شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


حدیث بی قراری قصه


حدیث بی قراری قصه
کافی است نام جنگ تحمیلی یا دفاع مقدس را به زبان بیاوری تا خیلی از واژه ها سرریز کنند به این مغز کوچک، که گنجایش آن در حجم و اندازه واژه های یک رمان نیستند یا اگر هم باشند اتفاق خیلی بزرگی نمی افتد مگر آن که ...
این شروع خوبی برای گزارش حاضر نیست یا اگر هم باشد، نیاز به بازبینی دارد و این واژه( که همان بازبینی باشد) مشکل عمده داستان دفاع مقدس یا به عبارتی محدود به زمان و مکان داستان های جنگ است. معضلی که به هر تقدیر مانع روایت بخشی از بی قراری ماست در فهم تاریخ معاصر.
چه مخالف، چه موافق، دفاع مقدس بخشی از ماست، بخشی ازتاریخ این آب و خاک که نمی توان به راحتی از کنار آن گذشت اما این ایستادن هم، امروز آنگونه که باید و شاید نبوده و به قول بزرگی، عزمی بلند بایدش.
باری بحث اصلی ما داستان های دفاع مقدس و پرداختن قلم به دستان اینگونه ادبی تاریخی است که در اثبات موجودیت ما و ادامه حیات در جغرافیایی که در هر دم از تاریخ شاهد تکه تکه شدن آن بودیم بسیار سرنوشت ساز بوده است،نه، آسمان و ریسمان به هم نمی بافیم بلکه قصد، نشان دادن اهمیت این اتفاق و پرداختن به آن مهم است؛ تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.
سمیرا اصلان پور داستان نویسی که با نوشتن زندگی نامه و روایت داستانی زندگی شهید حسن باقری به نوعی به تاریخ حماسه خرمشهر و سوم خرداد پرداخته است .
سمیرا اصلان پور معتقد است، روایت هایی داستانی درباره اشغال خرمشهر به رشته تحریر درآمده اما در مورد آزادسازی آن گونه که باید و شاید کار در خوری صورت نگرفته است .
او یکی از داستان های گراهام گرین نویسنده معاصر انگلیسی را با عنوان «امریکایی آرام» مثال می زند که به نوعی سیاست امریکا در تهاجم به ویتنام را از دیدگاه سیاست های انگلیس مورد انتقاد قرار می دهد.
این داستان به تعبیر اصلان پور نمونه ای از یک داستان خوب در این حوزه است که می تواند شاهدی باشد برای داستان نویسانی که می خواهند به این حوزه بپردازند. البته او منظور دیگری هم دارد به گفته این داستان نویس، بخش عمده ای از مشکلات داستان های جنگ، پیرنگ های ضعیف داستانی و تحمیل موضوع به خواننده است، به طوری که نویسنده به شکلی کاملاً غیر حرفه ای سعی می کند موضوع مورد نظرش را به خورد مخاطب بدهد.
به زعم وی اساساً ساختارهای داستانی در میان نویسندگان ایرانی معطوف به تئوری است ومتاسفانه این تئوری ها هیچ گاه لباس عمل نمی پوشند.
ضعف طرح های داستانی، تحمیل نگاه نویسنده به مخاطب، نبود پرداخت داستانی و روایت بدون ساختار از جمله معضلاتی است که در نظر این نویسنده، داستان دفاع مقدس را با مشکل های ساختاری بسیاری مواجه کرده است.
به باور اصلان پور ساختار تصنعی داستان و حضور تصنعی شخصیت های واقعی در داستان از جمله مشکلات قابل رفع برای روایت است که متاسفانه کمتر به آن توجه می شود.
از سوی دیگر کامران پارسی نژاد که پیش تر با نگارش رمان «خورشید در آتش» جایگاه خود را به عنوان یک داستان نویس صاحب سبک به اثبات رسانده بود، پرداختن به تاریخ جنگ در بستر داستانی را از جمله کاستی های غیرقابل انکار ادبیات معاصر می داند.
به گفته این داستان نویس، در بخشی از ادبیات و سینمای جنگ امریکا مخاطب با درست نمایی، اسطوره سازی و حماسه نمایی اتفاقات عادی مواجه است و اتفاقاً این گونه داستان ها به دلیل پرداخت خوب و قابل توجه داستان و از سوی دیگر نوع روایت های گوناگون مورد اقبال و استقبال جامعه کتابخوان مواجه می شود در حالی که حماسه های واقعی در طی دوران هشت ساله دفاع مقدس از دید و نگاه نویسندگان این ژانر کمتر مورد توجه بوده اند در حالی که اغلب اتفاقاتی که در طی دوران هشت ساله دفاع مقدس رخ داده اند قابلیت داستانی شدن دارند.
البته پارسی نژاد منکر این قضیه نیست که نویسندگان دفاع مقدس به لحاظ تجربه های داستان، تکنیک، ساختار زبان و روایت داستان بسیار پیشرفت کرده اند اما آنچه این داستان نویس سعی دارد توجه نویسندگان را به آن جلب کند، قضیه اندیشه فلسفی و مطالعه تاریخ این هشت سال است.
این موضوع، به زعم وی کمتر درنظر بوده، به طوری که به گفته او بخش عمده ای از نویسندگان جنگ، یا به قضیه تاریخ بی توجه بوده اند و یا آنقدر به تاریخ پرداخته اند که وجه قصه بودن روایت، تاریخی شده است.
به باور پارسی نژاد داستان دفاع مقدس نیازمند پوست اندازی است تا مگر از این رهیافت بخشی از تاریخ این مرز و بوم احیا شود.
● خارج شدن از مدار تعادل
اما مجید قیصری، نقصان کار را در جای دیگری می بیند.
به گفته این نویسنده که پیش تر آثاری از او با محوریت آزاد سازی خرمشهر و اشغال آن در مجموعه داستان «سه دختر گلفروش» و یا «ضیافت به صرف گلوله» و «باغ تلو» خوانده ایم، زمانی که یک اتفاق قابلیت داستانی پیدا می کند که تعادلی برهم بخورد.
او بر این اعتقاد خود پافشاری دارد که اساساً داستان زمانی قابلیت روایت پیدا می کند که تعادل منطقی یک رویداد، یک جغرافیا و یا یک تاریخ بر هم خورده باشد و این بر هم خوردن تعادل، پتانسیلی برای داستان و روایت یک واقعه است و این پتانسیل پیش از آنکه در پیروزی دیده شود، در اشغال به وجود آمد به طوری که آثار خوبی در این زمینه داریم.
او برای روشن تر شدن این موضوع مثال هایی می آورد: خون تا وقتی که در رگ انسان قرار دارد حلال است و در صورت خروج از رگ و ریخته شدن بر سنگفرش، حرام می شود.
تا زمانی که سدی ساخته می شود؛ ما در تعادل هستیم و این تعادل درست موقع ریزش یا نشست آن بر هم خورده و داستان را ایجاد می کند.
البته قیصری از آوردن این مثال منظوری را دنبال می کند و آن منظور را این گونه بیان می کند: «در سقوط خرمشهر یا مهران می توان همان پتانسیلی را برای روایت یافت که در فتح به دنبال آن می گردیم»به طوری که در بخشی از داستان های بهت آور سقوط و اشغال همان جلوه های ابهت، افتخار و فرهنگ عاشورایی را می توان دنبال کرد.
● روایت در حاشیه داستان
به گفته بخش عمده ای از نویسندگان دفاع مقدس، خاطره نویسی امروز وجه غالب داستان های دفاع مقدس بوده و این موضوع باعث کم توانی در حوزه داستان است و کمتر رمان یا داستانی را می توان یافت که بدون لودادن موضوع، به این اتفاق اشاره تاثیرگذاری داشته باشد و نمونه هایی چون «اسیر زمان»( نوشته اسماعیل فصیح که در آن یک مهندس شرکت نفت روایتی هر چند کوتاه از خرمشهر، آبادان، محمد جهان آرا و فتح خرمشهر ارایه می کند) کمتر تکرار می شوند هر چند که به تعبیر سمیرا اصلان پور این گونه پراختن در ادبیات داستانی ایران بسیار نازل است و نمی توان نمونه های قوی و تاثیرگذاری را نام برد که توانسته باشند به شکلی اثربخش، دفاع مقدس این جغرافیا را در حاشیه داستان به تصویر بکشند.
به گفته وی اسیر زمان و داستان ها و رمان هایی از این دست نتوانسته اند چیزی را به گونه ای اثربخش در حاشیه داستان روایت کنند و به تعبیری می توان مدعی شد که اسیر زمان اثری است تخیلی که هیچ گونه واقعیتی را از شخصیت شهید جهان آرا منعکس نمی کند.
البته او هم به مانند مجید قیصری و پارسی نژاد به تاثیرگذاری این گونه روایت های در حاشیه اذعان دارد و بر این باور است که در صورت پرداخت قوی و طرح و پیرنگ قابل توجه و تامل از ذهن خلاق می توان از این گونه روایت ها به عنوان روایت های اثربخش یاد کرد.اما این داستان واقعی چگونه باید در ساختار روایت و قصه تخیلی نویسنده جای بگیرد که هم به روایت داستان اصلی خدشه ای وارد نکند و هم تصنعی جلوه نکند؟
این پرسش در نظر اول بسیار بدیهی می نماید و عموماً پاسخی ساده را به ذهن متبادر می کند؛ پاسخی مانند: تجربه داستان، پرداخت قوی، بدنه و ساختار مشخص و ... اصلان پور برای مشخص شدن ماجرا یک مثال ساده می زند.
در نظر او رمان «بیمار انگلیسی» می توانست هر زمان دیگری را به عنوان حاشیه و زمینه اتفاق مطرح کند اما نویسنده آن را به شکلی سامان داده که جنگ جهانی دوم به هیچ وجه تصنعی نیست و درست برعکس، جذابیت هایی نیز به قصه داده که معنویات، افکار و دیدگاه های نویسنده به شکلی کامل و جامع در آن نمایان می شود.
● هر کسی به قدر وسع خویش
البته مجید قیصری قضیه را از یک زاویه دیگر می نگرد. به اعتقاد این نویسنده، ادبیات داستانی در حوزه دفاع مقدس نیاز به یک بازنگری دارد.
به طوری که می توان مدعی شد که ما در حوزه داستان کوتاه دفاع مقدس (به مانند دیگر ژانرهای داستان کوتاه) بسیار قدرتمند تر از رمان بوده ایم چرا که اساسا رمان و رمان نویسی در این حوزه به مانند نهالی نورسته است و از سوی دیگر بافت و ساختار ریزش نقش و ایجاز موجب شده تا در داستان کوتاه موفق تر ظاهر شویم، البته رمان های قابل توجه دیگری هم هستند که نمی توان از اهمیت آنها گذشت و هر نویسنده ای تلاش کرده تا به قدر وسع خویش، چراغی را بر این واقعیت تاریخی (سوم خرداد) بیفکند و زاویه ای را بنمایاند.
سادات عزیزی
منبع : روزنامه جوان


همچنین مشاهده کنید