جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا
تکرار در قرآن برای چیست؟
قرآن مجید در مدت بیست و سه سال بر حسب موقعیتها و حوادث و پیشامدهای مختلف نازل شده است. قرآن یک کتاب خشک قانونی و یا یک کتاب کلاسیک نیست که قوانین و مسائل علمی را به طور دستهبندی شده بیان نماید. قرآن کتاب ارشاد و تبلیغ و هدایت است و هدف آن این است که حقایق زندگی انسانی و دستورات لازم برای رسیدن به کمال انسانی را بیان کند و از راه نفوذ در روحها و افکار مردم و موضع قوانین اجتماعی صحیح، جامعهای به وجود آورد که کمال مادّی و معنوی را دارا باشد. برای تأمین چنین هدفی، قرآن مجید درباره تمام موضوعات مورد لزوم سخن گفته است. قرآن تدریجاً و در حوادث مختلف و برای پاسخگویی به نیازهای گوناگون در طول ۲۳ سال نازل شده است. امّا در مورد تکرار:
در سوره الرحمن نعمتهای بزرگی بیان میشود که در زندگی جهان دیگر برای انسان فراهم شده است، خداوند در خلال شمردن این نعمتها که به منظور تحریک عواطف بشر است، آیه «فَبِاَیَّ آلاَءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ» را تکرار میکند و از این راه در خلال شمردن این نعمتها حسّ حق شناسی انسان را بیدار میکند و او را به خضوع در برابر حقیقت وامیدارد و وجدان و عواطفش را تحریک میکند.
در قرآن به دو نوع تکرار بر میخوریم:
۱) تکرار پارهای از تاریخها.
۲) تکرار پارهای از آیاتی که بیان کننده «واقعیّت خاصّی» است.
در مورد داستانهای تاریخی باید توجه کنید که هدف اساسی قرآن از ذکر تاریخ گذشتگان، توجه دادن مردم به قوانین مسلم زندگی است که بر زندگی انسانهای پیشین حکومت داشته است.
قرآن میخواهد مردم را با این قوانین آشنا کند و آنها را توجه دهد که علل ترقّی و پیشرفت و یا انحطاط جوامع و ملل گذشته چه بوده است؟ خودداری آنها از قبول دعوت پیامبران چه نتایج خطرناکی به بار آورده و رواج ظلم و ستم با آنها چه کرده و کدام عامل بود که آنها را به انقراض و سقوط کشانید و بالاخره نقاط ضعف و قوّتشان چه بوده است؟
قرآن در داستانها مردم را به این قوانین و حقایق متوجه ساخته و همچنین عاقبت نافرمانی افراد گردنکش و جبّار را نشان داده است.
خدا وقتی برای بیدار ساختن روح و فکر یک جمعیت سخن میگوید گاهی بر روی موضوعاتی که جنبه روانی و عاطفی خاصی دارد تکیه میکند و آن را تکرار مینماید.
همین حقیقت ایجاب نموده که قرآن سرگذشت جوامع گذشته را زیر و رو کند و جنبههای مختلف آن را نشان دهد. بنابراین، اگر قرآن در موارد مختلفی مثلا از «بنیاسرائیل» و یا «آفرینش آدم» سخن میگوید، در هر مورد به فراز خاصّی از این موضوع اشاره میکند و میخواهد در هر مورد، مردم را به نکته خاصّی توجه دهد که در مورد دیگر به آنان توجه نداده است.
این حقیقتی است که با دقت در داستانهای قرآن به دست میآید.
در موارد دیگری که پارهای از آیات قرآن تکرار شده، مثلا تکرار آیه شریفه «فَبِاَیَّ آلاَءِ رَبَّکُمَا تُکَذِّبَانِ» در «سوره الرّحمن» باید توجه داشت این تکراری برای نتیجهگیری از تأثیر خاصّ روانی در روحیه خوانندگان و شنوندگان قرآن است. خدا وقتی برای بیدار ساختن روح و فکر یک جمعیت سخن میگوید گاهی بر روی موضوعاتی که جنبه روانی و عاطفی خاصی دارد تکیه میکند و آن را تکرار مینماید. مثلا در همین سوره «الرّحمن» خداوند در مقام شمردن نعمتهای مهمی است که در آفرینش انسان و تشکیل جامعه و تمدّن انسانی و ادامه آن، نقش اساسی دارد؛ و همچنین در این سوره نعمتهای بزرگی بیان میشود که در زندگی جهان دیگر برای انسان فراهم شده است، خداوند در خلال شمردن این نعمتها که به منظور تحریک عواطف بشر است، آیه «فَبِاَیَّ آلاَءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ» را تکرار میکند و از این راه در خلال شمردن این نعمتها حسّ حق شناسی انسان را بیدار میکند و او را به خضوع در برابر حقیقت وامیدارد و وجدان و عواطفش را تحریک میکند. بنابراین، این نوع تکرار هم در جای خود از نظر ارشاد و هدایت لازم است و مخلّ به فصاحت و بلاغت قرآن نیست، بلکه از محسّنات کلام نیز به شمار میرود؛ زیرا موجب تأکید و تأثیر بیشتر میگردد.
قرآن میخواهد مردم را با این قوانین آشنا کند و آنها را توجه دهد که علل ترقّی و پیشرفت و یا انحطاط جوامع و ملل گذشته چه بوده است؟ خودداری آنها از قبول دعوت پیامبران چه نتایج خطرناکی به بار آورده و رواج ظلم و ستم با آنها چه کرده و کدام عامل بود که آنها را به انقراض و سقوط کشانید و بالاخره نقاط ضعف و قوّتشان چه بوده است؟
این قبیل تکرار در ادبیّات فارسی و عربی فراوان است و شواهد بسیاری از قصاید عرب در دست است که مشتمل بر تکرار یک «بیت» و یا یک «مصراع» و یا یک «جمله» میباشد.
از جمله در قصیدهای که «عدَّیّ بن ربیعه» دایی «إمْرء القِیس» در مرثیه برادرش «کُلیبْ» سروده است، جمله «عَلی أنْ لَیْسَ عِدْلا مِنْ کَلیبْ» بیست مرتبه تکرار شده است. در اشعار ادبای بزرگ فارسی زبان نیز نمونههای زیادی دارد.
"آیة الله مکارم شیرازی"
منبع : تبیان
همچنین مشاهده کنید