جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

رسانه و سیاست‌ خارجی‌


رسانه و سیاست‌ خارجی‌
این‌ موضوع‌ را نمی‌توان‌ انکار نمود که‌ در دنیای‌ کنونی‌ و تحول‌ در نظام‌ بین‌الملل‌ و ساختار روابط‌ میان‌ دولت‌ - ملتها وکنش‌ متقابل‌ و تأثیرپذیری‌ آنها ناشی‌ از تحولات‌ عمیق‌ و شگرف‌ در سیستم‌های‌ ارتباطی‌ از جمله‌ ماهواره‌ها وشبکه‌های‌ وسیع‌ اطلاع‌رسانی‌ مانند اینترنت‌ است‌. قبل‌ از جنگ‌ جهانی‌ دوم‌، برتری‌ نظامی‌، نقش‌ مسلط‌ در شکل‌دهی‌ماهیت‌ ملی‌ و تصویر جهانی‌ یک‌ کشور بازی‌ می‌کرد و به‌ دنبال‌ آن‌ جایگاه‌ آن‌ کشور در سلسله‌ مراتب‌ سیاسی‌ جهانی‌مشخص‌ می‌شد. بعد از جنگ‌ جهانی‌ دوم‌ با وقوع‌ انقلاب‌ اطلاعاتی‌ ماهیت‌ روابط‌ بین‌الملل‌ به‌ صورت‌ مهیجی‌ دچاردگرگونی‌ گردید. تکنولوژی‌ ارتباطاتی‌ جهانیان‌ را درون‌ یک‌ دهکدة‌ جهانی‌ به‌ هم‌ متصل‌ ساخت‌. رسانه‌ها به‌ منابع‌اصلی‌ اطلاعات‌ برای‌ مردم‌ سراسر جهان‌ تبدیل‌ شده‌ و به‌ عنوان‌ بازیگرانی‌ قوی‌ در روابط‌ بین‌الملل‌ مطرح‌ می‌شدند.سیاست‌ خارجی‌ که‌ معمولاً پشت‌ سر صحنه‌ها حضور داشت‌ در عصر اطلاعات‌ به‌ فعالیتی‌ عمومی‌ مبدل‌ گردید.
آزادی‌ الکترونیکی‌ و دسترسی‌ گسترده‌ به‌ شبکه‌های‌ اطلاعاتی‌ و اینترنتی‌ سبب‌ گردیده‌ است‌ تا آرام‌آرام‌ یک‌ ساختارجدید قدرت‌ در سطح‌ اقتصاد سیاسی‌ بین‌المللی‌ و در کنار قدرت‌ دولت‌ ملت‌ها شکل‌ گیرد. هر چند دولت‌ - ملت‌هابه‌ راحتی‌ و به‌ سرعت‌ حاکمیت‌ و اقتدار خود را به‌ طور کامل‌ از دست‌ نمی‌دهند، اما گرایش‌ها و تمایلات‌ به‌ سمت‌گروه‌بندیها و بلوک‌های‌ اقتصادی‌ - سیاسی‌ - فرهنگی‌ منطقه‌ای‌ می‌تواند علی‌رغم‌ حفظ‌ حاکمیت‌ و استقلال‌ نسبی‌ هریک‌ از دولت‌های‌ عضو به‌ عنوان‌ بهترین‌ و معقول‌ترین‌ راه‌ پیشروی‌ آنها به‌ حساب‌ آید. به‌ هر ترتیب‌ مطالعه‌ روند انقلاب‌اطلاعاتی‌ - ارتباطاتی‌ نشانگر آن‌ است‌ که‌ تکنولوژیهای‌ پیشرفته‌ در این‌ زمینه‌ و دسترسی‌ به‌ آنها جایگاه‌ بازیگران‌غیردولتی‌، سیستم‌ اقتصاد سیاسی‌ بین‌الملل‌ را در مقابل‌ دولت‌ها تقویت‌ کرده‌ و افزایش‌ داده‌ است‌. تصمیم‌ گیرندگان‌ومجریان‌ سیاست‌ خارجی‌ می‌بایستی‌ نسبت‌ به‌ واقعیت‌های‌ متغیر و جدید سیاست‌های‌ بین‌المللی‌ و بازیگران‌ عمده‌آن‌ هوشیار و بیدار باشند و در جهت‌ هماهنگ‌ کردن‌ بازیگران‌ گوناگون‌ و نسبت‌ به‌ ارزیابی‌های‌ ملی‌ در سطوح‌ مختلف‌اقدام‌ کنند.
