شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


عوامل مؤثر بر توانمندسازی تعاونی ها


عوامل مؤثر بر توانمندسازی تعاونی ها
در این مقاله عوامل تأثیر گذار بر رشد و توسعه تعاونی ها مورد بررسی قرار می گیرد. مدیریت، عوامل سازمانی، عوامل اقتصادی، عوامل اجتماعی، آموزش و فرهنگ سازی مواردی هستند که در بخش تعاونی ها مورد بررسی قرار می گیرند.
● مقدمه
امروزه تعاون اهرم مناسبی برای توسعه اقتصادی و اجتماعی به شمار می رود که می تواند در بهره وری بهینه از شرایط زندگی، کار و تولید و ارتقای سطح درآمد و وضعیت اجتماعی جامعه مؤثر باشد. تجربه کشورهای توسعه یافته نشان می دهد تعاونی ها بهترین سازمان هایی هستند که موفق شده اند اسباب تجمع نیروهای پراکنده و متفرق و در عین حال با استعداد و با انگیزه را فراهم سازد.
استفاده بهینه و توانمندسازی بخش های اقتصادی هدف اصلی است. در این میان با توجه به اهمیت بخش تعاون در اقتصاد ایران، از دیدگاه مبانی نظری و قابلیت های بالقوه این بخش، عوامل مؤثر و راه های فعال سازی این ظرفیت بیش از پیش اهمیت یافته است که در زیر به بررسی اجمالی برخی از آنها می پردازیم.
● مدیریت تعاونی ها
براساس قانون تعاونی، رهبری تشکیلات تعاونی برعهده هیأت مدیره و مدیریت این شرکت ها بر عهده مدیر عامل و سایر مدیران اجرایی است. از آنجا که تعامل اعضا و دموکراسی از مهمترین جنبه های کلیدی فعالیت های تعاونی محسوب می شود، ایجاد و شکل گیری اصل مدیریت تعاون، شرکت های تعاونی را قادر می سازد به طور حرفه ای به فعالیت بپردازند. مدیریت مشارکتی از طریق به کارگیری سیستم های غیر متمرکز در شکوفایی استعدادها و خلاقیت ذهنی کارکنان بسیار مؤثر است. این سبک از مدیریت برای بهبود کیفیت بوده و بزرگترین عامل ترقی در سازمان تلقی می شود که همراه با افزایش بازدهی و کاهش هزینه است. مشارکت در مدیریت تعاونی ها باعث می شود کارکنان نه تنها وظایفشان را بشناسند بلکه بدانند چرا باید آن وظیفه را انجام دهند. بنابراین عاملی که چهره تعاونی ها را جذاب می کند مشارکت است.
● عوامل سازمانی و نقش آنها در تعاونی ها
نکته ای که در مدیریت تعاونی ها حائز اهمیت است و معمولاً شرکت های تعاونی از آن غافلند، این که تمام شرکت های تعاونی باید سازمان و مدیریت صحیح و روشنی داشته باشند، در حالی که در هیچ یک از شرکت های تعاونی فعلی، نظام مشخص و روشنی برای کنترل وجود ندارد. به علاوه بین وظایف و مسئولیت های تعاونی مرز مشخص تعیین نشده، حتی گاه سلسله مراتب دقیق که لازمه دوام و بقای هر سازمانی است در این شرکت ها دیده نمی شود. سازمان های پویا، سازمان هایی هستند که با فراگیری و آموزش مستمر، بستر مورد نیاز برای پویایی و تغییر را فراهم کرده اند. بنابراین تعاونی ها باید علاوه بر طراحی مناسب ساختار سازمانی، در ساختار خود تجدید نظر کرده و فعالیت های خود را به مقیاس وسیعی در انجام فرآیند ارزش افزوده گسترش دهند.
● نقش عوامل اقتصادی در تعاونی ها
تعاونی ها می توانند یک اهرم مناسب برای توسعه اقتصادی به شمار آیند که همگام با سیاست های دولت در بهبود شرایط زندگی، کار، تولید و ارتقای سطح درآمد و وضعیت اجتماعی مردم مؤثر باشند. هدف از توسعه بخش تعاون در ممالک در حال توسعه این است که از این طریق نه تنها به نوسازی شیوه های کهنه اقتصادی پرداخته شود، بلکه شرایط اقتصادی- اجتماعی عادلانه تر نیز برقرار گردد.
