پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

اوباما و تحریم‏های ایران


اوباما و تحریم‏های ایران
سرانجام اوباما بعنوان نفر اول دمکرات ها برای اتخابات آتی ریاست جمهوری آمریکا برگزیده شد و رقابت ۱۸ ماه وی با هیلاری کلینتون به پایان رسید.
چنانچه اوضاع سیاسی جهانی با وضعیت کنونی تداوم یابد وی با اختلاف فاحشی جان مک کین را مغلوب خواهد کرد. البته جمهوری خواهان به خاطر بودن در قدرت ابزارهای قدرتمند تری در اختیار دارند که پرداختن بدان ها مجال دیگری می خواهد و فعلا بدان ها نمی پردازیم.
در این نوشته قصد داریم به یکی از حساس ترین پرسش ها در مورد آینده سیاست ایالات متحده بطور عام و نحوه برخورد با ایران بطور خاص بپردازیم. نخست باید به یک سوال کلیشه ای پاسخ گفت و آن اینکه آیا دمکرات ها سیاست معتدل تری نسبت به جمهوری خواهان دارند یا خیر؟ مسائلی مانند حقوق بشر که دمکرات ها به پیگیری آن ها شهره هستند واقعیت دارد یا شعار است؟
هیچ دلیلی برای متفاوت بودن اهداف جمهوری خواهان از دمکرات ها وجود در دست نیست و حتی یک گزاره تاریخی نیز برای اثبات این ادعا وجود ندارد. نه در جنگ افروزی جمهوری خواهان جلوترند و نه در دمکرات بودن دمکرات ها، هیاهویی که درباره تفاوت دو حزب وجود دارد زاییده ذهن استراتژیست های آمریکایی برای داغ کردن تنور انتخاباتی آمریکاست. بنابراین چیزی که باقی می ماند تفاوت های تاکتیکی دو حزب است و ارتباطی که با تحریم های علیه ایران در این باره وجود دارد.
خاستگاه مالی این دو با یکدیگر متفاوت است به همین دلیل باید انتظار را به تفاوت اولویت های آن ها در برآورده ساختن خواست حامیانشان جستجو کرد و از آن جا که قدرت گرفتن یکی به معنی حذف دیگری نیست پس منافع دیگری نیز در درجه بعد لحاظ خواهد شد، فقط این تغییر در اولویت هاست که اتفاق می افتد. بنابراین باید بیشترین تغییرات را در داخل ایالات متحده جستجو کرد نه در بیرون و سیاست خارجی این کشور. دمکرات ها در نظم دادن به نظام مالیاتی بسود طبقه متوسط و تامین اجتماعی سابقه بهتری دارند.
چیزی که برای محافل سیاسی داخل ایران اهمیت دارد نحوه تعامل دولتی دمکرات و رئیس جمهوری بنام باراک اوباما با ایرانست. با این فرض قوی که وی بتواند پیروز انتخابات آینده ریاست جمهوری باشد. بسیاری انتظار دارند که انتخاب اوباما باعث چرخش سیاست آمریکا از تخاصم به همکاری خواهد شد، گزینه هایی مانند حمله نظامی، تلاش برای تضعیف از درون و ... به کناری گذارده خواهد شد و ایالات متحده ایران را بعنوان یک بازیگر موثر منطقه ای پذیرفته و سیاست بلند مدت خود را در همکاری با آن قرار می دهد.
در صورت پیروزی اوباما برژینسکی و تفکرش جای رایس و چنی را خواهند گرفت و اوباما که در سیاست خارجی تجربه و دانشی ندارد عنان را به آن ها خواهد سپرد. برژینسکی در درستی سیاست هژمونیک ایالات متحده تردیدی ندارد بحثی که وی همواره مطرح کرده است سرعت تحولات در دولت جورج بوش است. از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۳ ایالات متحده دو جنگ براه انداخته است و به قول کسینجر به آرزو و صبر سی ساله اش برای حضور نظامی در خاورمیانه و خلیج فارس جامه عمل پوشانده است. هیچ منطقی به ایالت متحده توصیه نمی کند که با صرف هزینه هایی که جوزف استیگلیتز آن را ۳ هزار میلیارد دلار تخمین می زند صدام حسین را سرنگون کند و سپس با ایرانی کهه با فرپاشی عراق به تنها قدرت منطقه تبدیل شده است مماشات کند. برژینسکی معتقد است سیاست های بوش باعث می شود که ایالات متحده زودتر از آنچه که باید از هژمون به یک قدرت در نظام چند قطبی بدل خواهد شد، زیرا اتخاذ سیاست خصمانه و با سرعت زیاد باعث ایجاد ترس در قدرت های دیگر شده و به دنبال آن ایجاد ائتلافی از قدرت ها علیه آمریکا را بدنبال خواهد آورد.
