پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

این ده نفر


این ده نفر
۱) مصطفی پورمحمدی
وزیر سابق کشور سرانجام سکوت را شکست و در گفت وگو با روزنامه همشهری جزئیاتی از نحوه برکناری اش را توضیح داد؛ «اولین بار جابه جایی من در مردادماه ۱۳۸۵ مطرح شد. از من خواسته شد استعفا بدهم. این پیغام را دکتر الهام از سوی رئیس جمهوری به من داد. من هم مثل همین مرحله اخیر گفتم که اهل استعفا دادن نیستم. البته اصراری هم به ماندن ندارم. من از کسی درخواست مسوولیت نکرده ام و الان هم حاضر به استعفا نیستم. گفتم استعفا را نمی پسندم و در شأن خودم نمی دانم. مگر اینکه مقام معظم رهبری امر کنند که من بروم. خب آن را از باب ولایت پذیری تمکین می کنم و تسلیم امر ایشان هستم. موضوع که به مقام معظم رهبری منتقل شد، ایشان فرمودند که به مصلحت نیست و شما در این مسوولیت بمانید که دیگر من حرفی نزدم. ظاهراً ایشان با رئیس جمهوری هم صحبت کردند و دیگر رئیس جمهوری هم پیگیری نکردند.» اما پس از آن چه شد که پورمحمدی از کار برکنار شد. «در نهم فروردین ماه امسال جلسه شورای عالی امنیت ملی داشتیم. جلسه که تمام شد رئیس جمهوری به من گفت با شما کار دارم و حتماً تا آخر هفته باید شما را ببینم. از جلسه که بیرون آمدیم، آقای لاریجانی در کنار سالن ریاست جمهوری به من گفت بحث جابه جایی تو مطرح است. من گفتم که از قبل مطرح بوده است، اما حالا به خاطر برگزاری مرحله دوم انتخابات مجلس، بعید می دانم و مصلحت نیست که چنین اتفاقی بیفتد. خب من به خاطر طرز برخورد رئیس جمهوری، حدس هایی نسبت به برخی موارد که ایشان قبل از عید پیگیری می کرد، داشتم، ولی نسبت به جابه جایی خودم، حدس و گمان ضعیف تری داشتم. روز سیزده فروردین بود که از دفتر رئیس جمهوری دو بار زنگ زدند که فردا ساعت یازده حتماً حضور داشته باشید. این یک مقدار حدس مرا تقویت کرد. خب، چهارشنبه صبح با ایشان جلسه داشتیم و نیم ساعتی درباره موضوعات عمومی گپ زدیم. بعد، ایشان مقداری اظهار لطف کردند و سپس گفتند که تصمیم دارند جابه جایی انجام شود. من هم گفتم حرفی ندارم.» پورمحمدی در توضیح این ماجرا ادامه داده رهبری درباره برکناری اش سکوت کرده، اما دفتر ایشان توضیح داده سکوت ایشان از رضایت نبوده است. وزیر سابق کشور دلیل برکناری اش را چنین توصیف کرد؛ «در اواخر کار چند مورد در موضوع تغییر استانداران مطرح بود و قرار بود طبق مکانیسمی که رضایت رئیس جمهوری هم جلب شود، اقداماتی صورت بگیرد. اما من نسبت به انتخابات بسیار حساس بودم. من مهم ترین رسالت خودم در وزارت کشور را انجام سالم و قابل قبول و قابل دفاع انتخابات می دانستم و همه چیز را به خاطر آن تحمل می کردم و به لطف خدا، بسیاری از فشارها و سختی ها را بر خودم و وزارت کشور پذیرفتم که بتوانیم از انتخابات به سلامت عبور کنیم. از این جهت جابه جایی استانداران و فرمانداران را به مصلحت نمی دانستم، احساسم این بود که در روند انتخابات تاثیر مثبتی نخواهد گذاشت و لذا در این رابطه مقاومت کردم.» و همین مقاومت بود که سبب شد سرانجام پورمحمدی از وزارت کشور برود.
۲) گوردون براون
نخست وزیر انگلستان چند روز گذشته و پس از پایان سفر خاویر سولانا به تهران ایران را تهدید کرد و گفت که کشورش به زودی تحریم هایش را علیه ایران آغاز می کند. خیلی ها می گویند آخرین روز سفر جرج بوش به انگلستان و دیدارش با گوردون براون سبب شده نخست وزیر این کشور که تا حالا از گرفتن چنین مواضع تندی پرهیز می کرد، چنین حرف هایی بزند و از آغاز تحریم های جدید در بخش نفت و گاز و نظام بانکی ایران سخن بگوید. این درحالی است که هنوز چند روز از ارائه بسته پیشنهادی غرب به ایران درباره پرونده هسته یی نگذشته است. بوش در آخرین روز سفرش به اروپا گفت متاسف است که تهران بسته پیشنهادی مشوق های اقتصادی و سیاسی شش کشور بزرگ را رد کرده است.
۳) فاطمه آجرلو
هفته گذشته بود که یک سایت خبری نوشت فاطمه آجرلو نماینده اصولگرای حامی احمدی نژاد در مجالس هفتم و هشتم دخترخاله عباس پالیزدار است. مثل اینکه آجرلو به خبرنگار این سایت گفته بود پالیزدار به دعوت او به کمیته تحقیق و تفحص از قوه قضائیه پیوسته است. در پی این اعتراف یک سایت دیگر خبر از این داد که ماموران قضایی منزل فاطمه آجرلو را که یکی از اعضای کمیته تحقیق و تفحص از قوه قضائیه بود، بازرسی کردند. این بازرسی با حکم قضایی سعید مرتضوی دادستان تهران در حدود ساعت یازده شب و با هدف کشف اسناد و مدارک تحقیق و تفحص صورت گرفته است. سه شنبه هم علیرضا جمشیدی سخنگوی قوه قضائیه از صدور حکم بازداشت یازده نفر در ارتباط با پرونده پالیزدار خبر داد و تاکید کرد که تاکنون شش نفر از این یازده نفر که برخی از آنها مقام دولتی بوده اند، بازداشت شده اند. او درخصوص نتایج به دست آمده از پیگیری قضایی پرونده عباس پالیزدار ادامه داد؛ «در تحقیقات اولیه مشخص شد که او با تعداد دیگری از همدستان خود با نفوذ در برخی از ارگان ها با پوشش تحقیق و تفحص از قوه قضائیه، اسناد طبقه بندی شده و ارزیابی نشده و گزارش های مردمی بی نام و نشان را از سیستم های دولتی خارج کرده و چند هزار اوراق اینچنینی را در استان های مختلف مخفی کرده است.»
۴) ابوالفضل زهره وند
حتماً یادتان هست که چندماه پیش بین رئیس جمهور و وزیر امورخارجه اختلافی پدید آمد و خیلی ها به همین دلیل می گفتند منوچهر متکی به زودی از وزارت خارجه می رود. آن روزها منوچهر متکی بر آن بود تا ابوالفضل زهره وند سفیر ایران در ایتالیا را از کار برکنار کند و محمود احمدی نژاد مخالف برکناری زهره وند بود. سال گذشته در پی شکایت هایی که به وزارت امور خارجه می رسید، این وزارتخانه هیاتی را برای بررسی این شکایات به رم فرستاد و پس از گزارش این هیات، وزارت امور خارجه زهره وند را عزل و سرپرست جدیدی را به جای او معرفی کرد. اما زهره وند که به دلیل روابط نزدیک با مجتبی ثمره هاشمی مشاور ارشد محمود احمدی نژاد و با دستور شخص رئیس جمهور سفیر ایران در ایتالیا شده بود، برای منوچهر متکی پیغام می فرستد که او سفیر دولت نهم است و نه سفیر وزارت خارجه و به این ترتیب او تاکنون به رغم حکم برکناری وزارت خارجه در محل ماموریت خویش باقی مانده بود. اما اینک و پس از سفر رئیس جمهور به ایتالیا که اظهارات ضد و نقیضی درباره موفقیت های آن شنیده می شود، خبر رسیده که مقامات ارشد دولت نهم با برکناری سفیر ایران در ایتالیا موافقت کرده اند. البته زهره وند در پاسخ به این سوال که آیا مسائل سفر احمدی نژاد به رم در تغییر او موثر بوده یا نه، گفته؛ «من سفیر رئیس جمهور بودم و در این سفر درخواست بازگشت به تهران را به شخص دکتر احمدی نژاد تقدیم کردم. البته اگر مشکلی در این سفر پیش آمده، باید معاونت منطقه یی و بین المللی وزارتخانه پاسخگو باشند.» و این نشان می دهد که به رغم تکذیب های نهاد ریاست جمهوری اتفاقاتی در ایتالیا افتاده که منجر به برکناری سفیر ایران در ایتالیا شده است.
۵) محمدرضا شجریان
هر چند شیوه مدرن فروش بلیت کنسرت سنتی شجریان علاقه مندان او را به دردسر انداخت و در نهایت باعث اضافه شدن روزهای کنسرت شد، اما بالاخره این کنسرت که هفت اجرا خواهد داشت از شب پیش آغاز شد تا علاقه مندان بی شمار این استاد مسلم آواز ایرانی، اجرای او را با گروه تازه «شهناز» به تماشا بنشینند؛ گروهی که نوازندگانی جوان در آن حضور دارند. این گروه با مدیریت مجید درخشانی پس از آن شکل گرفت که اجرای شجریان با گروه «آوا» با انتقاداتی همراه بود. طرفه آنکه اعضای گروه «شهناز» که به یاد استاد جلیل شهناز، این نام را بر پیشانی دارد اکثراً نوازندگانی جوان هستند. از طرفی در اجرای اخیر شجریان، همایون همراه او نیست. او حتی پس از جدا شدن شجریان از گروه متشکل از حسین علیزاده و کیهان کلهر، پدر را همراهی می کرد، اما این بار او جایش را به مژگان شجریان داده تا کسی از خانواده استاد همراهش باشد. شجریان در کنسرت اخیر خود قطعاتی از مولانا، حافظ و سعدی را اجرا می کند و بخشی از این درآمد صرف بازسازی آرامگاه شمس تبریزی در خوی خواهد شد. البته شجریان سال گذشته در سفری که به خوی داشت، درخواست برگزاری کنسرت در این شهرستان و نیز تبریز را مطرح کرد اما با مسوولان به توافق نرسید.
۶) علیرضا نادری
این از بخت یاری علیرضا نادری نیست که این روزها که در بیمارستان بستری شده، گفته می شود دیالوگ نویس سریال «میوه ممنوعه» در بستر بیماری است. پیش از آنکه نام نادری به واسطه سریال میوه ممنوعه و دیالوگ هایش بر سر زبان ها - حداقل در رسانه ها- بیفتد او نمایشنامه نویس بود، آن هم از نوع جسورش. بسیاری که توانایی های او را در متون نمایشی اش دیده بودند حدس می زدند که دیالوگ نویسی سریال میوه ممنوعه را با نیمی از توان خود انجام داده و احتمالاً هم انرژی چندانی از او نبرده است. نادری در نمایشنامه هایش پیش از هر چیز به جنگ پرداخته است. خدمت سربازی او در اوج دوران جنگ و در خطوط اصلی جنگ می گذرد. او در آنجا چیزهایی را می بیند و تجربه می کند که هیچ گاه از ذهنش پاک نمی شود و سال ها بعد اقدام به نگارش نمایشنامه هایی همچون «پچپچه های پشت خط نبرد»، «۳۱/۶/۷۷» و «چهار حکایت از چندین حکایت رحمان» می کند و نوعی تاریخ نمایشی از جنگ به جا می گذارد.نادری سال هاست که دغدغه حضور در سینما دارد اما سینمای ایران روی خوشی به او نشان نمی دهد. شاید همین علاقه او را به سمت تلویزیون کشاند. او مدت زیادی را صرف تحقیق برای نگارش مجموعه تلویزیونی «شهریار» کرد اما نتیجه کار او در نهایت به مذاق مدیران تلویزیون خوش نیامد و فیلمنامه دیگری را جایگزین فیلمنامه او کردند. نادری که این روزها به دلیل بیماری قلبی در بیمارستان آتیه بستری است، روز ۲۷ خرداد تحت عمل جراحی قرار گرفت و شکر که گویا مشکل برطرف شده است.
