شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


سیاره‌ای بیگانه در هفتمین قاره


سیاره‌ای بیگانه در هفتمین قاره
ورنر هرتزوگ در همان ابتدای مستند «رویارویی در انتهای جهان» که در قطب جنوب ساخته، به تماشاگر ضمانت می‌دهد که برای ساختن «فیلمی دیگر درباره پنگوئن‌ها» به این قاره یخ‌زده سفر نکرده است. آنچه علاقه هرتزوگ را به خود جلب کرد، انسان‌های ساکن قطب جنوب بودند- جمعیتی کوچک اما گرم و صمیمی از محققان، دانشمندان و ماجراجویانی که آن انتهای زمین را خانه خود ساخته بودند. تصویری که پدید آمد- یکی از بهترین و لذتبخش‌ترین آثار هرتزوگ- شاید فاقد آن عامل تعجب‌برانگیز «مرد گریزلی» باشد (که مثل «رویارویی» توسط کانال دیسکاوری تهیه شد) اما به همان سیر سنت‌شکنانه و در عین حال موفق در گیشه فروش که فیلمساز در پیش گرفته با کمال سرزندگی ادامه می‌دهد.
قطب جنوب به جهات بسیار مقصدی منطقی برای هرتزوگ است که دوران حرفه‌ای خود را صرف ساختن فیلم در دورترین نقاط جهان ساخته او با ساختن «رویارویی» توانسته عنوان اولین فیلمسازی که در هر هفت قاره فیلم گرفته را به خود اختصاص بدهد. با این حال، هرتزوگ روی پرده به سرعت زبان به انتقاد از کسانی می‌گشاید که فقط به قصد کسب افتخارات شخصی یا ثبت شدن در کتاب رکوردهای گینس دست به ماجراجویی می‌زنند و در همان حال بیشترین تحسین خود را نثار روح‌های خستگی‌ناپذیری می‌کند که به راحتی در چارچوب‌های یک جامعه معمول محصور نمی‌شوند و همواره برای خود افق‌های تازه‌ای را می‌جویند.
هرتزوگ به محض رسیدن به پایگاه تحقیقاتی مک موردو در قطب جنوب با تعداد زیادی از افرادی که واجد چنین شخصیتی هستند، روبه‌رو می‌شود. در میان آنها یک بانکدار سابق اهل کلرادو است که در قطب وسیله نقلیه غول‌پیکری را می‌راند و لوله‌کش استادکاری که ادعا می‌کند نسبش به خاندان سلطنتی آزتک می‌رسد و- در یکی از خاص‌ترین لحظات فیلم‌های هرتزوگ- زن محققی را می‌بیند که یک‌بار از لندن تا نایروبی را پشت کامیون حمل زباله طی کرده است و یک شب در برنامه‌ای نمایشی در مک موردو، خودش را درون یک چمدان کوچک مسافرتی جا می‌دهد.
فیلم جریانی آزاد و اپیزودیک دارد که (طبق معمول مستندهای هرتزوگ) صدای خود کارگردان در اینجا و آنجا به گوش می‌رسد که با لحنی طنزآمیز توضیحی می‌دهد و در لحظاتی نیز نگاه غریب و نامتعارف خود را به نمایش می‌گذارد. هرتزوگ به همان اندازه شیفته گستره غیرقابل دسترس قطب و «خلاء به ظاهر بی‌انتها»ی آن شده که مجذوب دست ساخته‌های اغلب بی‌تناسبی که جای‌جای آن چشم‌انداز بکر و در غیر این صورت دست نخورده را معیوب ساخته است- یک استودیوی یوگا، یک دستگاه ATM و کافه‌تریایی که ماشین بستنی‌ساز آن موسوم به Frosty Boy مورد احترام عمیق و پرشور اهالی است.
در صحنه‌ای که بی‌شباهت به کمدی «های فارس» ژاک تاتی نیست، هرتزوگ شروع به برشمردن مواردی می‌کند که ساکنان یک اردوگاه در آن موارد چنان گرفتار برف و بوران می‌شوند که گویی کیسه پلاستیکی سفیدرنگی بر سرشان کشیده‌اند. در جایی دیگر، هرتزوگ ملاقات خود با تهیه‌کننده/ آهنگساز فیلم، هنری کایزر را به نمایش می‌گذارد که از طرفداران پروپاقرص غواصی در قطب جنوب است و فیلم‌هایی که از دریای یخ‌بسته «راس» با یک دوربین خانگی گرفته، هرتزوگ را تحریک کرده تا «رویارویی...» را بسازد.
کایزر کسی بود که واسطه ورود هرتزوگ به جمعیت دانشمندان نخبه قطب جنوب شد. در میان این دانشمندان یک زیست‌شناس سلولی به نام سام بوزر به چشم می‌خورد که عشق و علاقه بی‌حدوحصر او به فیلم‌های علمی- تخیلی و ژانر فاجعه باعث می‌شود نسخه دی‌وی‌دی فیلم «آنها!» را برای همکاران خود به نمایش بگذارد و آنها را غرق در حیرت کند.
فیلمساز بعد از آن همه قول دادن و ضمانت سپردن که قصد ندارد کاری به کار پنگوئن‌ها داشته باشد، به سراغ یک دانشمند رفتارشناس پنگوئن می‌رود که با بی‌میلی به پرسش‌های کارگردان درباره رفتارهای جفت‌یابی پنگوئن‌ها پاسخ می‌دهد و این کنجکاوی او به یکی از بحث برانگیزترین سکانس‌های فیلم منجر می‌شود. هرتزوگ در این سکانس دوربین خود را به سوی پنگوئن نر راه گم کرده‌ای نشانه می‌رود که گویی عزم خود را جزم کرده تا به سوی ورودی عریض خلیج بشتابد و با مرگ حتمی روبه‌رو شود. در اینجا هرتزوگ توانسته است در قلمرو جانوران معادلی برای قهرمانان مجنون و مشهور اکثر فیلم‌های خود پیدا کند.
بعد از چندین دهه فیلم ساختن درباره افراد و اجتماعات پیشگام، از جنگل‌های آمازون («آگوئیره»، «فیتزکارالدو») تا دورترین نقاط استرالیا («جایی که مورچه‌های سبز خواب می‌بینند»)، هرتزوگ واقعا به سرحدی رسیده که فراتر از آن متصور نیست. این مکان دیگر آخرین جایی است که منطقا برای قرار دادن دوربینش در این سیاره برای او مانده و پس از آن دیگر باید به فضای فراتر از سیاره برود و البته این مکان هم بی‌شباهت به فضایی خارج از سیاره زمین نیست.
اتفاقا در این مورد، لحظات فراوانی در فیلم وجود دارد که هرتزوگ مناظر و اصوات غریب و شگفت‌آور قطب جنوب را به چشم‌اندازهایی از یک سیاره بیگانه مبدل می‌سازد؛ درست نظیر همان کاری که در فیلم مشهور «درس‌هایی از تاریکی» خود با چاه‌های نفت شعله‌ور کشور کویت انجام داده بود.
تصاویر فیلم که توسط گروه دو نفره‌ای متشکل از هرتزوگ و پیتر زیتلینگر- مدیر فیلمبرداری- با دوربین دیجیتال دارای وضوح بالا (HD) گرفته شده زیبایی‌های خیره‌کننده‌ای را یکی بعد از دیگری پیش چشم تماشاگر می‌آورد و ادعای هرکس که بگوید سینما دیگر چیزی که ندیده باشیم برای نشان دادن ندارد را نقض می‌کند.
منبع: ورایتی
اسکات فانداس
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید