پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

تکنولوژی اطلاعاتی و توسعه ملی در کشورهای جهان سوم


تکنولوژی اطلاعاتی و توسعه ملی در کشورهای جهان سوم
مسئله انتقال و جذب تکنولوژی در جهان سوم ، مقوله پیچیده ای است که هم از نظر علمی و هم از جنبه ابعاد فرهنگی ، سیاسی ، اقتصادی ، سالهاست ، نه فقط کشورهای در حال توسعه ؛ بلکه بسیاری از مجامع پژوهشی غرب و سازمانهای بین المللی را به خود مشغول داشته است . در دهه ۱۹۸۰ ، فرآیند تولید یا خلق تکنولوژی و انتقال تکنولوژی به جهان سوم ، با بعد دیگری مواجه شده است که دامنه آن باسرعت بسیار زیادی رو به گسترش است . این بعد ، در واقع ، خود نوعی تکنولوژی فراگیر است که " تکنولوژی اطلاعاتی " نامیده می شود . ویژگی منحصر به فردی که این بعد با تکنولوژی دارد ، همانا شمولیت آن نیاز همه تکنولوژیهای نوین به آن است .
در این مقاله ، ضمن بررسی روند تحولات تکنولوژی سیستمهای اطلاعاتی در کشورهای رو به رشد ، مشکلات و موانعی که بر سر راه انتقال و جذب این تکنولوژی وجود دارد ، مورد بحث قرار می گیرد . تحلیلی از موقعیتها ، کامیابیها و یا شکستهایی که برخی از کشورهای آسیایی در راه جذب تکنولوژی اطلاعاتی و حمایت از برنامه های صنعتی و توسعه ای خود از اینطریق داشته اند ، بخش اساسی مقاله را تشکیل می دهد .
● مقدمه :
چگونگی انتقال و جذب تکنولوژی در جهان سوم ، هم از نظر علمی و هم از نظر ابعاد فرهنگی ، سیاسی ، اقتصادی ، مبحث پیچیده ای است که سالهاست نه تنها کشورهای در حال توسعه ؛ بلکه بسیاری از مجامع پژوهشی غرب و شازمانهای بین المللی را به خود مشغول داشته است .
پژوهشهای انجام گرفته در خلال سالهای ۸۵ – ۱۹۷۵ میلادی ، از بروز تحول تازه ای در مقوله توسعه اقتصاد ملی خبر می دهد . این تحول ، ناشی از شکل گیری عنصر جدیدی است به نام " نیروی کار اطلاعاتی " که تغییر عمده ای در ترکیب عملیاتی نیروی کار پدید آورده است . پدیده مزبور ، مبین نیاز حیاتی به یک بخش اطلاعاتی (Information sector ) در اقتصادهای ملی است (Katz, ۱۹۸۶ ) . این عامل جدید ، دامنه وسیع و هوشمندانه ای را در بر می گیرد که زیر عنوان " تکنولوژی اطلاعاتی مبتنی بر کامپیوتر " ( Technology Information based – Computer ) به گونه ای فزاینده زندگی ما را تحت تاثیر خود قرار داده است .
تکنولوژی اطلاعاتی ، در واقع ، خود نوعی تکنولوژی فراگیر است و ویژگی منحصر به فرد آن ، همانا "شمولیت "آن و نیاز همه تکنولوژیهای نوین به آن است . دامنه تغییرات ناشی از این پدیده ، متنوع بوده و از جانشینی " اطلاعات " برای " نیروی کار غیر اطلاعاتی " در بخش تولید صنعتی تا تغییر در ترکیب درونی بخش خدمات ، و از خدمات پرسنلی تا خدمات اجتماعی و سیستمهای توزیعی را در بر می گیرد . مطالعه این روند ، اساساً بر کشورهای توسعه یافته متمرکز شده است و به نظر می رسد که ممالک در حال رشد ، به دنبال کشورهای صنعتی ، رفته رفته به نقش کلیدی نیروی کار اطلاعاتی در پیشبرد برنامه های تکنولوژیک و غیر تکنولوژیک خود پی می برند . اما متاسفانه ، آنچه کمتر مورد توجه ممالک آسیایی ، آفریقایی و امریکای لاتین قرار گرفته ، تبین و تدوین استراتژی مناسب برای انتقال ، جذب و ارتقای تکنولوژی اطلاعاتی بوده است . به عبارت ساده تر ، علی رغم اینکه ، نزدیک به تمام این کشورها ، دارای نوعی سیستم برنامه ریزی ملی بوده اند ، لیکن از سیاست و خط مشی مدون و مبتنی بر برنامه های ملی در جهت دستیابی به تکنولوژی اطلاعاتی مناسب و پایدار محروم مانده اند . این موقعیت ، علل گوناگونی دارد که در این مقاله سعی می شود آن علتها ، مورد ارزیابی قرار گیرد تا در نهایت بتوان به منظور ارتقای فعالیتها و تلاشهای کشورهای جهان سوم – و از جمله ایران – در زمینه تکنولوژی اطلاعاتی مدل قابل قبولی را ارائه داد .