۷) مجتبی جباری
آنهایی که فوتبال ایران را از سال ها قبل دنبال کرده اند حتماً به این نتیجه رسیده اند که هر چند سال یک بار، یک نابغه در فوتبال ایران ظهور می کند که جنس فوتبالش با بقیه فرق دارد؛ یعنی چیزهایی در بازی اش است که دیگران ندارند. مجتبی جباری کارگردان بازی است، بلد است که بازی فوتبال را مهندسی کند و با پاس های درجه یک و بی نقصش ضرباهنگ بازی را کنترل کند و این برای فوتبال که بازیکنانش همواره به این متهم بوده اند که در تاکتیک های تیمی جای نمی گیرند و فقط به توانایی های فردی متکی هستند، غنیمت است. جباری در بازی دوشنبه هم ستاره استقلال بود که یک پاس گل تماشایی داد و یک گل فوق العاده را که ناشی از چابکی و نبوغ منحصر به فردش بود، زد. با این همه چیزی که سبب شد دوشنبه به روزی ویژه برای «آقای خاص فوتبال ایران» بدل شود، مرگ پدرش بود. در همان لحظاتی که مجتبی با پیراهن آبی داشت وسط زمین هنرنمایی می کرد، خانواده اش در سوگ پدر نشسته بودند تا اینکه بازی تمام شد و جشن قهرمانی برای مجتبی به عزا بدل شد. خبر مرگ پدر را علیرضا منصوریان به جباری داد و از آن لحظه به بعد مجتبی یادش رفت که ساعتی قبل چگونه میلیون ها دوستدار استقلال را خوشحال کرده بود.مجتبی این چنین در روز تولدش و روز قهرمانی تیمش در سوگ پدر نشست.
۸) اسلاون بیلیچ
برای اینکه سرمربی تیم ملی کرواسی را بشناسید، بهتر است از جام ملت های اروپا ۱۹۹۶ و جام جهانی ۱۹۹۸ شروع کنیم. یعنی در جایی که تیم ملی کرواسی با رهبری میروسلاو بلاژویچ غهمان چیروی دوست داشتنی خودمانف یقه بزرگان فوتبال جهان را می گرفت و بیلیچ یکی از بازیکنان آن تیم افسانه یی بود که به مقام سوم جام جهانی ۹۸ فرانسه رسید. از آن سال به بعد اما مربیانی چون اتو باریچ و زلاتکو کرانیکار رهبری کرواسی را بر عهده گرفتند و این تیم نتوانست به راهی که بلاژویچ آن را شروع کرده بود، ادامه بدهد. پس از شکست های کرواسی در جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان، مسوولان فدراسیون فوتبال کرواسی تصمیم گرفتند تغییری جدی در تیم ملی کشورشان بدهند. گزینه های آنها برای رهبری تیم شان، اسلاون بیلیچ و برانکو ایوانکوویچ (سرمربی سابق تیم ملی ایران) بودند و چون موج انتخاب مربیان جوان در فوتبال اروپا مدت ها بود که آغاز شده بود، مسوولان فدراسیون فوتبال این کشور تصمیم گرفتند بیلیچ را به عنوان سرمربی تیم شان انتخاب کنند. با این همه کمتر کسی فکرش را می کرد او کرواسی را به چنین تیمی بدل کند که انگلستان را در ویمبلی لندن می برد و به راحتی از پس آلمان مدعی برمی آید. اما کرواسی بیلیچ این کار را کرده و بدل به تیمی شده که خیلی ها درباره اش می گویند، این تیم شایستگی قهرمانی در یورو ۲۰۰۸ را دارد و می تواند کاری را که یونان در یورو ۲۰۰۴ کرده، در یورو ۲۰۰۸ بکند و غول ها را یکی یکی از پیش رو بردارد و قهرمان بشود. میروسلاو بلاژویچ که همه ما او را خوب می شناسیم درباره بیلیچ گفته او فوق العاده مربی باهوشی است و حالا که با دقت به بازی کرواسی نگاه می کنیم، می بینیم این تیم در جریان بازی سرشار از ذکاوت است. اسلاون بیلیچ لیاقت این را دارد که تیمش را قهرمان اروپا کند.درباره او می گویند که پس از سال ها تنها مربی است که از شرق اروپا می تواند برود و در غرب اروپا و در باشگاه های بزرگ مربیگری کند. درخشش کرواسی در این جام، بیلیچ را به یکی از مهم ترین مربیان امروز بدل می کند که باشگاه های اروپایی سر به خدمت گرفتنش دعوا می کنند. منتظرش باشید.
