پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024
مجله ویستا


مطبوعات از دیدگاه حکمت وجودی و جایگاه آن در فرهنگ


مطبوعات از دیدگاه حکمت وجودی و جایگاه آن در فرهنگ
با توجه به اینکه این مبحث از منظرگاه حکمت وجودی مورد بررسی قرار می گیرد نیاز است تا گذری بر آن داشته و شناختی به فراخور موضوع مورد بررسی از آن ارائه گردد.
حکمت واژه ای است که بیشترین کاربرد و معنای وجودی آن در مشرق زمین است به همین دلیل نگرش نسبت به مفهوم آن نسبت به غرب متفاوت است . آنچه را که در غرب از حکمت برداشت می شود همانا فلسفه است . اما حکمت در جایگاه حیات داری خود یعنی شرق چهره های متفاوتی از خود نشان داده است که این امر حاصل نوع نگرش فرد یا فرقه ای خاص به آن بوده است برای مثال ، در ادوار پیشین کسانی که در فلسفه ، ریاضیات ، طب، نجوم و غیره دارای تبحر بودند را حکیم می خواندند و تعریفی خاص از آن، آنچنانکه شایسته این واژه است ارائه نگردید ، آنچه که از آن برجای مانده به صورت جسته و گریخته آنهم به صورت برداشتی به دور از چارچوبی معین است . اما آنچه که ما حکمت می نامیم دارای تعریف و چارچوبی معین برای ابراز وجود است در نتیجه میدان و گستره‌ی عمل آن نیز معین است.
● حکمت
آشکار کننده‌ی حقایق مبداء ، مسیر حرکت و مقصد ابعاد وجودی انسان با کنار نهادن پرده های کشیده شده بر حقایق ابعاد مختلف وجود انسان است .
بنا براین حکمت علوم ابزاری را در بر نگرفته و در راستای وجود یافتن آن گام برنمی دارد بلکه تعیین کننده‌ی جایگاه ابراز وجود و بهره دهی آن است . لذا حکمت وجودی نوعی ایدئولوژی است که مبنای آن حقیقت و تکیه گاه آن است . نتیجه ایدئولوژی تمام آنچیزی است که بودن بر آن استوار است به نوعی حافظ و تکیه گاه هر مجموعه و اعضای آن است .
ایدئولوژی به گونه ای فرهنگ ساز است و در درون فرهنگ موجود با توجه به فرهنگ مورد نظر خود ابراز وجود نموده ، در ارتباط و تعامل با فرهنگ موجود شده نکویی های آن را پاس و بسط داده ، ناهنجاریهای آن را سامان و در روند درست قرار داده ، ناراستی های آن را با ایجاد شناخت از میان برمی دارد در نتیجه با توجه به موارد یاد شده در فوق حکمت وجودی دیدگاه خود را نسبت به فرهنگ اینگونه ابراز می دارد.
● فرهنگ
مجموعه باورها ، اعتقادها و رفتار و کرداری که سبب ایجاد ارتباط و تعامل با خویش و دیگران است .
با توجه به تعریف یاد شده از فرهنگ به این نتیجه می رسیم که فرهنگ به نوعی منعکس کننده‌ی هر ایدئولوژی در واقعیت یک جامعه بوده ، خود نیز به نوعی جهان بینی است و درک فرهنگ هر جامعه ، درک جهان بینی و شناخت آن جامعه را به همراه دارد .
نتیجه هیچ مجموعه ای بدون ایدئولوژی که تعیین کننده ی نوع نگرش نسبت به بودن ، به وجود آورنده‌ی هدف از بودن ، تعیین کننده‌ی خط سیر حرکتی و مقصد بودن است و جهان بینی که ایجاد کننده‌ی نوع خواست فردی و جمعی برای برقراری ارتباط و در ادامه تعامل با دیگران است ، شکل نخواهد گرفت و الزاما وجود این دو مبنای شکل گیری هر جمع و جامعه است .
از آنجایی که فرهنگ دارای بخش های متفاوت مکمل هم در پوشش قرار دادن یک جامعه است و بخش های متفاوت نیازمند داشتن ارتباط و تعامل با هم هستند در نتیجه فرهنگ برای تحقق این امر از امکانات و ابزارهایی سود می برد که از جمله ی آن مطبوعات است .
● مطبوعات
مطبوعات امکان و پل ارتباطی بین دانایی و توانایی باالقوه ی نهفته در جمع و جامعه با مدیریت و اعضای جامعه برای ایجاد ، تسریع و تداوم حرکت جامعه در رسیدن به هدف است .
مطبوعات در بنیان وجودی خود به سه دسته تقسیم می شود:
۱) مطبوعات ماهیتی
ماهیت مجموعه توانایی های ساختاری یک وجود است " حکمت وجودی " در نتیجه آنچه که توانایی ساختاری یک وجود و یا مجموعه و جامعه محسوب گردد حقیقت وجودی آن بوده و مطبوعات ماهیتی مرتبط کننده‌ی حقایق وجودی اعضاء به هم است این اعضا می تواند افراد با مجموعه ، مجموعه با مجموعه و یا مجموعه با اعضا باشد . در نتیجه روند حرکتی این دسته از مطبوعات چیزی جز بیان و انتقال حقایق امور نیست و این امر در هیچ شرایطی دستخوش تغییر نمی شود و اگر دستخوش تغییر گردد از این دسته خارج شده به دسته های دیگر نزول می یابد .