عنصر تبیلغات‌ به‌ عنوان‌ ابزار مهم‌ هدایت‌ کردن‌ روابط‌ بین‌الملل‌ و توجیه‌ سیاست‌های‌ ملی‌ که‌ در دوران‌ پس‌ از جنگ‌جهانی‌ دوم‌ رشد و گسترش‌ یافته‌ است‌. امروزه‌ با استفادة‌ مناسب‌تر و فزاینده‌تری‌ از تکنولوژیهای‌ اطلاعاتی‌ - ارتباطی‌و سیستم‌های‌ همگانی‌ همراه‌ گردیده‌ است‌. به‌ کارگیری‌ وسایل‌ جدید ارتباط‌ جمعی‌، فرستنده‌های‌ رادیویی‌ وتلویزیونی‌ در سطح‌ جهانی‌ از یک‌ سو دولتها را به‌ اجرا درآوردن‌ سیاست‌های‌ داخلی‌ و خارجی‌ خود یاری‌ می‌رساند واز سوی‌ دیگر نقش‌ دیپلماسی‌ به‌ عنوان‌ تنها ابزار گفتگو را تضعیف‌ کرده‌ و کاهش‌ می‌دهد.
فناوریهای‌ نوین‌ ارتباطی‌ و ورود بازیگران‌ غیردولتی‌ به‌ عرصه‌ دیپلماسی‌ باعث‌ شده‌ است‌ تا شیوة‌ تازه‌ای‌ از دیپلماسی‌ایجاد شود که‌ افکار عمومی‌، با کمک‌ فناوری‌ نوین‌ ارتباطی‌ رشد یابد. در این وضعیت‌ مرزهای‌ ملی‌ دیگر مانعی‌ برای‌ ارسال‌پیام‌های‌ بین‌المللی‌ به‌ حساب‌ نمی‌آیند و لذا بازار آژانس‌های‌ تبلیغاتی‌ و اطلاعاتی‌ رونق‌ یافته‌ و علم‌ ارتباطات‌ وکارشناسان‌ ارتباطی‌ مورد توجه‌ دولت‌ مردان‌ و کارگزاران‌ سیاست‌ خارجی‌ کشورها قرار گرفته‌ اند‌. انقلاب‌ اطلاعات‌و جهانی‌ شدن‌ عرصة‌ ارتباطات‌، دیپلماسی‌ رسانه‌ها را اصلی‌ترین‌ جزء مکمل‌ سیاست‌ خارجی‌ نموده‌ است‌. برخلاف‌گذشته‌ که‌ برتری‌ نظامی‌، قدرت‌ جهانی‌ یک‌ کشور را تعیین‌ می‌کرد، امروزه‌ توانایی‌ یک‌ کشور در استفاده‌ از رسانه‌هااست‌ که‌ تصویر برتر بین‌المللی‌ را شکل‌ می‌دهد. بنابراین‌ جهت‌ موفقیت‌ یک‌ سیاست‌ خارجی‌، توانایی‌ ایجاد و حفظ‌یک‌ تصویر مطلوب‌ بین‌المللی‌ در جامعه‌ جهانی‌ ضروری‌ می‌باشد. در عصر جهانی‌ شدن‌، کشورهایی‌ که‌ دارای‌فناوریهای‌ ارتباطی‌ جدید و برتر باشند و بر جریانهای‌ جهانی‌ اطلاعات‌ کنترل‌ داشته‌ و همچنین‌ از رسانه‌ جهان‌ گسترنیرومندی‌ برخوردار باشند، می‌توانند تصویر برتر بین‌المللی‌ خود را القاء کنند. بنابراین‌، «قدرت‌ جهانی‌» یک‌ کشور به‌توانایی‌ دیپلماسی‌ رسانه‌ای‌اش‌ ارتباط‌ می‌یابد و به‌ همین‌ دلیل‌ سیاست‌ خارجی‌ باید جهت‌ موفقیت‌ در فرایند جهانی‌شدن‌ همراه‌ با نقش‌ دیپلماسی‌ رسانه‌ای‌ از فناوریهای‌ جدید اطلاعاتی‌ - ارتباطی‌ سود ببرد. ‌
‌در دورة‌ جدید نه‌ تنها سیاست‌ خارجی‌ به‌ عنوان‌ یکی‌ از بخش‌های‌ مهم‌ در محتوای‌ رسانه‌ها خود را نشان‌ داده‌ است‌، بلکه‌ فراتر از آن‌ روابطی‌ تعاملی‌ میان‌ رسانه‌ها و سیاست‌ خارجی‌ برقرار گردیده‌ است‌. بدین‌معنی‌ که‌ دو نهاد رسانه‌ و دستگاه‌ سیاست‌ خارجی‌، تأثیر و تأثرات‌ متقابلی‌ بر هم‌ به‌ جای‌ می‌گذارند.
