پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا


قوانین تجاوز


قوانین تجاوز
● روز بازپسین دولت‌های سرکش
▪ نوام چامسکی، ادوارد سعید، رمزی کلارک
▪ ترجمه: مسعود خیرخواه
▪ انتشارات نقش و نگار
▪ ۱۳۸۷
▪ شمارگان: ۱۱۰۰نسخه
در کتابی که پیش رو دارید، سه نظریه‌پرداز بلندآوازه مسائل سیاسی جهان، ادوارد سعید، نوام چامسکی و رمزی کلارک، به بررسی زمینه‌ها و عواقب کشمکش‌های دولت ایالات متحده آمریکا با کشورهایی پرداخته‌اند که اصطلاحا کشورهای «rogue» سرکش، خوانده می‌شوند. این اصطلاح بدین جهت به‌این کشورها اطلاق شده است که آنها حاضر نیستند قدرت یک‌جانبه آمریکا در جهان را تحمل کنند و برای مقاومت‌های خود دلایلی ارائه می‌نمایند. محور اصلی بحث کتاب بحران عراق و آمریکا است، اما شیوه تحلیل نویسندگان می‌تواند قابل تعمیم به کشورهای دیگری از جمله کوبا، سودان، لیبی...نیز باشد. سه مقاله تشکیل‌دهنده این کتاب، با تحلیل دقیق روابط آمریکا و کشورهای عربی و بررسی سیاست‌های خارجی آمریکا در قبال کشورهای rogue، به‌ چگونگی ظلم و ستم آمریکا در زیرپا گذاشتن آشکار قوانین جهانی و اعمال تحریم‌های گوناگون در مورد کشورهای دیگر جهان می‌پردازد. نویسندگان کتاب با افشای بی‌پروای اعمال خشونت‌بار و تجاوزکارانه دولت آمریکا، پرتوهای جدیدی بر زوایای تاریک سیاست خارجی کشورشان افکنده‌اند. ادوارد سعید و نوام چامسکی در مقالات‌شان،«و اینک روز بازپسین» و «دولت‌های سرکش» خواهان اثبات این فرضیه هستند که ایالات متحده‌ آمریکا ناقض قواعد، قوانین و حقوق بین‌الملل است. لذا این دو، با بهره‌گیری از داده‌ها و اطلاعات واقعی و حقیقی مربوط به سیاست‌ها و اقدامات ایالات متحده آمریکا در رابطه با دولت‌ها و ملت‌های دیگر به مدد فرضیه‌ خود می‌آیند و اثبات می‌کنند که ایالات متحده‌ آمریکا، سیاستگذاران و سیاستمداران آن با دنبال کردن اهداف و منافع خود بر مبنای زور به جوامع و دولت‌های دیگر نگاه می‌کنند.
در این میان هر دولت و کشوری که برای آنها نفعی داشته باشد یا صرفا دولت و هیات حاکمه‌ آن کشور برای آمریکا مهم باشد حتی اگر قوانین و حقوق بین‌الملل را رعایت نکند و با اتباع خود ظالمانه و خصمانه برخورد کند هیچ سیاست و اقدامی علیه آن صورت نمی‌گیرد؛ حتی ممکن است کمک هم بشود. ولی اگر دولت و کشوری برای آمریکا نفعی نداشته باشد یا آن کشور و دولت با سیاست‌های آمریکا مخالف باشد، حتی اگر قواعد و قوانین و حقوق بین‌الملل را مراعات کند و با اتباع خود خصمانه برخورد نکند و مردمی باشد، در مقابل آن رویکرد خصمانه‌ای اتخاذ می‌شود. سعید و چامسکی هم دولت‌های مورد حمایت ایالات متحده را که ناقض قوانین بین‌الملل هستند و هم خود دولت ایالات متحده را «دولت‌های سرکش» می‌نامند.
مسئله دیگری که به‌خصوص در مقاله چامسکی مطرح شده، این است که سازمان‌ها و نهادهای بین‌المللی بدون ایالات متحده‌ آمریکا به عنوان قدرت برتر جهانی در جهت پیشبرد حقوق و قواعد انسانی بین‌الملل و اجرای احکام و قوانین آن و در نتیجه تحقق عدالت جهانی، نمی‌توانند کاری از پیش ببرند و اگر در این میان ایالات متحده بخواهد خلاف قوانین و حقوق بین‌الملل قدم‌بردارد و مثلا به دولت‌هایی که ناقض قوانین و حقوق بین‌المللی هستند و به اتباع خود ظلم می‌کنند و با قساوت تمام آنها را می‌کشند، با آنها برخورد نکند هیچ، به آنها کمک هم بکند، ضمانت اجرایی قواعد و قوانین بین‌المللی از بین می‌رود. نویسنده در مقاله «دولت‌های سرکش» با بررسی استقرایی نشان می‌دهد که نخست، ایالات متحده آمریکا از خیلی دولت‌های ظالم نسبت به اتباع خود و ناقض حقوق بین‌الملل مثل دولت‌های اندونزی، عراق، کلمبیا، ترکیه، اسرائیل و... با وجود قتل و کشتار اتباع خود و نقض قوانین بین‌الملل حمایت کرده و برای آنها تسلیحات هم فرستاده است و حتی به نیروهای نظامی آنها آموزش‌های تکاوری و... داده است.