● تکنولوژی اطلاعاتی و مشکلات جهان سوم
کامپیوتری کردن بنیادهای صنعتی ، اقتصادی ، آموزشی ، بهداشتی و خدمات اجتماعی در سطح وسیع در جهان سوم ، نه تنها نیاز به شناخت و آگاهی از سخت افزارها ، سیستمها ، نرم افزارها و کاربردهای آنها دارد ؛ بلکه عناصری مانند توسعه منابع انسانی ، تعارضات فرهنگی ناشی از تغییرات تکنولوژیکی و جنبه های اجتماعی و برنامه های ملی را نیز مطرح می سازد . اکثر کشورهای آسیایی در سالهای اخیر ، شاهد توسعه سریع در کاربرد میکروکامپیوترها در سیستمهای دولتی بوده اند . گرچه بخش خصوصی نیز ، در این زمینه نقش مهمی ایفا کرده است ؛ اما مسئولیت اصلی برای گسترش تکنولوژی اطلاعاتی ، در واقع ، بر دوش دولت بوده است که تجربه سنگاپور و برخی دیگر از کشورها از آن جمله است .
رشد سریع تکنولوژی اطلاعاتی در جهان و انتقال عجولانه آن در سطح محدوده به برخی از کشورهای در حال توسعه ، موجب بروز نوعی دشواریهای محلی و ملی شده است. البته دامنه این ناهماهنگیها از کشوری به کشور دیگر تغییر می کند . از سوی دیگر ، حجم انتقال این نوع تکنولوژی و سطح یا نوع آن به ممالک جهان سوم ، از روند یکسانی برخوردار نبوده است . برخی کشورها درمقیاسی وسیع به آن روی آورده اند و گروهی نیز در آغاز این راه قرار دارند . تعدادی دیگر ، در میان این دو دسته جای می گیرند . " کمیسیون اقتصادی – اجتماعی سازمان ملل برای آسیا و پاسیفیک " ESC.AP (United Nations Economic and Social Commission for Asia and Pacific)jکه موضوع تکنولوژی اطلاعاتی را در برنامه کار خود قرار داده است ، کشورهای أسیایی را به سه گروه تقسیم کرده است .
۱) کشورهای در حال رشدی که دولتهای آنها سالهاست از کامپیوتر و سیستمهای اطلاعاتی در فعالیتهای تشکیلاتی خود استفاده می کنند؛
۲) کشورهای کمتر توسعه یافته که به تازگی از تکنولوژیهای پیشرفته اطلاعاتی سود می برند ؛
۳) کشورهای کوچک خوزه پاسینیک که به طور کلی تکنولوژی اطلاعاتی هنوز در آنها به کار گرفته نشده است ( Kaul. ۱۹۸۷ )
البته باید توجه داشت که کامپیوترهای پیشرفته و اندازه های آنها ، تعیین کننده اثرات یا شاخصهای توسعه ای نیست ! نکته ظریف اینکه ، موضوع مهم و اساسی چگونگی و طبیعت کاربردی آنهاست ( Kaul. Patel. Shams ۱۹۸۹ ) . از سوی دیگر ، کاربردهای دولتی سیستمهای اطلاعاتی در این کشورها را می توان در سه گروه و شش زمینه متفاوت تقسیم کرد :
▪ گروه یکم : سیستم های داخلی Clerical systems
۱) گرد آوری اطلاعات آماری compilations statistical ( مانند سر شماری ، بررسی قیمت ، گزارشهای برداشت محصول ) .
