پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024
مجله ویستا


باز هم جوانان!


باز هم جوانان!
▪ تلافی
▪ بازیگران: حمید گودرزی، نیوشا ضیغمی، سیروس گرجستانی و...
▪ خلاصه داستان:
زن و شوهر جوانی در حال جدا شدن از هم هستند که خبر ابتلا به سرطان زن و نیاز شدید مرد به ارثی که از او می برد، جریان طلاق را به نفع آشتی دوباره این زوج جوان تغییر می دهد... .
سینمای ایران حالا مدتهاست که پس از ساخت و تولید برخی آثار قابل تأمل اجتماعی وارد جریان تازه ای شده است. دیگر در میان فیلمهایی که به نوبت بروی پرده سینما می روند، کمتر می توان آثاری را پیدا کرد که با دغدغه جلب مخاطبان جوان و آن هم با صرف کمترین وقت و هزینه تولید نشده باشند.
همین ویژگی باعث شده که بسیاری از آثار سینمای امروز، شبیه به هم و با داستانی عاشقانه و مجهز به ترفندهای کمدی و جذابیتهای سانتی مانتال فضا و چهره بازیگران و سوپراستارهای جوان تولید شوند و به اکران درآیند.
داستان عشق پسر جنوب شهری به دختر پولدار، ماجرای جدا شدن زوج جوان و آشتی دوباره آنها و شیرین شدن زندگی، مردهای دو زنه و... این روزها مهمترین سوژه فیلمهای سینمای ما هستند. همین سوژه ها و داستانهای تکراری هم اتفاقاً بد نمی فروشند و دست کم با ریسک کمتر، درصدی از سود اقتصادی را برای تهیه کننده و کارگردان آنها به همراه می آورند.
در میان فیلمسازانی که به دنبال جریان سینمای تجاری فعالیت دارند «سعید اسدی» با دیگران متفاوت است. او که دانش آموخته رشته سینما از آمریکاست و علاوه بر فیلمسازی در دانشگاه هم سینما تدریس می کند، از همان ابتدا - سال ۱۳۶۲- با دغدغه های سینمای تجاری وارد عرصه تولید شد. (که البته فی نفسه اتفاق بدی هم نیست).
اسدی در سال ۱۳۶۲ فیلمنامه «سهراب» را نوشت و خودش هم آن را کارگردانی کرد. بعد از حدود یک دهه بار دیگر با فیلم «سیب سرخ حوا» در سال ۱۳۷۷ دغدغه هایش رادر حوزه سینمای تماشاگرپسند به آزمایش گذاشت و در دوره ای که سینمای اجتماعی ایران آثار خوب و قابل تأملی را تجربه می کرد، با فیلم کاملاً گیشه ای «آواز قو» (۱۳۷۹) زمینه های ایجاد موج جدیدی از سینمای تجاری را به وجود آورد.
اسدی از سال ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۵ که با فیلم «مهمان» به سینما بازگشت فیلمی نساخت و «فرود در غربت» و «تلافی» فیلمهای دیگری هستند که اسدی در سال ۱۳۸۶ جلو دوربین برد و در حال حاضر «تلافی» - که ابتدا قرار بود با عنوان «اگه درست بازی کنی» اکران شود- بر روی پرده سینمای تهران است و اتفاقاً تا به حال توانسته فروش خوبی هم داشته باشد.
«تلافی» در گستره سینمای خودش فیلم بدی نیست. البته منظورم این نیست که «سعید اسدی» توانسته یک فیلم خوب تجاری بسازد. برعکس فیلم او به جز یک داستان و سوژه تکراری، یک ویلای شیک و یک شرکت مهندسی و دو بازیگر جوان خوش تیپ، چیز دندان گیر دیگری ندارد!
اما اگر قرار باشد این فیلم را با آثار دیگر مشابه آن که این روزها مدام روی پرده می روند، مقایسه کنیم، می توانیم آن را اثر کم نقص تری بدانیم که زیاده گویی نمی کند و از عناصر کاذب دیگری که بدجور هم در سینمای تجاری ما مرسوم شده، تا حدامکان دوری می کند. نگاهی به تعداد شخصیتهای فیلم تا اندازه ای این صرفه جویی در مصلحت داستان را نشان می دهد. دختر و پسر جوان بدون پدر و مادرها پولدار یا بی پول، مهندس یا دکتر، موعظه گر و نصیحت کننده یا... محور اصلی درگیری های داستان هستند. در این میان یک بازیگر دلال مسلک در کنار پسر و یک رقیب عشقی ضعیف (این شخصیت و حضورش کمی اضافی به نظر می آیند) در کنار دختر قرار گرفته اند و همه این شخصیتها در کنار یک یا دو شخصیت کمرنگ دیگر موضوع داستان «تلافی» را روایت می کنند.
اسدی داستانش را با همین تعداد شخصیت و در فضاهایی شیک، اما محدود و با صرفه اقتصادی مناسب پیش برده است. یک ملودرام ساده و کم توقع که قصد دارد روایتی را در تأیید عشق زناشویی در مرکز رویدادهایش قرار بدهد.
همین قابلیت ملودراماتیک هم به اندازه کافی توانایی جلب توجه تماشاگر، ایجاد جذابیت و درگیرسازی مخاطبان با داستان را دارد. در واقع بازیگران جوان فیلم، نوع رابطه و فضای شیک و زندگی و کار آنها با رگه های کمرنگ طنز مخاطب را وارد فضای فیلم می کنند و شگردهای کارگردان و نویسنده در پرداخت داستان و فیلم با تحریک و تهییج احساسات تماشاگران جذابیت و قدرت درگیرسازی را دو چندان می کنند.
اما در همین حوزه نیز تکرارهای مداوم و برخی پرداخت سطحی موقعیتهای دراماتیک، فیلم را دچار ضعفهایی می کنند که مسلماً دقت و توجه بیشتر به آنها می توانست نتیجه بهتری را برای فیلم در پی داشته باشد.
موقعیت کمیک دزدیدن رعنا و اخاذی از حمید، فصل پایان درگیری تراب و حمید و مقدمات رویارویی آنها، ملاقاتهای پی در پی زن و شوهر جوان و تغییرات ناگهانی رفتار آنها در مواجهه با یکدیگر، انتظار رعنا در بیمارستان و برخی فصول دیگر فیلم اسدی، بدون شک به طور شتابزده و سطحی مورد پرداخت قرار گرفته اند. اسدی با دقت بیشتر در مورد این موقعیتها و رویدادها مسلماً می توانست فیلم کم نقص تر و بهتری را برای تماشاگران عام سینما تولید کند.
بازیگران «تلافی»، مثل تمام بازیگران آثاری از این دست، بیشتر از آنکه به واسطه بازی و هنرشان مورد ارزیابی قرار گیرند، به خاطر چهره و جوانی و تیپهایشان اهمیت پیدا می کنند. از این بابت «نیوشا ضیغمی» چند سالی است که به یک بازیگر محبوب و پرطرفدار در سینمای ایران تبدیل شده و «حمید گودرزی» نیز که مدتهاست از آن چهره معمولی تلویزیونی فاصله گرفته می تواند خیلی ها را به سینماها بکشاند، اما در میان بازیگران «تلافی» بیشترین امتیاز را باید به «سیروس گرجستانی» داد.
مهدی نصیری
منبع : روزنامه قدس


همچنین مشاهده کنید