دوم آنکه، ایالات متحده آمریکا خود نیز به برخی دولت‌ها به طور مستقیم مثل دولت‌های پاناما، ویتنام، کوبا، نیکاراگوا، هائیتی و... از بعد از جنگ جهانی دوم حمله کرده و رژیم‌های دموکراتیک و مردمی آنها را ساقط کرده است. همچنین آمریکا برای برخی کشورها قطعنامه‌های تحریمی تصویب کرده؛ مثل تحریم‌هایی علیه کوبا که مخالف قوانین و قواعد و حقوق بین‌الملل بوده است و دیگر آنکه ایالات متحده در خیلی موارد قوانین و حقوق بین‌الملل را نقض کرده و خود سیاستمداران و کارگزاران حکومتی در سخنان و اظهارات خود به این امر صراحتا اذعان داشته‌اند. نویسنده با توجه به موارد فوق‌الذکر نتیجه می‌گیرد از آنجا که خود قدرت برتر جهانی پایبند قوانین جهانی و بین‌المللی نیست و اگر هم پایبند باشد، صرفا در لفظ و سیاست‌های اعلامی است نه سیاست‌های اعمالی، لذا قوانین، قواعد و حقوق بین‌الملل در عرصه‌ جهانی اجرا نمی‌شود و «عدالتی» که در قوانین بین‌المللی که با اجرای آنها در عرصه‌ جهانی پیش‌بینی شده بود با تخلف از آنها تحقق نمی‌یابد و در این میان در عرصه‌ جهانی حاکمیت زور و قدرت «بالاترین دولت» یعنی «ایالات متحده‌ آمریکا» حاکم است و اهداف این حاکمیت برخلاف مسیر عدالت، مساوات و حقوق بشر است. نوام چامسکی در بخش دیگری از مقاله‌اش ابتدا اصطلاح «دولت سرکش» را ذکر می‌کند. از نوشته او چنین برمی‌آید که چامسکی برای این اصطلاح دو کاربرد قائل است. یکی، کاربرد تبلیغاتی و اطلاق آن بر دشمنان گوناگون و دیگری، کاربرد اطلاق آن بر دولت‌هایی که خود را پایبند هنجارهای بین‌المللی نمی‌دانند که از نظر نویسنده این کاربرد دقیق‌تر است.
با توجه به اطلاق اصطلاح «دولت سرکش» بر دولت‌هایی که به هنجارهای بین‌المللی پایبند نیستند، چامسکی ایالات متحده‌ آمریکا را اولین نمود دولت‌های سرکش می‌داند. استناد او در این زمینه اظهارات سیاستمداران و کارگزاران حکومتی آمریکا و اقدامات و سیاست‌های آمریکا در عرصه‌ جهانی است. اقداماتی که ایالات متحده علیه کشورهایی چون کوبا، ویتنام، اندونزی، کاستاریکا و... کرده بود یا اقداماتی که ایالات متحده در وتوی قطعنامه‌های سازمان ملل از سال ۱۹۶۰ انجام داده بود؛ همه مشتی است از خروار از نقض هنجارهای بین‌المللی از جانب آمریکا. نویسنده با این مقدمه که امروزه مفهوم دولت سرکش در برنامه‌ریزی و تحلیل سیاسی نقشی برجسته بازی می‌کند، مصداق «دولت سرکش» را ذکر می‌کند: اولین مصداق دولت سرکش با توجه به روند سیاست‌ها و اعمال ایالات متحده که در جهت مخالفت قطعنامه‌های سازمان ملل و شورای امنیت و دیگر سازمان‌های بین‌المللی است را ایالات متحده آمریکا می‌داند و بعد مصداق‌هایی چون دولت اندونزی و قتل‌عام‌های فراوان مردم در تیمور شرقی از سال ۱۹۶۵ تا ۱۹۹۹ که در این مدت صدها هزار نفر کشته‌ و به همین تعداد آواره شدند.
رژیم صدام، ترکیه و قتل‌عام کردها، دولت کلمبیا از سال ۱۹۸۹، اسرائیل و حمله به لبنان: نویسنده در این زمینه اظهار می‌دارد که شمار قربانیان حملات اسرائیل به لبنان در سال ۱۹۸۲ به مراتب از شمار قربانیان حمله عراق به کویت بیشتر بود، دولت آفریقای جنوبی که بنابر گزارش یکی از کمیسیون‌های سازمان ملل متحد موجب وارد آمدن ۶۰ میلیارد دلار خسارت و قتل ۵/۱ میلیون نفر در کشورهای همسایه شد و... را از دیگر مصداق‌های «دولت سرکش» به شمار می‌آورد که البته نقض هنجارهای بین‌المللی از جانب آنها به حمایت و پشتیبانی ایالات متحده بوده است. البته نوام چامسکی ذکر می‌کند که از جانب دولت‌های بزرگ معیار «دولت سرکش» به جنایتکار یا سالم بودن آنها نیست، بلکه سرپیچی از فرمان دولت‌های قدرتمند است. مثلا آمریکا کوبا را شایسته لقب دولت سرکش می‌داند، در حالی‌که آفریقای جنوبی یا اندونزی را خیر.
علی بزرگیان
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید