پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


برخورداری از سرپناه; بدیهی ترین حق انسان


برخورداری از سرپناه; بدیهی ترین حق انسان
مسکن و داشتن سر پناه جزو بدیهی ترین حقوق و ابتدایی ترین نیازهای انسان هاست که در هر جامعه ای می بایست به بهترین شکل ممکن امکان دسترسی تمامی افراد آن جامعه به مسکن را فراهم آورد. در جامعه ما نیز داشتن مسکن جزو ضروری ترین امکانات زندگی محسوب می شود که حتی در قانون اساسی نیز به این موضوع اشاره شده است. داشتن مسکن جزو حقوق مردم تعریف شده است و در اصل بیست و دوم قانون اساسی بعد از تاکید بر حفظ حیثیت و جان و مال تمامی شهروندان به داشتن مسکن اشاره رفته است که همین امر نشان دهنده میزان اهمیت مسکن دارد. اما در واقعیت امر داشتن مسکن مناسب آن هم قیمت ارزان همواره یک آرزوی دست نیافتنی و دور و دراز بوده است و مشکل کمبود مسکن و گرانی آن در طول زمان ها و دوران گوناگون همیشه گریبان گیر مردم بوده است.
در این میان در چند ماه اخیر رشد ناگهانی قیمت ها تا آن جایی پیش رفته است که دیگر همگان از وجود بحران در این حوزه سخن به میان میآورند. هزینه تامین مسکن تا آن جایی است که به واقع در سبد هزینه های ماهانه هر خانوار ایرانی سهم عمده ای را به خود اختصاص داده است و در واقع بیش از نیمی از در آمد هر خانواده در ماه باید صرف هزینه های مربوط به مسکن شود که خود این امر باعث ایجاد فشار مضاعف بر دوش این خانوار ها که اکثرا جزو طبقات فرودست جامعه هستند شده است. حتی در چند وقت اخیر به خاطر همین گرانی مسکن در مراکز عمده شهری شاهد پدیده ای هستیم که می توان آن را مهاجرت اجباری به حاشیه های شهرها نامید.
مردمی که نا توان از تامین هزینه های مربوط به مسکن در مراکز شهری بزرگ هستند به ناچار تن به مهاجرت اجباری به حاشیه های این مراکز شهری می دهند. این رشد مهاجرت به حاشیه شهر ها خود دلیل شده برای رشد حاشیه نشینی که با توجه به تمامی مشکلات حاشیه نشینی از جمله نبود امکانات زندگی شهری روزمره، نبود رفاه اجتماعی، نبود امنیت، سیستم ضعیف حمل و نقل، دوری از مراکز آموزشی و بهداشتی، نبود شبکه فاضلاب و... مشکلاتی از این دست در آینده ای نه چندان دور به طور قطع خود این مسئله حاشیه نشینی بحران های تازه ای را به وجود خواهد آورد.
از طرف دیگر متاسفانه مسوولان امر مسکن خصوصا دولتمردان کنونی که اصلی ترین مسوولان در این زمینه هستند به جای آن که ریشه های واقعی این معضل بزرگ را دریابند و با ارائه یک برنامه ریزی درست و مدون و بسترسازی لازم به منظور حل این معضل بیشتر ترجیح می دهند با فرافکنی و توجیهات نه چندان قابل قبول از کنار این مشکل بزرگ به راحتی بگذرند و به هیچ عنوان تلاش جدی برای حل آن نکنند. به نظر می رسد که اگر بخواهیم واقعا مشکل مسکن را حل کنیم تنها با اعلام این که مافیا و دست های پنهان عامل اصلی گرانی و کمبود مسکن هستند، نمی توانیم پاسخگو باشیم. به جای این که این معضل را به دعواهای سیاسی و جناحی فروکاست دهیم می بایست به فکر راه چاره ای جدی، ریشه ای و بلند مدت باشیم که هم نیاز به عزم جدی و همگانی دارد هم نیاز به یک مدیریت و برنامه ریزی بلند مدت و مدون تا بتوان به اصلاح و تغییرات ساختاری و بنیادین هم مسکن به اندازه کافی و به تعداد افراد جامعه داشته باشیم و هم هزینه های مربوط به تامین مسکن را کاهش دهیم.
تا فشار سنگین هزینه های مسکن کمر اقشار کم در آمد و طبقات فرودست جامعه را خرد نکند. از طرف دیگر همان طوری که در قانون اساسی هم آمده است تامین مسکن جزو حقوق غیر قابل انکار مردم است که دولت وظیفه دارد آن را تامین کند در نتیجه به نظر می رسد فراتر از دعواهای معمول جناحی و سیاسی که هر کدام از بخش های حاکمیت سعی دارد دیگری را عامل این بحران بنامد بهتر است فکری به حال مردمی شود که در این میان فشار اصلی این گرانی ها را تحمل می کنند و از حقوق بدیهی شان محروم مانده اند. در نتیجه به نظر می رسد که بهترین راه حل برای حل مشکل مسکن آن است که آن را به عنوان یک پدیده غیر سیاسی و دور از بازی ها و دعواهای سیاسی بدانیم تا بتوانیم آن را حل کنیم.
نویسنده : مهرداد شاکری
منبع : روزنامه مردم سالاری


همچنین مشاهده کنید