جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


اقتصاد مدیریت بلا


اقتصاد مدیریت بلا
جان استوارت میل بزرگ ترین اقتصاددان و فیلسوف انگلیسی قرن نوزدهم به طور خوشبینانه- اما از نظر من به دقت - روی این موضوع تاکید داشت که «با سرعت زیادی کشورها از یک حالت خرابی در یک زمان کوتاه از اثرات گونه بلا از جمله زلزله ها، سیل ها، تندبادها و توفان ها و غارت های ناشی از جنگ بهبود می یابند.» هم تاریخ بلایای طبیعی و هم تاریخ بلایای ساخته دست بشر در طول یک قرن ونیم اخیر به طور کلی از نظریه میل حمایت می کند. حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر که به سرعت به عنوان شروع سری هایی از خرابکارانه ترین حملات علیه شهروندان آمریکایی و دارایی های آمریکا تشخیص داده می شود، باعث یک رکود اقتصادی عمده ای در آمریکا شد. هر چند هنوز این حملات تروریستی صرفاً دارای یک اثر کلی اندکی بر روند GDP و اشتغال در آمریکا بوده است اما برخی از صنایع و خصوصاً شهر نیویورک به مدت زیادی تحت تاثیر قرار گرفته اند.
زلزله کوب (kobe) که در سال ۱۹۹۵ حدود۶۰۰۰ نفر را کشت و بیش از ۱۰۰ هزار خانه را ویران کرد، زلزله ای بزرگ محسوب می شود، اما نه تنها بهبود اقتصادی ژاپن بلکه بهبود اقتصاد و وضعیت کوب نیز سریع بود. شیوع آنفلوآنزای سال ۱۹-۱۹۱۸ حدود ۳۰ میلیون نفر در سطح جهان را کشت، بدون اینکه اثری عمده بر اقتصاد جهان داشته باشد. اثرات اقتصادی ادامه دار به طور مشابه برای بسیاری از بلایای طبیعی دیگر که در طول دو دهه گذشته رخ داده است، کوچک بوده اند. بسیاری از حوادث طبیعی دارای احتمال وقوع بسیار اندکی هستند، اما زمانی که اتفاق بیفتند باعث از بین رفتن افراد و دارایی های قابل توجهی می شوند. سونامی اخیر در اقیانوس هند یک مثال وحشتناک است: «این حادثه مردم بسیار بیشتری را هم نسبت به ۱۱ سپتامبر و هم زلزله کوبه کشت اما از دست رفتن افراد نسبت به جمعیت این کشورها نسبت به برخی بلایای قبلی بسیار کمتر است.» هم تاریخ و هم تحلیل بیان می کنند که بهبود اقتصادی کشورهایی که به طور شدیدی به وسیله این تسونامی تحت تاثیر قرار گرفته بودند سریع بوده است، اگرچه فرآیند بهبود مدتی طولانی تر در کانون های اصلی و مناطق ساحلی که شدیدترین ضرر را متحمل شده اند، طول خواهد کشید ولی انتظار بهبود سریع توضیح می دهد چرا بازارهای سهام آسیا بعد از طغیان تسونامی تغییر زیادی نکردند: اندونزیایی ها و مالزیایی ها به طور واقعی مقدار اندکی در طول هفته آخر دسامبر آن سال رشد کردند درحالی که تایلندی ها و سریلانکایی ها اندکی سقوط کردند.
من به طور کامل با ایده ریچارد پونیر در باب صرف هزینه بیشتر برای تهیه سیستم های هشدار اولیه قوی تر در مورد وقوع آتی زلزله ها و سقوط خرده سیاراتی که ممکن است به زمین بخورند و بسیاری از حوادث دیگر هم عقیده هستم. اما این مهم نیست که چه مقدار خرج می شود و چه مقدار برنامه ریزی انجام می گیرد، حوادث طبیعی ادامه خواهند داشت و برخی اوقات غیرمنتظره هستند. بازماندگان بلایای کشورهای ثروتمندی که این بلایا به آنها رسیده، معمولاً دارای پوشش دارویی برای پرداخت بابت معالجه و توانبخشی و بیمه برای پوشش مقدار زیادی از دارایی منهدم شده شان هستند، کسانی که در این حوادث فوت می شوند، معمولاً بیمه عمر و