۹) محمدمهدی زاهدی
اتفاقات این هفته دانشگاه زنجان، وزیر علوم اصولگرای دولت نهم را بیش از پیش تحت فشار گذاشت. در حالی که منتقدان، زاهدی را از ابتدای شروع مسوولیتش در وزارت علوم به خاطر سیاست های سخت گیرانه در حوزه فرهنگی و دانشجویی به باد نقد می گرفتند، اعتراض های گسترده دانشجویان طی ماه های اخیر سبب شد این انتقادها شکل جدی تری به خود بگیرند. معاون فرهنگی دانشگاه زنجان که هنوز چند روزی از امضای حکم انحلال انجمن اسلامی دانشجویان توسط او، آن هم به دلیل رعایت نکردن اصول اسلامی و اخلاقی، نمی گذشت، پایه های یک رسوایی اخلاقی بزرگ را برای مدیران اخلاق گرای دولت نهم بنا نهاد. دانشجویان خشمگین در نخستین ساعت های شروع تحصن خود، عذرخواهی وزیر علوم را در صدر خواسته های خود قرار دادند و خواستار توضیح صریح او به عنوان نخستین فرد مسوول در حوزه مدیریت آموزش عالی کشور شدند. اگرچه زاهدی بابت مسائل پیش آمده هرگز عذرخواهی نکرد و حتی مدیران ارشد او در وزارتخانه با طرح حواشی، تلویحاً از تله گذاری و توطئه از پیش تعیین شده یی برای خراب کردن مدیران دولتی سخن به میان آوردند، اما رئیس دانشگاه زنجان دست آخر برای خواباندن غائله، ناچار از عذرخواهی رسمی از دانشجویان به خاطر انتخاب فردی بی اخلاق در پست معاونت شد.
۱۰) رضا عبداللهی
رضا عبداللهی نماینده ماهنشان، لیسانسیه مخابرات برای پنجمین بار به پارلمان راه یافت. عبداللهی که هم در مجلس ششم (با اکثریت اصلاح طلب) و هم در مجلس هفتم (با اکثریت اصولگرا) رئیس کمیسیون های مهم مجلس بود، این بار تا سه هفته پس از افتتاح مجلس از تایید اعتبارنامه خود اطمینان نداشت. اعتبارنامه نماینده سرشناس جناح راست در مجلس هشتم در واپسین لحظات تصویب شد. نمایندگان دولت و جمعیت ایثارگران تا آخرین لحظه از تمایل خود برای رد اعتبارنامه وی کوتاه نیامدند و از فاطمه آلیا (عضو شورای مرکزی ایثارگران) معترض اعتبارنامه عبداللهی حمایت کردند. حتی حسینیان رئیس شعبه رسیدگی کننده به اعتبار عبداللهی هم دست آخر بعد از تایید اعتبارنامه او با لحنی پدرانه وی را از فعالیت های اقتصادی بازداشت.
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید