شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

جنگ نرم ؛ حوزه عملیاتی دشمن نا امید


جنگ نرم ؛ حوزه عملیاتی دشمن نا امید
آمریکا پس از ناکامی در براندازی جمهوری اسلامی ایران از راههای نظامی ، با تغییر فاز عملیات ، ضمن در نظر داشتن فاز نظامی ،چند سالی است که تمرکز خود را درتعقیب هدف ، روی جنگ نرم متمرکز کرده است .
در این فاز عملیاتی ، رسانه‏ها به معنای عام آن و بخصوص شبکه‏های رادیویی و تلویزیونی دولتی آمریکا مانند VOA، رادیو فردا ، رادیو اروپای آزاد (آزادی ) و نیز رادیوها و تلویزیون های ضد انقلابی و تجزیه‏طلب، مطبوعات فعال در راستای اهداف جریان تجزیه‌ قومی و جاسوسی جایگاه ویژه ای دارند. محیط عملیات نرم ،"رسانه " است و دراین حوزه حداکثر استفاده از ظرفیت رسانه ها به عمل می آید ، و در همین حوزه است که مفاهیمی مانند "‌جنگ رسانه ای "،" فضا سازی رسانه ای " و " جنگ روانی " شکل می گیرد. در منابع دانشگاهی و مرجع، جنگ رسانه ای " استفاده از رسانه ها برای تضعیف افکار عمومی کشور هدف (‌و جوامع هدف تکمیلی ) و بهره گیری از توان و ظرفیت رسانه ها به منظور دفاع از منافع ملی" به عنوان یک تعریف بنیادی ارایه شده که از جنگ های جدید و اصطلاحاً نرم (soft war) به شمار می رود.
" مارشال مک لوهان " صاحب نظر کانادایی علم ارتباطات دهها سال پیش در توصیف وضعیت امروز گفته بود :"جنگ هایی که در آینده رخ خواهند داد ، به وسیله تسلیحات جنگی و در میدان های نبرد نخواهند بود، بلکه این جنگ ها به دلیل تصوراتی رخ خواهد داد که رسانه های جمعی به مردم القاء می کنند. " ً استفاده از عوامل مؤثر بر افکار عمومی اگر چه از دیر باز ملازمت قطعی با جنگها و لشکرکشی ها داشته و مدافعان نیز از آن بهره جسته اند،اماامروزه گسترة وسیع منازعات روانی، این عرصه را تبدیل به یک میدان و جبهه ای از جنگ ! ساخته است . این بحث را می شود اینگونه خلاصه و برای ورود به بحث اصلی ، نتیجه گیری کرد:رسانه ها به شیوه های گوناگون می کوشند فضای ذهنی گروههای هدف را در جهت اهداف وخواسته های طراحان عملیات روانی شکل دهند . مخاطب اینگونه برنامه ریزیها الزاما مردم کشورهای بیگانه یا نیروهای دشمن نیست ومردم کشور خودی نیز بعنوان هدف این فعالیتها قرار داده می شوند که از جمله نمونه های برجسته آن نقش رسانه های آمریکایی در مثلت افکار سازی این کشور موسوم به "مثلث کثیف " شامل رسانه ها، موسسات نظرسنجی بخصوص گالوپ ، و وزارت امورخارجه آمریکا در جریان جنگ ویتنام ، ماجرای خلیج خوکها ، جنگ ۱۹۹۱ با عراق ، جنگ دوم خلیج فارس و سقوط صدام، لشگرکشی آمریکا به افغانستان ، سوء استفاده این کشور از ماجرای ۱۱سپتامبر و... می باشد .
درجنگ روانی و در بحث ابزار ، هر وسیله ای که هدف را توجیه کند ، مشروع شمرده می شود ! و اما شیوه ها بقدری پیچیده و گسترده است ، که قابل فهرست کردن نیست و بسته به موضوع ، شیوه و یا شیوه های مناسب آن و نیز ابزار و یا ابزارها انتخاب می شود. هدف جنگ روانی آنگونه که اشاره رفت در نهایت تغییر رفتار مخاطب است که با دستکاری باورهای او صورت می گیرد و این کار بقدری ظریف و دقیق انجام می شود که حتی مخاطبان فعال را نیز تحت تاثیر خود قرار می دهد.
دولت واشنگتن برای براندازی جمهوری اسلامی ایران از طریق نرم ،سرمایه گذاریهای زیادی را صورت داده است و عملیات دراین بخش در دفتر مرکزی سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) در واشنگتن طراحی و هدایت می شود. اجرای این عملیات به اعتراف "آدام آرلی " از مقامات کاخ سفید که در تاریخ ۹آذر سال ۱۳۸۵ صورت گرفت ، به عهده چند دفترویژه ای گذاشته شده است که سیا تحت پوشش هایی در شهرهای ایرانی نشین پیرامونی ایران از جمله در دوبی ، باکو و استانبول دایر کرده است.سخن ارلی ، این بود که آمریکا در شهرهای کشورهای گوناگون، که ایرانیان زیادی در آنها زندگی می‏کنند، دفترهای ویژه‏ای ایجاد کرده و به وسیله این دفترها با ایرانیان ساکن در آن شهرها ارتباط برقرار خواهد ساخت و همچنین از ایرانیان ساکن در کشورهای دیگر، که رفت‌وآمد آنها به داخل کشور آزاد است، همچون اهرمی برای دخالت در امور داخلی ایران استفاده خواهد کرد و برای این منظور بودجه قابل ملاحظه ای هم اختصاص داده که یک رقم ۷۵ میلیون دلاری که در بودجه دولت آمریکا در سال ۲۰۰۶ رسما برای کمک به براندازی نرم نظام اسلامی ایران اختصاص یافت و اعلام شد ، بخشی از آن است.
«روزنامه نیویورک تایمز»، درتاریخ ۲۹آبان سال ۱۳۸۵ ، اطلاعات دقیق‏تری درباره طرح ویژه آمریکا در شهرهای ایرانی‏نشین پیرامون کشور برای براندازی نظام اسلامی ایران منتشر کرد .اطلاعات منتشر شده در نیویورک تایمز برای تحلیلگران سیاسی به ویژه پژوهشگران مسائل ایران، به دو دلیل ، اطلاعات مهمی به شمار نمی‏رفت.
دلیل اول : طبیعی است که با گذشت مدت‌ها از فعالیت برخی دفترهای ویژه ضد ایرانی آمریکا، اطلاعات پیرامون آنها، رفته‌ رفته منتشر می‏شد و دلیل دوم این نکته که : آمریکا خود از آغاز، قصد پنهان کردن فعالیت این دفترها را نداشت که خود یکی از شیوه های جنگ روانی است .
با این حال، مقاله نیویورک تایمز نکاتی دارد که آگاهی از آنها مفید است. این روزنامه درباره فعالیت‏های ضد ایرانی دفتر ویژه آمریکا در دوبی می‏نویسد:«مشکل این است که شما (آمریکایی ها) در داخل این کشور (ایران) نمی‏توانید فعالیت کنید؛ بنابراین، به فعالیت در کشورهای اطراف روی می‏آورید."
نقشی که دفاتر سیا در مناطق پیرامونی ایران ایفا می کنند و "برنز" به آن در آذر ماه سال ۱۳۸۵ و در گفت و گو با رسانه های آمریکایی از جمله نیویورک تایمز اعتراف کرد ، مشابه رلی است که ایستگاه "ریگا"ی سیا در لیتوانی در زمان قطع روابط سیاسی بین مسکو و امریکا به عنوان مهمترین مرکز جمع آوری اطلاعات درباره اتحاد جماهیر شوروی ایفا کرد.
ارایه آموزش به افراد مساله دار و یا فریب خورده و یا مستعد آن برای ایجاد شورش و ناامنی و تفرقه افکنی میان اقوام و قومیت ها ، مانند بمب گذاری اخیر در حسینه ای در شیراز ، از دیگر تاکتیک های دفاتر سیا در پیرامون ایران برای ضربه زدن به نظام اسلامی است.
نیویورک تایمز در ۲۹آبان ۱۳۸۵دراین باره نوشت :" یکی از «NGO»های فعال در دوبی، ایرانیان (ساکن در دوبی) را به کارگاه‌هایی دعوت می‏کند که در آنها، ایجاد شورش‌های صلح‌آمیز!مانند گرجستان، فیلیپین و دیگر نقاط به آنها آموزش داده می‏شود. ""مرکز درگیری‌های غیر خشن بین‌المللی آمریکا "" نیز در برگزاری جلسات به آنها کمک می‏کند. جدای از این‌گونه فعالیت‏های آمریکا، دولت بوش از کنگره چندین میلیون دلار بودجه تقاضا کرده تا بتواند برنامه‏های خود را به خوبی اجرا کند. از جمله‌ آنها بودجه‏ای ۷۵ میلیون دلاری است که به گفته برنز، هم‌اکنون در اختیار آنان است».
تأمل در سخنان معاون وزیر امور خارجه آمریکا، از جمله روی عبارت «فعالیت در کشورهای اطراف ایران» و «ایستگاه ریگا به عنوان مهم‏ترین مرکز جمع‏آوری و به دست آوردن اطلاعات در مورد اتحاد شوروی»، به روشنی حاکی از آن است که دفترهای ویژه ضد ایرانی آمریکا، تنها منحصر به دوبی نبوده و کشورهای «اطراف ایران» ‌را در بر می‏گیرد و دیگر آن که این دفترها مراکز جمع‏آوری و به دست آوردن اطلاعات و به عبارت روشن‌‏تر، مراکز جاسوسی و براندازی آمریکا علیه ایران است.
درحوزه جنگ نرم اطلاعات تازه نشان می دهد که آمریکا جبهه خود را علیه ایران بسرعت گسترده تر می کند . شبکه تلویزیونی ای بی سی آمریکا روز شنبه ۱۰ خردادفاش کرد که بوش به "‌بوریس رایدال " یک مقام ارشد سیا که اخیرا بازنشسته شد ، دستور داده است تا عملیات مخفی را علیه ایران سازمان دهد و او طرحی را آماده کرده که اساس آن بی اعتبار کردن پول رسمی کشور و ایجاد مشکل برای نقل و انتقالات بین المللی مالی ایران وارایه اطلاعات غلط از جمله روی برنامه هسته ای ایران می باشد که "عبدالقدیر خان "‌پدر بمب اتمی پاکستان این هفته و در مصاحبه با "لوموند" فاش کرد برای اظهاراتی دراین خصوص که بتوان از آن علیه ایران استفاده کرد ، تحت فشار بوده است.
به اعتقاد استراتژیست ها ، حضور نظامی آمریکا در اطراف ایران، نتیجه‏ای جز نظامی شدن منطقه و گسترش تروریسم و تهدید ثبات و امنیت آن در بر نداشته است و گشایش دفترهای ویژه برای آموزش شورش به افراد و اعزام آنان به داخل ایران و جمع‏آوری اطلاعات و جاسوسی درباره این کشور، نشان می‏دهد که آمریکایی‏ها به رویکرد نظامی درباره‌ ایران امید زیادی نبسته‏اند.
تحرکات آمریکا پیرامون ایران آنگونه که اطلاعات رسانه ای در تهران نشان می دهد ، پیوسته توسط نهادهای مسوول رصد و تحت کنترل است. از نگاه رهبران جمهوری اسلامی ایران قطعا هرتهدیدی علیه امنیت ملی کشور بدون پاسخ مناسب نخواهد ماند . ایران انتظار دارد همسایه های آن ، بخصوص آنهایی که استقلال سیاسی لازم را ندارند ، به اصول همسایگی و حسن همجواری واقف و به آن پای بند باشند .این انتظار را می توان "هشدار " نیز تلقی کرد و انتظار داشت که به حدکافی درک شود که تهران ، ایستگاههایی چون ریگا را در پیرامون خود تحمل نخواهد کرد.
رئوف پیشدار
منبع : خبرگزاری جمهوری اسلامی ـ ایرنا


همچنین مشاهده کنید