فرصت برای دستیابی به آموزش شایسته برای فرزندانشان به جای می گذارند. این در حالی است که در مقایسه این کشورها با بسیاری از افراد در کشورهای فقیر آسیایی و هر جای دیگر، روشن است زمانی که بلایا اتفاق می افتند، این افراد به طور عمده به کمک خانواده هایشان و همسایه هایشان متکی هستند. اما بدبختانه، چنین کمکی موجود نیست، چرا که غالباً بلایای طبیعی بر بسیاری از اعضای خانواده و همسایگان ضربه می زند، چنانچه در بسیاری تسونامی ها و زلزله ها اتفاق می افتد. یک روش موثر برای کشورهای فقیر برای جوابگویی در بلندمدت ، چنانکه میل قبلاً تشخیص داده است؛ تشویق سرمایه گذاری بیشتر در آموزش است چرا که آموزش، عایدی افراد و درآمدهای سرانه کشورها را افزایش می دهد، و به وضوح تطبیق یافتن با بلایا را آسان تر می کند. علاوه براین موضوع، به هر حال دوست من کیسی مولیگان و من در مقاله ای نشان داده ایم که اشخاص تحصیلکرده زمان بیشتری در مورد دورنمای تصمیمات شخصی شان صرف کرده اند. این به آن معنی است که آنها با احتمال بیشتری می توانند وقوع و مکان حوادث طبیعی را پیش بینی کنند.
زمانی که آنها تصمیم می گیرند که کجا زندگی کنند به خوبی می دانند که چگونه باید خانه هایشان ساخته شود و چگونه و با چه روش هایی آنها باید از خود و خانواده شان مواظبت کنند.دسترسی های بیشتری به بیمه خصوصی حتی اگر توسط دولت ها یارانه داده شود، به وضوح مطلوب است. اما چنین بیمه ای در این کشورها احتمالاً موجود نیست یا توسط خانواده های بسیار فقیری که به طور نامتناسب به وسیله مثلاً تسونامی تحت تاثیر قرار گرفته اند، به کار گرفته نشده است. همچنین شایان ذکر است که بسیاری از پرداخت های انتقالی خارجی تنها در مدت زمان بسیار کمی کمک خواهد نمود. بهترین جایگزین دیگر برای بیمه خصوصی، برنامه های بلای دولتی در کشورهای فقیر خواهد بود که نواحی عمده صدمه دیده به وسیله زلزله ها، تندبادها و دیگر حوادث ساخته دست بشر یا طبیعی را در صورتی که مستحق کمک در هنگام بلا باشند، شناسایی می کند. چنین برنامه هایی می تواند پرداخت های کافی برای خانواده های فقیری که شوهران و پدران آنها مرده اند و خانواده هایی که قسمت زیادی از دارایی شان را از دست داده اند باشد تا آنها را از نظر اقتصادی روی پای خود نگه داشته بدون این که باعث کاهش قابل توجه بودجه های دولتی حتی در کشورهای در حال توسعه فقیرتر نظیر اندونزی و سریلانکا شود.
البته اثرات مخاطرات اخلاقی چنین برنامه هایی همیشه نگران کننده است. اگر خانواده ها انتظار جبران دولتی داشته باشند، ممکن است به ساخت خانه هایی ادامه دهند که روی خطوط گسل زلزله قرار دارند یا ممکن است به ساخت خانه نزدیک به ساحل نواحی در معرض آسیب بالقوه ناشی از آب ادامه دهند و هیچ کار خنثی کننده ای در مقابل چنین واکنش های عقلایی به چنین پوشش های دولتی وجود ندارد. اما حمایت ناکامل (پرداخت های مشترک) و استثنا کردن قانونی انواع خاص ساخت و ساز و دیگر فعالیت های در معرض آسیب در مناطق آسیب بالقوه، افراد را تشویق خواهد کرد که این ریسک های موجود در فعالیت هایشان را در نظر بگیرند.
پروفسور گری بکر
نوبلیست اقتصاد و استاد دانشگاه شیکاگو
محمد سخنور
این مقاله در وال استریت ژورنال به چاپ رسیده است.
منبع : روزنامه سرمایه


همچنین مشاهده کنید