۲) مطبوعات محتصبی
هر فرد ، مجموعه و جامعه دارای بخش ابزاری است که با آن مبادرت به کسب موارد مورد نیازش نموده در راستای تامین امکانات از آن سود می برد که این امکانات مورد نظر هموار کننده‌ی مسیر حرکت فرد ، مجموعه و یا جامعه در دست یابی به هدف مورد نظر است و چون در ابزار از فکر و اندیشه سود گرفته می شود و معیار فکر و اندیشه در حالت فردی آن کسب منفعت بیشتر است در نتیجه با حساب و کتاب سروکار داشته ، پیوسته پی کسب منافع بیشتر است در واقع هدف در ابراز وجود رسیدن به منافع بیشتر است . لذا پایبندی به اینکه کسب منافع به چه قیمتی تمام شود وجود ندارد .
۳ مطبوعات مصلحتی
هر مجموعه و جامعه به دلیل برخورداری از قدرت اختیار و در پی آن اراده قادر است تحلیلی از رفتار و کردار دیگران داشته و با توجه به آن برای مجموعه خود روند حرکتی را پی ریزی نموده به جانب هدف مورد نظر خود برود و از آنجایی که وجود ارتباط بین اعضا ، مجموعه و جوامع با هم امری اجتناب ناپذیر است در نتیجه پیوسته امکان عدم تطابق تمایلات و روند حرکتی با هم وجود داشته و خواهد داشت در این میان ممکن است فرد ، مجموعه و یا جامعه در روند حرکتی و ارتباط خود با دیگران به این نتیجه برسد که برای عدم تصادم با دیگری یا دیگران در مقطعی خاص مبادرت به تغییر روند حرکتی خود در ظاهر نماید که اینگونه رفتار حاصل وجود نوعی دگر اندیشی در تعارض با نیت عمل برای انجام عمل است که در تقسمات مطبوعاتی اسن دسته را مصلحتی نامند.
بنابراین با توجه به تعریف یاد شده در فوق به این نتیجه می رسیم که مطبوعات در جایگاه وجودی خود امری خنثی بوده ، دارای خط سیر حرکتی خاص نیست . خط سیر حرکت آن منوط به ایدئولوژی حاکم بر جامعه است و چون ایدئولوژی در هر جامعه رسالت به هم رساندن انسانها و مکمل هم ساختنشان برای قرار گرفتن در مجموعه ای با هدف واحد را برعهده دارد در نتیجه به دلیل حاکمیت ایدئولوژی بر تمامی ارکان یک جامعه ، فرهنگ از این امر مستثنا نبوده ، آنرا در بر می گیرد و چون ابزار پیوسته تابع خواست هدف یک مجموعه است در اینجا مطبوعات که امکانی در خدمت فرهنگ است مشمول قانون فوق شده رسالتش ایجاد ارتباط بین اقشار مختلف اندیشی با هم و اقشار مختلف با دولت و یا همان مدیرت مجموعه است . هنگام که مطبوعات بر روی خط استارت حرکت خود قرار گیرد از حالت خنثی خارج شده دارای ماهیت وجودی منطبق با ایدئولوژی جامعه می شود و این امر خود سببی خواهد بود که مطبوعات و رسالتش ، چون ایدئولوژی مقدس شده وجود آن به دلیل رکنی از ارکان جامعه بودن توسط آن جامعه پاس د اشته شود.
در خاتمه شایسته است برای حفظ و پاسداری خود و هدف وجودی خود دارای مجموعه و جامعه باشیم و چون هر جامعه برای شکل گیری نیازمند ایدئولوژی است دارای ایدئولوژی و چون هر ایدئولوژی برای به اجرا در آمدن نیاز بر ایجاد ارتباط و تعامل با واقعیات موجود در محیطی که مد نظر آن است دارد و این امر از توانایی جهانبینی است دارای جهانبینی باشیم و چون جهانبینی برای به حرکت در آوردن جامعه نیازمند مکمل هم شدن اعضا با هم است مکمل هم باشیم و چون مکمل هم شدن نیازمند شناخت است پی شناخت شویم و چون لازمه‌ی شناخت وجود ارتباط است و ارتباط برای وجود یافتن نیازمند پل و واسط است و مطبوعات یکی از موارد مورد نظر در پیوند توانایی ها به هم است دارای این توان شده ، برای حفظ و پاسداری جامعه و اعضای آن دارای مطبوعات و در وجود یافتن و تداوم آن سهیم باشیم . و از آنجایی که پاسداشت نکویی جز نکویی نیست در نتیجه به تبعیت از آن این روز و حیات یافتن مطبوعاتی دیگر را در عرصه فرهنک نکو داشته به مسئولین و دست اندرکاران آن تبریک گفته توفیق روز افزون را برای ایشان از خداوند متعال خواستاریم .
دکترعلی کاظمی
منبع : صنایع نیوز


همچنین مشاهده کنید