۲) سیستم های مبادلاتی حجم بالا transaction systens High volume ( مانند سیستم های مالیاتی . پرسنلی . ثبت وسایل نقلیه . عملیات بین شعبات بانکی ) .
۳) خودکاری دفاتر office Autonation ( مانند کامپیوتری کردن نامه نگاری و ماشین کردن آنها . بایگانی . پست کردن نامه ) .
▪ گروه دوم ۰۰ سیستم های مدیریتی Managent systems
۱) سیستم های آگاهی دهنده یا نشانگر systems Monitoring ( مانند سیستم های کنترل بوجه ، جریان پیشرفت پروژه ، نمایشگری روند صادرات – واردات ) .
۲) مدل های کامپیوتری برای تصمیمات برنامه ای یا برنامه ریزی Computer Models for Planning Decisions .
( مانند مدلهای اقتصاد کلان ، مدلهای تحویل سرمایه گذاری ، مدلهای پیشبینی متغیرهای جمعیتی ، قیمتها ، تقاضا برای منابع طبیعی و زمین ) .
▪ گروه سوم : سیستمهای همگانی Public systems
سیتمهای مشارکت همگانی systems Public participation ( مانند برنامه های توسعه روستایی مبتنی بر همگانی کردن استفاده از کامپیوتر . در این سیستمها ، اطلاعات دولتی در سطح وسیع و به صورت تفسیلی از طریق دفاتر کامپیوتری در اختیار همگان قرار می گیرد ، تا از این طریق آنان قادر به شرکت فعال در برنامه ها و فعالیتهای توسعه ای بشوند ) .
● جایگاه برنامه ریزی و انتقال تکنولوژی اطلاعاتی
مطالعات انجام گرفته درباره موقعیت تکنولوژی سیستمهای اطلاعاتی در هفت کشور آسیای چین ، هند ، مالزی ، فیلیپین ، سنگاپور ، سریلانکا و تایلند نشان می دهد که هیچ یک از سیزده موردی که در این کشورها مورد مطالعه قرار گرفته ، مبتنی بر کار برد سیستمهای همگانی نبوده است . حال آنکه با استفاده از این نوع سیستمها ، بوروکراسی گرایی خاص جهان سوم می تواند ، به گونه ها ، تعدیل شده و از طریق مشارکت عملی مردم و گروه های اجتماعی ، اثر بخشی برنامه های توسعه ای افزایش یابد . بیشترین کاربردهای تکنولوژی اطلاعاتی در بخش دولتی ، مربوط به گروه یکم موارد " گردآوری آماری " و " سیستمهای مبادلاتی گسترده " بوده که البته می توان گفت ، مورد نخست ، از تناسب و عمومیت بیشتری برخوردار است . کاربردهای مورد دوم ، یا " نادر " است و یا " تازگی " دارد . سیستمهای آگاهی دهنده ۷ در مرحله بعد قرار می گیرد . خودکار سازی دفاتر اکثراً در سطح نامه نگاری کامپیوتری و واژه پردازی خلاصه می شود که در بین کشورهای مزبور تغییر می کند .
استفاده از مدلهای برنامه ریزی و سیاستگذاری برنامه ای ، چندان عادی نیست – بویژه در زمینه مدلهای کلان . پژوهش منتشر شده توسط " دفتر توسعه آسیا و پاسیفیک " Kaul et al, ۱۹۸۷) APDC:Asia and Pacific Development Center )زیر عنوان روند کاربردهای تکنولوژی اطلاعاتی در سیستمهای دولتی آسیا و پاسیفیک ، کاربردهای تکنولوژی اطلاعاتی و کامپیوتری در جهت توسعه ملی را در چارچوب جدول شماره ۱ خلاصه کرده است .