مهم‌ترین‌ نقشی‌ که‌ رسانه‌ها در یک‌ فرایند سیاسی‌ ایفاء می‌کنند، همچون‌ پل‌ ارتباطی‌ جهت‌ اطلاع‌رسانی‌ و آگاه‌سازی‌سیاستگذاران‌ و جامعه‌ نسبت‌ به‌ دیدگاههای‌ یکدیگر و اتفاقات‌ و رویدادهای‌ سیاسی‌ است‌. تجربه‌ نشان‌ داده‌ است‌ که‌رسانه‌ پیش‌ از وظیفه‌ واسطه‌گری‌ ارتباط‌، نقش‌ها و کارکردهای‌ وسیع‌تری‌ را در ارتباطات‌ سیاسی‌ به‌ اجرا در می‌آورند.به‌ اعتقاد «برناردکوهن‌» محقق‌ نامدار آمریکایی‌ ارتباطات‌ بین‌المللی‌: کارکرد رسانه‌ها بیش‌ از فراهم‌ ساختن‌ اطلاعات‌ وانتقال‌ دیدگاهها است‌. رسانه‌ها ممکن‌ است‌ در این‌ که‌ به‌ مردم‌ بگویند چه‌ فکر کنند، توفیق‌ حاصل‌ ننمایند، امامی‌توانند به‌ مخاطبان‌ خود بگویند درباره‌ چه‌ چیزی‌ بیندیشند.
رسانه‌های‌ بین‌المللی‌ ابتدا از طریق‌ تأثیر بر افکار عمومی‌ و سپس‌ از این‌ طریق‌ فرآیند تصمیم‌گیری‌ در سیاست‌ خارجی‌تأثیر می‌گذارند. به‌ طور کلی‌ تأثیر رسانه‌های‌ بین‌المللی‌ بر افکار عمومی‌ را می‌توان‌ به‌ دو دسته‌ تقسیم‌ کرد:
۱) تأثیری‌ که‌ بر افکار رهبران‌ سیاسی‌ دارند و در واقع‌ افکار تصمیم‌گیرنده‌ را در عرصه‌های‌ مختلف‌ سیاسی‌ و اقتصادی‌هدایت‌ می‌کنند.
۲) تأثیری‌ که‌ رسانه‌های‌ بین‌المللی‌ بر افکار عمومی‌ توده‌های‌ مردم‌ دارند و آن‌ را کنترل‌ می‌کنند. رسانه‌های‌ بین‌المللی‌مهم‌ترین‌ ابزار دیپلماسی‌ خارجی‌ هر کشور هستند. بدون‌ ابزار رسانه‌ای‌ و ارتباطی‌ مؤثر برای‌ اقناع‌ افکار عمومی‌ وتوجیه‌ سیاست‌ خارجی‌ در سطوح‌ جهان‌، هیچ‌ کشوری‌ نمی‌تواند در صحنة‌ بین‌المللی‌، منافع‌ و اهداف‌ ملی‌اش‌ رادنبال‌ کند، سیاست‌ خارجی‌اش‌ را پیش‌ ببرد و جایگاهش‌ را در نظام‌ بین‌الملل‌ ارتقاء دهد. بنابراین‌، هر کشوری‌ چنانچه‌بخواهد سیاست‌های‌ خارجی‌ یا اهداف‌ ملی‌اش‌ را در خارج‌ از مرزها به‌ شکل‌ منطقی‌ پی‌گیری‌ نماید لاجرم‌ بایستی‌قبلاً زمینه‌های‌ مقدماتی‌، روانی‌ و فکری‌ این‌ سیاست‌ها را فراهم‌ کند. کشورهای‌ قدرتمند نفوذ خود را مدیون‌رسانه‌های‌ بین‌المللی‌ هستند که‌ در پوشش‌ اطلاع‌رسانی‌ و تنویر افکار عمومی‌، ، حول‌ تأمین‌ منافع‌ کشور و پیشبرد سیاست‌ خارجی‌ به‌تبلیغات‌ سیاسی، اطلاع‌ رسانی‌ و تنویر افکار عمومی‌‌ می‌پردازند. این‌ رسانه‌ها در شناخت‌ فرصت‌ها و زمینه‌های‌ تحقق‌ سیاست‌ خارجی‌ نیز به‌ کارگزاران‌خارجی‌ کشورها کمک‌ می‌کنند.
تلاش‌ رسانه‌ها برای‌ جایگزین‌ سازی‌ «انسان‌ سیبرنتیک‌» (به‌ تعبیر هانی‌ لوفور) به‌ جای‌ انسان‌ رومی‌ و تحقق‌ امپراطوری‌جامعه‌ مدنی‌ و گسترش‌ عرصه‌ عمومی‌ به‌ تعبیر «جاستین‌ رونبرگ‌» موجب‌ شده‌ است‌ رسانه‌ها بتوانند از رهگذر انتقال‌افکار عمومی‌ به‌ دستگاه‌ تصمیم‌گیری‌، نوعی‌ انبساط‌ سیستمی‌ و انعطاف‌ در ساختار تصمیم‌گیری‌ ایجاد کنند وسیاست‌ خارجی‌ چند بعدی‌، همه‌ جانبه‌نگر و چند بخشی‌ را در جهان‌ چند مرکزی‌ کنونی‌ به‌ منصه‌ ظهور برسانند و باجایگزین‌ سازی‌ فرآیند افقی‌ ارتباطات‌ به‌ جای‌ فرآیند عمودی‌ آن‌، در شکل‌گیری‌ الگوی‌ تعامل‌ و دو سویه‌ اطلاعات‌ وبروز شبکه‌های‌ ارتباطی‌ فراملی‌ مؤثر واقع‌ شوند.
در مورد نقش‌ رسانه‌های‌ جهان‌ گستر در روابط‌ بین‌الملل‌، دکتر مولانا می‌نویسد: «رسانه‌ها می‌توانند چندین‌ عملکردعمده‌ در فرایند سیاست‌ خارجی‌ داشته‌ باشند. رسانه‌ها قادرند که‌ شرایط‌ را تعریف‌ کنند و به‌ یک‌ رویداد و شخصیت‌مشروعیت‌ عطا کنند (برجسته‌سازی‌). به‌ مثابة‌ سازمان‌ دهنده‌ سیاست‌ها (catalyst) عمل‌ می‌کنند. موضوعات‌ راشفاف‌ یا مخدوش‌ نمایش‌ دهند و سیاست‌های‌ حکومتی‌ در موضوع‌ سیاست‌ خارجی‌ را شتاب‌ دهند یا کند سازند.رسانه‌ها همچنین‌ می‌توانند خواسته‌ یا ناخواسته‌ ابزار تبلیغات‌ سیاسی‌ در شکل‌ دهی‌ و پیاده‌سازی‌ سیاست‌ خارجی‌باشند. رسانه‌ها مجراهایی‌ برای‌ مبادلات‌ رسمی‌، بنگاه‌هایی‌ برای‌ بازیگران‌ و منابع‌ ارزشمند اطلاعات‌ برای‌ حکومتهاهستند. شاید بزرگترین‌ سهم‌ بالقوة‌ رسانه‌های‌ جهانی‌ در فرآنید تصمیم‌گیری‌ سیاست‌ خارجی‌، توانایی‌ آنها را برای‌نفوذ در خلق‌ و خوی‌ حکومت‌، نخبگان‌ و مردم‌ باشد.»
یکی‌ از رسانه‌هایی‌ که‌ نقش‌ بسیار زیادی‌ در انقلاب‌ اطلاعاتی‌ - ارتباطی‌ در حال‌ حاضر ایفاء می‌کند شبکه‌های‌تلویزیونی‌ جهانی‌ می‌باشند که‌ نقش‌های‌ متنوعی‌ (مانند نقش‌های‌ نظارتی‌، تفسیرگری‌، بازیگر دیپلماتیک‌ و سامان‌دهنده‌) در پیشبرد سیاست‌ خارجی‌ کشورهای‌ متبوع‌ خود ایفاء می‌کنند. این‌ نقش‌ها هم‌ به‌ افکار عمومی‌ و هم‌ به ‌سیاست‌ گزاری‌ در امور بین‌الملل‌ پیوند خورده‌اند. اکنون‌ تلویزیون‌ می‌تواند در چند ثانیه‌، آخرین‌ تصاویرحادثه‌ای‌ که‌ در گوشه‌ای‌ از جهان‌ رخ‌ داده‌ را پخش‌ کند. اهمیت‌ تلویزیون‌ تا حدی‌ است‌ که‌ «تیمونی‌ کارئن‌» دانشمندعلوم‌ سیاسی‌ آکسفورد تلویزیون‌ را سومین‌ ابرقدرت‌ می‌نامد. چرا که‌ این‌ رسانه‌ها هستند که‌ می‌توانند موضوعی‌ راجهانی‌ نمایند. تأثیر تلویزیون‌ جهانی‌ بر روابط‌ بین‌الملل‌ از آنجا ناشی‌ می‌شود که‌ در سطح‌ جهان‌، گستردگی‌بی‌سابقه‌ای‌ یافته‌ و بینندگان‌ خود را به‌ نمایش‌ تصویری‌، خیال‌انگیز و بسیار ساده‌ از رویدادها جلب‌ می‌کند. این‌ آثار به‌صورت‌ جلب‌ حمایت‌ داخلی‌ از سیاست‌ خارجی‌ کشور و مشروعیت‌ بخشیدن‌ به‌ اقدامات‌ آن‌ کشور در سطح‌ افکارعمومی‌ بین‌الملل‌ نمود می‌یابد، برخی‌ از روشهایی‌ که‌ دولتها از تلویزیون‌ برای‌ پیشبرد و سیاست‌ خارجی‌ خویش‌استفاده‌ می‌کنند، برگزاری‌ نشست‌ خبری‌، برگزاری‌ کنفرانس‌های‌ خبری‌ تلویزیونی‌، ایراد سخنرانی‌، برگزاری‌ مصاحبه ‌و...است.
