جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

جهانی بدون اسلام؟


جهانی بدون اسلام؟
اگر چیزی به اسم اسلام وجود نمی داشت چه می شد؟ آیا اسلام منبع مشکلات است یا آیا این مشکلات ریشه در عواملی نهفته تر و عمیق تر دارند؟ خاورمیانه ای را تصور کنید که اسلام در آن پدیدار نگشته بود. آیا از بسیاری از چالش های کنونی رهایی می یافتیم؟ آیا خاورمیانه صلح آمیز تر می بود؟ آیا خصوصیت روابط شرق و غرب تفاوت بسیاری می داشت؟
● چه چیزی به جای اسلام؟
چگونه می توانیم اسلام را از خاورمیانه جدا سازیم؟ بدون اسلام نیز، چهرة منطقه پیچیده و چالش ها باقی خواهد می بود، و گروه های نژادی اصلی خاورمیانه – عرب ها، پارس ها، ترک ها، اکراد، یهودی ها، و حتی بربرها و پشتون ها – هنوز بر سیاست مسلط می بودند. نزاع های عمده بر سر قدرت، خاک، نفوذ، و تجارت، مدت زمانی طولانی قبل از اسلام نیز وجود داشتند.
در حقیقت اگر اسلام هرگز پدیدار نگشته بود، اکثر مناطق خاورمیانه عمدتا مسیحی باقی می ماند. سوای برخی زرتشتی ها و گروه های کوچک یهودی، مذهب اصلی دیگری حضور نداشت. ولی اگر کل خاورمیانه مسیحی باقی می ماند، آیا همسازی با غرب حکمفرما می شد؟
جنگ های صلیبی ماجراجویی های غربی برخواسته از نیازهای سیاسی، اجتماعی، و اقتصادی بودند.
بعید به نظر می رسد که ساکنان مسیحی خاورمیانه پذیرای هجوم ناوگان های اروپایی و بازرگانان با حمایت توپخانه هایشان می بودند، و استعمارگری طلبی هنوز در ترکیب پیچیدة نژادی منطقه، موفق می بود.
آیا کشورهای خاورمیانه، اگر مسیحی می بودند، از تحت الحمایه های اروپایی در مناطق خود پذیرایی می کردند؟ هرگز. به تاریخچة طولانی واکنش های آمریکای لاتین نسبت به تسلط آمریکایی بر نفت، اقتصاد، و سیاست شان بنگرید. خاورمیانه نیز به همان شکل در ایجاد نهضت های ضد استعماری ملی گرا راغب می بود.
دلیلی وجود ندارد که بتوان باور کرد واکنش خاورمیانه نسبت به مشقات استعماری اروپایی از آنچه که اسلام از خود نشان می دهد، متفاوت می بود. ولی آیا خاورمیانه بدون اسلام احتمالا دموکراتیک تر می بود؟
تاریخچة دیکتاتوری در خود اروپا رضایت بخش نبوده است. اسپانیا و پرتغال به دیکتاتوری های خشن خود فقط در دهه های ۱۹۷۰ پایان دادند. یونان تنها چند دهه است که از دیکتاتوری مرتبط با کلیسا رهایی یافته است. روسیة مسیحی هنوز در استبداد به سر می برد.
بعد مقوله ای به نام فلسطین وجود دارد. البته، این مسیحی ها بودند که یهودیان را برای بیش از هزار سال آزار می داند، که منجر به هالوکاست شد. لذا یهودی هابه دنبال مکانی خارج از اروپا بوده، و نهضت صهیونیسم پدیدار شده، و بدنبال پایگاهی در فلسطین برآمدند.
کشور جدید یهودی به جابجایی ۷۵۰ هزار عرب اهل فلسطین از زمین های خود منجر شده است. در واقع، مسئلة اسراییل- فلسطیی مشکلی ملی، نژادی، و نزاعی ارضی است، که با شعارهای مذهبی، استحکام بخشیده شده است.
با این همه حتی اگر عراقی ها مسیحی می بودند، باز همینگونه به اشغال عراق امروزی توسط آمریکا واکنش نشان می دادند. فلسطین هنوز در آتش می بود. ایران به شدت ملی گرا می ماند. جهان هنوز شاهد مقابلة فلسطینی ها با یهودیان، چچن ها با روسها، ایرانی ها علیه انگلیسی ها و آمریکایی ها و کشمیری های مسلمان علیه هندی ها، می بود. خاورمیانه هنوز دارای الگوی با شکوه تاریخی خود را حفظ کرده است، و لذا در بسیاری جهات، شکاف غربی- شرقی همچنان باقی می ماند.
● زیر پرچم پیامبر
این استدلال که وجود اسلام هیچ تأثیری بر روی خاورمیانه و روابط شرق و غرب نداشته نیز، ساده لوحانه است. اسلام یک نیروی اتحادگرایانه در سراسر منطقه فرآهم آورده و تمدن وسیعی ایجاد کرده است که دارای اصول مشترک حکمت، هنر، و اجتماع بسیاری است.
اسلام درباره زندگی معنوی، احساس عدالت، حقوق، و حکمرانی دارای دیدگاه مناسبی است و به عنوان یک نیروی فرهنگی و معنوی، در کاهش شکاف های نژادی مختلف میان مردمان گوناگون مسلمان، کمک کرده است.
تمدن اسلامی طرزتفکر مشترکی را فرآهم آورده که تمامی مسلمانان می توانند به نام مقابله با تجاوز های غربی، به آن روی بیاورند. در جهانی بدون اسلام، استعمارگرایی غربی، به راحتی اختلاف ایجاد کرده، خود را بر خاورمیانه و آسیا مسلط می ساخت. ولی چه از تروریسم می دانیم؟ آیا بدون اسلام، ۱۱ سپتامبری اتفاق می افتاد؟
باید متذکر شد که جنگجویان غیر منظم یهودی از تروریسم در فلسطین استفاده کرده، تروریست های یونانی علیه مقامات آمریکایی در آتن عملیات تروریستی انجام داده، و تروریست های سازمان یافتة سیک ایندیرا گاندی را کشتند. پیش از جنگ جهانی اول، در سراسر بالکان همگان از تروریست های مقدونیه ای هراس داشتند.
باستناد پلیس اروپا (Europol)، ۴۹۸ حملة تروریستی در سال ۲۰۰۶ در اتحادیة اروپا بوقوع پیوست. از این تعداد، ۴۲۴ حمله توسط گروه های تجزیه طلب، ۵۵ توسط افراطی های چپ گرا، و ۱۸حمله توسط دیگر تروریست ها، صورت گرفت. تنها یک حمله مرتبط با اسلام گرا ها بود. لذا، اگر ۱۱ سپتامبر اتفاق نمی افتاد، رویدادی همانند آن به وقوع می پیوست.
مردمانی که علیه ستمگران خارجی می جنگند، به دنبال پرچمی برای اشاعه و شکوه آفرینی دلیل نزاع خود می گردند و در این میان، مذهب بهترین پرچم را ارائه می کند، و در همه جا می تواند در استحکام نژاد و ملی گرایی، کمک کند.
فراتر از آن، بخصوص اگر دشمن دارای مذهب دیگری باشد در این چنین مواقعی، مذهب دیگر منبع عمدة درگیری و نزاع نخواهد بود، بلکه به نیروی محرکة آن تبدیل می شود. ما در دورانی زندگی می کنیم که تروریسم عمدتا ابزار منتخابی ضعیفان است.
● همانند پیشین
اگر اسلام وجود نداشت، آیا جهان صلح آمیز تر می بود؟ با توجه به تمامی تنش های موجود میان شرق و غرب، اسلام بدون شک یک عنصر احساسی دیگر، و یک سطح دیگری به پیچیدگی پیدا کردن راه حل ها، اضافه می کرد.
ولی اسلام علت مشکلات نیست. جهانی بدون اسلام همچنان شاهد رقابت های خونین می بود. اگر مذهب نبود، تمامی این گروه ها بیرق دیگری می یافتند تا تحت آن ملی گرایی و استقلال جویی خود را بروز دهند.
درگیری میان شرق و غرب به تمامی مسائل عظیم تاریخی و ژئوپولیتیکی تاریخ انسان مرتبط است: نژاد، ملی گرایی، بلند پروازی، طمع، منابع، رهبران محلی، قلمرو، منافع مالی، قدرت، مداخله، و نفرت از خارجی ها، مهاجمین، و استعمار گران.
به یاد داشته باشیم که تمامی وقایع وحشتناک قرن بیستم منحصرا توسط نظام های سکولار اتفاق افتاد: لئوپولد دوم در کنگو، هیتلر، موسولینی، لنین و استالین، و مائو.
مترجم : سیدحسام هوریابند
منبع : دیپلماسی ایرانی


همچنین مشاهده کنید