شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


گلادیاتورها زیر یک سقف!


گلادیاتورها زیر یک سقف!
لطفا به این جملات دقت کنید: "وقتی به دنیا آمدی نام تو را روی پسرعمویت گذاشتند. تو باید با کسی که ما می گوییم عروسی کنی! شماجوانان چه می دانید زندگی و عشق و عاشقی چیست؟ فکر می کنی اگر با اون پسره دانشجوی بیکار، عروسی کنی خوشبخت می شی؟
عقد پسرعمو و دخترعمو رو تو آسمان ها بسته اند و... "در برخی خانواده های سنتی دختران در همسرگزینی در معرض اجبار افراد ذکور و حتی اناث خانواده قرار می گیرند. به ویژه در خانواده هایی که فقر اقتصادی یا فقر فرهنگی یا هر دو غالب است و دختران ناچار به ازدواج اجباری با فردی که خانواده برای آنها در نظر گرفته است، هستند. در مواردی دخترها را برای بهبود موقعیت مالی خانواده ها در سنین پایین به افراد مسن شوهر می دهند و شیربها می گیرند در موارد دیگر آن ها را نان خور و مصرف کننده می دانند و با اولین خواستگار به اصرار، شوهر می دهند.
در اکثر موارد هم که دختر به زناشویی اجباری تن می دهد زندگی سختی را باید تا پایان عمر تحمل کند. و بعضا مشاهده می شود دختران جوانی که برای رهایی از زندگی با کسی که هیچ علاقه ای به او ندارند دست به خودکشی یا فرار از خانه می زنند که این راه حل نیز دختران را با انواع دیگر خشونت مواجه می کند. بعد از ازدواج اجباری نیز ریاست مرد بر خانواده و قدرت وسیع که قانون و عرف به او داده زمینه ساز اعمال خشونت علیه زنان در محیط خانواده است.
امری که طی سه دهه اخیر، به پایین ترین حد خود و در اکثر نقاط کشور به صفر درصد رسیده است.تاکید بر ازدواج اجباری دختران برخلاف تصور عده ای، فقط در ایران اتفاق نمی افتد بلکه جوامع اروپایی و حتی آمریکایی نیز در گوشه و کنار کمپانی های صنعتی و تکنولوژیکی خود دختران زیر سنین رشد هم به اجبار شوهر داده می شوند. ازدواج های اجباری، عروس های خریداری شده، چندهمسری در آن واحد و نمونه هایی از این دست، به بهانه های مختلف در این کشورها در حال وقوع است.
دخترانی که قربانی ازدواج اجباری و سازمان یافته می شوند معمولا هیچ آگاهی از چگونگی رابطه زن با مرد ندارند. از نظر آنان زن باید کاری کند تا همسرش از او راضی باشد باید بچه دار شود و آشپزی و خانه داری کند. در یک خانواده سنتی غربی هم فرزندان به پدر تعلق دارند و از حق سرپرستی مادر یا حق سرپرستی مشترک سخنی در میان نیست.در سال ۲۰۰۳ بعد از یک پرسش از ۱۵۰ زن ترکیه ای که در آلمان زندگی می کردند، آشکار شد که ۵۰ درصد این زنان با مردانی ازدواج کرده اند که توسط خانواده هایشان تعیین شده و ۲۵ درصد آنان همسر خود را قبل از ازدواج ندیده بودند و تنها سه چهارم زنان با انتخاب همسرانشان توسط خانواده موافق بودند.
همچنین اکثر این زنان زیر ۲۲ سال و بسیاری از آنان زیر ۱۶ سال ازدواج کرده بودند. ازدواج های اجباری نوعی بهره برداری محسوب می گردد.
در کشورهای غربی یک دختر جوان هرچه آگاهی و استقلال بیشتری داشته باشد، زودتر می تواند با چارچوب مرد سالارانه در ساختار خانواده خود مبارزه کند و خود را از خطر ازدواج اجباری و سازمان یافته برهاند بنابراین گاهی تلاش های زیادی از سوی کارشناسان و روانشناسان این کشورها انجام می شود تا چنین افرادی به حقوق خود آشنایی یابند.به طوری که در هلند در سال ۲۰۰۴ همانند دانمارک تصمیم گرفته شد ازدواج هایی که همه خارج از کشور سازماندهی می شوند را زمانی قانونی محسوب کنند که طرفین بالای ۲۱ سال داشته باشند.
در دانمارک نیز حداقل سن برای چنین ازدواج هایی ۲۴ سال تعیین شد.با وجودی که ازدواج اجباری در آلمان برای بسیاری تعجب برانگیز است اما مشکل اینجاست که در قانون راجع به آن به وضوح صحبت نشده است. زیرا آلمانی ها هیچ گاه به اینکه در کنار خود دختران جوان و حتی نوجوان بر خلاف میل خود به اجبار ازدواج می کنند، چندان جالب نیست بنابراین بیشتر تلاش می کنند تا این واقعیت راپنهان سازند. همانگونه که مرد حق دارد ازدواج کند و زن هم وقتی به سن ازدواج رسید حق دارد که شوهری برای خود انتخاب کند، می بایست زن در انتخاب شوهر آزاد باشد و کسی نمی تواند او را به ازدواج با فرد خاصی مجبور کند.
مساله ای که دولت آلمان را نتوانست موفق به تغییر نگرش خانواده های سنتی کند.این ماجرای ناتوانی تا جایی پیش رفت که دولت آلمان مجبور شد سن ازدواج را به صورت قانون مطرح کند. در این کشور در نخستین قانون حقوق ازدواج و خانواده، اصل را بر مساوات میان زوجین قرار داده بودند و هر دوی آن ها با هم مسئولیت داشتند.
ازدواج از جمله اموری است که در جوامع جز» بدیهیات به شمار می رود و نیازمند تفهیم و تبیین نیست در سیره عملی عموم مردم آنچه از مفهوم دانسته می شود تجارت است از رسیدن دو نفر مرد و زن به یکدیگر. ازدواج علاوه بر اینکه هسته اولیه ایجاد خانواده است از نظر مکاتب و جوامع مختلف هم پیمانی مقدس است. این نظام واحد اجتماعی ناشی از پیوند مشروع مرد و زن اعلام شد.در حالیکه هسته اولیه آن را نکاح تشکیل می دهد و نکاح عقد و پیمانی شرعی است که در سایه آن پیوند زناشویی مشروعیت پیدا می کند. در حالی که بعضا خانواده هایی که دختران و پسران خود را مجبور می کنند تا به ازدواج با شخص مورد علاقه ایشان تن دهند جز تربیت گلادیاتورهایی که می بایست جنگ تن به تنی در زندگی پیش روی خود داشته باشند با آسیب های جسمانی و روانی در پی،کار دیگری نمی کنند و خود نظاره گر تصمیماتشان می شوند.
این در حالی است که طبق آیین مقدس و دقیق اسلام که همواره برای تمامی موضوعات روز بشر هم راه حل دارد، در مورد ازدواج هیچگونه تاکید می کنم هیچگونه اجباری را از سوی اعضای خانواده برای پسر و دختر مجاز نمی داند و تنها راهنمایی و رضایت آنها را در این امر مقدس مورد تاکید قرار داده است که از لحاظ اجتماعی و بنگاه کارشناسی و علمی نیز مورد تایید تمام جامعه شناسان و اساتید فن است.
پریسا جلالی
منبع : روزنامه ابتکار


همچنین مشاهده کنید