همچنان که در این جدول مشاهده میشود ، کشورهای آسیایی مورد ارزیابی ، در سطوح متفاوتی از این تکنولوژی استفاده کرده و در بین آنها ، تنها سنگاپور یک پروژه در زمینه خودکار سازی امور اداری – که تا حدودی مشارکت همگانی را نیز به دنبال داشته – اجرا کرده است . این کشورها ، در زمره ممالک نسبتاً موفق آسیایی در زمینه کاربرد تکنولوژی و سیستمهای اطلاعاتی به شمار آمده اند .
به طور کلی ، پیامدها و نتایج ورود و کاربرد تکنولوژی اطلاعاتی در ممالک جهان سوم – بویژه در سطوح بالای اقتصادی ، اداری و صنعتی – را می توان به دو دسته منافع " کوتاه مدت " و " بلند مدت " تقسیم کرد :
- منافع و اثرات کوتاه مدت ، می تواند نتایجی مانند افزایش بهره وری ، تقویت خدمت قابل ارائه به مردم ، ارتقای سطح درآمدها و کاهش هزینه های تولیدی و خدماتی را به بار آورد .
- پیامدهای محسوس و نا محسوس دراز مدت ، شامل ارتقای شرایط کار کارکنان ، بالا بردن
- پایه های مهارتی ، افزایش کمی و کیفی اطلاعات تخصصی و دستیابی به فرآیندهای نوین تصمیم گیری است .
- این منافع ، می تواند احتمال ایجاد یک پایگاه مناسب برای دستیابی به نوعی تکنولوژی مستقل و همچنین یک فرهنگ اطلاعاتی علمی و صنعتی را به شدت تقویت کند تا بر اساس آن ، تصمیم گیری و برنامه ریزی بهتری را انجام داده و کارایی سراسری در سطح جامعه افزایش یابد . اما تجارب به دست آمده از کاربرد تکنولوژی اطلاعاتی در این کشورها ، نشان می دهد که راه رسیدن به این اهداف و امتیازها ، چندان هموار نبوده است . عمده ترین مشکلاتی که کشورهای در حال توسعه ، در جهت تقویت بنیادهای اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی ، صنعتی ، اجتماعی و اداری و برنامه های توسعه ای خود با تکیه بر تکنولوژی اطلاعاتی با آن مواجه بوده اند . به طور خلاصه در عناوین زیر مطرح می شود :
۱) ضعف شدید در امکانات و سازمانهای جنبی و فراساختاری ( Infrastructures ) .
۲) کم توجهی یا بی توجهی به لزوم تدوین یک سیاست و استراتژی مبتنی بر برنامه های توسعه ای در سطح کشور ، برای تکنولوژی اطلاعاتی .
۳) ضعف نیروی انسانی متخصص و کمبود آن .
۴) مشکلات ناشی ار ساختار سازمانی و شیوه های مدیریتی .
۵) قلّت آگاهی عمومی از موقعیتها و منفعتهای تکنولوژی اطلاعاتی .
۶) نارساییهای موجود در زمینه تطبیق و تجانس عامل انسانی با این نوع تکنولوژی از نظر ارگونومیک Interaction, Ergonomics Human-computer .
۷) وابستگی شدید این نوع تکنولوژی به کشور های صنعتی .
۸) عدم کفایت سازمانهای بین المللی در حمایت لازم از پروژه های انتقال تکنولوژی اطلاعاتی .
مسئله امکانات جنبی ، موجب کندی حرکت و یا عدم موفقیت کشورهای رو به رشد در راه انتقال و جذب تکنولوژی اطلاعاتی در بخشهای گوناگون شده است . به عنوان نمونه پروژه سرتاسری کامپیوتری کردن مالیات بر درآمد ، در هندوستان به علت ضعفهای ناشی از : سیستمهای حمایت کامپیوتری برای تعمیر و نگهداری ، سازمانهای خاص آموزشی و مهندسی نرم افزار ، ضعف شبکه ارتباط کشوری و مخابراتی و سایر محدودیتها ، همچنان ، با سطح موفقیت قابل انتظار فاصله ای طولانی دارد ( Singh . ۱۹۹۰ ) . البته فشارها و عوامل مالی و سیاسی دراین کشورها را نیز ، نباید فراموش کرد ( Bell, ۱۹۸۷ ) . بی توجهی به موفقیتهای اقتصادی و اجتماعی ، گاهی اوقات ، در نهایت منجر به شرایطی می شود که متاسفانه اجرای سیستمهای کامپیوتری و تکنولوژی اطلاعاتی را با تاخیر زیاد و یا با شکست کامل مواجه می سازد ( Felts , ۱۹۸۸ ) .
در زمینه فراهم سازی پشتوانه های مناسب × برای ایجاد ظرفیت تکنولوژیو اطلاعاتی مورد نیاز برنامه ریزی توسعه ، باید تاکید کرد که صرف تهیه و در دسترس قرار دادن سخت افزار و نرم افزار و دیگر وسایل کامپیوتر مطرح نیست ؛ بلکه مهم ، توسعه منابع انسانی و گسترش زمینه های حمایتی از مهارتهای است .
این موضوع ، در زمره حیاتی ترین بخش از انتقال تکنولوژی محسوب شده است که از نظرکارشناسان و وپژوهشگران هیز ، به عنوان مهمترین غفلت در توسعه تکنولوژی اطلاعاتی در جهان سوم از آن یاد می شود (Oderda , ۱۹۹۰ ) . نتایج ناشی از ضعف استراتژیک و عوامل یاد شده بالا ، موجب بروز " عدم کارایی وسیع " در کاربرد سیستمهای کامپیوتزی در کشورهای آسیایی و افریقایی شده که به صورتهای زیر قابل ارائه اند :
- سیستمهایی خریداری شده ، اما هرگز موفق به استفاده از آنها نشده اند ؛
- سیستمهای موجود ، بازدهی اندک داشته و یا به نادرست از آنها استفاده شده ( به علت عدم توانایی و دانش لازم استفاده کنندگان ) ؛
- سیستمهایی که درغالب اوقات بلااستفاده بوده و به علت عدم برخورداری از برنامه زمانبندی شده تعمیر و نگهداری،غالباً بیهوده مانده اند .
البته در بین این کشورها ، از نظر ظرفیت فنی و صنعتی تفاوتهای کم و بیش عمده ای وجود دارد . برای نمونه ، کشورهای افریقایی حوزه صحرا ، در تقلای خرید تعدادی میکروکامپیوتر هستند تا ، آنها را در پروژه های بسیار حیاتی توسعه خود به کار گیرند ، که مسلماً به مسئله امکانات فراساختاری بسیار پیشرفته خارجی آنها باید توجه کافی مبذول داشت . به عنوان مثال ، هندوستان ، کوشش زیادی به عمل می آورد تا پشتوانه های فراساختاری فنی و مناسبی را بری مدیریت و برنامه ریزی توسعه خود فراهم آورد . به هتمین علت در سال ۱۹۷۵ میلادی ، سازمان ملی انفورماتیک (NIC ) را ایجاد کرد که هم اکنون توسعه زیادی یافته و د رهر سطح حکومتی ، خدمات ارزنده ای را ارائه می دهد ( Avgerou , ۱۹۹۰ ) :
- حکومت مرکزی
- مدیریت دولتی منطقه ای و روستایی
● تزلزل مدیریتی و ضعف سازمانی و اهمیت عنصر فرهنگی
در تازه ترین پژوهشی منتشر شده پیرامون یک طرح فراگیر و چندین ساله در کشور هند ، به نام " پروژه سیستمهای اطلاعات روستایی کامپیوتر شده (CRISP ) در زمره عمده ترین مشکلات پروژه ، از فقر موجود در زمینه تعمیر تعمیر و نگهداری کامپیوتری و ضعف کلی در قابلیتهای حرفه ای و همچنین ناهماهنگی در آموزش و برنامه های مربوط به تربیت رده های گوناگون تخصصی برای اجرا و پیشبرد پروژه یاد شده است ( Madon . ۱۹۹۲a ) . این پژوهش همچنان نشان می دهد که عامل اساسی در پیاده کردن طرحهای تکنولوژی اطلاعاتی ، در جهت حمایت از برنامه ای توسعه صنعتی و اقتصادی بر خلاف تصور اغلب دولتمردان کشورهای آسیایی ، دستیابی به پیشرفته ترین سخت افزارها نیست ؛ بلکه عامل کلیدی در جنیه سازمانی و تشکیلاتی نهفته است ) Mabon , ۱۹۹۲b).
درزمینه پیامدهای منفی ناشی از عدم برنامه ریزی استراتژیک در زمینه تکنولوژی اطلاعاتی و توسعه ، نمونه های متعددی وجود دارد . به عنوان مثال ، عدم کارایی سیستمهای اطلاعاتی کامپیوتری در سازمان تامین اجتماعی و بخش خدمات درمانی در یونان ، نخست به علت فقدان سیاست مدون و نظام برنامه ریزی برای" سخت افزار و نرم افزارهای کامپیوتری " گزارش شده است ( Avgerou , ۱۹۸۹ ) در این مورد ، رده های سیاسی و اداری دولت ، اثرات متفاوتی روی آن داشته اند و خط مشیها و تصمیم گیریها مرتباً دچار تغییر می شود . از این رو ، به نظر میرسد جستجو و تدوین الگوی " تکنولوژی مناسب " با توجه به کلیه عوامل موثر و اصلی در انتقال تکنولوژی اطلاعاتی ، چه عوامل داخلی و چه عوامل خارجی ،تنها چالشی است که کشورهای جهان سوم – بویژه آسیایی و هم فرهنگ – را می تواند به مرزهای توسعه پایدار نزدیک سازد . به عبارت ساده تر ، شرایط اجتماعی – اقتصادی موجود در یک کشور گیرنده تکنولوژی ، این الزام اساسی را پدید می آورد که هر گونه انتقال تکنولوژی ، ابتدا باید از نظر میزان تطابق و تجانس آن نیازهای داخلی آن کشور مورد ملاحظه و بررسی قرار گیرد (Eres, ۱۹۸۱ ) . نتیجه حاصل مسلماً الگویی خواهد بود که فاصله چندانی با تکنولوژی مناسب برای آن کشور نخواهد داشت . مسئله زیر بنایی " فرهنگ " از آنجا مورد توجه قرار می گیرد که اصولاً ادبیات مربوط به انتقال تکنولوژی ، و همچنین سیستمهای اطلاعاتی کامپیوتری ، تاکید بسیار زیادی را بر عامل و نقش عنصر فرهنگی در این زمینه روا داشته است .
عامل فرهنگی ، هم از نظر " درون کشوری " و هم از نظر " برون کشوری " می تواند مطرح باشد . از دیدگاه نخست ، هیچ نوع از انتقال تکنولوژی – و از جمله تکنولوژی اطلاعاتی – نمی تواند جدای از ملاحظات فرهنگی ، مفهوم و عینیت واقعی به خود گیرد . این پدیده ، چه به صورت " متفاوت " در مقابل تغییر باشد و چه به صورت " بی تفاوتی " در مقابل تغییر ، تلاش اصلی را یعنی " توسعه " که در اینجا همان مفهوم تغییر را می دهد ، دچار مشکل عمده می سازد . از این روست که در تدوین استراتژی هر توسعه ، شرط حصول پذیرش همگانی یا مردمی ، با روشهای گوناگون آموزشی ، آگاهی دهندگی ، مذهبی و ایدئولوژیک مطرح می شود . این مفهوم ، حتی در جهت توسعه سطح تکنولوژیک هر سازمان نیز مصداق واقعی داشته و هر گونه سیستم اطلاعاتی کامپیوتری ، در چارچوب استراتژی و مدل توسعه تکنولوژی کلان ، فرهنگ و مجموعه عوامل انسانی خاص خود را بیان میکند .
از دیدگاه دوم ، فرهنگ منطقه ای و بین دول همسابه و ملتهایی که از شرایط فرهنگی نسبتاً مشابه ای – مانند فرهنگ اعتقادی – برخوردارند ، مطرح می شود . از این رو ، گرچه استراتژی توسعه صنعتی – اقتصادی و اجتماعی – فرهنگی هر یک از این کشورها متفاوت است ؛ لیکن نیاز مشترک آنان به نوع خاصی از تکنولوژی – و در اینجا تکنولوژی اطلاعاتی – همچنین جهت حرکت این انتقال از کشورهای توسعه یافته صاحب تکنولوژی ، همراه با فرهنگ نسبتاً مشترک یا وجوه مشترک آنان ، " همگرایی " مثبتی را می تو.اند در این زمینه فراهم آورد . پس ، زمانی که از یک الگوی آسیایی یاد می کنیم ، چندان دور نرفته ایم .
● همگرایی تخصصی و استراتژی ملی
ایران چه از نظر آموزش علمی و چه از نظر کاربرد سیستمهای کامپیوتری ، در دهه آغازین رشد تکنولوژی اطلاعاتی در جهان سوم ، یعنی ۷۰ – ۱۹۶۰ میلادی و بویژه در بین کشورهای آسیایی ، از پیشینه در خور توجهی برخوردار بوده است . طی دوره مزبور ، بخش اطلاعات کامپیوتری در ایران ، با رشدی معادل ۳ / ۴ درصد مواجه شد ( Katz , ۱۹۸۶ ) ، به طوری که ونزوئلا و سنگاپور با حدود ۷ درصد و پاکستان و برزیل با ۱ و ۲/۰ درصد ، به ترتیب در بالاترین و پایینترین رده های جدول رشد تطبیقی قرار داشتند . در حال حاضر ، ایران می تواند با برخورداری از زمینه های علمی ، آموزشی و پژوهشی خود ، و با توجه به عناصر عمده یک استراتژی در جهت دسترسی به تکنولوژی اطلاعاتی مناسب و پایدار ، خط مشی نهاد ملی انفورمانیک را به عنوان بازوی نیرومند برنامه ریزی توسعه ملی ، مورد ارزیابی قرار دهد . همچنین ضمن تاکید بر تجارب سایر کشورهای پیشتاز جهان سوم – بویژه آسیا – که در این مقاله به برخی از مشکلات آنها اشاره شد ، استراتژی نوینی را منطبق بر شرایط عینی و نیازهای برنامه های صنعتی و اقتصادی – اجتماعی کشور ترسیم سازد . این استراتژی ، با توجه به آنچه در زمینه وجوه مشترک ایران با ممالک آسیایی – بویژه جنبه های فرهنگی و مذهبی مطرح شد – می تواند زمینه ساز ارائه و ایجاد مدل منطقه ای برای انتقال و ارتقای تکنولوژی اطلاعاتی در سطوح گوناگون توسعه قلمداد شود .
برای تدوین یک مدل مناسب در زمینه تکنولوژی اطلاعاتی ، به عنوان نمونه ، می توان تکات زیر رامطرح نموده و هر یک را به مثابه متغیر اصلی وارد مدل کرد :
۱) منابع اقتصادی ، صنعتی و علمی
۲) منابع انسانی
۳) عوامل روانشناختی اجتماعی
۴) عوامل فرهنگی
۵) عوامل جمعیتی و اجتماعی
۶) عوامل سیاسی
۷) شناسایی ساختارهای اطلاعاتی موجود
۸) امکانات نهادی جنبی
این متغیرها ، متغیرهای فرعی مربوط به هر یک ، تابع هدف – که می تواند انتقال تکنولوژی درسطح کشوری و منطقه ای باشد – که تحت تاثیر قرار می دهند . نکته ای که نباید در این مرحله از خاطر دور داشت ، ارزیابی عنصر خارجی در انتقال تکنولوژی اطلاعاتی است که به عنوان عرضه کننده ، حمایت کننده و یا بازدارنده در سطح بین المللی مطرح می شود .
● نتیجه گیری
انتقال تکنولوژی در خلال دو دهه اخیر ، با بعد تازه ای از تکنولوژی مواجه شده است که به مثابه عاملی فراگیر ، پهنه خدمات و تولیدات در سطوح دولتی و بخش خصوصی را به شدت تحت تاثیر قرار داده و نیازمند خود کرده است . بسیاری از برنامه های توسعه ، در کشورهای آسیایی ، افریقایی و امریکای لاتین به علت عدم برخورداری از پشتوانه تکنولوژی اطلاعاتی ، یا واقع بینانه تدوین شده اند و یا در حین اجرا با مشکلات متعددی برخورد کرده اند . برخی نیز به علت ضعف در امکانات انسانی ، مالی ، فراساختاری ، سازمانی و فقدان مدیریت مناسب و حمایتهای بین الملی دچار شکست شده اند . از این رو ، تکنولوژی اطلاعاتی ، در کنار مباحث تازه و در عین حال پیچیده است که مطالعات این حوزه را تحت الشعاع خود قرار داده است . پژوهشها و بررسیهای انجام گرفته ، نشان میدهد که ممالک در حال توسعه ، هر یک به نوعی ، سیستمهای اطلاعاتی کامپیوتری را مورد استفاده قرار داده اند . در برخی از این کشورها- همانند سنگاپور ، تایلند و هندوستان – تکنولوژی اطلاعاتی ، رشد کیفی و کمی در خور توجهی داشته است . گرچه بخش خصوصی دراین کشورها ، حضوری فعال و نسبتاً حساب شده تر داشته است ؛ اما بخش دولتی ، درصد عمده کاربردها و حجم خریدها را به خود اختصاص داده است .
قلت یا عدم ارتباط تخصصی لازم کشورهای آسیایی درزمینه انتقال تکنولوژی اطلاعاتی و مشکلات مشترک ، موضوع مهمی است که با توجه به وجوه اشتراک کشورهای وارد کننده تکنولوژی – بویژه وجوه فرهنگی و اعتقادی – باید مورد توجه قرار گیرد . بر این اساس ، به نظر می رسد اگر دولتهای جهان سوم ، خاصه کشورهای آسیایی ، ضمن تاکید بر تدوین و اجرای استراتژی مناسب تکنولوژی اطلاعاتی در سطح ملی، به یک همگرایی منطقه ای برای دستیابی سریعتر به توسعه سیستمهای نوین نزدیک شوند ، از بار دشواریهای موجود خواهند کاست.
منابع
- Avgero , C. ( ۱۹۸۹ ) . " Computer based information systems in a social security or ganisation in Greece " . Working Paper , L.S.E
- Avgero , C . (۱۹۹۰). “Information systems for development planing" . Working paper , L.S.E.
Bell , S.G. (۱۹۸۷) . "A Guide to Cpmputing systems Evatuation and Adoption for Users in LDCs".information Technology for Development . May , ۱۹۸۷ .
- Eres, B.K. (۱۹۸۱) . “Transfer of lnformation Technology to Less Developed Countries: A S ystmtems Approach @ Journal of the American Society for Information Science ۳۲, ۲
- Felts , F . ( ۱۹۸۸ ) . " Information systems , LSE and BCS Developing Countries speciatist group joint semina, London School of Economics, March, ۱۹۸۸.
- Katz , R.L. (۱۹۸۶ ). "Explaining information sector growth in developing
- Countries”
- Telecommunication Policy septemper , ۱۹۸۶.
- Kaul , M. (۱۹۸۷ ) . “ Impact of Information Technology in Government systems”. Information Technology for Development,۲,۲.
- Kaul , M.,Patel , N.and Shams , K. (۱۹۸۹ ) . “ New Information Technology Applications for Local Development in Asia and Pacific Countries” . Information Technology in Government systems”. Information Technology for Development,۲,۲.
- Kaul , M.,Patel , N. and Shams , K. (۱۹۸۹ ) . “New Information Technology Applications for Local Development in Asia and Pacitic Countries”. Information Technolopy for Development, ۴,۱ .
- Modon , S . (۱۹۹۲a) “Computer – based information systems for decentralize rural development administration” . Joumal of Information Technolopy , ۷ , ۲۰ – ۲۹ .
- Madon , S. (۱۹۹۲b) “ The impact of Computer-based information systems on rural development: Acase study in India” . Ph.D.Thesis , Imperial College , University of London , pp .۲۱-۲۴ .
- Oderda , M. (۱۹۹۰). “The transfer of Information technology to developing countries” . Ph.D. Thesis, London school of Economics
منبع : فصلنامه علوم اطلاع رسانی


همچنین مشاهده کنید