یکی از مشکلات و مسائل اساسی توسعه کشورهای توسعه نیافته و در حال توسعه، کمبود سرمایه است. تشکیل و توسعه شرکت های تعاونی در مناطق شهری و روستایی، بهترین راه تجمع امکانات مالی اندک افراد متوسط جامعه و طبقه کارگر و کشاورز است. سرمایه تعاونی ها که در حقیقت نقدینگی آنها محسوب می شود، نقش مهمی در توانایی این شرکت ها برای تأمین کالای مورد نیاز اعضا و مشتریان شرکت و در نتیجه افزایش رضایت آنان دارد. پس انداز و انباشت منجر به تشکیل سرمایه شده و سرمایه گذاری می شود. سرمایه گذاری نیز راز بقای تولید است. در واقع شرکت های تعاونی به ایجاد اشتغال برای نیروی کار و افزایش مهارت آنها منجر می شوند. به این ترتیب شرکت های تعاون علاوه بر ایجاد اشتغال به کسب درآمد نیز کمک کرده است.
● نقش عوامل اجتماعی در تعاونی ها
انسان ها به سبب این که با فطرت اجتماعی بودن خلق شده اند به ناچار زندگی آنها هم بر پایه اجتماعی بناشده است و این ضرورت، مشوق آنها شد تا مشکلات و نارسایی های روزمره خود را با تشریک مساعی و تعاون مرتفع ساخته و در راه رسیدن به هدف و زندگی سالم اجتماعی گام های مؤثری را بردارند.
یکی از اصول اساسی تعاون آزادی عضویت اعضا در تعاونی برای کلیه افرادی است که بدون تبعیض های سیاسی، مذهبی، جنسی و اجتماعی امکان مشارکت در تعاونی و برخورداری از مزایای آن را دارند. از این رو تعاونی ها محل اجتماع افرادی هستند که با سطح ثروت ، سواد و شئون شخصی متفاوت بر پایه تساوی و برابر با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند و بدین گونه حس اعتماد به نفس، اهمیت به شأن انسان و احساس تعلق درآنها بارور می شود.
تعاونی ها از طریق واگذاری اختیار به مردم، توسعه خدمات اجتماعی، حمایت و حفظ طبیعت اشتغالزایی و ایجاد فرصت هایی برای پیشرفت و ترقی زنان، منجر به رشد و توسعه اقتصادی، اجتماعی و در نهایت بهبود عملکرد شرکت های تعاونی می شوند.
● آموزش و فرهنگ سازی لازمه توسعه تعاون
آموزش صحیح و کارا پایه و اساس شروع هر فعالیتی است. آموزش تعاونی و اقتصاد تعاون به عنوان یک ضرورت آموزشی در مقاطع تحصیلی می تواند تفکر تعاونی را به عنوان یک تفکر پویا در جامعه رشد دهد. یکی از مسائلی که می تواند پویایی و بالندگی اقتصاد تعاون را درپی داشته باشد فعالیت های تعاونی و آموزش آنها در آموزشگاههاست. آموزش تعاون در مدارس باید از همان کودکی آغاز شود ضمن این که این آموزش باید به صورت نهادینه و کارشناسی شده ارائه شود.
برای آموزش تعاون و اقتصاد تعاونی می توان چند نوع زمینه فعالیت درنظرگرفت. آموزش عموم (ترویج)، این نوع از آموزش باید به صورت فراگیر در آموزشگاهها و رسانه ها صورت گیرد و زبان بیان آن نیز به صورت ساده، رسا و کارا باشد. آموزش درون تعاونی ها؛ این نوع از آموزش برای اعضای تعاونیها است که هرکدام در زمینه خاصی فعالیت می کنند. هدایت اعضا و بالابردن سطح آگاهی اعضای تعاونیها در هدایت و تشویق و پویایی تعاونی ها بسیارمهم است و این نوع آموزش در ساختار بخش تعاون متولی قوی و کارشناسانی پویا لازم دارد. درحال حاضر وزارت تعاون آموزش های مختصری در زمینه حسابداری و قوانین و مقررات ارائه می کند.
دکتر مهدی طالب استاد علوم اجتماعی عقیده دارد برای اشاعه فرهنگ تعاون در جامعه باید روی سه گروه کار کرد.
اول دانشگاه که باید کارشناس و کارشناس ارشد تعاون تربیت کند که فرهنگ سازی تعاون را انجام دهد، البته این مهم با توجه به دروس دانشگاههای کنونی مصداق نمی یابد و باید یک مؤسسه دانشگاهی برای تعاون تشکیل شود که به طور مستقل آموزش تعاون بدهد. این محیط آموزش مستقل باید از دیگر کشورها الگوبرداری کند و راههای اشاعه فرهنگ تعاون را ترویج دهد.
گروه دوم اعضای تعاونی ها هستند که باید وزارت تعاون، قوانین و مقررات را به آنان آموزش دهد، گروه سوم مردم هستند که باید از طریق رسانه های گروهی آموزش ببینند.
درکانادا نهضت تعاون از دانشگاه شروع شد و سپس آموزش تخصصی تعاون در سطح تعاونی ها، اتحادیه ها و رهبران تعاونی به صورت علمی ارائه شد و اکنون شرکت های تعاونی در این کشور با مشکلی مواجه نیستند.
درکشور ما وزارت تعاون یک مرکز آموزش عالی دارد و درعین حال رشته تعاون بخشی از دانشکده علوم اجتماعی است، اما عده ای از استادان به نحوه تدریس و ارائه درسهای تعاون انتقاد دارند ازجمله دکتر موسایی مدرس اقتصاد تعاون در دانشگاه تهران معتقداست: تعاونی بخشی ازعلم اقتصاد است که جنبه های اجتماعی آن بسیار قوی است و دانشکده علوم اجتماعی نیز چارچوب های لازم را برای تدریس اقتصاد ندارد. اما این به آن مفهوم نیست که یک بنگاه غیراقتصادی است. اگر تعاونی ها نتوانند با سایر بنگاهها رقابت کنند تعطیل می شوند. دراین رشته بخش اعظمی از واحدهای ارائه شده دروس تخصصی علوم اجتماعی است و فقط چندواحد اقتصاد و تعاون می خوانند. به نظر وی رشته تعاون باید درگروه اقتصادی ارائه شود. در بسیاری از کشورهای دنیا هم همین رویه است.
در این صورت مشکلات نظری تعاون تا حدزیادی حل خواهدشد. البته درمرکز آموزش عالی تعاون نیز همان درسهای دانشگاهی توسط همان استادان تدریس می شود.
یکی دیگر از مباحث تعاونی ها، بازاریابی و مدیریت تعاونی هاست. اما در دانشگاه هیچ درسی در این حوزه به دانشجو ارائه نمی شود.
دکتر موسایی در ادامه در این باره می گوید: باید ابتدا آموزش اصلاح شود، آموزش تعاونی های ما درحدی نیست که افراد متخصص تربیت کند. همچنین فرهنگ عمومی، رسانه ها و روزنامه ها باید به تعاونیها نگاه جدی تر داشته باشند. تا به حال ندیدم یک برنامه از رسانه ملی پخش شود که صرفاً به تعاونی های کشور بپردازد. فقط با آموزش است که می توان تعاونی ها را درجامعه معنی دار کرد.
تفکر تعاونی علاوه بر داشتن آثار اقتصادی، دارای آثار مثبت فرهنگی و اجتماعی نیز هست. همکاری، همزیستی، داشتن احساس مسئولیت درگرو داشتن تفکر تعاونی درجامعه است. فرهنگ سازی و پرورش مدیران کارا از مهمترین مؤلفه ها برای توسعه بخش تعاون به شمار می رود. در شرایط فعلی استنباط عمومی جامعه از شرکت های تعاونی تنها بهره مندی از کالاهای یارانه ای و کمک دولت است و چون ممکن است برخی موارد به این یارانه ها دسترسی پیدا نکنند. فکر می کنند، شرکت های تعاونی فلسفه و ماهیت وجودی خود را ازدست داده یا بتدریج ازدست می دهند. علل ناکامی بسیاری از شرکت های تعاونی نبود فرهنگ تعاون است و این به ناهنجاری های تاریخی ما برمی گردد. متأسفانه با وجود فرهنگ تعاون در اعتقادات ما، کارگروهی در جامعه ما خیلی پایین است و کشورهای غربی بیشتر از ما این فرهنگ را در جوامع خود پیاده کرده اند.
همچنین ریشه غالب مشکلات کشور چه در بخش تعاون و غیرتعاون به ساختار مدیریتی برمی گردد.
مدیریت باید کاملاً علمی شود. راه علمی شدن تصمیمات هم پذیرش گفتمان، احترام به نخبگان و نظام کارشناسی است.
منبع : راهکار مدیریت


همچنین مشاهده کنید