چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا


دومین نفس Le Deuxième souffle


دومین نفس   Le Deuxième souffle
▪ کارگردان: آلن کورنو.
▪ فیلمنامه: آلن کورنو بر اساس داستانی از ژوزه جیووانی.
▪ موسیقی: برونو کولی.
▪ مدیر فیلمبرداری: ایو آنژلو.
▪ تدوین: ماری ژوزف ایووت.
▪ طراح صحنه: تیه ری فلامان.
▪ بازیگران: دانیل اوتوی[ گوستاو میندا معروف به ژو]، مونیکا بلوچی[سیمونا معروف به مانوش]، میشل بلان[کمیسر بلو]، ژاک دوترون[استانیسلاس اورلوف]، اریک کانتونا[آلبان]، دانیل دووال[ونتورا ریچی]، ژیلبر ملکی[جو زیچی]، نیکلا دوواشل[آنتوان]، ژاک بونافه[پاسکال]، فیلیپ ناهون[کمیسر فاردیانو]، ژان پل بونر[تئو].
▪ ١٥٥ دقیقه.
▪ محصول ٢٠٠٧ فرانسه.
▪ نام دیگر: The Second Wind.
▪ نامزد جایزه سزار بهترین فیلمبرداری، بهترین طراحی لباس و بهترین طراحی صحنه.
▪ ژانر: جنایی، درام، رازآمیز، مهیج.
ژو گانگستری مشهور از زندان می گریزد. تمام پلیس فرانسه و مخصوصاً کمیسری حیله گر به نام بلو به دنبال او هستند. ژو نیز قصد دارد تا به همراه محبوبش مانوش از کشور خارج شود، اما برای این کار نیاز به پول دارد. او برای به دست آوردن پول مورد نیازش تصمیم به سرقتی تازه می گیرد. بنابر این از تبهکاری به نام جو ریچی و گروه وی کمک می خواهد.
مغر متفکر این سرقت تبهکاری قدیمی به نام اورلوف است که از ژو می خواهد تا محموله بزرگی از شمش های طلا را بدزدند. سرقت با موفقیت انجام می گیرد، اما کمیسر بلو ترفندی زده و او را نزد همکارانش خائن جلوه می دهد. ژو از چنگ مامورین فرار کرده و به سراغ همکارانش می رود. تنها هدف وی از این کار پاک کردن نامش از شائبه خیانت است. کاری که با کشته شدن همه گانگسترها و خود ژو به پایان می رسد...
● چرا باید دید؟
آلن کورنو متولد ١٩٤٣ لوآر فرانسه و از دانشجویان قدیمی ایدک است. در آغاز جذب دنیای موسیقی شد و بعدها با دستیار کارگردانی فیلمسازانی مشهور چون گاوراس به سینما راه یافت. از برکت حضور در کنار گاوراس با ایو مونتان نیز آشنا شد و بعدها سه فیلم موفق با وی ساخت. کورنو را بسیار دنباله رو ملویل می دانند و حال که پس از چند دهه دست به بازسازی دومین نفس زده، ممکن است بسیاری آن را دوباره سازی غیر لازمی قلمداد کنند. در حالی خود نظری غیر از این دارد و شاید شما نیز بعد از تماشای نسخه او از کتاب کم نظیر ژوزه جیووانی با کورنو هم عقیده شوید.
کتاب های ژوزه جیووانی[ژوزف دامیانی] متولد ١٩٢٣ که چهار سال پیش در ٢٢ آوریل ٢٠٠٤ درگذشت، تا امروز منبع الهام فیلمسازان بسیاری بوده است. در حالی که خود از ١٩٦٧ فیلمسازی نیز کرده و چند فیلم خیلی خوب نیز مانند پدرم زندگیم را نجات داد و دوست خائن من در کارنامه اش دارد و فیلمنامه های موفقی نیز برای دیگران نوشته است.
در جوانی کارهای مختلفی مانند ظرف شویی، چوب بری، پیشخدمتی و معدنچی گری انجام داده و به هنگام جنگ جهانی دوم نیز دو سالی راهنمای کوهستانی اعضای نهضت مقاومت بوده است. پس از جنگ به پاریس رفته و گانگستری خرده پا شد. پس از یک سرقت نافرجام در سال ١٩٤٨ که به کشته شدن برادر بزرگ تر، عمویش و صاحب خانه مورد سرقت انجامید، دستگیر و زندانی شد. ابتدا به همراه شریک جرمش ژرژ آکاد به مرگ محکوم شد و پس از چند ماه انتظار در دالان محکومین به مرگ بر اثر تلاش های پدرش از اعدام نجات یافت و در ١٩٥٦ آزاد شد.
سال های یکنواخت زندان را با نوشتن سپری کرد و پس از آزادی یکی از کتاب هایی را که نوشته بود به ناشری تسلیم کرد. این کتاب که حفره یا به تعبیر عامیانه اش سوراخ (تعریفی از زندان) نام داشت و بر اساس تجربیات خود وی برای فرار از زندان پاریس نوشته شده بود، نظر ناشر را جلب و بلافاصله با نام مستعار ژوزه جیووانی منتشر شد. ژاک بکر نیز بدون تاخیر حقوق برگردان سینمایی آن را خرید و در سال ١٩٥٩ به فیلم تبدیل کرد و بدین طریق جیووانی به سینما راه یافت.
در ١٩٦٧ اولین فیلمش را ساخت و بعدها بازیگران بزرگ سینمای فرانسه مانند آلن دلون، ژان گابن و ژان پل بلموندو را در فیلم هایش رهبری کرد، اما هرگز دست از نوشتن رمان درباره تبه کاران، پلیس ها، زندان و رفاقت دست نکشید.
تجربه اقامت در دالان محکومین به مرگ بر زندگی وی تاثیر فراوان گذاشت و در تمامی کارهایش منعکس شد. جیووانی تا هنگام مرگش ١٥ فیلم سینمایی و ٥ فیلم تلویزیونی ساخت، ٢٠ رمان و ٢ کتاب خاطرات و ٣٣ فیلمنامه نوشت و چند باری نیز در برابر دوربین ظاهر شد که آخرین نمونه آن بازی در نقش پدر ایزابل آجانی در فیلم پشیمان[٢٠٠٢] بود.
اما دومین نفس نسخه آلن کورنو که برای سینمای فرانسه محصولی گران قیمت محسوب می شود[٢٤ میلیون یورو] باید ثابت کند که از برگردان قدیمی ملویل سرتر است. هر چند تیم بازیگری خوبی دارد و انتخاب بلوچی- که به تصمیم خودش موهایش را بلوند کرده- یکی از عاقلانه ترین تصمیم ها بوده، اما دانیل اوتوی با وجود تبحر و تلاش بسیار هرگز نیم تواند خشونت و عطوفتی را که در چهره لینو ونتورا موج می زد، بر پرده منعکس کند.
بسیاری از منتقدان که شیفته ملویل و آثار او هستند، نسخه کورنو را یک بازسازی غیر لازم نام داده اند. اما بر خلاف آنها می خواهم بگویم که حاصل کار کورنو در مقایسه با فیلم ملویل یک سر و گردن بالاتر است. نه فقط از حیث فضا سازی، طراحی لباس و فیلمبرداری حیرت انگیزش، بلکه به خاطر تلاش کارگردان در رسیدن به جوهره کتاب جیووانی فقید که رفاقت و شرافت در میان دزدها تم اصلی آثارش بود. البته رفاقت از دیدگاه فرانسوی ها که با برداشت های ما می تواند کمی متفاوت باشد. چنین تمی در دنیایی که خیانت سکه بازار آن است، چندان خریداری ندارد. شاید ژو در پایان فیلم به همین خاطر دست به کاری انتحاری می زند، چون می دادند محبوب نیز روی خوش به اورلوف نشان داده و دیگر دوران خودش نیز به سر آمده است.
فیلم از برگران ١٩٦٦ ملویل ده دقیقه ای نیز طولانی است، اما به شما اطمینان می دهم که هرگز گذشت زمان را حس نخواهید کرد. صحنه سرقت محموله شمش های طلای یکی از درخشان ترین ها در میان این گونه صحنه هاست که با موسیقی آرام و کمترین گفت و گوها اجرا می شود. اگر مدت هاست فیلم خوبی از سینمای فرانسه ندیده اید، اگر خاطره خوش پلیس پیتون ٣٥٧، تهدید و انتخاب اسلحه هنوز شما را همراهی می کنید، برای دیدن یک نمونه باشکوه از سینمای جنایی فرانسه به سراغ دومین نفس بروید!
امیر عزتی
منبع : موج نو


همچنین مشاهده کنید