هومیوپاتی و درمان سرطان

شاید نام سرطان یکی از ناامید کننده ترین کلماتی باشد که می توان به یک بیمار عنوان کرد.بیماری که خود را مبتلا به این بیماری می بیند با توجه به علاج ناپذیر بودن آن ( علیرغم اینکه واقعا نباید تمام سرطانها را به یک اندازه خطرناک دانست) تمام امید به زندگی را از دست می دهد . درمان سرطان در پزشکی کلاسیک پیشرفتهای قابل توجهی نموده است و در بسیاری از موارد با کشف بیماری در مراحل اولیه خطر را تا حد زیادی می توان برطرف نمود اما هنوز تا درمان کامل آن، راه طولانی باقیست و درمانهای رایج به صورت جراحی های وسیع شیمی درمانی، رادیوتراپی حتی در صورت موفقیت نسبی عوارض بسیاری را بر بیماران تحمیل می کنند که گاه از خود سرطان مشکل سازتر و دردآور تر است، چه بسیار افرادی که ترجیح داده اند تا چنین درمانی را برای سرطان خود انجام ندهند و به مرگ طبیعی بمیرند! حقیقت تلخ این است که اکثر بیماران سرطانی بلافاصله بعد از مطلع شدن از بیماری خود دچار افسردگی می شوند که با کاهش توان بدن آنها ، سرعت رشد سرطان را چندین برابر می کند.این درمانها علیرغم افزایش کمیت زندگی بیماران و طولانی کردن عمر آنان ، کیفیت زندگی را کاهش داده وخود، جسم و روان بیمار را بیمار می کنند.
اما سرطان چیست؟ سلولهای بدن در حالت عادی دارای یک رشد متناسب با نیازهای بدن هستند اما در سرطان این رشد به صورت بیمارگونه ای افزایش می یابد و سلولهای بدن تبدیل به سلولهای سرطانی می شوند و این روند به سرعت گسترش می یابد و با حمله به ارگانهای سالم دیگر ، کل سیستم بدن را مختل می کنند.به زبان ساده تر یک عصیان و شورش در ابعاد سلولی بدن را فرا می گیرد و ادامه این هرج و مرج به مرگ بیمار ختم می شود.
علت بروز این حالت دقیقا مشخص نیست اما مواد سرطان زای بسیاری شناخته شده اند و هر روز بر لیست این مواد افزوده می شوند. بدن هر فرد همانطور که در فصول قبلی ذکر شد با داشتن استعداد ذاتی بیماری به صورت نهفته ، در اثر یک استرس ( به هر شکل) دچار بیماری می شود که این امر در مورد سرطان هم صدق می کند که عوامل بیماریزا در ارگانهایی که دارای نقطه ضعف در این زمینه هستند باعث بروز بیماری سرطان می شوند البته در هومیوپاتی عوامل سرطانزا بسیار وسیعتر از پزشکی کلاسیک در نظر گرفته می شوند و مشکلات روحی و عاطفی نقش بسیار مهمتری نسبت به عوامل غذایی و محیطی ایفا می کنند. در کلینیک ، در درصد بالایی از موارد ابتلا به سرطان ، با بررسی شرایط زندگی بیماران رد پای مسائل روحی و عاطفی به وضوح قابل مشاهده است و از طرف دیگر بهبود این شرایط ناگوار در درمان سرطان نقش بسیار مهمی را ایفا می کنند.به جرات می توان گفت که اگر انسان از یک زندگی متعادل و بدون استرس برخوردار باشد و از غذاهای طبیعی و به مقدار لازم (ونه بیشتر یا کمتر) استفاده نماید احتمال ابتلای وی به سرطان و یا هر بیماری خطرناک دیگری به شدت کاهش می یابد.
درمان سرطان در هومیوپاتی ، مانند هر بیماری دیگری صورت می گیرد و با شناسایی چگونگی اختلال بدن و با توجه به علائم ظاهری بیمار و تحریک سیستم ایمنی و حیاتی بیمار به سمت درمان حرکت می کنیم.در بدن لوازم و توان لازم برای غلبه بر سرطان نهاده شده است به گونه ای که وجود سلولهای خونی که اختصاصا مسئول نابود کردن سلولهای سرطانی هستند ثابت شده است که همواره مراقب بروز چنین وضعیتی هستند.
اعتقاد من این است که احتمالا هر انسانی در طول زندگی خود ، چندین بار دچار سرطان در سطح سلولی می شود که سیستم ایمنی بدن آن را به راحتی کنترل و درمان می کند ، و فرد هیچگاه متوجه چنین اتفاقی در خود نمی شود. مشکل، زمانی خود را نشان می دهد که سیستم دفاعی و حیاتی انسان به علت عوامل سرطانزا نتواند وظیفه خود را به درستی اتنجام دهد و این شورش سلولی کنترل نشود ، در این زمان است که ما پی به بیماری سرطان می بریم که البته تا حد زیادی هم دیر شده است . بنابراین به راحتی می توان قبول کرد که درمان هومیوپاتی با بازسازی توان بدن، بر سرطان هم غلبه کند.
اما درمان بیماریهای مختلف با یکدیگر چندان قابل مقایسه نیست چرا که هر کدام به هم ریختگی و پیچیدگی خاصی را در بدن ایجاد نموده است. درمانهای سرکوب گرانه در آلوپاتی نیز با تحلیل بردن نیروی حیاتی بیمار ، درمان هومیوپاتی را سخت تر می کنند. در نظر بگیرید که بیماری مانند یک یا چند گره در یک ریسمان باشد و درمان هومیوپاتی باز نمودن این گره ها ست درمان آلوپاتی را می توان کشیدن زیاد ریسمان ( شیمی درمانی، رادیوتراپی…) و یا بریدن ریسمان ( جراحی) در نظر گرفت در این حال باز کردن گره های ریسمان در حالتی که یک یا چند گره تنها وجود دارد کار راحتی است که با دقت می توان آن را انجام داد اما اگر تعداد بسیار زیادی گره وجود داشته باشد و از طرفی قبلا با بریده و یا کشیدنهای بیمورد گره ها سفت تر شده باشند انتظار اینکه بتوان به آسانی این کلاف در هم پیچیده را باز نمود دشوار است گرچه به صورت تئوری هنوز هم انجام شدنیست.یک سرطان پیشرفته مصداق این کلاف است ، به همین علت است که بسیاری از هومیوپاتها درمان کامل سرطان از این طریق را عملا غیر ممکن می دانند اما واقعیت این است که بسته به شدت و مرحله سرطان این درمان انجام پذیر است.
البته حتی در موارد پیشرفته سرطان نیز می توان از هومیوپاتی سود برد چرا که هومیوپاتی می تواند علاوه بر کم کردن دردها و آلام بیمار ، از نظر روحی و عصبی آرامش و رهایی به بیمار بدهد و افسردگی او را تا حد زیادی بر طرف نماید و همینطور در کسانی که تحت درمانهای شیمی درمانی قرار دارند می تواند با کاهش قابل ملاحظه عوارض شیمی درمانی (ریزش موها، درد های مختلف جسمی، تهوع، بی اشتهایی،افسردگی…) کیفیت بسیار بهتری به زندگی آنها بدهد و در عمل نیز طول عمر آنان را افزایش دهد ( گرچه انتظار درمان قطعی را در این موارد پیشرفته نداشته باشیم) .
بطور خلاصه هومیوپاتی در درمان سرطانها بسیار موفق می تواند عمل کند به خصوص اگر این سرطانها در مراحل اولیه باشند و با درمانهای سرکوب گرایانه آلوپاتی پیچیده نشده باشند

منبع : سایر منابع