به‌ طور کلی‌ باید اذعان‌ داشت‌، اهمیت‌ رسانه‌ها در دنیای اطلاعات موجب ‌شده‌ است‌ رسانه‌های‌ جمعی‌ به‌ عنوان‌ نهادهای‌ فراملی‌، جایگاه‌ خود را در عرصة‌ دیپلماسی‌ غیردولتی‌ در فرآیندجهانی‌ شدن‌ به‌ نمایش‌ گذارند. وارد شدن‌ جریان‌ نوین‌ اطلاعاتی‌ در عرصة‌ دیپلماسی‌ و رشد استفاده‌ از ابزارها وفناوریهای‌ نوین‌ ارتباطی‌ در سیاست‌ خارجی‌ باعث‌ شده‌ است‌ شیوه‌ای‌ جدید از دیپلماسی‌ موسوم‌ به‌ دیپلماسی‌عمومی‌ (Public Dioplomacy) بروز کند که‌ به‌ افکار عمومی‌ توجه‌ عمده‌ای‌ نشان‌ می‌دهد. به‌ عبارت‌ دیگر،رسانه‌ها با شفاف‌سازی‌ اطلاعات‌ و افزایش‌ ورودیهای‌ متنوع‌ به‌ درون‌ دستگاه‌ تصمیم‌گیری‌ سیاست‌ خارجی‌، نوعی‌دیپلماسی‌ باز (Open Diplomacy) را تقویت‌ می‌کنند. در واقع‌ انقلاب‌ اطلاعات‌ و جهانی‌ شدن‌ عرصه‌ ارتباطات‌،دیپلماسی‌ رسانه‌ را اصلی‌ترین‌ جزء مکمل‌ سیاست‌ خارجی‌ کرده‌ است‌. چرا که‌ مرزهای‌ ملی‌ دیگر مانعی‌ برای‌ ارسال‌پیامهای‌ بین‌المللی‌ به‌ حساب‌ نمی‌آید. از این روتقویت‌ روابط‌ فراملی‌ بر اثر گسترش‌ نوعی‌ پیوند و تعامل‌ بین‌ مردم‌، حکومتها وسازمانهای‌ بین‌المللی‌ غیرحکومتی‌ بروز نموده است که‌ به‌ ایجاد نوعی‌ دیپلماسی‌ سه‌ جانبه‌ (Trile track Diplomacy)منجر می‌شود. در انتها باید گفت‌ در عصر جهانی‌ شدن‌ عرصة‌ ارتباطات‌، کمک‌ رسانه‌های‌ جهان‌ گستر به‌ دولت‌های‌ خود در فرایندروابط‌ بین‌الملل‌ غیرقابل‌ اغماض‌ است‌. این‌ رسانه‌ها از طریق‌ نمادهای‌ رسانه‌ای‌، خواه‌ واقعی‌ و خواه‌ خیالی‌، باشکل‌دهی‌ اخبار و اطلاعات‌ به‌ درک‌ بحث‌های‌ سیاسی‌ توسط‌ مردم‌ کمک‌ می‌کنند و بدین‌ وسیله‌ مردم‌ را در اقدامات‌غیرداخلی‌ حکومت‌ با دولت‌ همراه‌ می‌سازند و از سوی‌ دیگر فشار افکار عمومی‌ جهانی‌ را متوجة‌ دولتهایی‌ می‌سازندکه‌ با سیاست‌های‌ آنان‌ سازگار نیستند.
جواد سوری
منبع : سایت خبری نما


همچنین مشاهده کنید