چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

به بهانه حادثه دانشگاه زنجان


به بهانه حادثه دانشگاه زنجان
اگر چه هنوز ابعاد حادثه دانشگاه زنجان مشخص نشده است اما حتی اگر آنچه که به عنوان خبر منتشر شده است فاقد صحت یا دقت باشد نمی‌توان از کنار آن گذشت. زیرا این حادثه و خبر آن را می‌توان در زنجیره اخبار حوادثی دید که علاوه بر قبیح و تأثر انگیز بودن اصل خبر، احساسی که از انتشار آن بر فضای جامعه حاکم می‌شود بسیار مهم است. حقیقت آن است که این حادثه اگر دقیقاً به همان نحو باشد که تاکنون در رسانه‌ها اعلام شده است علاوه بر تاثیر فردی، از آن جهت که احساس عدم امنیت را در پاک‌ترین فضاهای کشور حاکم می‌کند باید بلافاصله مورد ریشـه‌یـابـی قـرار گیـرد و ضمن تلاش برای اعاده حیثیت از دانشجوی آسیب دیده، با عامل فاجعه برخورد فوری، قاطع و عبرت‌انگیز صورت گیرد.
این حداقل انتظار از مسئولان امنیتی و قضایی است که همانند برخی پرونده‌های سیاسی، بلافاصله ابعاد گوناگون این موضوع را رسیدگی و مانند بعضی پروژه‌های مورد اهتمام مسئولان، مردم را به صورت مرحله به مرحله در جریان اقدامات خود قرار دهند. اما پیگیری موضوع و مجازات خــطــاکـاران احتمالی، تنها وظیفه حاکمیت در برابر فجایع اینچنینی نیست. بلکه باید ریشه حوادث اینچنینی و شرایطی که بـرای عده‌ای خاص <احساس امنیت مطلق> و برای دیگران <احساس اضطراب و نگرانی دائمی> ایجاد می‌کند نیز به صورت دقیق ریشه‌یابی و برای مقابله با آن تدبیری اندیشیده شود. همچنین مسئولان حکومتی باید به ارزیابی این نکته بپردازند که چرا قبل از آنکه فرصتی برای بررسی موضوع و یا امکانی برای ارائـه دفـاع طـرف مقـابـل ایجـاد شـود، خبـرهـای اینچنینـی مورد پذیرش عده‌زیادی از مردم قرار می‌گیرد؟ همچنین دست اندرکاران امور انتظامی و قضایی موظفند به ارزیابی این مساله بنشینند که چرا عده‌ای به جای متوسل شدن به مراجع قضایی، ترجیح می‌دهند راساً به جمع‌ ا~وری مدرک علیه خطاکاران بپردازند و افکار عمومی را برای استیفای حق خود، به خدمت بگیرند؟
نگارنده بر این باور است که حادثه زنجان به لحاظ ریشه‌ها و انگیزه‌ها، تفاوت چندانی با حادثه همدان ندارد همان طور که می‌توان رگه‌هایی از شباهت میان این دو حادثه با حادثه تاثرانگیز سه سال قبل متروی کرج و برخی اتفاقات ناگوار دیگر دید.
الــبـتـه ممکـن اسـت متهمـان هـریـک از ایـن حـوادث، انگیزه‌هایی متفاوت داشته باشند و برای توجیه اقدام خود، <رطب> و <یابس> به هم ببافند. اما بدون تعارف باید گفت تا زمانی کـه بـرای کلیـه مـاموران حکومتی، شرح وظایف مشخص و در چارچوب دقیق قانونی مشخص نگردد و تا زمانی که بتوان با تـحـریـک احساسات و عواطف مذهبی، سیاسی و اجتماعی اقشاری از جامعه، برخی اقدامات خلاف قانون– یا اقداماتی که برای اجرای آنها حکم صریح قانونی وجود ندارد– را انجام داد و حتی به آن افتخار کرد، بایستی منتظر حوادث مشابه باشیم. راستی اگر برای ماموران انتظامی حوزه دقیق وظایف تعیین شود و هر نوع تخطی از این حوزه، مجازات‌های سنگین تعیین شود، آیا یک مادر در عزای تنها فرزند خود خواهد گریست؟ اگر برای اثبات تخلف یک دانشجو، آئین‌نامه‌های معین و غیرقابل تفسیر مشخص گردد و برای مجریان این آئین‌نامه‌ها نیز اختیارات معین و محدود ابلاغ شود آیا زمینه‌ای باقی خواهد ماند که یک مسئول دانشگاهی با وعده رفع مشکل دانشجو، خود و آن دانشجو را به مشکل بیندازد؟
