جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


پنج پله تا استحکام زندگی زناشویی


پنج پله تا استحکام زندگی زناشویی
به طور طبیعی مردان و زنان با هم تفاوت هایی دارند، پس چگونه DNA باید پیشدستی کند و موجب شود تا یک زن و مرد تا ابد در کنار هم شاد و خوشحال زندگی کنند
درک تفاوت های رفتاری می تواند کلید این معما باشد که مغز زنان و مردان چگونه روی ازدواج تأثیر می گذارد و موجب می شود تا علاقه به یکدیگر برای همیشه و تا آخر زندگی تداوم داشته باشد.
● مرحله اول: ماجرایی رمانتیک
وقتی دو نفر یکدیگر را دوست دارند، مغز آنها شروع می کند به عاشق شدن. سیگنال های شیمیایی مختلفی در این پروسه دخالت دارند که موجب تقویت این احساس می شوند، به طوری که زن و مرد از این که در کنار هم هستند، احساس رضایت دارند. با ایجاد علاقه بین دو نفر، ترشح میزان زیادی هورمون اکسی توسین موجب می شود تا مرحله جدیدی در روابط آنها آغاز شود.
● مرحله دوم: سرخوردگی
بعد از گذشت چند ماه یا حتی یک سال از ازدواج (ازدواج در مرحله اول) هورمون ها و فعالیت شیمیایی مغز تغییر می کند و کورتکس مغزی به ما می گوید که همسر یا شوهر دچار نقص ها و ضعف هایی است و گاهی نسبت به یکدیگر احساس خشم، حساسیت و یا حتی ترس می کنیم.
ممکن است در مرحله دوم، افکاری متفاوت از مرحله اول به ذهن شما هجوم بیاورد؛ ممکن است این حالت، اول در زن ایجاد شود و با خود فکر کند شوهرش درباره او چه فکری می کند. این حالت بیشتر زمانی اتفاق می افتد که مرد وقتی احساسی در مورد همسرش دارد، به او نمی گوید و زن احساس می کند دیگر مورد علاقه او نیست. گاهی اوقات مردان متوجه نمی شوند که چرا همسرانشان درباره مسائل بسیار کوچک و جزیی از آنها انتقاد می کنند. آنان با خود می گویند ما سال هاست در کنار هم زندگی می کنیم و بچه داریم. پس همسرم چه توقعی می تواند داشته باشد گاهی فکر می کنند حتماً اشتباهی مرتکب شده اند، اما نمی دانند آن چیست و چگونه باید رفع یا جبرانش کنند. در این مرحله، فعالیت ها و عملکردهای شیمیایی مغز در مرحله اول، کاملاً تحلیل می رود و حتی گاهی از بین می رود و این افکار به راحتی به مغز خطور می کند که یک چیزی در مورد هر دو آنها یا یکی از آنها نادرست است. در این اوقات است که به راحتی می گویند این فرد همانی نیست که من با او ازدواج کردم، اما نگران نباشید این یک مرحله کاملاً طبیعی است و وجود آن لازم است تا سیستم های دو مغز متفاوت برای ادامه زندگی با هم سازگار شوند.
● مرحله سوم: قدرت نزاع و کشمکش
وقتی دو نفر نسبت به هم سرخورده شدند سعی می کنند تا قدرت نزاع را امتحان کنند. آن دو سعی می کنند تا یکدیگر را تغییر دهند و شوهر یا همسر خود را به گونه ای بسازند که روز اول بوده یا درواقع همان طور بوده که روز اول فکر می کردند.
زن و مرد عاشقی که بحث و جدل درباره این مسئله را آغاز می کنند، با مشکلات بیشتری مواجه می شوند و کم کم میزان عشق و علاقه شان کمتر می شود. این زمان دردناکی است، زیرا زوج هایی که در مرحله قدرت نزاع و کشمکش گیر می کنند نمی توانند درک کنند که همین تفاوت های مغزی کلید تداوم ازدواج است.
پس از فروکش کردن علاقه و احساس، مرد خواهان استقلال بیشتری است و زن می خواهد بیشتر وقت خود را با دوستانش سپری کند.
آنها نمی دانند که هورمون های تستسترون و استروژن از علت های بروز این تغییرات است. یکی از نکات اصلی این مرحله، تفاوت دیدگاه ها و رفتارهای زوجین درباره استقلال بعد از ازدواج است و اصلاً جای تعجب ندارد که پس از هفت یا هشت سال که وقت صرف تغییر دادن یکدیگر می کنند، به این نتیجه می رسند که باید از هم جدا شوند. طبیعت نیز این اجازه را به افراد نمی دهد که به عقب بازگردند و همه چیز در چرخه زندگی به جلو حرکت می کند. وقتی که زوجین سرانجام توانستند یکدیگر را خوب بشناسند و بدانند که هرکدام به عنوان مرد یا زن خصوصیات متفاوتی دارند، عشق آنها وارد مرحله تازه ای می شود.
● مرحله چهارم: بیداری
چیزی که اکثر زوجین نمی دانند این است که قبل از جدایی یک مرحله دیگری وجود دارد که اغلب زوجین به آن رسیده اند و آن مرحله بیداری است. بعد از مراحل دوستی، نومیدی و جنگ، نوبت مرحله بیداری است که در آن زوجین به شناختی کامل از یکدیگر دست پیدا کرده اند، به یکدیگر بسیار نزدیک شده اند و فردیت های یکدیگر را از بین برده اند.
مرد متوجه شده که همسرش به محبت بیشتری نیاز دارد و زن نیز سرگرمی های شوهرش را شناخته، از علاقه او به کارش مطلع شده و می داند که احتیاج به استقلال بیشتری دارد. در این مرحله زوجین بیدار می شوند و به شناخت بسیار بیشتری از یکدیگر دست پیدا می کنند.
در این مرحله مرد و زن ممکن است کوتاه بیایند و اگر کاری از دیگری سر بزند که مطابق میلشان نباشد، اعتراضی نکنند. در نهایت مرد متوجه می شود که همسرش حق دارد و اگر به اندازه کافی و مورد نیاز همسرش در کنارش نباشد، رابطه شان فنا خواهد شد. زن نیز به این نتیجه می رسد که مرد اگر به اندازه کافی استقلال نداشته باشد، دچار مشکل جدی خواهند شد. درواقع، هم وقتی زن و شوهر از هم خیلی دور می شوند و علاقه اولیه از بین می رود و هم وقتی به قدری به هم نزدیک می شوند که اجازه نمی دهند هر کس استقلال خودش را داشته باشد، یا خود واقعی اش باشد، ازدواج دوام نمی آورد.
● مرحله پنجم: تداوم ازدواج
وقتی زن و مرد این چهار مرحله را به خوبی پشت سر بگذارند، تمایل آنها به جدایی از بین می رود و در کنار هم زندگی و فرزندان خود را بزرگ می کنند و برای همیشه عاشق هم باقی می مانند. البته این به این علت نیست که مثل یکدیگر شده اند، بلکه حقیقت این است که آنها یاد گرفته اند چگونه با وجود تفاوت ها خوشحال باشند و با خوشحالی در کنار هم زندگی کنند.
● راه های پرورش و تقویت ازدواج
۱) رعایت تشریفاتی به منزله مسکن: یک زوج خوشبخت برای این که ازدواج خوبی داشته باشند، باید برخی مسائل را رعایت کنند. مثلاً شام خانوادگی را فراموش نکنند، وقتی یکی از آنها در سفر است دیگری حتماً با تلفن، فرستادن ای میل و یا نامه به طرف دیگر بفهماند که به فکرش است و از دوری اش ناراحت است. این تشریفات به منزله «مسکن» است و ازدواج را نگه می دارد.
۲) احترام و محبت را هرگز فراموش نکنید: رعایت ادب و احترام و محبت تا ۹۵ درصد ازدواج را مستحکم تر می کند. به همسر یا شوهر خود باید محبت کنید. محبت موجب می شود تا خلأهای انسان پرشود.
۳) به استقلال یکدیگر، احترام بگذارید: سعی کنید، هنگام عصبانیت همسر یا شوهر خود، خونسردی خود را حفظ کنید و بحث را کوتاه کنید، زیرا بعد از عصبانیت حتماً وقتی شاهد خونسردی شما باشد، از شما معذرت خواهی می کند. اگر لازم باشد برای حل کردن مشکلات می توانید از دوستان، فامیل و یا افراد خانواده تان کمک بگیرد.
البته این نکته را به خاطر داشته باشید که هر انسانی احتیاج به کمی استقلال دارد، باید به طرف مقابل خود این اجازه را بدهید که کمی تنهایی برای خود داشته باشد. اگر دوست دارد در جایی تنها باشد این امکان را به او بدهید.
سوگند بشارت
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید