جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

آیا می دانید روس ها نیز درصدد سرنگونی کاسترو بودند


آیا می دانید روس ها نیز درصدد سرنگونی کاسترو بودند
سرنگونی حکومت کاسترو ها در کوبا برای آمریکا تبدیل به یک معضل دائمی شده است . از سال ۱۹۵۹ که کاسترو با سرنگونی رژیم باتیستا قدرت را در هاوانا به دست گرفت، تلاش ۱۰ رئیس جمهور آمریکا (آیزنهاور، لندی ، جانسون ، نیکسون ، فورد، کارتر، ریگان، بوش اول، کلینتون و بوش دوم) برای سرنگونی وی نتیجه ای نداشته است و کوبای کمونیست در ۹۰ مایلی خاک آمریکا، به یک دردسر دائمی برای کاخ سفیدتبدیل شده است. - هدف مشترک توطئه های سیا و کا گ ب خصومت دولت کمونیسیتی کوبا و آمریکا از سال ۱۹۵۹ برای همگان قابل تصور بود و کسانی که تحولات جهانی را پیگیری می کردند، کم و بیش دلایل این دشمنی و عداوت را می دانستند، اما شاید کمتر کسی باور کند که اتحاد شوروی نیز در سال های اولیه ظهور کاسترو درصدد سرنگونی دولت وی بود و دقیقاً همان زمانی که آمریکا در اوایل دهه ۶۰ در واقعه خلیج خوک ها و سپس بحران موشکی کوبا بر دولت هاوانا فشار وارد می کرد، رهبران ارشد کرملین و مسوولان سازمان اطلاعات و امنیت شوروی یعنی کا گ ب نیز به طور مخفیانه در تدارک عملیات سرنگونی کاسترو بودند. هدف روس ها از این اقدام، حذف کاسترو و ایجاد یک دولت کاملاً دست نشانده در کوبا بود اما هنگامی که عملیات مختلف کاگ ب برای سرنگونی کاسترو ناکام ماند، روس ها تصمیم گرفتند کاسترو را تحمل کنند و تا آنجا که ممکن است مانع از افشا شدن اخبار و جزئیات مربوط به عملیات های خود علیه کاسترو شوند و در سطح جهانی، روابط کوبا و شوروی را گرم و صمیمانه نشان دهند. در واقع کاگ ب در اوایل دهه ۶۰ سعی کرد فیدل کاسترو را نابود سازد و کوبا را مانند سایر کشورهای اروپای شرقی به صورت یکی از مستعمرات خود درآورد. اگرچه رژیم های کوبا و شوروی هر یک به علل مختلف تا زمان سقوط اتحاد شوروی می خواستند این قسمت از تاریخ را پنهان نگه دارند. دلیل تلاش روس ها برای سرنگونی کاسترو این بود که رهبران شوروی از قدیم الایام از هر چیزی که قادر به کنترل آن نبودند بیمناک بودند و نسبت به آن سوء ظن داشتند. به همین جهت در سال ۱۹۶۱ از کاهش قدرت خود برای کنترل کردن کاسترو نگران شدند.
به نظر کرملین کاسترو شخصی ناپایدار ، متلون المزاج و بی انضباط بود. از نظر مسکو کشتارها و دستگیری های دسته جمعی او ، عملیات تروریستی بدون نتیجه علیه همسایگان کوبا در آمریکای لاتین و کوشش صدها هزار کوبایی برای فرار از رژیم او تجسم همان روح استالینی بود که خروشچف سعی می کرد از آن بگریزد. به علاوه از نظر کرملین کاسترو اقتصاد کوبا را به نابودی می کشاند و از اجرای دستورات مسکو خودداری می کرد. به همین جهت کرملین تصمیم گرفت کاسترو را سرنگون سازد و یک کمونیست کهنه کار را که مطیع شوروی باشد به جانشینی او انتخاب کند. در پائیز سال ۱۹۶۱ «بلوس روکا» یک کمونیست کهنه کار کوبائی از شوروی به کوبا بازگشت و به این ترتیب اولین کوشش شوروی جهت سرنگون کردن کاسترو آغاز شد. کمونیست های طرفدار شوروی به رهبری «سرجی . م. کوریاتسف» سفیر شوروی، سریعا شروع به اقدام کرده و کاسترو را از سمت ریاست نهضت مهم کشاورزی برکنار کردند و در اوایل سال ۱۹۶۲ حتی جرات آن را یافتند که علناً از وی انتقاد کنند.اما تلاش های شوروی با اقدامات خود روس ها خنثی شد. کاگ ب یک سیستم امنیتی داخلی مانند سیستمی که شوروی بر اساس آن اداره می شد برای کاسترو به وجود آورده بود و مخبرین آنها در کلیه شهرها ، کارخانه ها ، مزارع و ادارات رخنه کرده بودند. لذا سیستم مخبرین که هدیه کاگ ب بود. به خوبی فعالیت می کرد و توطئه های شوروی علیه فیدل کاسترو و برادرش رائول را به طور دقیق گزارش می داد.
در ۲۷ ماه مارس ۱۹۶۲ فیدل کاسترو بر پرده تلویزیون سراسری ظاهر شد و توطئه گران را متهم کرد. وی در یک سخنرانی سه ساعته ، شوروی را متهم به ایجاد یک نوع سیستم کنترل شدید و تشکیل ارتش انقلابی بومی و تربیت شده کرد.به دنبال این سخنرانی کاسترو، برادرش فوراً حزب سیاسی طرفدار شوروی را که روس ها امیدوار بودند به وسیله آن حکومت کنند پرچید و تصفیه های دامنه داری انجام داد و بعضی از کمونیست های کهنه کار مانند «آنیبال اسکالانته» را تبعید کرد و از کوریاتسف سفیر روسیه خواست که فورا کوبا را ترک کند. روس ها که متحیر مانده بودند قدرت خود را از دست دادند،کار ایجاد تاسیسات مخفی موشک های اتمی آنها در کوبا خیلی پیش رفته بود و آنها به همکاری کاسترو احتیاج داشتند . لذا درصدد سازش با کوبا برآمدند و «الکساندر شیتوف» یکی از کارمندان با تجربه کاگ ب را که دوست نزدیک کاسترو بود به عنوان سفیر به کوبا فرستادند و سعی کردند با کمک های خود در سرویس اطلاعاتی نوظهور کوبا باز نفوذ کنند. کاگ ب با کمک کارمندان خود و تعداد معدودی از کارمندان سرویس STB چکسلواکی، اساس حرفه جاسوسی و اخلالگری را به DGI سازمان اطلاعات و امنیت کوبا تعلیم داده بود. در سال ۱۹۶۳ کا گ ب شروع به آموزش کارمندان DGI در مسکو کرد و به این ترتیب مامورانی را که لازم بود از میان آنان استخدام کرد. تعداد معدودی از کارمندان کاگ ب که « نینو» خوانده می شدند (پسران مهاجرین اسپانیایی که در جنگ داخلی اسپانیا و در سال های ۱۹۳۰ به شوروی رفته بودند) خود را کوبایی معرفی کرده و به عضویت DGI درآمدند .
با وجود این کا گ ب هنوز موفق نشده بود به طور کامل DGI و کاسترو را تحت کنترل خود درآورد. بالاخره جانشینان خروشچف اوضاع کوبا را مورد ارزیابی قرار دادند و کشفیات آنها حتی از کشفیاتی که در توطئه اولیه ضد کاسترو به دست آمده بود. ناامید کننده تر بود. وضع اقتصادی کوبا آشفته بود و شوروی به منظور بهبود این وضع روزانه یک میلیون دلار خرج می کرد. عملیات چریکی چه گوارا با اینکه وی را به صورت یک قهرمان رمانتیک درآورده بود ولی موجب تحریک خصومت ها علیه کمونیسم در آمریکای لاتین شده و به عملیات کاگ ب لطمه وارد کرده بود. کرملین می ترسید که یک اقدام ناصحیح و پیش بینی نشده کاسترو، شوروی را به زد و خورد با آمریکا بکشاند ، به همین جهت کرملین مجددا تصمیم به برکنار کردن کاسترو گرفت. این بار عملیات بسیار مصممانه تر و عظیم تر از دفعه قبل بود.
رائول برادر کاسترو و معتبرترین منبع خبری درباره دومین توطئه شوروی در ۲۴ ژانویه ۱۹۶۸ در یک جلسه سری کمیته مرکزی حزب کمونیست کوبا توطئه روس ها علیه کاسترو را با شرح جزئیات آن فاش ساخت. به هریک از اعضای کمیته مرکزی حزب کمونیست کوبا دفترچه ای که اسم هر عضو روی آن نوشته شده بود داده شد. این دفترچه شامل فهرست فیلم ها ، مدارک اظهارات ، عکس ها و نوارهای ضبط شده بود و اتهامات علیه شوروی را ثابت می کرد. رائول اظهار داشت که رژیم کاسترو اولین فعالیت های توطئه گرانه شوروی را در اواسط سال ۱۹۶۶ کشف کرد. این فعالیت ها نضج گرفته بودند و کوبایی های ضدکاسترو و طرفدار شوروی در وزارت صنایع ، روزنامه رسمی گرانما، رادیو ، دانشگاه هاوانا، آکادمی و علوم صنایع میوه، ماهیگیری و سیگار ، دفاتر کمیته مرکزی حزب ، وزارت کشور و حتی وزارت تحت کنترل رانول یعنی وزارت نیروهای مسلح انقلابی رخنه کرده بودند. طبق اظهارات رائول ، هدف اعلام شده این عملیات سری ، برکنار کردن فیدل کاسترو و برقراری یک رژیم کاملاً طرفدار شوروی بود. وی به نقل گفته های یکی از توطئه گران دستگیر شده پرداخت که گفته بود: «ما به خط مشی های شوروی نزدیک خواهیم شد. این گروه در جریانات خاورمیانه از موقعیت شوروی دفاع خواهد کرد و سیاست کشور را درباره سیاست همزیستی مسالمت آمیز نیز روشن خواهد ساخت. این گروه اطمینان لازم را برای همبستگی شوروی ، انقلاب ما و کلیه نهضت های انقلابی به مردم تلقین خواهد کرد و به آنها اطمینان خواهد داد که شوروی در مقابل امپریالسیم هرگز ما را تنها رها نخواهد کرد.» اجرا کنندگان این توطئه کسانی جز همان کمونیست های کهنه کار که قبلاً نیز با کاسترو مقابله کرده بودند، نبودند. رائول اعلام کرد آنیبال اسکلانته که به وی اجازه بازگشت به کشور داده شده بود نیز جزء همین گروه است.
رائول درباره نمایندگان شوروی که با گروه های ضدکاسترو در تماس بودند با خشم بیشتری سخن راند و تعداد زیادی از کارمندان کاگ ب را معرفی کرد که در میان این افراد نام «رودلف ب شلیاپنیکوف» دبیر سفارت شوروی «میخائیل روی» کارمند روزنامه نوویسی، «ادیم لستوف» یک روزنامه نگار و تعدادی از کارشناسان DGI در کاگ ب که رائول نام مستعار اسپانیولی بر آنها نهاده بود به چشم می خوردند. رائول گفت دو نفر از کمونیست های کوبا با «روی» کارمند کاگ ب در گوشه خیابان «ودادو» در قسمت غربی ساحلی شهر هاوانا ملاقات کرده اند و مدتی با اتومبیل این روزنامه نویس روسی گردش کردند. رائول گفت: اگر شما بخواهید از شخصی سوالات عادی بکنید او را به خانه دعوت می کنید و با او به خانه یا اداره اش می روید اما چنانچه در فعالیت های توطئه گرانه دخالت داشته باشید، آن وقت از همان روش قدیمی جمع آوری اطلاعات استفاده می کنید ودر گوشه خیابان وعده ملاقات می گذارید و بعد سوار اتومبیل طرف شده، مدتی طولانی و به طور آهسته اتومبیل می رانید. «مانوئل - پینیرو ولوسادا» که در آن موقع رئیس DGI بود، اسکلانته را هنگام ملاقات با یکی از کارمندان عالی رتبه کاگ ب بازداشت کرد. رائول از ملاقات دیگری که بین کمونیست های ضد کاسترو با یکی از کارمندان کاگ ب روی عرشه یک کشتی کوچک شوروی صورت گرفته بود، سخن راند و گفت: یکی از این کمونیست ها به کارمند کاگ ب گفته بود: «مشکل اینجا است که فیدل می خواهد کوبا مرکز جهان قرار بگیرد و شخص او اهمیتی بیش از مارکس کسب کند.» توطئه گر دیگری گفته بود، «هیچ کس نمی تواند فیدل را درک کند .
او دیوانه است.» چون کاسترو در نظر داشت که مجازات سختی برای توطئه گران منظور کند، رائول همه جزئیات را برای رهبران حزب فاش کرده بود. اسکلانته که از سال ۱۹۳۲ یکی از پیشقراولان حزب کمونیست کوبا بود، به ۱۵ سال زندان محکوم شد و ۳۴ نفر از کمونیست های سرشناس دیگر نیز دو تا ۱۲ سال زندان محکوم شدند. به دنبال این محکومیت ها ، کوبایی های دیگری که مظنون به عدم وفاداری به کاسترو بودند، مورد غضب قرار گرفتند . به این ترتیب کاسترو و سیستم موثر جاسوسی او شوروی را مغلوب ساخت و روابط کوبا و شوروی از زمانی که کاسترو به قدرت رسیده بود به پایین ترین حد خود تنزل یافت و در بهار سال ۱۹۶۸ شوروی به طور ناگهانی کمک های نفتی خود را به کوبا قطع کرد. به علت کمبود سوخت، کارخانجات قند و ماشین آلات از کار ایستاد و کشور دچار فلج اقتصادی شد. رائول که بسیار خشمگین شده بود تصمیم گرفت یک سوم ذخیره نفتی ارتش را به اقتصاد غیرنظامی اختصاص دهد ولی شوروی سایر کمک های خود را نیز قطع کرد ودر نتیجه کارخانجات بیشتری بسته شد و کارگران مجبور شدند در مزارع به کار پردازند و کرملین که مدت های مدید انتظار کشیده بود رائول و فیدل را با فلج اقتصادی مواجه سازد، وقتی به هدف خود رسید معامله ای را به رائول و فیدل پیشنهاد کرد.
طبق این پیشنهاد، شوروی حاضر شد کمک های خود را از سر بگیرد ، جنس مواد خام خود را که به کوبا می فرستادند، بهتر کنند، بر میزان صادرات ماشین آلات کشاورزی بیفزایند، محصولات بیشتری از کوبا خریداری کنند و نیروگاه اتمی در اختیار کوبا قرار دهند، مشروط بر آنکه کاسترو برای همیشه از هرگونه انتقاد علیه شوروی خودداری کند واجازه دهد حداقل پنج هزار متخصص روسی وارد کوبا شوند و بر امور اقتصادی این کشور نظارت کنند و DGI نیز به طور کامل در اختیار کاگ ب قرار گیرد. به طور ضمنی مهم ترین تقاضای آنها این بود که از این پس کاسترو باید هر چه به او گفته می شود، انجام دهد. کاسترو هم که خود را در برابر آمریکا تنها می دید، تسلیم شد. لذا در اگوست سال ۱۹۶۸ در حالی که رهبران کمونیست جهان از چین تا شیلی اشغال چکسلواکی را مورد تقبیح قرار دادند، فیدل کاسترو بزرگ ترین دشمن امپریالیسم از این جریان طرفداری کرد و گفت: «اتحادجماهیر شوروی کاملاً حق داشته است که به نحوی از انحاء از سقوط یک کشور سوسیالیستی جلوگیری به عمل آورد». رائول نیز در سال ۱۹۷۰ در مصاحبه ای که خبرنگار ایزوستیا با وی انجام داد، چنین اظهار داشت: «ما در گذشته درس های خوبی آموخته ایم و حال بزرگ شده ایم و به همین جهت معتقدیم که در حال حاضر امکانات بیشتری برای دوستی و همکاری بین کوبا و اتحاد جماهیر شوروی فراهم است.
منبع: کتاب کاگ.ب نوشته جان فوران
منبع : روزنامه سرمایه


همچنین مشاهده کنید