امروز برخی اقدامات ضربتی و نیز رفتار سینوسی مجموعه مسئولان در ارتباط با مساله بدحجابی یا ارتباط دختران و پسران ، گاه منجر به نوعی ولنگاری در میان عـده‌ای از جوانان می‌شود و گاه سخت‌گیری‌های نه چندان ضروری را به ماموران تحمیل می‌کند، آیا نمی‌توان برای خلاصی از این وضعیت، آنچه را که اجرای آن توسط مجموعه حاکمیت، ضروری و مفید تشخیص داده می‌شود، به صورت دقیق و با ارائه دلیل برای مردم تبیین شود و اجرای آن درخواست شود؟ راستی اگر چنین شود آ یا شاهد برخی حوادث ناگوار خواهیم بود؟ اگر مجموعه اختیارات مقام‌های انتظامی و قضایی به هنگام روِیت یک دختر و پسر جوان با یکدیگر، براساس ضوابط شرعی اعلام و هر ماموری که ذره‌ای از این ضوابط تخطی کرد با مجازات‌های سنگین مواجه شود آیا در آینده شاهد عزادار شدن یک پدر رزمنده در سوگ دختر تحصیلکرده خود خواهیم بود؟ صریح‌تر بگوئیم هنوز مجموعه حاکمیت در خصوص موضوعاتی همچون نحوه مقابله با ناهنجاری‌های اجتماعی، به دیدگاه یکسان نرسیده‌اند. مثلاً یک دستگاه حکومتی، خود را موظف به جمع‌ا~وری علمک‌های شیطان – ماهواره – می‌داند و عالی‌ترین مقام اجرایی کشور در یک سخنرانی عمومی ، از آزادی استفاده از ماهواره در کشور سخن می‌گوید، در یک تریبون، بد حجابان را لشگر امریکا می‌نامند – بدون آنکه معیار مشخصی برای حجاب و بد حجابی معرفی کنند – و تریبون‌های دیگر روش‌های تحکمی بـرای تـرویج حجاب را بی فایده و زیان‌بار می‌دانند، عده‌ای از تریبون‌داران، برخی حرکات در مراسم عزاداری را حتی خلاف شرع می‌دانند و یک مقام بلندپایه کشوری، از اینکه عده‌ای در روش‌های عزاداری مردم دخالت می‌کنند ابراز تأسف می‌نماید و...
در این شرایط، بسیاری از مردم تکلیف خود را نمی‌دانند و بسیاری از افراد هم از بلاتکلیفی‌های قانونی و فضاسازیهای رسانه‌ای و تریبونی – که بعضاً با نیت خیر انجام می‌شود– سوء استفاده می‌کنند که نتیجه آن، یک روز در استفاده از آفتابه برای تنبیه کسانی که به تشخیص مراجع انتظامی، مرتکب رذالت شـده‌انـد مـتجلی می‌شود، یک روز در بازداشت غیر ضروری دختر دانشجو درهمدان و روز دیگر در ملاقات بحث برانگیز مسئول دانشگاهی با یک دختر دانشجو و حوادث بعد از آن. دست اندرکاران ارکان مهم حکومتی نباید فراموش کنند که احـسـاس <عـدم امنیت> به مراتب خطرناک‌تر و رنج‌آور‌تر از <عدم امنیت> است که متأسفانه به دلیل برخی حوادث، در عرصه‌های گوناگون در حال افزایش است. خبر تأثرانگیز اخیر، حتی اگر دقیق نباشد – که امیدواریم دقیق هم نباشد – هشداری برای مسئولان است تا فکری اساسی کنند و زمینه ایجاد چنین حوادثی را از بین ببرند.
منبع : روزنامه آفتاب یزد


همچنین مشاهده کنید