پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


چرا مردها از احساساتی بودن زن ها ناراحت می شوند؟


چرا مردها از احساساتی بودن زن ها ناراحت می شوند؟
● دلیل اول
مردها با این احساس بزرگ می شوند که مسوولیت همه موارد با آنهاست. مردها در کودکی و هنگامی که پسربچه های کوچکی بودند، چنین شرطی شده اند که گویی مسوولیت همه موارد با آنهاست .
«پسرم وقتی بزرگ شدی، قراره رییس یه خانواده بشی»، «پسرم، پدرت به کمکت احتیاج داره تا اون جعبه های سنگین رو از ماشین به داخل خونه بیاره».
پسربچه های کوچکی که این جملات به آنها گفته می شود، با این باور ناخودآگاه بزرگ می شوند که چنانچه می خواهند یک مرد واقعی شوند، می بایست لایق و توانا باشند چون مسوولیت مواظبت از زن و زندگی شان با آنهاست.
می‌بایست همواره به خاطر داشته باشید که هیچ عاملی به اندازه یافتن «راه حل» برای مردان مهم نیست. مردها همواره به راه حل فکر می کنند. هنگامی که مرد زندگی تان می بیند از موردی ناراحت هستید، ذهنش به طرزی جاری و خودکار می گوید: «راه حل... راه حل» حتی ممکن است به راه حل نیز دست نیابد اما موضوع این نیست، موضوع این است که با پرسیدن سوال هایی در مورد مشکلات تان سعی می کند برای خود وقت بیشتری بگذارد.
مطلب فوق، توضیح دهنده این حقیقت است که چرا وقتی راجع به مشکلات تان با همسرتان صحبت می کنید یا آسیب پذیری تان را برایش فاش کنید، عصبانی می شود و به این دلیل عصبانی است که :
الف) خود را مسوول می داند تا برای مشکل شما راه حلی بیابد.
ب) هنگامی که در یافتن راه چاره عاجز و ناتوان می ماند، احساس حماقت نموده و حس می کند شما را مایوس کرده است.
● دلیل دوم
دلیل دوم این که چرا مردان از احساساتی شدن شما عصبانی می شوند، این است که خود را مسوول درد و رنج تان می دانند و چنانچه نتوانند ناراحتی تان را برطرف کنند، احساس گناه خواهند کرد. هنگامی که مردی درد و رنج همسرش را می بیند، خود را سرزنش کرده و مسوول می داند و به این دلیل که باعث شده احساس بدی نسبت به خودش پیدا کند، از دستتان عصبانی می شود. مردها عادت دارند یاس ها و سرخوردگی هایشان را به شکل خشم ابراز کنند به جای این که احساسات دیگری از خود نشان بدهند چرا که احساس خشم از هر احساس دیگری امنیت بیشتری برایشان دارد.
بنابراین هنگامی که شوهرتان به خاطر احساساتی بودنتان، عصبانی است، احتمالا احساساتی از قبیل تحقیر، عجز، ناتوانی، رنجش و احساس گناه را تجربه می کند. او در واقع هرگونه احساسی به غیر از خشم را تجربه می کند.
● دلیل سوم
آیا تا به حال برایتان پیش آمده که خواسته باشید احساسات خود را با همسرتان در میان بگذارید و او سعی کند یا با عجله شما را از آن احساس بیرون بکشد یا کاری کند تا دست از آن بردارید؟ شما فقط می خواهید کمی گریه کنید ولی او طوری برخورد می کند انگار شما دچار یک بیماری عصبی یا روانی شده اید.
مردها غالبا احساساتی برخورد کردن زن ها را با هیستریک اشتباه می گیرند و فرض را بر این می گذارند که وضعیت روحی تان خراب تر از آن است که تصورش را می کنید. آنها می ترسند مبادا هرگز دست از گریه کردن برندارید .
برای اغلب مردان نشان دادن احساسات قوی نظیر عجز، ناتوانی یا ترس بسیار مشکل است. تنها هنگامی چنین احساساتی از خودشان بروز می دهند که وضع آنها خیلی خراب باشد، بنابراین وقتی می بینید از چیزی ناراحت هستید، این استانداردهای احساسی خودشان را بر روی شما فرافکن کرده و فرض را بر این می گذارند که الان باید وضع تان خیلی خراب باشد .
مردها نمی توانند بفهمند که زن ها چطور می توانند راجع به یک مورد چنان احساسات قوی را در یک لحظه تجربه کنند بدون اینکه تعادل روانی و احساسی خود را از دست بدهند. مردها فکر می کنند به محض این که شروع به گله و شکایت کردید، دیگر دست از این کار برنداشته و تا ابد آن را ادامه می دهید. به همین دلیل است که می گوید: «همین طور می خواهی به این حرف هایت ادامه بدهی؟!»، «الان حوصله ندارم درگیر یک دعوای بزرگ شوم»، «وقتش را ندارم»، «بفرما، دوباره شروع شد» و...
ممکن است فقط به پنج دقیقه از توجه، محبت و عشق آنها نیاز داشته باشید ولی آنها به گونه ای پاسخ می دهند که گویی از آنها انتظار یک ماراتن دوازده ساعته دارید.
مردها نمی توانند بفهمند که زن ها بیشتر از آنها انعطاف پذیری و الهام پذیری احساسی دارند و این که برگشت پذیری احساس شان بالاتر از مردان است. این بدان معناست که یک زن می تواند یک لحظه گریه کند و لحظه دیگر شاد باشد. ما زن ها می توانیم یک لحظه عصبانی باشیم و لحظه دیگر بسیار بخشنده و مهربان.
مردها به سختی می توانند از یک حالت احساسی به حالت دیگر تغییر وضعیت بدهند، بنابراین فرض را بر این می گذارند که این تغییر حالت برای زنان نیز غیرممکن است. به همین دلیل هنگامی که ما را خیلی ناراحت می بینند، وحشت می کنند.
● راه حل
۱) وقتی ناراحت هستید، به همسرتان دقیقا بگویید که از او چه خواسته ای دارید. این کار شما را از ساعت ها وقت تلف کردن، سو»تفاهم، جنگ و جدال، مشاجره، یاس و سرخوردگی نجات می دهد. این صرفا بدین معناست هنگامی که رنجیده اید و می خواهید با او صحبت کنید، حتما بگویید دقیقا از او چه می خواهید. مردها هنگامی که نقشه مشخصی داشته باشند، راحت تر کار می کنند، بنابراین مشخص کردن یک برنامه زمانی برای همسرتان ، می تواند احساس امنیت بیشتری به او بدهد تا بتواند به شما گوش بدهد.
۲) هنگامی که ناراحت هستید، اغراق نکنید و ناراحتی تان را از آنچه که واقعا هست، بزرگ تر جلوه ندهید. مردها همواره به معنی کلماتی که شما به کار می برید، توجه می کنند. تعبیر و ترجمه مردان از کلمات و جملات، مشابه تعبیر ما زن ها نیست. مردها به معنی تحت اللفظی کلمات و جملات شما فکر می کنند.
۳) به مرد زندگی تان بگویید که احساس بدبختی و درماندگی نمی کنید و او مجبور نیست به کمک تان شتافته و نجات تان بدهد. به خاطر داشته باشید مردها احساس می کنند مسوولیت درست کردن و روبه راه کردن همه موارد با آنهاست.
بنابراین بهتر است بگویید گرچه حالتان خوب نیست ولی آنقدرها هم احساس بدبختی و درماندگی نمی کنید و او مجبور نیست حتما حالتان را خوب کند. می توانید بگویید که فقط می خواهید کمی دلداری تان بدهد و به شما مهربانی کند و وقت صرف کند تا ترس ها، نگرانی ها و آسیب پذیری تان را با او در میان بگذارید. سپس هنگامی که این کار را کردید، به او اطمینان بدهید که حالتان خیلی هم اسفناک نیست.
منبع: ایونا
منبع : روزنامه مردم سالاری


همچنین مشاهده کنید