برژینسکی (صاحبنظر سیاست خارجی)، اوباما، هوارد دین (رییس حزب دموکرات) - دموکرات‏ها از ابزارهای نرم راحتتر استفاده می‏کنند.
برژینسکی نیز معتقد است ایالات متحده برای حمله به ایران نیازی به بهانه هسته ای ندارد. فصل هفت منشور شرایط دیگری را نیز برای حمله پیش بینی کرده است البته اگر آمریکا خود را ملزم بداند که برای حمله حتما باید مجوز شورای امنیت را داشته باشد. در جنگ دوم بالکان و در حمله به عراق چنین مجوزی اخذ نشد. وی به شدت نگران موضع گیری کشورهای مسلمان علیه آمریکاست که به شدت به آمریکا بدبین شده اند و حتی احتمال می دهد سنی ها بر خلاف انتظارات به یاری حکومت شیعه عراق و یا ایران بشتابند. همچنین سیاست بوش مبنی بر اینکه تنها راه غلبه بر مشکلات خاورمیانه برخورد با ایران است را منطقی نمی داند و معتقد است ماجرا بسیار پیچیده تر است. این نظر تا حدی به نظریات رایس نیز نزدیک است. دمکرات ها در مقطع کنونی حلقه تحریم ها را به شدت تنگ کرده و فشارهای اقتصادی را افزایش می دهند. نظر برژینسکی در مورد پرهیز از بگومگو کردن سردمدارن کنونی کاخ سفید با احمدی نژاد برای هر چه بیشتر منزوی کردن ایران است، بدون شک اگر خود وی در مقام سیاستگذاری قرار گیرد چنین خواهد کرد.
حامیان مالی اصلی حزب دمکرات بنگاههای مالی و بانک های بزرگ هستند، با توجه به اولویت تحریم و منزوی ساختن ایران در کوتاه مدت، لازم نیست با واسطه کاری انجام دهند و نسبت به جمهوری خواهان مزیت دارند. آن ها بی واسطه و راحتتر می توانند برای سخت تر کردن تحریم ها اقدام کنند. نخستین تحریم های منسجم ایالات متحده علیه ایران نیز در زمان رئیس جمهور دمکرات، بیل کلینتون، با طرح سناتور داماتو انجام شد. البته نباید فراموش کرد که دمکرات ها نیز در موقع لزوم در اقدام به جنگ تردید نخواهند کرد و داشتن مزیت برای تحریم اقتصادی به معنی منتفی شدن گزینه نظامی نیست. اقداماتی اینچنینی را باید در چارچوب تاکتیک های کوتاه مدت بررسی کرد.
با این اوصاف فشار تحریم بر ایران افزایش خواهد یافت و برخلاف انتظارات برخی محافل داخلی، آمریکا از هر گونه اقدامی که به رسمیت بخشیدن بیشتر وجه بین المللی ایران منجر شود خودداری خواهد کرد. نباید انتظار مذاکره در سطح مقامات عالی و مستقیم به معنی موضوع ایران و آمریکا را داشت. اینگونه اقدامات به معنی داشتن سیاست بلند مدت برای داشتن تعامل با ایران است که با سیاست هژمونیک آمریکا در تضاد است. هر دو حزب بر سیاست جهانی ایالات متحده برای شکستن قدرت های منطقه ای توافق دارند. نخستین موج آن را دمکرات ها در بالکان انجام دادند و موج دوم آن را جمهوری خواهان با تصرف عراق دنبال کردند. انتخاب اوباما به معنی چرخش در سیاست کلان هژمون نوظهور آمریکا نیست.
شعارهای اوباما و دمکرات ها از زمان پیروزی در سنا و آغاز رقایت های انتخاباتی درون حزبی از شعارهای اولیه که مردم پسند بود به سمت واقعیت های حاکم بر سیاست خارجی استراتژیک آمریکا در حرکت بوده است. خروج از عراق که از سوی دمکرات ها هنگام فتح سنا و از طرف اوباما در سال گذشته بر زبان می آمد به چگونگی کمک به عراق در چارچوب حضور بلند مدت تغییر کرده است. تنها تغییر در سیاست خارجی آمریکا تشدید تحریم ها برای ایران و بهانه های جدید برای ماندن در عراق خواهد بود و در استراتژی کلان نیز تغییری روی خواهد داد.
عطا بهرامی
منبع : رودسر نیوز


همچنین مشاهده کنید