحت تعقیب» با به جان خریدن خطرات پیش روی‌اش باب جدیدی در فرآیند اقتباس از کامیک‌های بوک‌های گرافیکی خشن در سینما گشوده است. کارگردان متولد قزاقستان تیمور بکمامبتف در این فیلم با پیوند جسورانه شیوه‌های نوآورانه، خلاقانه و پیشرفته کشتن افراد با مضامین دراماتیک سنتی از جمله آدم‌کش‌های حرفه‌ای و انتقام خانوادگی، جایگاه خود را به عنوان اولین کارگردان مدرن روسِ به دنبال اسم و رسم در هالیوود تثبیت کرده است. «تحت تعقیب» صحنه‌های اکشن بی‌رحمانه‌ای و بی‌پرده‌ای دارد و ترکیب بازیگران خوش ظاهرش یعنی جیمز مک‌آوی حالا دیگر کاربلد و آنجلینا جولی به شدت خالکوبی شده فروش بالای فیلم را در سرتاسر جهان برای شرکت یونیورسال تضمین می‌کند. تیمور بکمامبتف به عنوان مرد پشت پرده پرفروش‌ترین فیلم‌های تاریخ سینمای روسیه یعنی «نگهبان شب» و دنباله‌اش «نگهبان روز» و فیلمسازی که مهارت‌های بصری قابل قبولی دارد و مشابه کارگردان‌های فیلم‌های پرهزینه و پرزرق و برق به حساب می‌‌‌آید انتخاب خوبی برای افزودن طعم جدیدی به خوراک ژانر اکشن بوده است. وی در «تحت تعقیب» اغلب به شیوه‌ای کارآمد و گاهی بدون ‌‌دلیل منطقی تک‌تک نماها را در حرکت‌هایی ناگهانی به صورتی ماهرانه دستکاری می‌کند و بعضی مواقع به تغییر سرعت ناگهانی حرکت دوربین، حذف قاب‌بندی استاندارد، ضرباهنگ عجیب اما قابل قبول و فوکوس‌ گرفتن‌‌های تاریخ مصرف گذشته روی می‌آورد. «تحت تعقیب» را دوست داشته باشید یا نه هنگام تماشایش از همان ابتدا به صندلی‌تان می‌چسبید و در طول فیلم هم کمتر فرصت نفس کشیدن پیدا می‌کنید.
تقریبا در همان شروع فیلم با وسلی گیبسون (جیمز مک‌آوی) آشنا می‌شویم که در نقش مدیر حسابرسی یک شرکت بدون مقدمه توسط زن مرموزی (آنجلینا جولی) مطلع می‌شود پدرش که از قضا یکی از بهترین آدم‌کش‌های کل دنیا بوده دیروز به قتل رسیده است و قاتلش کراس (توماس کرشمن) همین الان در سوپرمارکت حضور دارد. این صحنه آغازگر مبارزه‌ای‌ ۲۵ دقیقه‌ای با اتومبیل‌های تندرو در خیابان‌های شای‌تاون است که از سکانس‌های نفسگیر فیلم محسوب می‌شود. مشابه این صحنه اکشن را وقتی وسلی برای ملاقات با یک رهبر تارک دنیا به اروپا می‌رود می‌بینیم که به این زودی‌‌ها از یاد تماشاگر نمی‌رود.
انتخاب جیمز مک‌آوی تازه کار ممکن است برای چنین نقش منحصر به فردی کمی غیرمنتظره به نظر بیاید اما او همیشه بازیگر خلاقی بوده است که در برخی خصوصیاتش با راسل کرو شباهت دارد. وی مانند کرو نقش‌هایش را با استفاده از مقداری جذابیت فیزیکی و نشان دادن جنم و خشم مردانه جلا می‌دهد. مک‌آوی را می‌توان از معدود بازیگرانی دانست که از پس هر نقشی برمی‌آید. فاکس هم نقش مناسبی برای آنجلینا جولی است و می‌تواند تکرار تفننی نقش وی در فیلم «آقا و خانم اسمیت» به حساب بیاید که هم جاذبه‌های خشن وی را به رخ می‌کشد و هم از ظرافت زنانه‌اش غافل نمی‌شود. مورگان فریمن هم دیالوگ‌ها را با همان لحن همیشگی‌اش ادا می‌کند اما به عنوان رئیسی که مسوول همه اسرار است ایفاگر نقشی شده که نسبت به دیگر‌ نقش‌هایش ناخوشایند‌تر است. بقیه بازیگران هم همگی حضور قدرتمندی دارند و بیشتر به دلیل شکل فیزیک‌شان در یاد تماشاگر می‌مانند.
فیلم‌های روسی بکمامبتف نشان می‌دهند که وی بلد است چگونه بر تماشاگرانش تأثیر ثابت و مستمر بگذارد و در فیلم جدید با استفاده از ابزار گسترده‌ای که در اختیار داشته است توان مضاعفی به اثر خود بخشیده است. همین الان می‌توان مطمئن بود که وی بیکار نمانده است و پروژه‌های متعددی را پیش رو دارد. وی به همراه گروه کاملا حرفه‌ای‌اش از میچل آماندسن فیلمبردار گرفته تا جان میر طراح تولید و دیوید برنر تدوینگر و افراد زیادی در بخش‌های جلوه‌های ویژه، گریم، بدل‌کاری و طراح صحنه ترکیب بی‌عیب و نقصی از صحنه‌های اکشن زنده و افکت‌های کامپیوتری روانه پرده سینما‌ها کرده است که تأثیر لوکیشن‌های پراگ و شیکاگو و نماهای خیابانی نیویورک در آن کاملا مشهود است. در نهایت درست همانطور که نیاز بوده است موسیقی متن دنی الفمن شتاب مضاعفی به فیلم بخشیده است.
منبع: ورایتی
تاد مک‌کارتی
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید