پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


اوقات فراغت ضرورت، چگونگی


اوقات فراغت ضرورت، چگونگی
● مقدمه:
فصل تابستان با تعطیلا ت طولا نی و اوقات فراغت فراوان فرا رسیده است.
اوقات فراغت اگرچه فرصت، نعمت و سرمایه ارزشمندی است که باید قدر آن را به خوبی دانست لیکن از جهت عدم توجه به برنامه ریزی مناسب و بهره گیری لا زم از آن، می تواند به مساله، معضل و حتی ورطه خطرناکی برای نسل نوجوان و جوان و دانش آموز و دانشجو و همه اقشار جامعه تبدیل گردد. لا زمه بهره گیری بهینه از این فرصت سازنده و ارزنده، محصور کردن و حفظ کردن آن از طریق طرح های آموزشی، تربیتی و سرگرمی های مفید و ایجاد فرصت های جدید تجربی خارج از محیط های رسمی کار و درس و مدرسه می باشد. باید این اوقات ارزشمند و طلا یی را آن گونه حفظ کنیم و بسازیم که شیطان و شیاطین برایش برنامه ریزی نکنند. آری اگر عقل فردی و مدیریتی جامعه برای این امر مهم اقدام نکند نفس و شیطان برای آن برنامه ریزی می کنند و آن را در جهت اهداف سو» به کار خواهند گرفت.
نگارنده با این باور که فرهنگ استفاده صحیح و بهینه از اوقات فراغت باید در سطح همه اقشار جامعه آموزش و گسترش داده شود اقدام به نگارش این مقاله کرده است. امید که مورد قبول صاحب نظران گرامی و استفاده معلمین، مربیان و اولیای گرامی و همه آحاد جامعه و به خصوص آنان که به تربیت نسلی سالم و مسلم اهتمام دارند قرار گیرد.
سخن درباره ضرورت اوقات فراغت و چگونگی گذران آن را با سخنی از دکتر تی بی شپرد در کتاب «آموزش و پرورش زنده» که به نقل از یکی اسفار عهد قدیم آمده است آغاز می کنیم.
بسیاری از توفیقات عقل ساز و حکمت آموز در اوقات فراغت آدمی حاصل می شود او در توضیح این حقیقت می گوید: کارگران و آنان که در حجم پایان ناپذیر کارهای پیش پا افتاده و روزمره که هرگز پایانی ندارد، گرفتارند، شانس و فرصت چندانی در دست یافتن به حکمت و معرفت ندارند. فلسفه، سیاست، هنر، ادبیات، موسیقی و معرفت تنها به کسانی تعلق داشته و دارد که سعادت سرنوشت برای آنها فرصتی فراهم آورده باشد تا بیندیشند و تامل کنند و به تحقیق و مطالعه و مشاهده و تجربه بپردازند.
نگارنده که سال ها در عرصه های آموزشی و تربیتی و مشاوره ای اشتغال داشته است، به تجربه و تحقیق دریافته است که بخش اعظم مشکلا ت آموزشی، تربیتی، روانی و رفتاری و اجتماعی نسل جدید وجوان جامعه امروزی ما، اعم از دانش آموزان و غیره ناشی از عدم امکان تجربه کردن فرصت ها و تسهیلا تی است که در فضای خارج از آموزشگاه ها و نظام تعلیمات مدرسه ای و دانشگاهی برای کسب معلومات، درک فضیلت ها و لذت ها و مهارت ها و کارآمدی ها می باشد.
اوقات فراغت موهبتی است ارزنده و سازنده و امروزه علی رغم اوقات فراغت نسبتا زیاد چه در طول سال تحصیلی و چه در تعطیلا ت تابستانی، دغدغه ها و دل مشغولی های درسی و تحصیلی دانش آموزان نوجوان وجوان و به خصوص اولیای آنان مانع بهره گیری سالم و سازنده از اوقات مذکور گردیده است.
(لطیفه ای است که بچه ها نقل می کنند: پسری به پدرش گفت: باباجون بروم دانشگاه؟! پدرش گفت: پسرجان اگر به درس هایت لطمه نمی خورد، اشکال ندارد! برو...) در نتیجه تعطیلا ت و اوقات فراغت ناشی از تعطیلی کوتاه مدت در طول سال تحصیلی و تعطیلی بلند مدت تابستانی دانش آموزان به حالتی یکنواخت و کم حاصل و خسته کننده تبدیل گردیده است.
تکراری بودن کارهای روزمره بچه ها از قبیل مدرسه رفتن و درس خواندن و تکلیف به جا آوردن و تلویزیون تماشا کردن و احیانا با کامپیوتر بازی کردن باعث ابتلا و اشتغال به کارهای تکراری و کسل کننده و ملا ل انگیز و آفات آن از جمله کند فهمی، دیر آموزی، استرس، اضطراب و پرخاشگری، بی ارادگی و بی ابتکاری و خود کم بینی و بی انگیزه بودن در تحصیل کمالا ت علمی،معرفتی و مهارتی گردیده است.
بنابراین و با توجه به این واقعیت که بخش قابل توجهی از اوقات بچه ها در مدرسه گذشته و می گذرد و زندگی مدرسه ای آنچنان متنوع و دلچسب و ارضا کننده و رشد دهنده نیست.
فلذا لا زم است که بچه ها را به سمت بهره گیری از ایام فراغت خویش در مکان ها و فعالیت های غیر مدرسه ای هدایت نمائیم. بزرگترها و بچه های قدیم یادشان هست که در گذشته که اشتغالا ت و امکانات و سرگرمی های امروزی مانند تلویزیون و بازی های کامپیوتری و اینترنت و امثال آن نبود، بچه ها در صحنه و عرصه بازی و تلا ش های خود جوشانه، شاهد ارضای خلا قیت خود بودند و غالبا وسیله بازی و حتی قواعد بازی ها را خود خلق و وضع می کردند و در اثر درک و احساس تلا ش و عمل موفقیتآمیزشان و نشان دادن آن به دیگران از غرور سازنده، خودباوری و احساس سربلندی امید بخش و اعتماد سازی برخوردار می شدند. شاید بخش عمده روحیات فرهیختگی و خلا قیت ومدیریت ذاتی و خودجودش و کارآمدی سازنده نیروهای دوران انقلا ب و دفاع مقدس و نیز عرصه مدیریت سیاسی و اجتماعی امروز جامعه ما حاصل آن دوره سازندگی ساکت و بی ادعای گذشته است که بچه ها در عرصه بازی ها و در فضای طبیعی زندگی و در خل و خاک های کوچه های خاکی و با اسباب بازی های دست ساز بازیافت شده از آشغال ها ودور ریختی ها، مراحل بازی، تفکر وخلا قیت و کارآمدی را طی می کردند.
علی ایحال نامطلوب بودن فضایآموزش های رسمی و ناکافی و غیر کاربردی بودن محتوای این آموزش ها و ملا ل انگیز بودن رابطه معلمان ودانشآموزان و محتوای آموزشی، ناکامی و نگرانی ناشی از عدم امکان برآورده شدن انتظارات طرفین فرایند آموزش یعنی معلم و محصل، نیز عدم ارضای احساس موفق و مفید بودن در دانشآموزان، احساس عدم موفقیت و حس مخرب عدم توانائی در تامین نظر اولیای آموزشی و خانوادگی، یاس و نارضایتی ناشی از ناکامی و ناموفق بودن و خسته و گله مند بودن دانشآموزان وبه خصوص نوجوانان و جوانان از این وضعیت باعث بسیاری از افسردگی ها، پرخاشگری ها، بزهکاری ها و حتی جنایاتی است که نسل جوان جامعه امروز ما را تهدید می کند. فعالیت های فوق برنامه ای در اوقات فراغت روزانه، هفتگی و فصلی و سالا نه نوجوانان و جوانان مهمترین نیاز و حتی موثرترین روش درمان برای کسانی است که در ورطه انحرافات، اشتغالا ت سو»، خلا فکاری ها و افسردگی ها گرفتار شده اند. تامین نیازهای عاطفی و روانی و آموزشی در فضای غیررسمی اعم از اردوها، بازدیدها، همایش ها، نمایش ها، گردشگری ها، فعالیت های اجتماعی و هنری و ورزشی و غیره باعث دلپذیر و دوست داشتنی شدن زندگی و نیز درمان کننده کج خلقی ها، زشتی ها و ناسازگاری ها خواهد بود. آموزش های اردوئی و اجتماعی و هنری با روش های الهام بخش، شوق انگیز و ذوق برانگیز لازمه یک دوره از رشد و بالندگی است و تنوع در محتوای آموزشی اینگونه فعالیت ها باعث تامین و ارضای میل و نیاز متنوع و متعدد افراد با سطوح متفاوت هوشی، گرایشی و قریحه ای خواهد بود.
معمولا دانش آموزان و دانشجویانی هستند که علیرغم درس خوان بودن، در حیطه عمل و زندگی واقعی ناتوان و درمانده اند و در واقع دانائی آنها به توانایی و کارآمدی تبدیل نگردیده است و ایشان معمولا فرصت چندانی برای به کار انداختن و به کار بردن دست ها و دانش خود نداشته اند چرا که همیشه در فضای پرالتهاب و اضطراب درس و امتحان و نمره و کسب رتبه ای در مدرسه و کنکور درگیر و مشغول بوده اند. اما هدف امروزی و جهانی تعلیم و تربیت که گفته شده است دانایی، توانایی، زیستن خوب و با دیگران خوب زیستن است ما را بر آن می دارد تا به کیفیت مطلوب محصول نظام رسمی و غیررسمی تعلیم و تربیت بیندیشیم و برای اصلاح آن گامی برداریم و طرحی نو در اندازیم.
دیدگاه اولیای دین در رابطه با ضروریت توجه به اوقات فراغت نیز اهمیت مساله را روشن تر می نماید. در سخنی از حضرت امام رضا(ع) نقل شده است که: از لذائذ دنیوی نصیبی برای کامیابی خویش قرار دهید و تمنیات دل را از راه های مشروع به دست آورید، مراقبت کنید در این کار به مروت و شرافتتان آسیب نرسد و نیز از ایشان در سفارش دیگری نقل شده است که: کوشش کنید اوقات شما چهار ساعت (چهار بخش) باشد، ساعتی برای عبادت و خلوت با خدا، ساعتی برای تامین معاش، ساعتی برای مصاحبت با برادران مورد اعتماد و کسانی که شما را به عیوبتان واقف می سازند و در باطن نسبت به شما خلوص و صفا دارند و ساعتی را نیز به تفریحات و لذائذ خود اختصاص دهید و از مسرت و نشاط ساعت تفریح، نیروی انجام وظایف و ساعات دیگر را تامین کنید.
در دیوانی منسوب به حضرت علی(ع) از قول ایشان گفته شده است که:
برای نیل به تعالی و ترقی از تنهایی خود دور شوید، مسافرت کنید که در سفر پنج فایده است. سفر باعث تفریح و انبساط روح است. اندوه و آزردگی را برطرف می کند، یکی از راه های تحصیل درآمد و تامین معاش است، وسیله فرا گرفتن علم و تجربه است، به انسان زندگی می آموزد و آدمی در سفر با افراد با فضیلت و ارزشمند برخورد می کند و با آنها دوست می شود. در اسلام انواع بازی و ورزش، خدمت به همنوعان و درماندگان و آسیب دیدگان و کمک به همسایگان و همشهریان، دوستی و صله رحم با بستگان، عبادت و سیر و سیاحت و گردش در طبیعت و تماشای آسمان از مصادیق گذران اوقات فراغت می باشد.
خانم دکتر «مکلیستر برو» نیز در کتاب تعلیم و تربیت پی تشریفات با انتقاد از عدم توانایی بزرگسالا ن در مصرف بهینه اوقات فراغت خویش، پنج پیشنهاد برای صرف ایام فراغت می دهد. بدیهی است نحوه آموزش بچه ها در کودکی و نوجوانی در شیوه و الگوی صرف اوقات فراغت آنان و بزرگسالی ارتباط و اثر سرنوشت سازی دارد.
در پایان با اشاره به پیشنهادات خانم مکلیستر برو، به این نوشته خاتمه می دهیم و امیدواریم عنایت به مفاد آن موجب تغییر نگرش مطلوبی به اوقات فراغت جامعه، در حال تحول و توسعه ما شود.
پنج روش پیشنهادی در گذران اوقات فراغت:
۱) اوقات فراغت خود را صرف بیکاری محض کنیم. انسان گاه نیازمند آن است که دست از کار کشیده و در رویا به سر ببرد و هیچ کاری نکند.
۲) زمان فراغت خود را در جستجوی تفریح، لذت، شادی و خوشی و هیجان بگذراند.
۳) ایام فراغت خویش را صرف اشتغالا ت و سرگرمی های خاص غیر از کارهای روزانه بنماید.
۴) اوقات فراغت را به پیشرفت و بهبود حال خویش مصروف دارد. از طریق آموزش های علمی، هنری، ورزشی، فنی و حرفه ای توانایی های خویش را شکوفا سازد و بروز دهد و ارزشمندی و احساس موفقیت مورد نیاز را کسب کند.
۵) فرصت های فراغت را صرف کارهای اجتماعی و خدمات مفید به حال دیگران بنماید.
انسان های عاقل و با ایمان و نیک اندیش قسمتی از وقت خود را به دیگران می دهند و بدون دریافت مزد و فقط به عشق خوبی به مردم و اجتماع خدمت می نمایند و گاهگاهی بدون انگیزه و نیاز شخصی و حتی بدون تقاضای دریافت سود و مزد برای تامین خیر و رفاه دیگران کار می کنند.
البته داشتن زندگی سالم و کامل می تواند آنچنان کند که هرکس مقداری از اوقات فراغت خویش را در همه این راه ها و روش های پنج گانه فوق الذکر صرف نماید. اشتغال و عادت به یکی از روش های صرف اوقات فراغت مذکور خود می تواند نشانه ای از درست نبودن جریان زندگی فرد باشد فلذا بایستی دانش آموزان و نیز همه افراد جامعه را در آموختن و انجام دادن روش های متنوع فوق هدایت نمائیم و ضرورت همه موارد ممکن صرف اوقات فراغت را به آنها تفهیم و لذت آن را به آنان بچشانیم و از افراط و تفریط در این عرصه برحذر داریم.
نویسنده : عبدالرحمن کاکازاده
کارشناس آموزش و پرورش
منبع : روزنامه مردم سالاری


همچنین مشاهده کنید