چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا


نفت و حدیث خشکسالی‌


نفت و حدیث خشکسالی‌
۱) استفاده از درآمد ارزی ناشی از فروش نفت، فی‌‌نفسه امر مذمومی نیست بلکه آنچه مهم است و باید موردنظر قرار گیرد، این نکته است که این درآمد برای چه مقاصدی و چگونه هزینه می‌‌شود وگرنه این امری بدیهی است که افزایش قیمت نفت فقط در نفت منحصر نمی‌شود و به تبع آن بر قیمت سایر کالاها و خدمات نیز کم و بیش اضافه می‌گردد.
کشورهای در حال توسعه - از جمله ایران - که واردکننده ماشین آلات و کالاهای واسطه‌ای و مواد اولیه صنعتی و بعضا کالاهای مصرفی هستند، ناگزیرند درآمد ناشی از فروش نفت خود را با هر توجیهی، مصروف خرید کالاهای دیگر کرده و به فروشندگان کالاها در کشورهای دیگر بازگردانند.
۲) این که کشور ما دچار خشکسالی است امری غیرطبیعی نیست و مساله‌ای طبیعی است، اما مساله غیرطبیعی وقتی رخ می‌دهد که ما انتظار نداشته باشیم دچار خشکسالی و عوارض ناشی از آن شویم.
به عبارت دیگر خشکسالی یک حادثه غیرمترقبه برای کشور نیست بلکه تحقیقا حادثه‌ای مترقبه است لذا همواره باید موضوع مطالعه و جستجوی راه‌هایی برای کاهش یا رفع عوارض آن در دستور کار مسوولان می‌بود و باشد به نحوی که به طور مستمر از مواجهه با یک پدیده قابل انتظار رفتارهای انفعالی نداشته باشیم و در مقابل آنچنان عمل کرده باشیم که بروز این پدیده در روند مدیریت امور مرتبط با آن در کشور تاثیر سوء نداشته باشد.
اگر به مجموع اعتباراتی که طی دهه‌های گذشته صرف خشکسالی شده توجه گردد آنگاه ادراک می‌شود که مواجهه کشور در مقابل پدیده خشکسالی مواجهه‌ای اصولی و غیرانفعالی نبوده بلکه با تصویب اعتبار و پرداخت آن، صرفا کارهایی صورت گرفته است بدون این که از اثربخشی آن کارها متناسب با اعتبارات هزینه شده، امر پیشگیرانه‌ای اتفاق افتاده باشد.
هم‌اکنون نیز باید مراقبت شود که تحت عناوین احساسی و عاطفی اعتباراتی - که عمدتا هم از تبدیل ارزهای نفتی به ریال حاصل می‌شود و منشاء ایجاد تورم است - به درون اقتصاد مبتلا به خشکسالی تزریق نشود.
تجربه نشان داده است که کار اصولی و صحیح معمولا نباید در دوران بحران و نیاز انجام گیرد، لذا باید با برخی آثار خشکسالی نسبت به بعضی دیگر از آثار آن، برخوردی متفاوت شود. بدیهی است کاهش محصولات کشاورزی به دلیل خشکسالی راهکارهایی را می‌طلبد که تامین آب مطمئن و بلندمدت لزوما همان راهکارها را نمی‌طلبد.
بنابراین تصمیم‌گیران کشور نباید از سازوکارهای مختلفی که برای مواجهه با آثار متفاوت و متنوع خشکسالی وجود دارد غفلت کنند و بخصوص باید عنایت داشته باشند که «پول» و «اعتبار» در بسیاری از موارد نه اولین که در حلقه‌های آخرین راهکارهای مناسب قرار می‌گیرند.
۳) در شرایطی که به سر می‌بریم لازم است مسوولان بخش کشاورزی کشور در امر زراعت، توضیح دهند که آن همه صرف منابع و امکانات انسانی و فیزیکی برای رسیدن به خودکفایی در برخی محصولات استراتژیک در افق‌های زمانی زود یا دیرتر چه شد و ادعای نیل به خودکفایی در گندم تا چه میزان درونزا و خوداتکا بوده است؟ بخصوص بین عوامل موثر در رسیدن به خودکفایی و ماندگار ماندن آن، سهم بارندگی چقدر بوده است؟
آن‌طور که آمارهای منتشر شده از سوی مقامات ارشد رسمی کشور نشان می‌دهد گویا کشوری که می‌گفت به خودکفایی در تولید گندم رسیده است باید در سال‌جاری معادل نیمی از مصرف سالانه گندم خود وارد کند (یعنی حدود ۵/۵ میلیون تن)‌ و این به معنای آن است که سهم باران در تولید گندم، به میزانی که خودکفایی کشور را رقم بزند، باید بسیار بسیار زیاد بوده باشد که با خشکسالی اخیر نیاز به واردات تا ۵۰ درصد نیاز کشور به گندم برآورد گردیده است و در آن صورت باید پرسید که وقتی در کشوری خشک و کم‌آب، نیل به خودکفایی یک محصول این همه به آب متکی است، چطور ما از خودکفایی در تولید آن با این همه اطمینان صحبت می‌کنیم و متوجه کاستی‌ها و آثار منفی ناشی از به هم ریختن شرایط «خودکفایی» در سال دیگری که بارندگی کم می‌شود، نیستیم؟
۴) به نظر می‌رسد در شرایطی که داریم باید به نحوی از مسوولان بخش‌های آب و زراعت کشور حساب‌کشی اصولی شود و بررسی گردد که نوع مدیریت اعمال شده در این بخش‌ها طی یکی دو دهه گذشته چگونه بوده است که وضع امروز، نتیجه کار دیروز آنهاست.
نباید به جای حساب پس دادن، با تمسک به بروز پدیده خشکسالی، دسترسی به اعتبارات ریالی ناشی از ارزهای نفتی برای آنان سهل‌تر شود و مردمی که به خاطر نوع عملکردهای این‌چنینی، گرفتار از دست دادن شغل و درآمد خویش در زراعت هستند، علاوه بر رنج خویش، رنج و مرارت ناشی از افزایش قیمت‌ها را هم تحمل نمایند.
راهکار مناسب‌تر آن است که مسوولان ذی‌ربط با تجدیدنظر در اعتبارات موجود سال‌جاری خویش استدلال کنند که می‌خواهند و می‌توانند به جای کارهای انفعالی و مقطعی، کارهایی اصولی و بلندمدت کنند تا پدیده خشکسالی را در مدیریت خویش درونزا نمایند.
حسن سبحانی
منبع : روزنامه جام‌جم


همچنین مشاهده کنید